شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


OPEC شکافی در دیوار گچی


OPEC شکافی در دیوار گچی
”شاخص تصمیم‌گیری در اوپک“ چیست؟ آیا باید این سازمان درصدد انجام وظایف خود در برابر اقتصاد جهانی باشد و یا باید نگرش خود را به سمت اعضاء و اقتصاد داخلی آنها معطوف کند. این دو گزینه هر یک شامل طیف‌های گوناگون خواهد شد که باعث شده است، برای سؤال مطرح شده؛ به تعداد اعضاء عملی این سازمان (یعنی ده کشور) پاسخ‌ها متفاوت مطرح شود.در گذشته‌ای نه چندان دور، رویکرد اعضاء این سازمان در دو گروه ”بازها“ و ”کبوترها“ قابل دسته‌بندی بود. مواضع هر دو دسته نیز براساس ”قیمت“ سامان گرفته بود. هر چند این بحث هنوز می‌تواند در فضائی ایستا و در یک تحلیل مقطعی و ساده‌سازی شده به نتایج خاصی برسد؛ اما به نظر می‌رسد این روزها حضور یا عدم حضور پویای اوپک در نوسان‌های بازار جهانی نفت، موضوعی فراتر و پیچیده‌تر از یک نگرش قیمتی باشد.
نشانه‌هائی از عدم تفاهم
در یک تیم ده عضوی، زمانی که رئیس اسمی تیم چیزی می‌گوید و کاپیتان تأثیرگذار تیم نیز نه تنها از آن حمایت می‌کند بلکه آن را به‌صورت جدی‌تر مطرح می‌کند، می‌توان انتظار داشت که جهت‌گیری آن تیم، دارای سمت و سوی مشخص باشد؛ اما زمانی که دومین بازیگر این تیم که اتفاقاً به‌دلایل گوناگون در دیدگاه‌های خود ثبات ویژه‌ای دارد، ساز مخالف می‌زند، موضوع کمی سؤال‌برانگیز می‌شود. البته این مخالفت‌ها و موافقت‌ها لزوماً به‌معنای آن نیست که از ادبیات و یا حتی تمرکز بر متغیرهای مشابه استفاده شود.
در واقع، در یک ساده‌سازی کلان، کویت به‌عنوان کشوری که در حال حاضر ریاست اجلاس اوپک را برعهده دارد، همواره تلاش می‌کند استراتژی حداکثر تولید ممکن را دنبال کند؛ این موضوعی است که سعودی‌ها نیز به شدت پیگیر آن هستند. نکته جالب در این میان، آن است که در حال حاضر بهانه‌هائی همچون کمبود عرضه در بازار جهانی و یا تأثیر منفی قیمت‌های بالا بر رشد اقتصاد جهانی که از سوی مصرف‌کنندگان بزرگ مطرح می‌شود، به‌عنوان یکی از ابزارها و دلایل این کشورها مورد استفاده قرار گرفته است.
به‌عبارت بهتر، برخی از اعضاء مؤثر این سازمان بر این اساس که باید انتظارهای اقتصاد جهانی از این سازمان برآورده شود، همواره خواهان نوسان در میزان تولید هستند و وجود یک روند ثابت در تولید را به‌عنوان تصمیم درون‌سازمانی نمی‌پذیرند؛ این در حالی است که برخی از کشورها به‌ویژه ایران ونزوئلا خواهان کاهش این اثرپذیری هستند. این کشورها علاقه چندانی به اتخاذ تدابیری برای کاهش قیمت نفت خام از خود نشان نمی‌دهند و همواره برخلاف کشورهای گروه نخست دامنه قیمت بالاتری را نسبت به آنچه گروه‌های مؤثر در بازار همچون IEA یا OECD ترسیم می‌کنند، می‌طلبند.
یکی از عوامل تمایز این گروه‌ها را می‌توان میزان پایبندی و یا حتی حد توان تولید این کشورها دانست.
آخرین اختلاف
اگر فرض کنیم که در مجموعه‌ای بحث می‌کنیم که اعضاء مواضع خود را با منافع کلان بلندمدت کشور خود همسو تعریف می‌کنند، می‌توان به‌صورت منطقی و واقعی‌تر به موضع پرداخت. یکی از آخرین مواردی که می‌توان آن را تقابل این دو دیدگاه دانست، اظهارنظرهای گاه و بیگاه وزیرنفت کویت است. سخنان وی همواره به شدت مقید به زمان است؛ به‌گونه‌ای که در بررسی سخنان وی و میزان تقابل آن با دیدگاه، بسیار مهم است، چر اکه از این شیخ کویتی اغلب طی یک دوره کوتاه (بعضاً کمتر از ۲۴ ساعت) اظهارنظرهای متناقضی شنیده می‌شود که جای بحث دارد.
به هر حال در روزهای پایانی اردیبهشت ماه، وزیرنفت کویت گفت: ”در حال حاضر نیازی به کاهش تولید نیست“. البته وی چند ساعت بعد اعلام کرد که اگر تقاضای جهانی افزایش یابد، به‌طور قطع اوپک، تولید خود را افزایش خواهد داد.
نکته جالب آن است که آقای وزیر این اظهارنظر را بدون مشورت با سایر اعضاء این سازمان مطرح کرده بود؛ چرا که چند ساعت بعد هرگونه مذاکره در این زمینه از سوی مهندس زنگنه رد شد.
نیجریه پا را فراتر گذاشته و خواهان کاهش تولید برای خروج مازاد عرضه از بازار شده و قطر نیز با این کشور همسو شده است.
در واقع شواهد نشان می‌دهد که ده عضو عملی این سازمان هر یک به آمار مستقلی و متفاوتی دسترسی دارند که اساساً دارای تضادهای گوناگون و بنیادین است؛ به‌گونه‌ای که حتی نمی‌توان از بررسی آنها متوجه شد که بالأخره بازار با مازاد عرضه مواجه است یا کمبود عرضه و اگر عدم تعادلی در بازار موجود است، این عدم تعادل به نفت خاصی بازمی‌گردد یا اغلب نفت‌های خام، دارای مازاد عرضه است.

محمد عباسی
منبع : مجله گسترش صنعت


همچنین مشاهده کنید