چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


تحمل خار و چیدن گل


تحمل خار و چیدن گل
انسان همواره به شكل اجتماعی زیسته است و تا آنجا كه تحقیقات باستان شناسی نیز تأیید می كند در هیچ دورانی بشر به صورت انفرادی زندگی نكرده است. شهید مطهری منشأ زندگی اجتماعی انسان را امری طبیعی و فطری دانسته و می نویسد: «اجتماعی بودن یك غایت كلی و عمومی است كه طبیعت انسان بالفطره به سوی او روان است.» (۱) بسیاری از اندیشمندان نیز بر این اعتقادند كه اجتماعی زیستن انسان از طبیعت او سرچشمه می گیرد و طبق نظریه معروف ارسطو «الانسان مدنی بالطبع» انسان طبعاً اجتماعی است.
انسان به عنوان موجودی اجتماعی همواره با انبوهی از گزینه های رفتاری روبه رو است، خویش را در میدان آزمون و خطا می سنجد و همگام با رشد قوای بدنی، فكری و عاطفی و در هم تنیدن روابط گوناگون اجتماعی به كسب و افزایش اندوخته های علمی و مهارت های عملی همت می گمارد، اما آنچه كه در انسان به عنوان عامل، مهم تلقی می شود عقلانیت و گزینش آگاهانه اوست، بدین معنا كه به دنبال گزینه هایی باشد كه تأثیر در سعادت و كمال نهایی او دارد و باعث رشد و تعالی اش در جامعه می شود.آدمی در گذر عمر و گذار از این دنیای خاكی ممكن است دچار رنج ها و مصائب گوناگونی شود، مهم این است كه چگونه و از چه دریچه ای به محنت و مصیبت نظر می كند. اگر مصائب را مادر خوشبختی ها بدانیم و این كه در شكم گرفتاری ها و مصیبت ها، نیك بختی و سعادت، نهفته است راحت تر با مشكلات و مصائب روبه رو می شویم و آن را به عنوان مقدمه ای برای تكامل نفس و صیقل روح خود در نظر می گیریم.«همچنان كه گاهی عكس آن هم وجود دارد یعنی در متن سعادت ها، بدبختی ها تكون و تكوین می یابند.» (۲) خداوند كریم در آیات نورانی وحی فرموده است:
«یولج اللیل فی النهار و یولج النهار فی اللیل»
«خدا شب را در شكم روز فرو می برد و روز را در شكم شب» (۳)
دریای خروشان زندگی با طوفان ها و موج های كوه آسا همراه است، امواج سهمگین حوادث از پیشرفت انسانها در مسیر زندگی جلوگیری می كند، ولی این انسان های مصمم هستند كه با كشتی تدبیر و اراده، تحمل و صبر، سینه امواج حوادث را می شكافند و با كمك دانش و بینش با مشكلات مبارزه می كنند. این فراز و نشیب ها و دست و پنجه نرم كردن با حادثه ها كه با طبیعت زندگی عجین گردیده موجب شده است تا دنیا را سرای آزمایش بخوانند و هر كس كه در این آزمایشگاه پا می گذارد، در برخورد با پدیده های تلخ و شیرین آن، میزان ایمان و مقدار توان خود را بیازماید. خداوند حكیم در قرآن كریم می فرماید:«و لنبلونكم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس و الثمرات »و شما را به چیزی از نوع ترس و گرسنگی و كاهش در اموال و جانها و محصولات می آزماییم. (۴)
خداوند متعال در این گونه آیات می خواهد بگوید: هر كه وصل ما جوید و قرب ما خواهد ناچار است بار محنت كشیدن و شربت اندوه چشیدن. «آسیه» زن «فرعون» همسایگی حق، طلب كرد و قربت وی خواست. گفت: خداوندا! در همسایگی تو حجره خواهم كه در كوی دوست حجره، نیكوست. آری نیكوست و لكن بهای آن بس گران است. گر هر چیزی به «زر» فروشند، این را به جان و دل فروشند.آسیه گفت: باكی نیست و گر بجای جانی هزار جان بودی دریغ نیست. پس آسیه را چهار میخ كردند و در چشم وی میخ آهنین فرو بردند و او در آن تعذیب می خندید و شادمانی همی كرد. این چنان است كه گویند:
«هر جا كه مراد دلبر آمد یك خار به از هزار خرماست» (۵)
افراد قوی و نیرومند كسانی هستند كه در گهواره رنج پرورش یافته اند. آنها می توانند در برابر طوفان های مصائب مقاومت نمایند، ولی كسی كه در مهد عزت و نعمت، پرورش یافته است با یك نسیم سرد پژمرده می شود و با یك باد شدید از جای كنده می شود.(۶)
مصیبت ها و شدائد برای تكامل بشر ضرورت دارند. اگر محنت ها و رنج ها نباشد بشر تباه می شود. قرآن كریم در این مورد می فرماید: «لقد خلقنا الانسان فی كبد»
«همانا انسان را در رنج و سختی آفریده ایم.» (۷)
عاشق در طریق رسیدن به معشوق از سختی نهراسد و از تلخی ها بیم نورزد، زیرا «بهشت را به بها دهند نه به بهانه» و چنان كه نبی مكرم اسلام حضرت محمد(ص) فرمود: «حفت الجنه بالمكاره» بهشت به سختی ها و تلخی ها پیچیده شده است. «آن كس كه توان تحمل ناملایمات را نداشته باشد امید بار یافتن به حضور حضرت محبوب را باید از خانه دل بیرون كند، چرا كه در كنار هر گلی خاری وجود دارد و به قول شیخ اجل سعدی شیرازی:بدان كه هر جا گل است، خار است و بر سر گنج مار است و آنجا كه در شاهوار است نهنگ مردم خوار است، لذت عیش دنیا را لدغه اجل در پس است ، نعیم بهشت را دیوار مكاره در پیش. »(۸)جور دشمن چه كندگر نكشد طالب دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی بهم اند
مولای متقیان «علی علیه السلام» كه به عظمت روح و ثبات در برابر حوادث معروف است می فرماید: اگر از من بپرسند كه این شجاعت جسمی و قدرت روحی شما معلول چیست؟! در صورتی كه غذای روزانه شما نان جو و نمك و سركه است، من در پاسخ به این دسته چنین می گویم: «درختان بیابانی كه در سنگلاخ ها و زیر آفتاب سوزان و با صد عوامل تلخ دست بگریبانند از درختان و گیاهانی كه در لب جویبار پرورش یافته اند، محكم تر و بادوام ترند.(۹) درختان لب جویبار كه در مهد نعمت و در آغوش نوازش باغبان پرورش یافته اند، با مشكلات و مصائب خوی نگرفته اند ولی درختان بیابانی در آغوش مشكلات بزرگ شده اند، فرزند مصائب می باشند و مربی آنها بادهای سوزان و آفتاب داغ و كم آبی و بی بارانی است، پس محكم و قوی هستند. انسان های بلا دیده و زجر كشیده هم مانند صخره ها و كوههای سترگ و استواری هستند كه هیچ عاملی قدرت انفجار آن را ندارد.
به قول ناصرخسرو:
تا نبیند رنج و سختی مرد، كی گردد تمام
تا نیاید باد و باران، گل كجا پویا شود
مصائب برای انسان یك اندوخته عملی از زندگی است و در آینده وسیله ترقی و پایه تعالی او می گردد و بر اثر تجارب زیادی كه از مشكلات بدست می آورد همواره سختی ها را به نفع خویش تمام می كند و از آنجا كه كوه مصائب را زیر پا گذارده، در مسیر زندگی مشكلات، مانع پیشرفت او نمی شود و هرگاه مصائب مانند تگرگ ببارد از آن با آغوش باز استقبال كرده و بر چهره سختی ها می خندد.
سختی و گرفتاری هم تربیت كننده فرد و هم بیداركننده ملت ها است.
سختی، سازنده و هوشیاركننده انسانهای خفته و تحریك كننده عزم ها و اراده هاست، شدائد همچون صیقلی كه به آهن و فولاد می دهند، هر چه بیشتر با روان آدمی تماس گیرد او را مصمم تر و فعالتر و برنده تر می كند. «(۱۰)
سختی همچون كیمیا است كه جان و روان آدمی را دگرگون و متحول می كند. همانند اكسیری موجب تطهیر و پاكیزگی روح می شود. سختی و بلا شلاق تكامل است و موجودات زنده با این شلاق راه خود را به سوی كمال می پیمایند. آنان كه در بوستان زندگی به عشق چیدن گل می روند نه تنها به تحمل خار، تن می دهند بلكه آن را موجب افزایش درجه و تقرب به معشوق می دانند.
با توجه به فوائد ارزنده بلاها كه در صفت رضا به قضای الهی و خوشنودی به آنچه خدا پیش می آورد ایجاد می گردد، صبر سپاسگزاران صبر تلخ نیست بلكه آن صبر همچون شهد شیرین است. آنان كه مطلعند، بلاها تربیت كننده روان و پرورش دهنده روح آدمی است با آغوش باز به استقبال آن می روند. به گفته مولوی:
چون صفا بیند بلا شیرین شود
خوش شود دارو چو صحت بین شود
از این رو نباید غفلت ورزید كه مصائب و آلام وقتی نعمت هستند كه انسان از آنها بهره برداری كند و با صبر و استقامت و تلاش و مواجهه با دشواری هایی كه مشكلات ایجاد می كنند نفس و روح خویش را كمال بخشد. اما اگر انسان در برابر سختی ها سرتعظیم فرود آورد و تسلیم شود، ناله و شكوه سر دهد، در این صورت بلا برای او واقعاً بلاست.
آری مصائب و بلاها نعمت های بزرگی هستند كه باید در برابر آنها سپاسگزار خداوند یكتا بود، نعمت هایی هستند كه در صورت قهر، تجلی می یابند، همچنان كه قهرهایی به صورت لطف ظهور می كنند، از این رو باید متوجه بود كه نعمت بودن نعمت و نقمت بودن نقمت، بستگی دارد به نوع عكس العمل و واكنش ما در برابر آن، ما می توانیم همه نقمت ها را تبدیل به نعمت كنیم، خود را در این دنیای خاكی و جهان فانی بیازماییم و در جهت قرب الهی و خشنودی خدای بزرگ مرحله به مرحله گام برداریم.
پانوشت ها:
۱. جامعه و تاریخ، صفحه ۱۴
۲. كتاب« عدل الهی »، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، صفحه ۱۷۳
۳. سوره حج، آیه ۶۱
۴. سوره بقره، آیه ۱۵۴
۵. كشف الاسرار و وعده الابرار، جلد ،۱ صفحه ۴۲۳
۶. رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی، صفحه ۱۴۹
۷. سوره بلد، آیه ۴
۸. گلستان سعدی، باب هفتم، آخرین حكایت
۹. نهج البلاغه، نامه ۴۵
۱۰. عدل الهی، شهید مطهری، صفحه ۱۸۰
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید