چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


فرزندان طلاق


فرزندان طلاق
خانواده كوچكترین واحد اجتماعی است كه ثبات یا ناپایداری اش بر اعضای خانواده و جامعه اثر مستقیم می گذارد و فروپاشی این واحد كوچك گاه چنان اثر عمیقی روی فرزندان دارد كه باوركردنی نیست و نسبت بزهكاری در خانواده های متلاشی شده خیلی بیشتر از خانواده های با دوام است و حتی این نسبت در خانواده هایی كه روابط زوجین به وسیله طلاق گسسته شده در مقایسه با خانواده هایی كه مرگ، زن و مرد را از هم جدا كرده در سطح بسیار بالاتری قرار دارد و بی سرپرستی در اطفال عقده های روانی ایجاد می كند و جنبه های منفی طلاق خیلی گسترده است و متأسفانه شاخص آمار طلاق بسیار قابل توجه است و از هر چهار ازدواج انجام پذیرفته یك مورد منجر به طلاق شده و جامعه با این رشد منفی هشدار دهنده روبه رو است و بین بزهكاری نوجوان و جوان و طلاق رابطه مستقیمی وجود دارد و طلاق همیشه مبغوض و منفور بوده و هست و دنیای تنهایی اینان بس غم انگیز و عذاب آور است و روابط اجتماعی شان دچار اختلال می شود و معمولاً فرزندان طلاق به سوی كجروی های اجتماعی سوق داده می شوند و در این چند سال اخیر آهنگ رشد طلاق در ایران بسیار رشدیابنده و تأسف انگیز شده است و گرچه جلوی مقدرات را نمی توان گرفت ولی در مواجهه با مشكلات بایست پایدار بود.
در این مقاله سعی گردیده است تا آسیب های ناشی از طلاق از جنبه های گوناگون بررسی و خانواده ها تا حدی با این معضل اجتماعی آشنا شده و از آن تا می توانند دوری كنند.
چه بسیار مردان و زنانی كه علی رغم كم و كاستی فراوان اقتصادی و فرهنگی و نابرابرهایی كه از طرف مقابل متحمل می شوند اما همچنان به خاطر حفظ و بقای خانواده دندان بر جگر می نهند تا جگر گوشگانشان آواره و بی سرپرست نشوند و روحشان آزار نبیند و دچار كمبودها و عقده ها و ناسازگاری ها و ناهنجاری های اجتماعی نشوند و به هر حال طلاق فرآیندی بسیار سخت و زجرآور است و اصلاً نمی توان روابط بین طلاق و آسیب های روانی كودكان را نادیده گرفت و بایست قبول كرد كه طلاق و جدایی اثرات نامطلوبی بر كودكان بر جای می گذارد و بررسی كودكانی كه والدین آنها از هم جدا شده اند نشان می دهد كه آسیب های روحی وارد شده به این كودكان بسیار شدید بوده است در حالی كه شدت تأثیرات منفی ناشی از بحث و جدال های تكراری والدین بسیار كمتر و زودگذرتر و طلاق این حلال نفرت انگیز در مواقعی كه آخرین راه حل باشد از آن گریزی نیست اما در این میان آنچه بیش از هر چیز به صورت یك ضرورت جدی و غیرقابل انكار مطرح می باشد وضع و سرنوشت كودكان و نوجوانانی است كه پس از طلاق و جدایی پدر و مادر محیط امن خانه را از دست می دهند به ویژه فرزندان خانواده هایی كه فقر مادی و فرهنگی و عدم تمكن كافی برای گذراندن زندگی نیز دارند این گونه بچه ها در لابه لای چرخ اجتماعی در تار و پود گسترده اعتیاد با انواع انحرافات و بزهكاری ها نیز روبه رو می شوند و سر از زندان ها درمی آورند و در دام توطئه های بی شماری گرفتار می آیند. اینان كه به بچه های طلاق ملقب هستند چه بسیارشان در گذر زندگی و تأمین معیشت از بین می روند. از آنجایی كه تعداد طلاق در اولین سال های ازدواج خیلی زیادتر از سال های بعدی است بچه های طلاق اكثراً كم سن و سال هستند و بنابراین عوارض ناخوشایندتری دارند و محرومیت از پدر و مادر موجب اختلالات روانی شدیدتر و بیشتر است و وقتی كودك از طلاق پدر و مادرش مطلع می شود از نظر عواطف دچار اختلال شده و به آرامی می پرسد كه پدر یا مادرش كی برمی گردد؟
یا می پرسد كه چرا هنوز برنگشته است؟ و در این حالت ها لازم است والدین اجازه دهند كودك واكنش خود را آشكارا نشان دهد و او را نصیحت نكنند كه واكنش نشان ندهد یا ناراحتی خود را بروز ندهد و نشان دادن واكنش در كودك باعث رفع حساسیت می شود و به كودك اجازه می دهد با مسایل به طور صحیح تری روبه رو بشود و گاهی كودك به سرش می زند كه از خانه فرار كند تا به خانه ای برگردد كه هم پدر و هم مادر وجود داشته باشند . طلاق كودك را ضعیف و آسیب پذیرتر می سازد و كودكی كه پدر و مادر خود را به علت طلاق از دست داده خیلی می ترسد از این كه كاری كند كه باعث از دست دادن دیگری بشود و معمولاً كودك از والدین كه طلاق را مطرح كرده بدش می آید و این فرزندان همیشه یك احساس بدبینی و كینه نسبت به یكی از والدینی دارند كه مقصر و پیش قدم در جدایی بوده است و این كه چرا او به این سرنوشت دچار شده است و در سال های اول دچار اضطراب و فشار عاطفی می گردد و تشنجات ناشی از طلاق نیز باعث می شود كه زوجین تا دو سال اعتماد به نفس نداشته باشند و برای كاهش دادن آثار مخرب طلاق لازم است والدین قبل از این كه تصمیم قطعی برای طلاق بگیرند نكاتی را به كودك تفهیم نمایند و نباید فراموش كرد كه اگر در خصوص علت طلاق به بچه ها توضیح داده نشود آنها خود علتی را برای آن می تراشند كه ممكن است بر مشكلات روانی شان بیفزاید و اما نكاتی كه بایست بعد از طلاق در خصوص كودك كاملاً رعایت شود بدین شرح است: ۱- درباره علت طلاق با توجه به سن سال و میزان درك كودك به او توضیحات لازم را بدهند و ارایه دلایل منطقی در خور فهم كودك كمك شایانی در میزان ناسازگاری وی با وضعیت جدید دارد و سعی نكنند خود را فرشته و دیگری را دیو جلوه بدهند چون به هر حال برای همیشه پدر و مادر واقعی طفل آنها هستند و زوجین با هم مشكل داشته اند كه طلاق گرفته اند ولی طفل گناهی ندارد و یارگیری كردن و بمباران تبلیغاتی كردن كودك هیچ حاصلی جز به هم ریختن امنیت روانی وی در پی نخواهد داشت و چون طفل قدرت تجزیه و تحلیل مسایل را ندارد دچار بحران روحی می گردد كه بهتر است والدین همدیگر را تخریب نكنند و همیشه این را به یاد داشته باشند كه هیچ پدر و مادری بد اولاد خود را نمی خواهد و به جز تأمین آسایش و آرامش كودك چیز دیگری نمی خواهد و ممكن است زن و شوهر با هم بد شوند ولی پدر و مادر با اولاد خود بی جهت بد نمی شوند و حفظ روابط حسنه بعد از طلاق فی مابین والدین و فرزند طلاق امری بسیار ضروری و حیاتی است.
۲- به كودك تفهیم كنند كه منتظر چه رخدادی خواهد شد و به او اطمینان بدهند كه هر وقت بخواهد می تواند والدین خود را ببیند و تحت هر شرایطی مانعی برای ملاقات طفل فراهم نیاورید و كودك را مطمئن بسازید كه روابط او با پدر و مادرش برای همیشه محفوظ و برقرار است و حضانت فرزند را به عنوان اسلحه ای به سمت مقابل قرار ندهند و از كودك استفاده ابزاری به منظور اهداف خود نكنند و در هر زمان و هر مكان كه كودك مایل به ملاقات است آن شرایط را مهیا كنید و در غیر این صورت بچه ها پرخاشگر و افسرده می شوند و مشكل اولی این كه در مورد بچه های طلاق در اكثر موارد مساله ساز می شود ازدواج مجدد پدر و مادر می باشد و درست است كه ازدواج مجدد حق طبیعی هر مرد و زن مطلقه می باشد ولی پدر و مادر طلاق گرفته اگر با زن یا مرد جدیدی ازدواج نمایند كودك دچار بهت زدگی، حسادت، خشم و غضب می شود و ناپدری و یا نامادری را رقیب محبتی خویش فرض می كنند و این هم از عوارض طلاق است و مشكل دوم در مورد بچه های طلاق این است كه آنها نظر خوبی نسبت به ازدواج نخواهند داشت زیرا در نظر بچه های طلاق ازدواج مسأله ای غیرقابل پیش بینی و غیرقابل اعتماد و نوعی ضربه شدید روانی است و اگر دریابیم كه طلاق چه لطمه جبران ناپذیری به كودك می زند تمام احتیاط های لازم را به كار می بندیم؛ بنابراین برای تحقق جامعه ای مملو از كودكان و نوجوانان و كلاً انسان هایی با سلامت روان و متكی به نفس باید كوشید و باید با بالا بردن آگاهی های افراد جامعه در مورد نقش مهم و مؤثر كانون گرم خانواده در بهداشت و سلامت روانی كودكان و لزوم تأمین این نیازها توسط پدران و مادران در محیط خانواده و در آتی شاهد كاهش میزان طلاق باشیم تا بدین وسیله از تعداد محرومان از مواهب كانون گرم خانواده بكاهند.
در نظام حقوقی نیز كم و بیش همه پذیرفته اند كه قانون تنها منبع حقوق نیست و رویه های قضایی را نیز باید بر آن افزود به طوری كه آمیزه ای از قانون و عرف و اخلاق و بازتابی از عدالت اجتماعی باشد و امیدواریم با بازنگری قوانین فرزندان طلاق بی پشت و پناه رها نشوند.
مصطفی كیوان
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید