شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


آوریل ستمگرترینِ ماه هاست


آوریل ستمگرترینِ ماه هاست
سینمای «نانی مورتی» سینمای متفاوتی است. چیزی است در فاصله كمدی و تراژدی. «آوریل» مثل «یادداشت های خصوصی»، فیلمی است واقع گرا و مقبول بودنش در وهله اول برمی گردد به این كه دستمایه های آن آشنا هستند وگرنه قسمت اعظم فیلم ها دنیای اطرافشان را منعكس می كنند. آوریل از این لحاظ واقع گرا است كه درصدد واقعه نگاری برآمده و آنچه را در ایتالیا رخ داده، روایت می كند. اما از سویی دیگر، مورتی همه این اتفاق ها را به هجو كشانده و چندان هم بی دلیل نیست كه دسته ای از منتقدان فرنگی سینمای او را از منظر ساخت شكنی بررسی می كنند. آوریل، یك فیلم سیاسی است و نانی مورتی در این فیلم به خلاف بسیاری فیلمسازان دیگر سیاست را زیرمجموعه مناسبات سیاسی قرار داده است. قهرمان فیلم (فكر می كنید نانی مورتی قهرمان است؟) مواضع مكتبی خود را بر دنیای اطرافش ترجیح نمی دهد. اصلاً در دنیایی كه او زندگی می كند، هیچ چیز بر چیزی دیگر ارجح نیست. پس چاره كار همان است كه مورتی می كند: سنجیدن این دیدگاه مكتبی با چیزهای دیگر. چنین دیدگاهی اگر در مقابل دنیای اطراف كم آورد، خود به خود كنار گذاشته می شود. آوریل نانی مورتی، فیلمی است سیاسی، با این توضیح كه او نه فقط سیاست، كه شعارهای مربوط به آن را هجو می كند. پس جمله ام را این گونه تغییر می دهم: آوریل نانی مورتی، یك فیلم سیاسی غیرمعمول است. خب می توان پرسید كه چرا آوریل درصدد هجو همه ملزومات سیاست و به خصوص آدم های سیاسی برآمده است؟ دسته ای از منتقدان فرنگی در پاسخ، تماشاگران را به رساله ها و كتاب هایی كه درباره پسامدرنیسم نوشته شده، ارجاع داده اند و دسته ای دیگر از تماشاگران خواسته اند به چیزی دقت كنند كه مورتی لابه لای فیلمش گنجانده؛ عمق فاجعه ای كه در دنیای سیاست ایتالیا رخ داده است. كار مورتی در آوریل این بوده كه تناقض های سیاست ایتالیایی، یا به تعبیر درست ترش تناقض های سیاستمدارهای ایتالیایی را به رخ بكشد. سیاستمدارهایی كه برای ماندن حاضرند شعارهایشان را تغییر دهند، شاید یك نظر موافق دیگر پیدا كنند. در تكه ای از فیلم، بعد از آن كه حزب راستگرای «سیلویو برلوسكونی» در انتخابات اولیه مارس ۱۹۹۴ پیروز نشد جمعیتی عظیم را می بینیم كه زیر باران، چتر به دست ایستاده اند و سالروز رهایی كشورشان را جشن گرفته اند. نكته این است كه زمامداران دولت ایتالیا در حال حاضر (همین طور در زمان فیلمبرداری آوریل) همان هایی هستند كه ایتالیا زیر نفوذشان بوده و تعارض مردم ایتالیا با سیاستمدارانشان از همین جا شروع می شود. آنها چیزی را می خواهند كه برلوسكونی نمی خواهد و در این بین كاری از دست كسی برنمی آید. تنها كار ممكن ایستادن زیر باران است و نگاه كردن به مردم؛ یعنی همان كاری كه نانی مورتی می كند. نگاه واقعه نگارانه مورتی در آوریل قدر مسلم، منظم نیست و اصلاً پراكنده و درهم و برهم است و این پراكندگی می تواند دو دلیل داشته باشد: اول، علاقه ویژه مورتی است به ساخت شكنی، و دوم این كه هیچ كدام از ایتالیایی های چتر به دست نمی توانند نقشی در حاكمیت بازی كنند. و اصلاً از یك منظر همه فیلم آوریل درباره مشاركت نكردن مردم در دولت سیلویو برلوسكونی است. نانی مورتی، به عنوان روشنفكری معترض (چیزی كه خودش همیشه در گفت وگوها به آن اشاره می كند) آوریل را ساخته تا مناسبات حاكم بر جامعه ایتالیا را نقد كند. اما از سویی دیگر، او می داند كه با وجود دولت برلوسكونی و سیاستمدارهای فرصت طلب كسی مجال حرف زدن را به او نمی دهد، چه رسد به این كه بخواهد اعتراض كند. شخصیت نانی، بین این همه تناقض، قدر مسلم، دچار آشفتگی می شود و راهی برای او نمی ماند جز پراكنده گویی و از این شاخه به آن شاخه پریدن. همه تلاش نانی در آوریل صرف این می شود كه رفتارش مفید باشد و كارهایش به نوعی مورد استفاده عمومی قرار گیرند (خب روشنفكر است دیگر) با این همه مرتب شكست می خورد. نانی هرچند نمی تواند آن دنیای آرمانی اش را بسازد و همه چیز حكایت از آن دارد كه آدمی مثل او شكست خورده، او گمان می كند به آخر خط رسیده (چون نمی تواند كاری بكند) و برای همین به داروهای روان گردان روی می آورد. اما كمی بعد، با خودش فكر می كند كه یك هنرمند (روشنفكر) نباید از ناملایمات بهراسد. بنابراین درصدد ساختن فیلمی مستند برمی آید؛ مستندی كه همه چیز را افشا كند و پرده از همه حقایق جامعه بردارد.(همان جمله دانستن، حق مردم است) مشكل این جا است كه نانی، مطابق معمول این كار را هم نمی تواند انجام بدهد و دست آخر سوار بر موتور وسپایش در خیابان ها گردش می كند و همه آن روزنامه ها و مجله ها را پرت می كند به هوا. روزنامه ها و مجله هایی كه قرار بوده جزیی از فیلمش باشند. نانی از كارهای سفارشی می گریزد و نمی تواند مثل دوست فیلمسازش آگهی تبلیغاتی ماكارونی بسازد. او نمونه روشنفكر معترض در سال های آخر قرن بیستم (فیلم محصول ۱۹۹۸ است) محسوب می شود. در چنین روزگاری كه آدم ها معمولاً خودشان نیستند، آدمی مثل آن شیرینی پز طرفدار تروتسكی، غنیمتی است و اصلاً برای همین است كه هركسی به نانی می گوید فیلم های سفارشی بساز، او یاد ساخت فیلمی راجع به این شیرینی پز می افتد. شیرینی پزی كه اعتنایی به دنیای اطرافش ندارد و هر وقت كه می بینیمش، فضای فیلم تغییر می كند، تا بالاخره برسیم به پایان فیلم كه نانی سوار بر وسپا در خیابان ها می چرخد و صدای نصرت فاتح علی خان صحنه را پر می كند.
كارگردان: نانی مورتی، بازیگران: نانی مورتی، سیلویو اورلاندو، دانیله لوكتی، سیلویا نونو، محصول: فرانسه و ایتالیا، ۱۹۹۸

محسن آزرم
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید