پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


موانع موفقیت


موانع موفقیت
هرفردی موفقیتهای خویش را براساس یك مقیاس نسبی مورد سنجش قرار می دهد. مـوفـقـیـتـهای كـوچـك بـرخی اشخاص درنظر برخی دیگر ممكن است بزرگ جلوه نماید؛ این كاملا بستگی بنوع تربیت، تحصیلات و شرایط مـوجود در زندگی شما دارد. تا زمانیكه به اهداف خود دست یافته و برای بهترین بودن سختكوشی می كـنـیـد، فـردی موفق محسوب میشوید. این اصل مطلب است.با این حال افرادی نیز وجود دارند كه نمی توانـند به سطـح رضایت بخشی ازموفقیت دست یابند.ضعفهای شخصیتی و یـا خـصوصـیات از پـیـش تعیین شده زندگی آنها، مـوانـع اصـلی راه چنین انسانهایی بشمار می رود. اگر در زندگی خـود شـرایـط دشـواری را تـجربه كرده اید، نگاهی به این صفات و موقعیت ها بیندازید تا ببینید در حال آماده نمودن خود برای شكستهای بیشتر میباشید یا خیر.
پشت گوش اندازی
ممكن است یكی از اصلیترین اهریمنان عامل نابودی شما در تحصیل و زندگی شغلی، طفره رفتن و به تعویق انداختن امور بوده باشد. افرادی كه علامت مزمن این "بـیـمـاری" در آنها دیده میشود، مایلند با این جملات توجیه كننده كه " تمام كردنش كاری نخواهد داشت" و یا "نگران نباش، وقت برای انجام دادنش بسیار است"، كارها و وضایفشان را برای همیشه از سر خود باز كرده و به تعویق بیندازند.
اگر كاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذكر شـده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید، قطعا" پشت گوش اندازی مشكل اصـلی بـوده و باید مرتفع گردد. احساس میكنید كه زمان در اختیار شما اسـت، اما هنگامی كـه وقـت موعود نزدیك می شود، برای اتمام كار بسرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد كه آن طور كه در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر باز خواهید ماند.فرد پشت گوش انداز معمولا انسانی تنبل و سست می باشد. او برای همه چیز عذر و بهانه داشته و با اینكه توانایی و ابزار انجـام امـور را در اختـیـار دارد، از اتـمام آنـها طـفره می رود. كار كردن با چنین اشخاصی غیر قابل تحمل است و نه تنها كاستی و سستی آنها باعث اختلال در كارها میگردد، بلكه كارمندان فعال دیگر نیز مـمكـن اسـت به چنـین خصیصه ای دچار شده و رویه آنها را در پیش بگیرند.
ترس از موفقیت
مانع اصلی دیگر واهمه داشتن از موفقیت است. با اینكه چنین افرادی دقیقا" می دانند كه برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارنـد، امـا بدلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نـظـر ایـشـان راه پـیـش رو، مـخـوف و رعـب آور میباشد. نگرانی از آینده و همه مسائلی كه در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می گردد؛ مـخـاطرات ذاتـی روند تجارت، رام نشدنی بنظر خواهد رسید.فرصت های ترقی در محل كار ممكن است پیش بیایند، اما فردی كه از موفقیت وحشت داشته باشد قادر به گرفتن ترفیع نخواهد بود. او بهانه می آورد كه مسؤلیـتـهـای شـغـل جدید زیاد و خارج از توانایی هایش است. اینگونه اشخاص میلی به بالارفتن از پله های ترقی ندارند. وقتی آینده نا معلوم باشد، این وحشت شدت بیشتری پیدا میكند. باید پذیرفت افــرادی كه دارای چنین ترسی نمیباشند روزهایی پیش رو دارند كه در آنها آینده ترسناك جــلوه مینـماید، بنابراین میتوان متوجه شد اشخاصی كه فاقد مكانیزمی مناسب برای برخورد و رویارویی با چنین موقعیتی می باشند، چگونه احساسی خواهند داشت.تشخیص و حل این مشكل آسان تر از برخورد با پشت گوش انـدازی است. بـا كمی هم محوری و اندكی صبر و شكیبایی فردی كه از پذیرش مسؤلیتهایی كــه موفقیـتـش را به همراه خواهد داشت وحشت دارد، میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد.
وسواس
افراد موفق دارای خصوصیتی مشترك هستند و آن قابـلیـت تمركز بر اندیشه های بـزرگ میباشد. برای بسیاری اتخاذ چنین دیدگاهی مشكل است چرا كه خود را كاملا" محدود و متعهد به انجام كارهای جزئی و كوچك میـنمایند. تلاش زیاد برای انجام كارهای جزئی زیان آور است چرا كه زاویه دید را محدود خواهد كرد. اگر برای اتمام هر كار كوچكی مصر باقی بمانید، هرگز قادر نخواهید بود به اهداف والای خود دست پیدا نمایید.اگر یك كارفرما كاری را به یكی از كارمندان سخت كوش خود محول كرده و آن كارمند دید وسیع نداشته باشد، بطور یقین كارمند مربوطه در مورد هر موضوع بی اهمیت آن پروژه دچار تنش و فشار روانی شده و در به نتیجه رساندن كار دچار كندی خواهد گـردید. ایـن حالت در اصطلاح احساس وسواس فكری-علمی نامیده و بـاعـث كـاهـش قـابل ملاحظه خلاقیت و كارایی می شود.اینگونه افراد،سخت كوشی و تلاش زیاد را لازمه زندگیشان دانسته اما عزم و اراده خود را برای كاربرها و مصارف مفید بكار نمیبندند. تنظیم دقیق مهارتهای مدیریـت زمـانـی در برطرف كردن این مشكل كمك فراوانی خواهد نمود.
نا امنی
افراد ضعیف و سست بنیان بعلت داشتن احساس ناامنی،در كارشان پیشرفتی حاصل نمیگردد. شاید یكی از دلایل عدم موفقیت اینگونه انسانها در بی میلی آنها برای نشان دادن برش از خودشان نهفته شده باشد. علت ترس نیست؛ فقدان اطمیـنان و اعـتـمـاد باعث عقب ماندن آنها میگردد. برای مثال عدم برخورداری از تجربه در بخشی بخصوص، می تواند موجب پدید آمدن احساس عدم اعتماد به نفس در فرد شود.
مثال بیان شـده در قـسمت قبل در این مورد نیز قابل بیان است با این فرق كه كارمند از هـمـان ابـتـدا اصلا" از انـجـام كـار مـحولـه امـتـنـاع ورزیـده و با بهانه آوردنهای گوناگون به كار فرمای خود اینگونه القا میكند كه نمی تواند از عهده چنین مسؤلیتهایی برآید.
در اینـجا نـیـز مـسئله هزینه فرصت از دست رفته مطرح است. برخی افراد مایل نیستند برای پیـشرفت و تـرقی دادن مـوقـیـعت شـغلـیـشان در زمان مـحدود خـود بـه داد و ستد بپردازند اما اینگونه گزینه ها و پیشنهادات كاری بخشی از زندگی مـحسـوب میـگـردنـد. بنابراین ببینید كه چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت دارد و با اطمینان خاطر تصمیمـی مناسب بگیرید.
اطرافیان
ممكن است شما همه شرایط لازم برای منعكس نمـودن فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستانتان شـما را در این راه همراهی میكنند؟ ممكن اسـت آنـها دیـدگـاه مـتـفـاوت و مـتـضـادی از مـوفـقیت نسبت بشـما داشـتـه باشند. ( و یا اصلا" دیـدگاهی نداشته باشند ) دوسـتـان به علت تاثیرات منفی راه رسیدن بـه موفـقیـت را برایتان سخت و دشوار میكنند.
برخی از اطرافیان حتی ممكن است متوجه پـتـانـسیـل و استعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی و تردید در قابلیتها و تواناییها گردند. حتی برای نامزد و یا همسرتان ممكن است این تصور بوجود آید كه توانمندیهای شما هنـوز بـرای خودتان ثابت نشده و این میتواند به بدبینی آنها نسـبت بـه آیـنـده تان منجر گردد. این موضوع ممكن است باعث نا امیدی و تضعیف روحیه شود، اما بیاد داشته باشید كه نباید دیگران را مقصر بدانید؛ شما فقط یك قربانی بیگناه نیستید.با وجود ابراز بی اعتنایی آنها هنگام بیان ایده های كاری جدیدتان،بخاطر داشـته باشید كه این شما هستید كه چنین همراهانی را در آن لحـظـه و لـحـظـات آتی برای خود برگزیده اید.
اگر این گونه روابط دوستی برایتان اهمیت دارد، كاری كه باید انجام دهید همسو نمودن دوستانتان با سیستم و خط مشی خود است.چنانچه توانـستـید متقاعدشان كـنید كه انسانی شایسته اعتماد و اطمینان میباشید، آنها را دوستان واقـعـی خـود دانسته و در غیر اینصورت برای همیشه از زندگی خود بیرونشان كنید.
فقدان منابع
هیچ چیزی ناهنجار تر از این مـوضـوع نـیست كه انسان با وجود داشتن همه قابلیـتهای لازم جـهت رسـیدن بـه مـوفقیت، فقط بخاطر عوامل خارج از كنترل خود، از پیشرفـت باز ماند. فقدان منابع مالی و یا كمبود زمان بدلیل نگهداری از خانواده و یا مسؤلیتهای دیگر میتواند یك قاتل واقعی باشد. رشد كـردن زیـر خـط فقر و یا تامین نمودن نزدیكانی كه به شما نیازمند هستند، آینده را بسیار متفاوت از آن چـیـزی كـه در تصـورتـان بوده ترسیم خواهد نمود.بسیاری از مواقع بـدنـیـا آمدن یك بچه و یا بیماری ناگهانی افراد خانواده باعث لغو شدن برنامه ها و بازماندن انسان از عملی كردن اهـدافـش خـواهـد شد. این هم یكی دیگر از حقایق تلخ زندگی است كه همیشه امور بر وقف مراد آدمی نمی باشد.
البته باید دانست كه موفقیت نه فقط بر اساس مقیاسهای متفاوت، بـلـكه در مـكانهـا و شرایط گوناگون نیز مورد سنجش قرار میگیرد. موفقیت مالی ممكن است هدف اصلـــی شما باشد، اما پدری خوب و كارمندی سخت كوش بودن برای تامین كردن یك خانـــواده نوپا نیز به همان اندازه پر معنی و ارزنده است. باید پذیرفت كه زندگی و هدفهـای مــورد نظر انسان ممكن است دستخوش تغییرات قرار بگیرند كه در این شرایط، تـوانـایی شما در تطبـیق خود با این تغییرات یك مقیاس بزرگ موفقیت بشمار میرود.
نیاز به دیدگاهی درون نگر
یك معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرایدار میتوانند بطرق مختلفی مـوفق باشنـد. با اینكه موفقیت در كار ممكن است جذابتر از همه بنظر برسد، اگر در زمان مـورد انتـظار به آن دست نیافتید، بیم ناك نگردید. یـك قـدم بـه عـقـب بـازگـشـته و عـلـت را بـررسـی نمایید.
خواه دوستانتان مقصر باشند و خواه اعتماد بنفستان، دقت كنید كه قدمهای صحیـحـی جهت بهینه نمودن فرصتها برای بدست آوردن موقعیتی موفقتر و راضی كننده تر بردارید.

نویسنده: مهران


همچنین مشاهده کنید