سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

راهکارهای ایجاد انگیزه در معلمین


راهکارهای ایجاد انگیزه در معلمین
یكی از كاركرهای پیچیده و نهان آموزش و پرورش مبحث انگیزش است .
گرچه اطلاعات ما دربارهٔ انگیزش كه داریم اصولاً توصیفی است . ولی از روی كاركردها و رفتارهای بعد از یادگیری ما پی به انگیزش در افراد برده ایم .
انگیزش مبحثی بسیار وسیع است كه حوزه های علایق ، كنجكاوی ، سائق ها ، نیازها ، رغبت ها و حتی حیطه عاطفی را در بر می گیرد . اصولاً آنچه مهم است ، اینست كه وجود داشته اند شرایط مساوی در آموزش و آموخته های عده ای كمتر از عده ای دیگر بوده است . آنچه مسلم است این وجود انگیزه های متفاوت بوده كه باعث شده حركت بسوی دستیابی به هدفها سریعتر بشود .
گرچه عامل وراثت و محیط یا هوش و غنی سازی محیط آموزشی و بهبود روشهای تدریس تا اندازه ی زیادی در بهبود وضع آموزشی تأثیر دارد ، ولی قلب آموزش و پرورش انگیزش است
و تا انگیزه نباشد هیچ كس هیچ چیزی را یاد نخواهد گرفت . انگیزش حالتی كلی تمایل به پیشرفت تحصیلی است و انگیزه در حالت اختصاصی نسبت به درس خاص می باشد . امروز باید با نگاهی عمیق تر و با توجه به افقهای جدید روانشناسی علایق و خواسته های دانش آموزان برای معلم بهتر شناخته شده است . امروز می دانیم هر روش تدریس تا چه اندازه در پیشبرد هدفهای ما مؤثر خواهد بود چه مزایایی داشته و چگونه می توانیم به غنی سازی تجارب كمك كنیم . معایب هر روش را می دانیم ، محاسن آنها را نیز می دانیم و هیچ راهی برای كاستی نباید وجود داشته باشد . دادن موضوعات درس با زندگی روزمره و تجارب گذشته بخش مهمی از تحریك حسن كنجكاوی و سوق دادن علایق و ایجاد تجربیات غنی و ناب است . فعالیتهای مكمل و فوق برنامه و تشویق به یادگیری اكتشافی و روشهای تدریس نمایشی و ایفای نقش ، الگوهای حل مسأله باعث می شود . دانش آموزان محور فعالیتهای آموزش قرار گرفته و برای یادگیری رغبت ، انگیزه و كنجكاوی لازم را پیدا كنند . آموزش و پرورش هزاره سوم متفاوت از آموزش و پرورش دوران گذشته است . تغییرات شگرف علوم رفتاری و كشف افقهای جدید كه نظریات فراشناختی ، خودپندار ( )
و تقویت اعتماد به نفس در دانش آموز از اهم اولویتها آموزش و پرورش می باشد . نمی توان به دانش آموزان بدون دادن قوت قلب و هدفهای در سطح متوسط و تقویت حس موفقیت در آنها انتظار داشت به هدفهای بزرگ و والا نایل آیند . باید هدفها در سطح پیچیدگی متوسط و با ارتباط با مسایل روزمره زندگی و با توجه به علایق كودكی در دبستان با قصه ، داستان نمایش شعرهای كودكانه ( ادبیات كودك ) و دوران راهنمایی با توجه به روان شناسی بلوغ و رشد شناختی علایق آنها, را هدایت كرد و آنان را افرادی كنجكاو و پژوهشگر بار آورد .
عدم توجه به (( خودپنداره )) یكی از ضعفهای امروز تعلیم و تربیت است . دانش آموزی كه تاكنون طعم موفقیت و صلاحیت خود را نچشید و باور ندارند نمی توانند اعتماد به نفس لازم برای پیشرفت و تغییر را كسب كنند . باید برای آنها شرایطی را مهیا كنیم تا باور كنند كه (( می توانند )) و برنامه ریزی آموزش هم یعنی فراهم آوردن فرصتهای آموزشی برای یادگیری نه انتقال دادن مطلب و یا ایجاد یادگیری طوطی وار با تكرار و تمرین . آنچه مهم است یادگیری برای یادگیری است ، یعنی یادگرفتن راه چگونه و این راه مهمترین انگیزهٔ كسب دانش ــ تحقیق و پژوهش می دانم . و انگیزه دیگری كه در پی آن كتابهای جدید التألیف بخوانیم و بنویسیم در دوره ابتدایی تفسیر كرد ، یادگیری برای باهم زیستن است ، یادگیری مشاركتی و یادگیری با هم در قالب (۱) ـ طرح تدریس اعضای تیم (۲) ـ طرح كارآیی اعضای تیم (۳) ـ طرح قضاوت عملكرد .
فعالیتهای گروهی داخل كلاس و خارج كلاس و تغییر طرز نشستن در كلاسها ( نشستن به صورت گروه ۳ و۴ نفره ) یادگیری را بسیار جذاب تر و شیرین تر می كند ، چون از استعدادهای خود و دیگران بهره می گیرند و خود را در گروه شكوفا می كنند و نیز می آموزند برای زندگی آینده نیازمند به كمك و یاری به هم دیگر هستند .
((انگیزش)) : در فرصتهای یادگیری بعد از عوامل محیطی و وراثت مهمترین دلیل تفاوت در عملكرد یادگیری به عامل انگیزش ( حالتی كلی ) و انگیزه ( نیروی اختصاصی ) مربوط می شود . انگیزش به این خاطر جزء مباحث مدیریت ، روانشناسی تربیتی ـ روانشناسی اجتماعی و … آورده شده كه قابلیت دارد تا با فراهم كردن عوامل انگیزشی میزان یادگیری افزایش یابد در صورتی كه عوامل وراثت را نمی توان افزایش داد یا شرایط محیط تا حدودی امكان بهبودی دارد و بیشتر از آن مقدور و ممكن نمی باشد . ولی با افزایش انگیزش می توان سطوح نیازهای مزلورا پشت سر گذاشت و به خود شكوفایی رسید . نظری
ه مزلو كه از بنیادی ترین نظریات انگیزش است اشاره می كند به نیازهای كه طبق هرم از پایین به بالا از نیازهای فیزیولوژیكی ــ احساس امنیت ــ تعلق خاطر ــ محبت ــ احترام به نفس و خودشكوفایی است و می گوید این جدول سلسله مراتب الگویی نوعی است و در اكثر انسانها عمومیت دارد . بعنوان مثال دانش آموزانی كه به دلیل اقتصادی یا فرهنگی از گرسنگی و سوء تغذیه رنج می برند در فعالیتهای كلاسی و عملكردهای یادگیری به طور محسوسی دارای عملكرد پایین تر هستند یا تحقیقات نشان می دهد كه كودكانی كه در خانواده با پدر مشكل دارند با معلم خود مشكل پیدا می كنند ، و دانش آموزانی كه مورد ؟
ضرورت توجه به انگیزش از آنجا ناشی می شود كه رابطه ای وثیق با اداره و تفكر مستقل داشته و از سوی دیگر با ذات ، منش و شخصیت افراد مربوط بوده و مسأله ای انتزاعی می باشد .
تا آن حد كه در مباحث روان شناسی (( انگیزش و هیجان )) را با هم می آورد ، چون براستی معلوم نیست چه عوامل ناخودگاهی یك رفتار را بوجود می آورند. برای اندازه گیری انگیزش از آزمونهای اندریافت ( T AT ) استفاده می كنند و نگرش های مثبت و منفی از پدیده را مورد بررسی قرار می دهند هرچند نگرش به اندازه انگیزش دارای شرایط لازم برای انجام فعالیت نمی باشد ولی سهم عمده ای از انگیزش را در بر می گیرد . كه لزوم توجه به حیطه عاطفی را باید معلمان مورد توجه قرار دهند تا بتوانند با ایجاد باورها و نگرش مثبت عاطفه مربوط به درس عاطفه مربوط به آموزشگاه و عاطفه مربوط به تحصیل و پیشرفت را در یادگیرندگان تقویت كنند . طبق نظریه مزلو معمولاً باید مراحل پایین ارضاء شوند ، اما در تعلیم و تربیت اسلامی و در اصل فعالیتهای معطوف به اراده انسان می تواند با اراده و زیر پا گذاشتن هوای نفسانی و تأكید بر عزم راسخ و پشتكار و تلاش بی وقفه برناملایمات و شرایط نامساعد غلبه كند ، كه در افراد دارای نیروی ارده قوی و شخصیتهای ( كرازماتیك : ) جاذبه شخصیت ـ ( اقتدای فرمند در مبحث مدیریت و رهبری ) بارها دیده شده مانند مهاتما گاندی رهبرفقید هند سالها در زندان و رنج بسر برد و ……
از آنجا كه انگیزش از مجموعه باورها و نگرشهای خانواده و جامعه نیست به تحصیل و پیشرفت در علم بوجود می آید و مهمترین عامل انگیزش می باشد ، لذا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در خانواده های دارای فرهنگ غنی و دارای نگرشهای مثبت همانطور كه تحقیقات هم نشان داده بیشتر خواهد بود . بعد از تمام این مسایل كه انگیزش را ناشی از نیازهای اساسی فرد ـ نیازهای اجتماعی ـ شرایط محیط و فرهنگ روابط عاطفی ـ مناسبات اجتماعی می داند ، برای افزایش انگیزش معلمان و دانش آموز چه راهكارهای وجود دارد . یكی از مسایلی كه تاكنون مورد غفلت قرار گرفته رابط بین انگیزش معلم و انگیزش دانش آموزان است . معلم با انگیزه دانش آموز را با انگیزه می كند و دانش آموزان با انگیزه می توانند انگیزه معلم را افزایش دهند . عوامل مشترك در انگیزه معلم و دانش آموز مانند تنوع روشهای تدریس و مانند روشهای ایفای نقش بحث و گفتگو ــ روش اكتشافی ــ مطالعه با یكدیگر ــ یادگیری باهم و سایر فعالیتهای مكمل و فوق برنامه باعث ظهور و بروز خلاقیتها و علاقه بیشتر معلمین به مهارتهای حرفه ای شده و از سوی دیگر محیط یادگیری را از حالت خسته و بی روح اجباری خارج می كند و راههای متعددی برای یادگیری گشوده می شود .
به این ترتیب دانش آموز محور فعالیتهای یادگیری قرار گرفته و یادگیری از حالت ایستا به حالت فعال و پویا تبدیل می شود و نقش معلم به فراهم آوردنده فرصت آموزشی ارتقاء می یابد . و یادگیری برای یادگیری ــ یادگیری برای زیستن ــ یادگیری برای باهم زیستن تحقق می یابد .(( افزایش انگیزش و روشهای تدریس ))
اصلاح و بهبود روشهای تدریس و ارزشیابی مداوم و مستمر از اهداف یادگیری با امتحانات رسمی ، غیر رسمی ــ ایجاد شرایط برای بروز عملكرد ، ضمن آنكه برای یادگیرندگان ایجاد انگیزه بیشتر می كند . معلم را از نحوه اثر بخشی برنامه ها و فرصتهای یادگیری آگاه می كند . بدیهی است كه باید روشهای تدریس را كه ناكارآمد یا دارای تأثیر كمتر است را باید حذف نمود . تنوع در روشهای تدریس و ایجاد فرصتهای متفاوت یادگیری فردی ، گروهی ــ داخل كلاس ــ خارج كلاس توجه به فعالیتهای مكمل و فوق برنامه ، روشهای تدریس دانش آموز محور ، محیطهای آموزش غنی ، محركهای قوی و مناسب ، توجه به عملكرد های حیطه عاطفی و روانی حركتی باعث می شود یادگیری از حالت ایستا خارج شود و پویایی ، نشاط و سرزندگی در محیط آموزش بوجود آورد ، خلاقیتها و استعدادها ی افراد در امور مختلف شكوفا و تفاوتهای فردی نمایان شده و اینجا است كه به هدف یادگیری برای باهم زیستن می رسند . و این وحدت باعث ایجاد انگیزه برای كار گروهی بهتر و كار گروهی بهتر پذیرش بیشتر از سوی
اعضای گروهی می شود ( نظریه مزلو مرحله تعلق و پذیرش ) و یادگیری عمیق تر و معنی دار می شود . روشهای تدریس اكتشافی ــ بحث گروهی ــ پرسش و پاسخ ــ نمایش ــ ایفای نقش ــ بارش مغزی باعث جلب توجه بیشتر ــ مشاركت بیشتر و یادگیری بهتر می شود .
الزامی است كه معلمان با تنوع بخشی به فعالیتهای آموزشی و بر اساس خود ارزشیابی عملكردهای خود را مورد نقد و بررسی قرار داده و با تغییر به موقع فعالیتها و رعایت محدوده زمانی برای فعالیتها از خستگی و بی نظمی در كلاس جلوگیری می كنند . بكارگیری روشهای خلاق و متنوع میسر نمی شود ، مگر با استفاده صحیح معلمان از اوقات فراغت چون وقت آزاد معلم فرصتی است برای ظهور خلاقیتها ی معلمان است .
(( انگیزه و رغبت در حیطه عاطفی ))
از دانشگاه و مراكز آموزش عالی تا مدارس بسیار دیده می شود كه استادان مربیان و معلمان كوشیده اند كه با ساده سازی ــ خلاصه سازی حذف فصولی از كتاب ، تأكید بر قسمتهای از درس با پنداره خود نقش انتقال مطلب و فراگیری هدفها را آسان كنند در صورتی كه نتیجه با پیش فرضهای آنها جوردرنیامده و در نهایت دانش آموزان و دانشجویان به تكرار و حفظ كردن ، اكثریت مطالب می پردازند و نسبت به رشته تحصیلی خود بی علاقه و بی تفاوت هستند . علت چیست ؟ جواب این سئوال را باید در حیطه عاطفی جستجو كرد ، زمانی كه یك دانشجو یا دانش آموز بدون این كه نداند برای چه هدفی و با چه كاربردی و چگونه باید شاخه علمی در پیشرفت و تحول دانش و خدمت به جامعه استفاده كند و درباره ضرورت و اهمیت رشته علمی خود فكر نكرده و باور و نگرش قوی برتوانایی خود و فایده رشته تحصیلی خود و جایگاهش در جامعه نداند . و فقط به انگیزه كسب مدرك تحصیلی دانشگاهی وارد یك رشته تحصیلی دانشگاهی یا دبیرستان می شود . و مدرسین و معلم و استادان نیز با خلاصه كردن مطالب و تقسیم بندی به نكات مهم و غیر مهم یادگیرنده را به حالت انفعالی و انتقال گیرنده صرف تبدیل می كنند . شخصی كه انگیزه ای برای امتحان دادن و یادگرفتن ندارد و ضرورت ها را نمی شناسد چگونه می تواند فردی پویا و خلاق باشد . این جا است كه فرافكنی شروع شده و با بی اهمیت و ناكارآمد خواندن رشته تحصیلی خود به جبران ضعف علمی و ركورد و سكون می پردازد . تأكید بر حیطه شناختی و آزمونهای كتبی و گاهاً عملی در سطح حیطه دانش و بعضی درك و فهم و كمبود سئوالات در طبقه كاربرد ، و طبقه تركیب باعث می شود انگیزه در سطح طبقات حیطه شناختی محدود باشد چون ضرورتی برای طبقات بالا وجود دارد .
توجه كمتر به حیطه روانی حركتی باعث میشود خستگی و سكون حاكم شده و فضای نشاط از بین برود ، توجه خیلی كمتر به حیطه عاطفی باعث می شود ، روحیه پژوهش پرستگری و تولید علم از بین برود .
(( انگیزه و تعیین تكالیف ))
روشهای تداعی گرایی حفظ مطالب تكرار و تمرین ، تقویت خارجی برای برنامه های كه هدف انتقال و یادگیری مفهوم ، فعالیت یا مهارت مورد نظر باشد مفید است ، اما باید زمینه را برای رشد و شكوفایی استعدادها فراهم كرد ، لذا حداكثر بهره برداری از منابع محلی و در دسترس و امكانات موحود برای پاسخگویی به نیازهای شناختی ، كنجكاوی ، حل مسأله برای پرورش فصل خلاق ضروری است . معلم می تواند با دادن تكالیف گروهی و فردی متناسب با توانایی و تفاوتهای فردی در داخل كلاس و خارج كلاس ضمن ایجاد یك یادگیری مؤثر و پایداری توأم با مشاركت انگیزه را برای زندگی مسالمت آمیز و كار گروهی فراهم
می كند .
عضویت در گروه مستلزم دارا بودن صلاحیت و مهارت است و افراد با توانایی متفاوت هماهنگ با هم در جهت رسیدن به هدف گروهی احساس مسئولیت می كند و سعی و كوشش را به حداكثر می رسانند تا مورد پذیرش گروه قرار گیرند . باید در تألیف پرسشهای و اگر مطرح شود تا زمینه گروهی و پذیرش نظرات مخالف بوجود آید ، در پایان با سنجش عقاید با معیارهای و استانداردها قضاوت و ارزشگذاری صحیح و كامل انجام شود . با آموزش برنامه ای مطالب درس به مراحل كوچك تقسیم شود و یادگیرنده از طریق یادگیری این مراحل مطالب پیچیده قلم را می آموزد و از اصول شكل دهی و زنجیره سازی رفتار استفاده می شود . استفاده از برنامه های رایانه ای براساس طرح اسكینر و ماشینهای آموزشی كه خستگی ناپذیر و بدون دلسردی به پاسخها صحیح تقویت می دهد و پاسخها غلط را با تمرینات جبرانی هدایت كرده و از شاخه های فرعی به شاخه اصلی بر می گردد ، انگیزه های خوبی برای یادگیری بوجود می آورد . در تكالیف باید حد پیچیدگی متوسط را به كار برد ، تحقیقات نشان می دهد دانش آموزان نسبت به مطالبی كه قبلاً در زندگی آنها وجود داشته و تجربه كرده اند و محتوای در حد پیچیدگی متوسط نه خیلی ساده و نه خیلی مشكل بیشترین و بالاترین كنجكاوی را دارند . سپس همواره باید به طراحی این فرصتها چه در كلاس و ضمن تدریس و در خارج كلاس فردی و گروهی توجه داشته اند .
(( انگیختگی ))
عبارت از حالت هوشیاری یا خود آگاهی همراه با جلب توجه كه در آن حالت محركهای اضافی را از بین برده و مانند سطح دوم حیطه عاطفی ( پاسخ بامیل و رغبت ) و سطح سوم ( نگرش و باور ) به پاسخ دادن یا عملكردهای یادگیری می پردازد بعنوان مثال دانش آموز برای انجام یك فعالیت منبع سروصدای اضافی را قطع می كند .
تلوزیون را خاموش كرده و با دقت به انجام یك فعالیت می پردازد .
در اینجاست كه معلم می تواند با ارائه تقویت كننده از قبیل تشویق كلامی ، پاداش و …ضمن تثبیت یادگیری انگیزه لازم را برای ادامه فعالیت در آینده فراهم نماید و دانش آموز در نگرشها و باورهای خودسازماندهی كرده و یك ارزش را درك می كند ( سطح چهارم حیطه عاطفی ) پس در طی چند سال احترام به معلم و برنامه ریزی برای انجام تكالیف یادگیری و آمادگی كلی جهت انجام دستورات معلم و فعالیتهای علمی داخل كلاس و خارج كلاس تحقیق جمع آوری اطلاعات مطالعه آزاد بوجود می آید ( آمایه كلی ) سطح پنجم حیطه برسد . برانگیختگی مهمترین نشانه رسیدن به اهداف حیطه عاطفی است . طبق مدل انگیزش پورتر و لاولر و تحقیقات انجام شده اگر پاداشهای مناسب به عملكرد افراد داده شود ، عملكرد و رضایت در ارتباط محكمتری قرار می گیرد ، ضرورت دارد كه معلم با بررسی دقیق تكالیف و تأكید و تشویق نقاط قوت تقویت كننده كلامی ، نوشتاری ( مانند : خوب است ، عالی است ، مرحبا و… ) مهرهای صدآفرین ، هزارآفرین ، ژتون و …) ضمن تشویق و تقویت اعتماد به نفس و جلب رضایت دانش آموز تقدیر و تشكر ضمنی خود را از دانش آموز ابراز كند .
(( راهكارهای ایجاد انگیزه در معلمین ))
بزرگترین مشكل در نظام آموزش و پرورش عدم كاربرد اصول روانشناسی در كلاس های درس می باشد به همان دلیل عدم رغبت و عدم توجه به خواسته ها و نگرشهای معلمان و كارورزان دروس روانشناسی ، روشها و فنون تدریس ، فلسفه آموزش و پرورش ، جامعه شناسی ، اقتصاد و متون تخصصی را به صرف دروس دانشگاهی بودن و اخذ صلاحیت می گذرانند و به كار آمدی و اهمیت و اولویت آنها توجه نداشته و در میدان عمل تجربیات خود را مهمترین راهبرد علمی می نامند . معلمی كه نمی داند باید روانشناسی رشد كودكی و نوجوانی را بگذراند تا به علل رفتار كودك و نوجوانی پی ببرد . یا نمی داند كه هرروز از فلسفه استفاده می كند و جهت گیری دانش آموز محور ، تجربه نگر ، پراگماتیست ، پیشرفتگرائی ، بنیادگرائی را به كار می بندد ، و این تغییر سبكها از فلسفه گرفته شد و اصولاً هر نوع جامعیت . تمعق ، انعطاف پذیری در تعلیم و تربیت نوعی تفكر فلسفی است ، نمی داند اصول یادگیری آفریدن است ، یادگیری رشد و تكامل است ، یادگیری زندگی كردن و پیش رفتن است و اصولی دارد ، اصل تجانس و تناسب ، میان هدفها ، فعالیتها و ارزشیابی اصل سازمان و وضوح سازماندهی اطلاعات ، اصل تنوع در نیازها ، شیوه ها ، رغبت ، استعدادها و ترجیحات اصل پردازش فعال كسب اطلاعات معنا دار و ارتباط با زندگی روزمره ، یادگیری مبتنی بر تجربه : آنچه شخص خود عمل كند یاد می گیرد . اصل تفكر در سطوح عالی تركیب ، ارزشیابی ، تجزیه و تحلیل ، آفریدن برای رسیدن شكوفایی باید از طریق نیازها ، سائق ها ، كنجكاوی ، رغبت و علاقه وارد شد ، دانستن این نكته مهم است كه بدانیم انگیزش قلب آموزش و پرورش است ، بدون شك معلم پرتلاش و دلسوز در این برهه از زمان بسیاری از این فنون مهارتها را به كار می برند . ولی نیازها و پیچیدگی های امروز خیلی بیشتر است باید با نگاهی اصولی به جامعه شناسی ، اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و درك این نكته كه سیمسپون از برنامه ریزان درسی گفته كه سیاسی بودن برنامه درسی وقتی معلم می شود كه بخواهیم در مدرسه اجرا كنیم و روابط و مناسب و اثر متقابل فرد و اجتماع ناگزیر از انتخاب این استراتژی هستیم كه جهانی بیندیشیم ، منطقی عمل كنیم ، پس لازم بوده و هست كه تعلیم و تربیت كشورهای دیگر بدانیم و از بزرگ پرتاب اولین ماهواره ( اسپوتینك در ۱۹۵۷ ) و علت نامگذاری دهه ۱۹۷۰ در غرب به عنوان تغییر و تحول اساسی در برنامه ریزی آموزشی و درسی و بدانیم كه باید تسلط به متون تخصصی و تكنولوژی اطلاعات داشته باشیم تا در پرتو تلاشهای جهانی كشوری برتر بسازیم و فراموش نكنیم كه این هنر معلمین است كه بتوانند با انتخلب راهبرد مناسب كه شرایط ، امكانات ، منابع و محدودیتها را در نظر گرفته و با مراجعه بیشتر به منابع و مأخذ و افزایش كاربرد روشهای و متون متنوع مقدمات پرورش نسل خلاق و پژوهشگر را بیشتر فراهم آورند .
(( منابع ))
۱ ـ یادداشتهایی درباره نظریه های انگیزش در آموزش و پرورش ( دكتر اكبر شعاری نژاد ـ چاپ اول ۱۳۷۸ )
۲ ـ روان شناسی تربیتی (دكتر محمد پارسا ـ انتشارات سخن ـ جلد اول بهار ۱۳۷۴)
۳ ـ انگیزش در آموزش و پرورش ( ساموئل بال ـ ترجمه دكتر سیدعلی اصغر مسدد ـ انتشارات دانشگاه شیراز ـ چاپ اول ۱۳۷۳


همچنین مشاهده کنید