جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


برخورد با نسخ خطی نیازمند وسیع نگری


۱. نسخ خطی و تمدن گذشته
نسخ خطی موجود در ایران بخش ارزشمند و میراثی گران بها از تمدن عظیم و ماندگار جهان اسلام در سده های گذشته است. ایرانیان در طول سده های نخست هجری و به همان ترتیب در طول قرون بعد گام های بسزایی در برپایی و غنای تمدنی برداشتند كه امروزه در مقیاس بین المللی با عنوان تمدن جهان اسلام شناخته می شود و آبخشور بسیاری از تغییر و تحولات رشد یافته تمدن كنونی مغرب زمین است. نقطه اوج این تمدن قرون میانی هجری است كه از سوی شرق شناسان دوران «رنسانس اسلامی» نامیده شده و ایرانیان از آن دوران قریب ۶۰۰ نام در حوزه های مختلف علمی و فرهنگی را به خود اختصاص داده اند. بدیهی است یكی از عمده ترین و اساسی ترین راه های انتقال علم و دانش در آن عصر، همانند امروز «كتاب» بوده است، با این تفاوت كه در قرون گذشته هنوز ماشین جایگزین هنر دست نشده بود. بدین ترتیب آن چه از این میراث گران بها در ایران باقی مانده بخشی قابل توجه از یك میراث عظیم تر است كه امروز بی هیچ گفت و گویی جنبه جهانی یافته است و این همه ضرورت حفظ و نگهداری و بازنگری در نحوه برخورد با این میراث را در داخل ایران افزون می كند.یكی از نخستین نكاتی كه در مواجهه با نسخ خطی مطرح می شود، بحث درباره جنبه های مختلف ارزش این آثار اعم از تاریخی، هنری و تكنیكی است. نسخ خطی در واقع اسناد و گنجینه هایی از دانش كهن و تحول آن به شمار می روند و نیز بیان گر سیر تحول و تكامل صنعت و هنر در ساحت كتاب. متاسفانه در طول تاریخ بسیاری از این كتب به دلایلی همچون جنگ، تهاجم، غارت، آتش سوزی و نظایر آن از میان رفته اند. اما همین میزان كه باقی مانده؛ مهم ترین و نخستین ماخذ و منابع نقد و بررسی علوم مختلف _ بویژه علوم انسانی _ هستند و در بعضی حوزه ها همچون تاریخ و ادبیات، سنگ بنای هر تحقیق و پژوهش تازه ای به شمار می روند. ضمن آن كه تدوین و طرح سیر تكاملی علوم مختلف مثل فسلفه، سیاست و پزشكی جز با تكیه بر متون كهن مسیر نیست. بر این اساس تصحیح،‌ چاپ و معرفی این بخش از «میراث مكتوب» تمدن ایران، كاری لازم و بایسته است كه خوشبختانه در طول سال های اخیر این مهم بتدریج جامه عمل پوشیده است و در این رابطه باید به خصوص از «دفتر نشر میراث مكتوب» یاد كرد كه طی چند سال گذشته نسخ خطی بسیاری را در حوزه های مختلف علمی با تصحیح انتقادی اهل فن، به دست چاپ سپرده است. دسترسی اهل تحقیق به نسخ و اسناد خطی قدیمی همواره یكی از مشكلات پژوهشگران این حوزه هاست بخصوص در مواری كه متون كهن در مراكز غیر فرهنگی حفظ و نگهداری می شوند، كه این مورد اگر چه اندك است با این حال ذهنیت غیر فرهنگی حاكم بر آن سازمان ها، موجب دشواری دسترسی و یا حتی عدم دسترسی پژوهشگران به متون مورد نیاز خود در داخل و خارج كشور می شود. تا آن جا كه به كتابخانه ها و مراكز فرهنگی مربوط می شود، جمع آوری اسناد و نسخ تاریخی پراكنده و «باز تولید» آنها، رایانه ای كردن مشخصات نسخ خطی، تهیه عكس،‌میكروفیلم و CD در دسترس آسان تر و سریع تر محققان به متون كهن نقش بسزایی دارد.
۲. نسخ خطی و مردم
جلب مشاركت و اعتماد مردم برای این كه اسناد تاریخی و خانوادگی خود را جهت مرمت و آفت زدایی و حفظ آنها در اختیار سازمان های مربوطه و به طور اخص در اختیار سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران قرار دهند، از اقدامات مهم و شایسته، در رابطه با موضوع حفظ و نگهداری اسناد و نسخ كهن است. خوشبختانه در طول سال های اخیر اقدامات متعددی در راستای ضد عفونی، مرمت و حفظ اسناد و فرمان های تاریخی خانواده ها با محترم شمردن مالكیت آنها صورت گرفته است كه از جمله آخرین اقدامات قابل تقدیر، اعلام واگذاری رایگان صندوق امانات اسناد و نسخ خطی است. تاكنون مجموعه هایی نفیس از اسناد و مدارك قدیمی در اختیار خانواده ها به صورت داوطلبانه تحویل سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران شده است.
۳. نسخ خطی آرشیوهای علمی
دیگر از موضوعات قابل اشاره در مورد متون قدیمی و كهن، موضوع ارتباط با مراكز آرشیوی اسناد و نسخ خطی مشابه در خارج از كشور و به ویژه كشورهای همسایه جهت مبادله تجربیات و اطلاعات یكدیگر و از همه مهم تر استفاده محققان داخل و خارج كشور از اسناد و متون مورد نیازشان است. سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران، كتابخانه و مركز اسناد و نسخ خطی مجلس شورای اسلامی، كتابخانه ملك، كتابخانه آیت اله مرعشی نجفی و دیگر مراكز و كتابخانه هایی كه به طور مستقیم یا غیر مستقیم با موضوع آرشیو و نگهداری اسناد و نسخ قدیمی سر و كار دارند، در حقیقت بنا به ماهیت مسئولیت و خدماتی كه بر عهده آنان است جنبه بین المللی و نه صرفا داخلی و ملی دارند و از نظر استفاده محققان و پژوهشگران از این اسناد، مخاطبان آنها جهانی می باشند. به این ترتیب موضوع ارتباط میان این مراكز و سازمان ها در سراسر جهان با یكدیگر و مبادله تجربیات، داشته ها، ارایه خدمات به پژوهشگران و رفع موانع مشكلات موجود بر سر راه محققان اهمیت بسزایی دارد.۴. نسخ خطی و مالكیت
اما یكی از مباحث جدی و بسیار بحث برانگیز در مورد نسخ خطی، مساله مالكیت این نسخ و بحث های حقوقی پیرامون مالكیت این آثار است. گفت و گو بر سر این كه آیا نسخ خطی می توانند مالكیت خصوصی داشته باشند و آزادانه و بدور از ممنوعیت های دولتی به معرض مبادله گذاشته شوند یا خیر، هنوز سرانجام قطعی و قانع كننده ای نیافته است. این گفت و گوها تاكنون موافقان و مخالفان بسیاری داشته و طرحی كه اخیرا در رابطه با مالكیت شخصی این آثار تقدیم مجلس شورای اسلامی گردید، به گسترده تر و جدی تر شدن بحث ها و گفت و گوها انجامیده است. نخستین نكته ای كه پیش از وارد شدن به این بحث ها و سنجش نظرات موافقان و مخالفان طرح رسمیت بخشیدن به مالكیت خصوصی نسخ خطی، می باید به آن پرداخت، ارایه یك تعریف ماهوی از نوع و جایگاه نسخ خطی در آثار فرهنگی است؛ اسناد و نسخ خطی در كنار دیگر، آثار و مواریث بر جای مانده از گذشته و جزو میراث ملی هر كشوری محسوب می شوند و این میراث ملی خود بخشی از میراث فرهنگ و تمدن بشری به شمار می آید و به تمامی افراد بشر تعلق دارد. ضمن آن كه وقتی مجموعه ای از آثار را «ملی» می نامیم، این عنوان به لحاظ حقوقی به این معنا خواهد بود كه آثار مورد نظر به «مردم» تعلق دارند و نه صرفا به «دولت». در غیر این صورت می باید «آثار ملی» را «آثار دولتی» بنامیم و مالكیت آنها را تماما به دولت واگذار كنیم. لذا نام گذاری آثار فرهنگی گذشته تحت عنوان آثار ملی به طور عمده به این معنا خواهد بود كه این آثار به مردم یك كشور تعلق دارند و در حقیقت دولت _ ضمن آن كه می توان مالك بخشی از آنها باشد _ به نمایندگی از مردم، مسئولیت حفظ و نگهداری این آثار را به عنوان آثار ملی و بشری، از طریق سازمان های مسئول دولتی بر عهده دارد. گذشته از این، وقتی به ارزش های متعدد تاریخی، هنری و فرهنگی این آثار به طور اعم توجه كنیم، خواهیم دید كه بزرگ ترین و اساسی ترین وظیفه مردم و دولت یك كشور در مواجهه با آثار ملی خود، حفظ و نگهداری آن آثار است به عبارت دیگر تا آنجا كه به ارزش واقعی (و نه تجاری) این آثار مربوط می شود، مهم ترین نكته «حفظ» آنها برای نسل های آتی است و این كه آثار در «كجا» و توسط «چه كسی» حفظ شوند، در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارند. البته چه بهتر كه آثار ملی و تاریخی هر ملت و قومی توسط همان مردم و در سرزمین اصلی آنها حفظ شود اما از آنجایی كه در شرایط كنونی چنین امكانی در هیچ نقطه ای از جهان وجود ندارد، بنابراین حفظ و نگهداری آثار كهن و از جمله اسناد و نسخ خطی بیشترین اهمیت را می یابد تا محل نگهداری آنها و شاید لازم به ذكر نباشد كه مناسب ترین مكان از نظر امكانات بهترین محل حفظ آنهاست. از سوی دیگر، طبیعی است كه جمع آوری، شناخت و حفاظت اسناد و متون كهن توسط سازمان های دولتی و پایان بخشیدن به قاچاق نسخ خطی به خارج از كشور به تنهایی با دشواری های گوناگونی رو به روست و از همین رو انجام این كار نیاز به جلب مشاركت ملی و بین المللی دارد. بهترین راه حل برای جلب مشاركت مردم و صاحبان اسناد و نسخ خطی معرفی، ثبت، حفظ این آثار و مهم تر از همه خاتمه دادن به خرید و فروش غیر رسمی و قاچاق نسخ خطی به خارج از كشور و نیز جلوگیری از نگه داشتن آثار خطی قدیمی در شرایط نامناسب فیزیكی، تاسیس یك مركز رسمی دولتی است تا صاحبان اسناد و نسخ خطی بعد از ثبت آثارشان در سازمان های مربوط، آزادانه در آن مركز تحت نظارت كارشناسان رسمی دولتی آثار خود را مبادله كنند. همچنین اجازه خروج این آثار از كشور هم با مركز مورد نظر باشد. در چنین شرایطی تنها اشخاص علاقه مند و سازمان هایی كه مسئول جمع آوری و حفظ متون و اسناد كهن می باشند، به تهیه این آثار دست خواهند یازید و طبیعی است كه آنها بر حسب علاقه یا مسئولیت، در نگهداری و حفاظت این آثار بسیار كوشاتر از بسیاری از صاحبان فعلی آثار مورد نظر باشند. بدون تردید در این حالت با وجود آزادی قانونی مالكیت و مبادله این آثار و ارزش گذاری واقعی آنها، دیگر لزومی برای خرید و فروش پنهانی و قاچاق نسخ و اسناد قدیمی به خارج از كشور و بهره برداری فرصت طلبانه دلالان و خریداران بیگانه باقی نمی ماند. در عین حال تاسیس یك مركز رسمی دولتی برای ارزیابی و ارزش گذاری اسناد و نسخ نفیس، به بازار جاعلان نسخ خطی و سازندگان اسناد و نسخ جعلی و قلابی خاتمه می بخشد و از اتلاف سرمایه های علاقه مندان به جمع آوری این آثار و بروز هرج و مرج در میان آثار مورد اشاره كه موانعی را بر سر راه محققان پدید می آورد، جلوگیری خواهند كرد.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی


همچنین مشاهده کنید