پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


وقتی آن شهر کوچک بود


وقتی آن شهر کوچک بود
در لحظه مواجه با آن دیوارهای آجرچین قدیمی، آن درهای چوبی كلون دار و آن سردرهای زیبا، توفانی از احساسات گوناگون به سراغمان می آید؛ لحظه ای میل داریم این كوچه های تنگ و تاریك را بسرعت طی كنیم و به آرامش كذایی خیابان ها و محله های نوساز خودمان برسیم ، لحظه ای مایلیم كه در این محله ها كه انگار از تاریخ جدا افتاده اند و چون مشتی نمونه خروار، یادآور روزهای گذشته اند، آنقدر آهسته گام برداریم تا سكوت مقدس و تاریخی این ساختمان های آجرنما، اندكی پریشان نشود و لحظه ای دیگر، چون كارشناسی، این ساختمان ها را مانعی بر پیشرفت شهر می دانیم و لحظه ای دیگر... ؛ درست همان طور كه با بزرگان فامیل (پدربزرگ ها و مادربزرگ ها) رفتار كردیم و به جای استفاده از آنها به عنوان چراغی برای روشن ساختن آینده، آنها را به تبعید ابدی آسایشگاه های سالمندان سپردیم. آن روزها وقتی كه شهر كوچك بود، بافت اصلی شهر تشكیل می شد از دو خیابان اصلی كه همدیگر را در مركز شهر قطع می كردند، مسجد جامعی، بازاری، حمامی و ... و چندین و چند خانه كه به تناسب تملك صاحبخانه هایشان در شمال، جنوب، شرق یا غرب شهر قرار داشتند. در واقع هر شهر یك محله نسبتا بزرگ بود كه مردم را با رشته های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به هم مرتبط می كرد، اما به ناگهان شرایط تغییر كرد، فلشی به سمت شمال شهرها كشیده شد تا شهرها در آن جهت پیشرفت كنند و دور بمانند از اصل خویش!
طرح جامع و ضوابط ساخت وساز منطقه ای كلانشهرها ارجحیت ساخت وساز را برای شمال شهرها قائل شد و شهرها آرام آرام شروع به بزرگ شدن كردند و برای این بزرگ شدن و تورم به اصل و ریشه خود پشت كرده و اگر امروز مشكلی به نام بافت فرسوده در شهرها مانع بسیاری از فعالیت های خدماتی، امدادی، شهرسازی و... شده است، باید سرمنشا را در تاریخ نیم قرن گذشته سیاست های شهرسازی ایران جست وجو كرد.اما اكنون وضعیت بافت های فرسوده نیاز به توجه و ارائه راهكارهای عملی دارد، به طوری كه احیای این بافت (چه در شهرها و چه در روستاها) و بالا بردن ضریب مقاومتشان در برابر زلزله چند سالی ست كه در دستور كار دولت ها و دیگر ارگان های مسئول قرار گرفته است. اما با نگاهی دوباره و كندوكاوی در درون مسئله روشن می شود كه در این زمینه هیچ اتفاق فرخنده ای نیفتاده است، جز اینكه بافت های سنتی و فرسوده شهرها هر روز فرسوده تر و در مقابل تغییر مقاوم تر شده اند.مشكلات زیادی برای نزدیكی به این بافت ها، بررسی مشكلاتشان و احتمالا طراحی طرح های بازسازی وجود دارد، اما این مشكلات در برابر مشكل اجرا، پیش پا افتاده اند. می شود مشكل اجرا را از مثال های ساده ای دریافت. ضوابط منطقه ای جدید، یكی از آن مشكلات دست و پا گیر این عرصه است؛ضوابط منطقه ای جدید، ابزاری قانونی ست با قدمت چند دهه ای كه استفاده از آن برای ترمیم وضعیت بافت های فرسوده و رسیدگی به اوضاع محله ها و منطقه هاست. با این همه ضوابط منطقه ای جدید كه در مواردی مانع هر گونه كار ساختمانی (بازار بازارچه و بناهای تاریخی) و در محله های سنتی مستلزم عقب نشینی به منظور تعریض معابر بود، در عمل به عنوان حكم توقف كار بازسازی و نوسازی عمل كرد. در بازار و بازارچه كه به اصطلاح در طرح قرار گرفته اند، هر گونه عملیات ساختمانی چه به علت ممنوعیت قانونی و چه به علت لزوم عقب نشینی، عملا متوقف شد. افزون بر آن، ذهنیت حاكم بر بازار و بازارچه، مبنی بر اینكه حوزه طرح روزی تخریب می شود، موجب شد كه هیچ گونه بهسازی و مرمت و حتی نگهداری هم در عمل، انجام نگیرد. اگر بپذیریم كه استاندارد ابعاد مغازه های این منطقه معمولا ۳ متر عرض و ۴ متر طول است، طبیعی به نظر می رسد كه دست كم با ۳ متر عقب نشینی، جایی برای بازسازی نمی ماند! به جز این مورد، موارد دیگری هم باید در این قضیه لحاظ شود؛ مانند وضعیت تملك كه در اكثر این مغازه ها، مشاع بوده و در بسیاری موارد به خانه های پشت مغازه ها تعلق دارد كه همین مورد در عملی شدن طرح ها وقفه ایجاد می كند.اما در مورد خانه های فرسوده، اگر متوسط زیربنا را در این خانه ها ۱۰۰ متر مربع درنظر بگیریم، بازسازی آنها نیازمند از بین روی ۲۵ تا ۴۳ درصد زمین است، با توجه به اینكه این واحدها در كوچه هایی با عرض كمتر از ۳ متر واقع شده اند و از این رو به تراكم۱۲۰ درصد محدودترند، در نتیجه انگیزه ای برای بازسازی باقی نمی ماند. در كل، طرح جامع و ضوابط منطقه ای با رویكرد بخصوص و نوع قانونگذاری كه دارد، به هیچ عنوان پاسخگوی نیاز چیزی بیشتر از ۶۰ درصد بافت های شهری ایران نیست!
خانه هایی كه از تاریخ ما آمده اند
یكی از مواردی كه در مواجهه با بافت های فرسوده وبازسازی آنها به چشم می خورد، با قدمت بودن آنهاست. اكثر بافت های فرسوده ایران (چون در قدیم بدنه اصلی شهر را كه حول بازار، مسجد جامع شهر و ... تشكیل می دادند) در درون خود نقاط تاریخی ویژه ای را گنجانده اند كه در باور مردم به عنوان نقاط مهم فرهنگی، تاریخی یا حتی مذهبی شناخته می شوند، بازسازی این مناطق و این نقاط ویژه در پاره ای مواقع با مشكلات مخصوصی رو به روست، چرا كه مردم معمولا از بازسازی این اماكن ممانعت به عمل می آورند. تجربه ای كه این عمل از آن نشأت گرفته، كارهایی ست كه دولت برای احیا و بازسازی انجام داده، اما به علت تغییر برنامه ها در نیمه راه رها شده و آن مكان به صورت خرابه ای، خراب تر از پیش نمایان مانده است؛ مانند تجربه ای كه در امامزاده قاسم تهران با آن رو به رو بودیم یا در هر شهری گواهی برای آن می توان یافت! اگر در تصمیم گیری ها و سیاستگذاری هایی كه برای احیای اینگونه بافت ها در نظر گرفته می شود، بحث فرهنگسازی ترمیم و بازسازی گنجانده شود و از طرفی مردم شاهد مشكلات مدیریتی و سهل انگاری های اجرایی از طرف مدیران نباشند، ستاره اقبال بازسازی اینگونه مكان ها خواهد درخشید، زیرا با توجه به نگاه ویژه مردم به این نقاط كه عموما مذهبی یا تاریخی هستند، در مورد مسائل اعتباری بازسازی به مشكلی برنخواهیم خورد.
وقتی كه جایی برای دیدارها نیست
در همین راستا باید گفت كه یكی از معضلاتی كه در صورت عدم توجه به بازسازی بافت های فرسوده بروز می كند، مشكل نبودن صحنه ای برای حضور اجتماعی مردم در مراسم مخصوص است. در قدیم، این محله ها به عنوان مركزی برای تجمع مردم و برقراری روابط اجتماعی آنها بوده است، به عنوان مثال بازارها، بازارچه ها و تیمچه ها علاوه بر برطرف كردن نیازهای اقتصادی مردم، گوشه چشمی هم به عواطف انسان ها و روابط اجتماعی آنها داشته اند، اما تخریب این اماكن و عدم جایگزینی مكانی مناسب سبب سرگردانی مردم، سرد شدن روابط اجتماعی آنها و ... می شود. در تئوری های جدید كه در مورد بافت های فرسوده ارائه می شود، همیشه به موضع بازسازی، بازآفرینی و ایجاد كاربری جدید به جای تخریب و نابودی و حتی مرمت اشاره شده است. چرا كه حتی اگر مرمت اینگونه بافت ها را به عنوان اولویت اجرایی در دستور كار قرار دهیم، چون این اماكن از نیازهای جدید مردم به وجود نیامده اند، با مردم ارتباط برقرار نخواهند كرد و پس از مدتی از بافت شهری كه حضور روزمره مردم در آن جاری و ساری ست، به یك بافت گوشه نشین و بی هویت تبدیل می شود.اما نگرشی كه با احیا و ایجاد كاربری به پروسه بافت های فرسوده می نگرد، نه تنها در پی حفظ و نگهداری این محل ها به عنوان شاخصه های فرهنگی و تاریخی ست، بلكه با ایجاد امكانات و طراحی های جدید، سعی دارد آنها را با زندگی جدید مردم پیوند دهد. باید اذعان كرد كه حیات بافت های فرسوده در شرایط امروز جامعه ما تنها در این صورت به وقوع می پیوندد و این تنها راه حل است.جواب ۹۹ سئوال، پول است
اما تمام اینها را گفتیم و نگفتیم آنچه كه بافت فرسوده را در كشور ما به معضلی پیچیده، نگران كننده و غیرقابل چشم پوشی بدل كرده، نه حجم ۶۰ درصدی بافت های فرسوده كشور است، نه اینكه مصالح غیراستاندارد، ۲۰ درصد از ساختمان های كشور را ساخته اند؛ مشكل اصلی، تامین اعتبار است. بافت های فرسوده برای احیا، نیاز به بودجه دولت و سرمایه های بخش خصوصی دارند كه از هیچ طرف حمایت نمی شوند. اگر بپذیریم كه دولت با توجه به وسعت ۶۰ درصدی بافت های فرسوده كشور، توان تامین اعتبار بازسازی آنها را ندارد، لاجرم باید به امید دستان بخش خصوصی بود، اما چند مسئله، حضور بخش خصوصی را در این پروسه، مشوش و كمرنگ می كند؛ اول آنكه ساخت و ساز در اكثر نقاط ایران سودی در حدود ۳۵ تا ۵۰ درصد دارد، اما در محدوده بافت های فرسوده، این سود به كمتر از ۲۰ درصد تقلیل می یابد. از عوامل این تقلیل سوددهی می توان به مشكلات عرصه خدمات دهی برای حضور در این مناطق اشاره كرد.مسئله دومی كه مانع از سرمایه گذاری بخش خصوصی در بافت های فرسوده می شود، مشكلات قانونی ساخت و ساز در این مناطق است. اكثر ساختمان ها و خانه های این مناطق یا مشاع هستند یا سرقفلی و چون برای ساخت و ساز در این مناطق نیاز به طی مسیرهای پرپیچ و خم قانونی هست، از تمایل اهالی به ساخت و ساز داخلی حضور در این عرصه كاسته می شود و نكته آخر توجه طرح های جامع و دیگر مسائل اجتماعی به نقاط شمالی شهرهاست. این نقاط كه هم از نظر پرستیژ منطقه ای در شرایط بهتری قرار دارند و هم از نظر امكانات رفاهی، بیشتر تمایل سازندگان را برای ساخت و ساز برمی انگیزند. علاوه بر اینكه سود ساختمان سازی در آن مناطق بسی بیشتر از نقاط جنوبی و مركزی شهر است، پس با اوصاف یاد شده، حضور بخش خصوصی در این عرصه توجه مادی و اقتصادی درستی ندارد و دولت نیز به دلیل دست تنگی توانایی این حضور را ندارد، حال این بافت ها را كه در شرف نابودی هستند، چه چیزی مراقبت و نگهداری می كند؟
حكایت دلارهای مشكل گشا
كارشناسان معتقدند كه تنها راه علاج بافت های فرسوده، حضور سرمایه گذاران خارجی ست. سرمایه گذاران خارجی كه در كشورهایشان با سود ۴ درصدی بانك ها مواجهند، برای سرمایه گذاری در بافت های فرسوده ایران سر و دست می شكنند، چرا كه در اینجا با حداقل سود ۱۴ درصدی بانك ها مواجهند. علاوه بر این مسئله با ورود این سرمایه گذاران به ایران، تكنولوژی های نوین آن طرف آبی هم به كشور نفوذ می یابند؛ تكنولوژی هایی كه برای بازسازی بافت های فرسوده به آنها محتاجیم. عرصه ساخت وساز داخلی هنوز قادر نیست كه با امكانات و فن آوری های در دست، به حضور در این بافت ها اقدام كند، اما كشورهایی در دنیا (مانند چین، استرالیا، كانادا و آلمان) هستند كه در این زمینه، فن آوری های جدید و كارایی طراحی كرده اند. اما در این راه هم معضلات فراوانی هست؛ اولین مسئله، مربوط به پرداخت تعهدی از طرف ایرانی برای اطمینان خاطر دادن به طرف سرمایه گذار خارجی ست. ایران از آن دست كشورهایی ست كه به دلایلی، ریسك سرمایه گذاری در آن بالاست و به اعتباری جزو ۱۰ كشور ضعیف دنیا در این خصوص است. سرمایه گذاران خارجی هرچند مایل به سرمایه گذاری در این خصوص اند، اما نیازمند ارائه تعهداتی از طرف مقابل هستند. چند صباحی ست كه در دولت و مجلس این بحث ادامه دارد، اما هنوز نتیجه دندان گیری از آن حاصل نشده است. باتوجه به شرایط بحرانی بافت های فرسوده در ایران، به نظر می رسد كه باید زمان آن رسیده باشد كه توجه به این بافت ها در اولویت طرح های عمرانی كشور قرار بگیرد. از طرفی توجه به این بافت ها با شعار دولت جدید كه همان عدالت اجتماعی برای همه است، همخوان است، چرا كه توجه به بافت های فرسوده در توزیع و پخش امكانات رفاهی و اجتماعی، تعادلی بین مناطق مركزی شهرها و نقاط شمالی آن به وجود می آورد.
گره گشایی های مدیرانه
شاید در پایان، اشاره به راهكاری كه در چند شهر ایران (مانند زنجان، مشهد و...) توسط دولت برای سامان بخشی به وضعیت بافت های فرسوده اجرا شده، بد نباشد. سازمان مسكن در یك تصمیم گیری مدیریتی با خرید تكه ای زمین در این مناطق، علاوه بر تشویق ساكنان محل برای بازسازی یا نوسازی خانه های خود، تعریض كوچه ها و خیابان ها، افزایش مقاومت بناها و... سبب شده كه قیمت زمین در این مناطق بالا برود و مردم به سود نسبی از بازسازی های خود برسند و از آن منظر دلخوش باشند. این حركت با وجود اینكه نیاز به منابع مالی هنگفتی ندارد، اما در بعضی از شهرهای ایران نتایج مثبتی به بار آورده كه می تواند الگوی مناسبی برای دیگر مدیران شهری باشد.
وقتی كه شهر كوچك بود
وقتی كه شهر كوچك بود، این خانه ها محل امنی برای دور هم نشستن های شبانه سرد زمستان و ایوان نشینی های بعدازظهرهای گرم تابستان بود. اكنون كه آنها ما را به مرحله جدیدی از زندگی اجتماعی و شهری رسانده اند، تنها و غریب گذاشتن آنها، بریدن و قطع كردن آخرین حلقه هویت فردی و اجتماعی ماست. گذشتن از این مرحله و رسیدن به مرحله نوینی در زندگی جدید، نیازمند بهره مندی از عناصر فرهنگی، معماری و تاریخی همان خانه هایی ست كه كوچه های تنگ و تاریك و كثیفش اكنون پای اراده ما را در بازگشت به آنها سست كرده؛ آنها را از یاد نبریم تا از یاد نرویم!
موجود زنده
بافت های تاریخی به دلایل متعددی در شهرسازی اهمیت دارند؛ یكی از این علت ها، وجود مركزیت همیشگی برای وحدت بخشی به پیكره شهر است. این امر زندگی سالم و روان را در یك شهر تضمین می كند. از سوی دیگر بافت قدیم با ارزش كالبدی، تاریخی و فرهنگی نهفته در خود بهترین نشانه هویت شهری ست و در عین حال حیات و رشد این بافت مانع از فرسودگی شهر از درون شده و توسعه بی رویه آن را محدود می كند.بررسی های كارشناسی نشان می دهد بافت های قدیمی به دلیل جایگاه خود در مركزیت شهر، از بهترین محدوده ها برای تمركز خدمات تجاری، اداری، سیاسی و اقتصادی به شمار می روند. جنبش جهانی حفاظت میراث تاریخی در دوره های اولیه خود، در عرصه مرمت تك بناها، پاسداری از ارزش های محیط شهری و مجموعه های تاریخی، تجربه های بی شماری اندوخته است. با این حال در مورد نگهداری بافت های كهن بویژه در چارچوب زندگی جدید شهری، موضوع های حل نشده، هنوز بی شمارند و روزانه بر تعداد آنها افزوده می شود. این پدیده در كشورهای در حال توسعه به دلیل گسست فرهنگی - تاریخی از یك سو و سرعت تغییرات امروز از سوی دیگر، ابعاد فاجعه باری یافته است. بهسازی، نوسازی، تجدید حیات و روان بخشی بافت قدیمی باید متضمن پیوند حیات گذشته و امروز شهر باشد و سمت و سوی توسعه و چشم انداز آینده آن را تعیین كند. همچنین در احیای بافت های تاریخی باید موضعی عمل كرده و از اقدامات گسترده كه الزامات مالی، اجرایی، حقوقی و حتی مدیریتی گسترده می طلبد، پرهیز كرد. در عین حال باید توجه داشت كه اقدامات، مرمت بافت را مورد توجه قرار دهد و مداخلات گسترده را به دنبال نداشته باشد. مرمت باید از طریق برگزیدن درست كانون های مداخله صورت پذیرد تا این كانون ها در پیرامون خود منجر به توسعه شهر شوند.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید