پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


توهم بزرگ


توهم بزرگ
بررسی این نكته زمانی ضرورت بیشتری پیدا می كند كه توجه كنید یكی از تنها فیلمهای موفق تابستان امسال مستندی درباره پنگوئن ها بود. این فیلم كه توسط كارگردان فرانسوی لوك ژاكه با هزینه ۸ میلیون دلاری ساخته شد، داستان سفر ۷۰ مایلی پنگوئن ها است. این فیلم كه تا به حال ۴۵ میلیون دلار فروخته پس از فارنهایت ۹‎/۱۱ پرفروش ترین فیلم مستند تمام دوران شد. اما همه مثل لوك ژاكه در این تابستان خوشحال نبودند. والتر پاركز تهیه كننده فیلم ۱۲۰ میلیون دلاری جزیره به كارگردانی مایكل بی به شبكه ای بی سی گفت: من در ۲۵ سال فعالیت حرفه ای هیچ گاه تابستانی را به خاطر نمی آورم كه به اندازه امسال بی اعتمادی به فیلمهای اكران شده در آن وجود داشته باشد. فیلم جزیره در هفته اول اكران خود فقط ۱۲ میلیون دلار فروش داشت. تلفات بعدی تابستان قسمت دوم فیلم تریپل ایكس بود كه فقط ۱۳ میلیون دلار در هفته اول فروخت و فیلم ملكوت آسمان رایدلی اسكات با هزینه ۱۳۰ میلیون دلار هم فقط ۱۹ میلیون دلار در اولین هفته اكران فروش كرد.درآمد استودیوها نیز به همین ترتیب كاهش یافت تا تابستان ۲۰۰۵ بدترین تابستان ۸ سال اخیر باشد.رسانه ها ونشریات مختلف نیز عكس العملهای متفاوتی به این روند داشتند. لس آنجلس تایمز در پایان ماه جولای در مقاله ای متذكر شد كه گیشه سینماها تنها تا حدی ضعیف شده است و روزنامه سالی لیك تریبون نوشت: صد سال است كه مردم به سینما می روند ولی آیا صد سال بعدی هم وجود خواهد داشت. نشریه ال ای ویكلی نیز به روی جلد مجله تصویری از قایق تایتانیك در حال غرق شدن و پسر بچه ای را به چاپ رساند كه در یك سالن خالی سینما خوابش برده بود و نوشت: پایان؟ چرا تعداد تماشاگران روبه كاهش است؟ آسوشیتدپرس نیز ستارگان سینما را مقصر دانست كه با حرفها و كارهای خود فیلمهایشان را تحت تأثیر قرار می دهند و این اشاره ای به درگیری راسل كرودر هتل در زمان اكران فیلم آقای سیندرلا بود. برخی دیگر نیز به تغییرات ایجاد شده توسط دی وی دی در بازار سینما و كاهش فاصله عرضه دی وی دی و اكران سینمایی اشاره داشتند كه در حال حاضر حدود ۳ تا ۴ ماه است و باعث می شود تا تماشاگران بیشتر به دنبال تماشای فیلمها در منازلشان باشند تا اینكه در اكران سینمایی آن را ببینند و از طرفی فیلمهای پرخرج نیز فرصت كمتری برای جذب تماشاچی خواهند داشت.
بیل مكانیك تهیه كننده فیلم ژانر وحشت آب تیره به كارگردانی والتر سالاس با بازی جنیفر كانلی می گوید: همه مشغول انجام یك فرمول ثابت هستند و تمام انرژی خود را به روی این فیلمهای پرخرج می گذارند در شرایطی كه نبایستی همیشه نوع خاصی از فیلمها را تولید كرد و نمی توان ۱۲ فیلم پرخرج در ظرف یك سال داشت چون ایده تازه برای تغذیه این تعداد فیلم وجود ندارد و بودجه یكصد میلیون دلاری كه زمانی سقف آرزوی یك كارگردان بود اكنون به حداقل شرایط استاندارد در هالیوود بدل شده. و گرچه تعداد فیلمهای پرخرج افزایش یافته، تعداد تماشاچی آنها ثابت است و همین قضیه سبب این می شود كه تعداد زیادی فیلم ۱۵۰ میلیون دلاری برای یك تعداد خاص از تماشاگران مبارزه كنند. رایدلی اسكات كارگردان باسابقه انگلیسی هم كه فیلم ملكوت آسمان او با عدم استقبال در تابستان مواجه شد می گوید: ما از ازدیاد فیلمها ضربه خوردیم. بازار فیلم با عرضه فراوان مواجه است ولی تقاضای منطقی برای آنها وجود ندارد. از طرفی رؤسای استودیوها هم سفارش فیلمهای بزرگتری می دهند كه لزوماً فیلمهای بهتری نیستند و من شخصاً بسیاری از آنها را نمی توانم تماشا كنم و قطعاً موفقیت فیلمی مثل رژه پنگوئن ها پس از مستندهای دیگری چون فارنهایت ۹‎/۱۱ یك ضرب شست قوی برای قهرمانان كتابهای كمیك و فیلمهای آنهاست و در شرایطی كه اكثر استودیوهای فیلمسازی فقط به دنبال رؤیاهای دیجیتالی هستند، عطش تماشاگران برای حقیقت باید به شیوه ای دیگر رفع شود و به این دلیل است كه فیلم من موفق نمی شود اما پنگوئن ها همچنان رژه می روند. تنها فیلمهای موفق تابستان امسال به كارگردانانی تعلق دارد كه حدود ۳۰ سال پیش این موج تازه را به وجود آوردند. فیلم جنگهای ستاره ای ،۳ انتقام سیت از جورج لوكاس فروش ۳۷۸ میلیون دلاری داشت و جنگ دنیاها از استیون اسپیلبرگ نیز ۲۲۸ میلیون دلار فروخت. هر دو فیلم داستان تیره ای داشتند و در جریان اصلی سینما چندان فیلمهای قابل قبولی به نظر نمی رسیدند. استیون اسپیلبرگ در مورد این شرایط تازه می گوید: زمانه عوض شده، زمانی با فرود اولین هواپیمای نسل ۷۴۷ بویینگ در فرودگاه لس آنجلس همه تصور می كردند كه پرواز در آسمان بزرگترین ماجراجویی زندگی آنها می تواند باشد ولی این روزها حتی كسی به این هواپیماها نگاه هم نمی كند. این قضیه در مورد فیلمهای پرفروش هالیوودی نیز وجود دارد. اگر قرار می شد كه هر سه سال یكبار یك فیلم پرخرج ساخته شود، شرایط بسیار بهتری بود تا اینكه اكنون هر سه هفته یك بار فیلم پرخرج اكران می شود و هر كدام از استودیوهای فیلمسازی وظیفه خود می دانند كه چنین فیلمهایی را بسازند و به عنوان فیلمهایی كه باید آنها را تماشا كرد، برایشان بازاریابی كنند. این قضیه یك توهم بزرگ را برای تماشاچی، كارگردان و حتی خود مدیران استودیوها به وجود می آورد مبنی بر اینكه فیلم بسیار خوب است و می تواند هزینه هایش را جبران كند ولی نه تنها نتیجه كار چنین نیست بلكه اگر به تماشاچی در جای دیگری قول نمایش اثری داده شود كه تا به حال تجربه اش نكرده، آن را باور نكرده و به سینما نخواهد آمد.تا اواخر اگوست فقط سه فیلم فروش بالای دویست میلیون دلار داشتند و این فاجعه بزرگی برای استودیوها بود همان طور كه پیتر چرنین رئیس استودیو فاكس قرن بیستم گفت: اگر تمام گزارشات نشریات را باور كنیم. ما درگیر یك فاجعه عظیم هستیم. هر ساله عادت كرده بودیم كه داستانهایی را در مطبوعات در مورد مرگ هالیوود و بیكار شدن عده ای را بخوانیم. اكثر این داستانها غلو شده بودند ولی امسال به نظر می رسد كه همه چیز حقیقت دارد.
اما از نقطه نظر تاریخی، شرایط موجود امسال یك واقعیت تاریخی را به اثبات رساند كه تماشاگران سینما در دهه های اخیر كاهش چشمگیری داشته اند. در سال ۱۹۴۸ ، ۶۵ درصد جمعیت آمریكا به سینماها می رفتند ولی در سال ۲۰۰۴ این رقم به تنها ۱۰ درصد رسیده است. زمانی كه فیلم بر باد رفته در سال ۱۹۳۹ اكران شد، ۹۰ میلیون آمریكایی هر هفته به سینما می رفتند و در سال ۱۹۴۷ فروش فیلمها در گیشه ۹۵ درصد درآمد یك استودیو سینمایی را تشكیل می داد ولی اكنون این مقدار به ۲۰ درصد رسیده است.
تاریخچه هالیوود در دهه های اخیر همواره مملو از منازعه و برخورد با انواع وسایل تفریحی خانگی بوده است. بیل مكانیك در این زمینه می افزاید: زمانی كه بر باد رفته اكران شد، شرایط به مراتب كنترل شده تر بود و سینما ۹۰ درصد تفریح مردم بود ولی اكنون شاید ۱۵ درصد تفریح مردم را تشكیل دهد و باقی به سایر فعالیت های تفریحی و رسانه ها تعلق دارد رسانه هایی چون ماهواره، موسیقی و اینترنت و مهمتر از همه سریالهای تلویزیونی. بزرگترین رقبای فیلمهای پرخرج امروزی سریالهایی چون خانواده سوپرانو و یا گمشده هستند. جورج لوكاس نیز در این باره معتقد است: نبرد سینما با سریالهای تلویزیونی اكنون به تمام جهان منتقل شده است و مردم كه خواهان تماشای فیلم باشند تنها به سینما نمی روند. زمانی فیلمهایی مثل جنگ های ستاره ای و یا آرواره ها به هالیوود راه جدیدی را نشان داد كه به وسیله آن میلیونها تماشاچی نوجوان را به سینماها كشاند ولی هالیوود بهای سنگینی برای این قضیه پرداخت و تمامی اصول اقتصادی استودیوها اكنون بر همین روند بنا شده است و بایستی سالانه یك یا دو فیلم پرخرج به گیشه عرضه كنند كه قطعاً پرفروش باشد.در سال ۱۹۸۰ زمانی كه اكثر مدیران استودیوها نگران همه گیر شدن ویدئو بودند، دیوید تامسون اشاره كرد كه یك بحران تازه در سینمای آمریكا در حال شكل گیری است و پل شریدر فیلمنامه نویس در سال ۱۹۸۱ گفت كه ما از یك صنعت مرده حمایت می كنیم. اما شاید رابرت رانتیز تهیه كننده نظر بهتری داشت كه در سال ۱۹۸۵ متذكر شد: كسانی كه با فیلمهای پرخرج روزگار می گذرانند، باید در انتظار مرگشان به وسیله همین فیلمها باشند و پنج سال پس از آن نیز فبری كاتزنبرگ گفت: اگر ما همین روند را ادامه دهیم، تنها گور خودمان را خواهیم كند و راه نجات فقط تجدیدنظر در سیستم عرضه فیلمهای پرفروش و خروج از این سیستم است.اما چرا چنین چیزی رخ نداده؟ پاسخ آن ساده است به این دلیل كه همیشه اتفاقی در آخرین دقایق باعث نجات همگان شده است كه از آن جمله گسترش تكنولوژی دیجیتال در اوایل دهه ،۱۹۹۰ گسترش بازار جهانی فیلم و عرضه دی وی دی از سال ۱۹۹۶ بوده است. دی وی دی برخلاف ویدئو ارزان قیمت است و سود فراوانی دارد و عرضه دی وی دی در سه ماهه اول ۲۰۰۵ بالغ بر ۱‎/۲۹ میلیارد دلار بود، كه رشدی ۲۸ درصدی را نشان می دهد و در واقع استودیوها از محل فروش دی وی دی ۵ برابر بیشتر از اكران سینمایی سود می كنند. از طرفی بنابه آمار اعلام شده، مخاطبان دی وی دی كاملاً با مخاطبان سالن های سینما تفاوت دارند و معدل سنی آنها بالاتر است و به این دلیل است كه فیلمهای ژانر وحشت و كمدی ها در نسخه دی وی دی موفق تر هستند. بنابراین شاید دی وی دی بهترین راه خروج از بن بست برای صنعت سینما باشد چون برای مثال فیلم وی فقط ۷۵ میلیون دلار در سینماها فروش داشت ولی به روی دی وی دی ۱۲۰ میلیون دلار فروش كرد.اسپیلبرگ نیز به این روند مسالمت آمیز همزیستی دی وی دی و سینما امیدوار است و می گوید: تلویزیون هنوز توان كنار زدن سینما را ندارد چون همیشه استقبال فراوانی از گونه های مختلف سرگرمی های تفریحی وجود دارد و سینما در بین آنها جایگاه مناسبی دارد و به عقیده من این گونه های مختلف می توانند در كنار یكدیگر رقابت خوبی داشته باشند.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید