سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


تا باد چنین مباد!


تا باد چنین مباد!
اول: پرسش های عمومی:
[خانه موسیقی كجاست؟ خانه موسیقی چه كاری انجام می دهد؟ چگونه جایی است؟ اعضای آن چه كسانی هستند؟ آیا این امكان دولتی است یا خصوصی؟ فعالیتهای آن چه مواردی را شامل می شود؟]
پاسخ های عمومی:
[خانه موسیقی معلوم نیست چگونه جایی است. انگار عده ای موسیقیدان جمع شده اند تا كاری بكنند. این خانه دولتی است و كاری از پیش نمی برد. خانه موسیقی بخشی از مركز موسیقی است كه ادعای غیردولتی بودن دارد. در خانه موسیقی هیچ خبری نیست و هیچ اتفاقی نمی افتد.]
پرسش های دسته اول را معمولاً افراد عادی جامعه و علاقه مندان موسیقی می پرسند و پاسخ های دسته دوم را طیف غالب موسیقیدانان پاسخ می دهند. جالب آنكه اغلب آنان نیز عضو این نهاد به ظاهر مستقل و غیردولتی هستند! به هر روی خانه موسیقی اكنون وارد هفتمین سال فعالیت خود می شود. تشكلی كه علی رغم شش هزار عضوی كه مسؤولین آن ادعا می كنند، هنوز نتوانسته است اعتماد طیف غالب موسیقیدانان را به خود جلب كند. این درست كه اغلب موسیقیدانان با گرایش های گوناگون عضو كمیته های ۸ گانه این نهاد هستند، اما اعتماد و حسن توجه موسیقیدانان به خانه هنوز یك آرزو است.
دوم: خانه موسیقی طی ۶ سال فعالیت با پرسش هایی دست به گریبان است كه شاید پاسخی برای آنها هیچگاه نیابد. در بیانیه ها و اعلامیه ها از گزارش عملكرد و فراز و نشیب سخن می رود، اما واقعیت آن است كه این خانه هنوز نتوانسته جایگاه شایسته و بایسته خود را بیابد. بیمه هنرمندان و تكریم و مسائلی اینچنین، مواردی نیست كه به عنوان موضوعات بنیادین و اساسی در ساختار موسیقی كشور به شمار رود. بیمه هنرمندان حق هر هنرمند موسیقی نیز هست و با این حال جالب است بدانید موسیقی در این زمینه از همه عقب تر بوده و هست. ضمن آنكه موسیقیدانان با عنوان «نویسنده» بیمه می شوند!
با این حال موضوع ما تأثیر خانه موسیقی با ادعای نهاد مستقل مدنی در سیاستگذاری های كلان موسیقی و موضع خانه در قبال جریانها و اتفاقهای مهم موسیقی كشور است. آنچه مسلم است خانه طی ۶ سال معمولاً خنثی عمل كرده و موضع مشخصی نداشته است.
سوم: هیأت مدیره خانه موسیقی كه اغلب اعضای آن طی دوره های مختلف تقریباً ثابت هستند، موسیقیدانان شناخته شده و مشهوری اند كه اغلب آنها در سازمانها و شوراهای دیگر دولتی عضویت داشته و دارند. این مسأله خود سبب نقض غرض شده است.
از سویی اعضای هیأت مدیره عضو مثلاً شورای سیاستگذاری موسیقی وزارت ارشاد یا شورای نظارت و ارزشیابی برای مجوز آثار هستند و یا در شورای موسیقی صداوسیما عضو فعال به شمار می روند، از سوی دیگر با داعیه استقلال می خواهند سیاست گذاری های غلط یا كجروی های یك اركان سیاستگذار موسیقی را به بوته نقد كشانده و راهكار ارائه دهند! درواقع هیأت مدیره نمی تواند با عضویت در تشكلی كه ادعای استقلال دارد علیه عضویت در نهاد یا مركزی كه دولتی است بیانیه صادر كند. بی راه نیست كه مسؤولین خانه باشد كه تاكنون به صورت ارگانی خنثی تنها به ذكر كلیات و گزارش كارهای عمومی و سعی در نشان ندادن خط مشی و دیدگاه مشغول بوده اند!
چهارم: مهرماه هر سال خانه موسیقی جشن سالیانه تأسیس خود را برگزار می كند. در این جشن، به دلایل متعدد از جمله محدودیت جا و مكان چندان خوش نیاید. هر ساله یك گروه از موسیقی نواحی، یك گروه موسیقی ایرانی و اجرایی از موسیقی كلاسیك غرب، مجموعه جشن را پوشش می دهد تا ادعای انواع موسیقی (غیر از موسیقی پاپ) درست به نظر آید. از نقد و تحلیل برنامه های اجرایی صرفنظر می كنیم كه مجال پرداختن به آنها نیست.
اما موضوع مهمتر، سیاستگذاری و اجرای این جشن سالانه است. آیا جشن خانه موسیقی تنها به قصد گردهمایی هنرمندان و اجرای عده ای محدود از اعضا حضور می یابند. ضمن آنكه غیرموسیقیدانان وابسته به مراكز كه خواهان شنیدن موسیقی مجانی و حضور در مراسم به قصد تفریح هستند، نیمی از جمعیت حاضر در سالن را تشكیل می دهند. تالار وحدت با گنجایش حدود ۸۰۰ نفر، مجبور است در چنین مراسم ویژه ای تنها شاهد حضور حدود ۴۰۰ نفر از مجموع شش هزارعضو خانه موسیقی باشد.
از سوی دیگر برنامه های تكراری، غیرضروری و بیانیه ها و سخنرانی هایی كه مسائل كلی و غیراساسی را مطرح می كنند به همراه مثلاً یك تكریم و بزرگداشت، جشن سالیانه را سرهم می كند.
پرسش اساسی این است كه آیا رسالت خانه موسیقی، موسیقیدان و روزجهانی موسیقی تنها به اجرای چنین برنامه ای خلاصه می شود؟ یا می شد به این روز ابعاد عمومی تر و گسترده تری داد؟
پنجم: در برنامه امسال، علاوه بر تأسیس خانه موسیقی، روزجهانی موسیقی و گرامیداشت معلم ثانی ابونصر فارابی نیز عنوان شده است.
روزجهانی موسیقی، ۹مهرماه درهمه جهان تعریف و تثبیت شده و دركشور ما هنوز بر سر نامگذاری، تثبیت و عنوان آن در تقویم رسمی جنگ و جدل است. مسأله ای كه در بیانیه خانه نیز به آن اشاره شده است. اما طرح گرامیداشت فارابی هنوز گنگ و مبهم است.
اگر گرامیداشت فارابی بود، پس چرا مقاله و سخنرانی ویژه، در برنامه گنجانده نشد. تنها در بروشور مطلبی به قلم هومان اسعدی درج شده بود و خانم مجری نیز با طرح مسأله و قرائت یادداشتی می خواست توضیح دهد كه چرا فارابی معلم ثانی است! همین و بس.
به نظرمی رسد حضور فارابی در جشن سالیانه برای آن است تا اجرای جشن را رسمیت بخشیده و موارد اعتراض به ساحت خانه و جشن را پاسخگو باشد.
به هرحال موسیقی و روزجهانی آن هنوز با اما و اگر روبه رو است و برخی روزنامه ها، نظیر سال قبل ممكن است به جشن خانه حمله ور شوند. فارابی گزینه خوبی برای حرمت خانه و جشن تشریفاتی است. حتی اگر ذكر اسم باشد و دیگر هیچ!
ششم: در ششمین سال تأسیس خانه موسیقی، مراسم ویژه روز شنبه، ۹ مهرماه ساعت ۱۹ در تالار وحدت برگزارشد.
دراین مراسم ابتدا یك گروه تركمنی به سرپرستی دكترمجید تكه به اجرای برنامه پرداختند. قرائت بیانیه، اجرای گروه جوان به سرپرستی محمدعلی كیانی نژاد، قطعه ای برای ویولنسل و قطعه جشن از علیرضا مشایخی و اجرای گروه ارغنون به خوانندگی حسام الدین سراج و سرپرستی رامین كاكاوند دیگر بخش های این مراسم ویژه بودند. مراسم نه تب و تابی داشت و نه شور و حالی. مراسمی یكنواخت، تكراری و همیشگی.
اما شاید مهمترین و جذاب ترین بخش، حضور علیرضا مشایخی روی سن و سخنانی بود كه بر زبان راند.
این سخنان چنان شور و احساساتی در تماشاگران برانگیخت كه دقایق چندی همه را دركمال احترام وادار به تحسین و تشویق كرد. جالب ترین بخش سخنان این آهنگساز، اعتراض او به روزنامه ها و خبرنگاران موسیقی بود. این اعتراض شاید سخن همه موسیقیدانانی بود كه طی سالهای اخیر با خبرنگارانی مواجه بوده اند كه بدون كمترین دانش موسیقی - به خود اجازه داده اند تا به نقد موسیقی و موسیقیدان بپردازند - روزنامه نگاران و خبرنگاران موسیقی، اغلب نه موسیقیدان اند، نه در حوزه ای از موسیقی فعال و نه حتی شنونده جدی موسیقی هستند.
با این حال آنان در صفحه های پرشماره روزنامه ها در مورد موسیقی می نویسند.
همین طرح دانش و آگاهی موجب شده است تا بحث های حاشیه ای و به اصطلاح «خاله زنك» در موسیقی رشد یافته و حجم انبوهی ازمطالب نوشتاری موسیقی درمطبوعات را به خود اختصاص دهد.
تا باد چنین مباد!
البته شاید گناهی متوجه روزنامه نگاران نباشد كه آنان وظیفه خود را انجام می دهند.
شاید اگر اهل موسیقی بیشتر دستی به قلم داشته و دراین حوزه نیز وارد می شدند، جا برای تركتازی های غیرمسؤولانه و غیرتخصصی نمی بود و راه حاشیه پردازی و حاشیه نویسی درموسیقی تاحدودی مسدود می شد.
جذاب ترین سخن مشایخی كه مذاق همگان را خوش آمد دعوت خبرنگار موسیقی یك روزنامه برای خروج از سالن و مثلاً كشیدن سیگار و نوشیدن چای بود تا اركستر بتواند قطعه جشن مشایخی را بنوازد.
خبرنگاری كه در نوشتار خود اشاره كرده بود بهتر است مشایخی كتاب بنویسد و آهنگسازی نكند!
هفتم: بیانیه هرنهاد، ارگان و مركزی نشاندهنده سیاست گذاری ها، تصمیم گیری ها و دیدگاه آن مركز است. در بیانیه می توان خطوط اصلی و برنامه ها و اصول اجرایی هر مركز یا نهادی را به نظاره نشست. متأسفانه هرساله بیانیه های خانه موسیقی با مقدماتی طویل و مبهم، ضمن ذكر كلیات و آب و تاب در تعریف و تمجید موسیقی، هیچ مسیر مشخصی را نشان نمی دهد. در بیانیه امسال نیز پس از مقدماتی كه می خواهد نشان دهد موسیقی جایز است(!) ذكر روز جهانی موسیقی و تلاش برای گنجاندن روز ملی موسیقی را نیز آورده شده است و برای اهل موسیقی و جامعه موسیقی حتی جنبه ای حیثیتی دارد تا درتقویم های رسمی، ذكری از روز ملی یا جهانی موسیقی بیاید و جایگاه ایشان را رسمیت ببخشد!
بیانیه با ذكر كلیات دیگری در حرمت موسیقی و موسیقیدان پایان می یابد. هنوز هم می پرسیم خانه موسیقی كجاست؟ چگونه جایی است و چه فعالیت هایی دارد؟ نكته مهم آن است كه هنوز ندانسته ایم این خانه نهادی صنفی است یا یك نهاد تخصصی. این سردرگمی وجه اصلی بی عملی بنیادین درخانه موسیقی است.
محمد به منش
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید