پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


معرفی گروه تئاتر «بیوروپودروژی»


یكصد سال اخیر در تاریخ هنر تئاتر، شاید بی‌نظیر باشد. تحولات‌ِ مفاهیم‌ِ اولیهٔ تئاتر مثل تعابیر جدیدی كه از اجرا، بازیگر، صحنه و... تبیین می‌شود، آن‌قدر سریع و با فواصل زمانی كوتاه صورت می‌گیرد كه گاهی فرصتی برای منتقدین و تاریخ‌نویسان این رشته فراهم نمی‌شود تا به تبیین آنها بپردازند. با این مقدمه قصد دارم وارد‌ِ مفهوم «تئاتر آلتر‌ناتیو» (Alternative Theatre) شوم. مفوم «تئاتر آلترناتیو» كه آن را «تئاتر جایگزین» نیز گفته‌اند، حدود اوایل دههٔ ۱۹۸۰ در اروپا شكل گرفت. از نظر ماهیت و عملكرد، شبیه به تئاتر«‌آف برادوی» (Off broudway) در اوایل‌ِ دهه هفتاد در آمریكاست. در این تئاتر، نسل جوان‌ترها ـ كه هنوز به معنای خاص كلمه، حرفه‌‌ای نشده‌اند. با ایده‌ها و تعابیر جدید خود وارد عرصه شدند و در برابر مفاهیم سنتی‌شدهٔ اروپایی ایستادند. امروزه پس از گذشت حدود سی دهه از این جنبشها، تئاتر «آلتر‌ناتیو» نمایانگر سویه‌های تجربی، سن‍ّت‌شكن و پیشرو در تئاتر جهان است كه گاهی حتی برای خودش مدرسه و دانشكده هم دارد.
ـ گروه تئاتر «بیورو پود‌روژی» (Biuro Podrozy) یكی از مهم‌ترین‌ِ این گروهها در شهر «پ‍ُزنان» (Poznan)در لهستان است. بنیانگذار این گروه تئاتر‌ِ میدانی، كارگردان جوانی است به نام «پاو‌ِل شكوتاك» (Powel Szkotak). او در ۱۹۶۵ متولد شده است و در سال‌ ۱۹۹۱ از دانشگاه «آدام میتكیه‌ویچ» (Adam Mickiewicz) در شهر‌ِ «پ‍ُزنان» فارغ‌التحصیل شده است. او علاوه بر كارگردانی، بازیگری و طراحی صحنه و لباس را هم انجام می‌دهد. گروه تئاتر «بیورو پود‌روژی» در سال ۱۹۸۸ تأسیس شده است و یكی از مهم‌ترین گروههای «تئاتر آلتر‌ناتیو» در لهستان به‌شمار می‌رود. تركیب «بیورو پودروژی» به معنای «آژانس مسافرتی» است. این نام خودش ما را به یاد «سفر» می‌اندازد (Podrozy)؛ كه سفری استعاری است. گویی كه این «آژانس مسافرتی» ما را در دنیای زندگی واقعی خودمان، به سفری فراتر از تصورات و رؤیاهامان می‌برد.
ـ نخستین اجرای گروه در سال ۱۹۸۸ اثری است به نام “Einmal Ist Keinmal” و دومین اجرای آنها در سال ۱۹۹۰ «مرگ: پایان‌ِ آرامش» نام دارد.
«شكوتاك» مبنای اصلی خلاقیت گروه را بر هنرهای تجسمی، نقاشی و مجسمه‌سازی قرار داده است و در كنار آن از اتفاقات مهم اجتماعی و سیاسی نیز بهره می‌گیرد. او در آثارش به مفاهیمی از قرون گذشته رجوع می‌كند؛ مثلاً مفهوم جنگ، تلقیهای مختلف از ایمان و یا مسئولیت علم و یادگیری. او این مفاهیم را در هزاره جدید، به‌عنوان مفاهیمی كه می‌خواهند الگوی دنیایی را كه ما، در آن زندگی می‌كنیم، تغییر دهند، بررسی می‌كند. سومین اجرای گروه كه «جوردانو» (Giordano) نام داشت در سال ۱۹۹۲ اجرا شد. این اثر درباره زندگی و مرگ «برونو جوردانو» فیلسوف ایتالیایی بود كه در دوران‌ِ تفتیش عقاید، محكوم به مرگ شد.تصاویر زیبا و تكان‌دهنده این اجرا، جایزهٔ ویژهٔ جشنواره تئاتر «لودز» (Lodz) را در سال ۱۹۹۲ نصیب گروه كرد.
ـ «بیورو پود‌روژی» یك تئاتر دوره‌گرد و فضای باز است كه تماشاگرانش را در شهرهای كوچك و بزرگ جست‌وجو می‌كند. سبك اجرایی آنها بر اساس‌ِ سیرك، استفاده مناسب از بدن و بیان چهره ـ به جای دیالوگ ـ و خصوصیات‌ِ فضای باز‌ ـ در مقابل فضای بستهٔ سالنهای تئاتر‌ ـ بنا شده است. این گروه خودشان را تحت تأثیر دو گروه مهم در نسل پیش از خود؛ یعنی تئاتر «‌گارژی نیتزه» (Gardzienice) به كارگردانی «ولادیمیر استانیوسكی» و نیز تئاتر «هشت روز» (Eight days) در شهر «لوبلین» می‌دانند.تمرینات بدنی و بداهه‌سازیها را از آنها وام گرفته‌اند و كار خود را متناسب با فضای بازی كه در آن كار می‌كنند، خواه میدان، خیابان یا حیاط باشد، تطبیق می‌دهند. در این فضاها، آنها میل دارند تا هر جا كه می‌توانند، نشانه‌ها، ژستور و سمبولها را جایگزین كلام كنند. تمام‌ِ آثار گروه بر مبنای ایده‌ها و متنهایی از «شكوتاك» شكل می‌گیرند و بقیه اعضای گروه در طراحی لباس و صحنه و شكل دادن به فضای اجرا او را همراهی می‌كنند.
ـ در سال ۱۹۹۴ مهم‌ترین اجرای گروه بر اساس نوشته‌هایی از سربازان‌ِ جنگ‌ِ بوسنی شكل گرفت كه به تمام آسیب‌دیدگان جنگ بوسنی نیز تقدیم شد. این اجرا «كارمن فونبر» (Carmen Funebre) نام داشت. این اجرا تاكنون در سی و هفت كشور جهان در پنج قاره (و نیز امسال در ایران) به نمایش گذاشته شده است. در سال ۱۹۹۷ اجرای «همه چیز متعلق به ما نیست.» و به‌دنبال آن در سال ۱۹۹۸ اجرای «جنتلمن، سركه بنوش» و اجرای «من عادت دارم كه جلوی خودم را بگیرم» در سال ۱۹۹۹، اجراهایی با فضاهایی متفاوت بودند. اجرای «جنتلمن سركه بنوش» نتیجهٔ جاذبهٔ اشعار و فرمالیسم روسی بود و اجرای «همه چیز متعلق به ما نیست» بیشتر شبیه به یك «میستر» مدرن بود كه چیزهایی را نیز از تئاتر سنتی وام گرفته بود. (میسترها نمایشهای مذهبی بودند كه در دوران‌ِ قرون وسطی در اعیاد مذهبی اجرا می‌شدند.)
ـ در سال ۲۰۰۰ گروه اجرای «بیرون جلو در» را بر اساس نمایشنامه مشهور «ولفگانگ بورشرت» شكل دادند. در همین سال اجرای «رازهای هزاره» را نیز ارائه كردند. «اشكوتاك» در این دو اجرا بر ناپایدار بودن ذاتی‌ِ تئاتر و نیز طبیعت‌ِ جاودانه آن متمركز می‌شود. او برای توضیح اهداف اجرایی گروه می‌گوید: «بیایید برای دوست داشتن تئاتر عجله كنیم چون به سرعت، تمام می‌شود و فقط در خاطره‌ها باقی می‌ماند. تئاتر نمی‌تواند خارج از ما زنده بماند، مثل موسیقی یا هنرهای تجسمی، اما تصویری كه در ما به جا می‌گذارد، مادامی كه ما زنده هستیم، زنده است.»
ـ آخرین اثر اجرایی آنها «دست نوشتهٔ آلفونسو فن و‌ُردن» در سال ۲۰۰۱ است. این اجرا جایزه بهترین طراحی صحنه را در جشنواره تئاتر تجربی قاره به دست آورده است. «بیورو پودروژی» جزء گروههایی است كه خود را با وضعیت اجتماعی‌ ـ سیاسی‌ِ بعد از «فروپاشی» (در ۱۹۸۹) در لهستان تطبیق داده است.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید