سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


شه ملک لافتی


شه ملک لافتی
همان طور كه از كلام گرانقدر رسول گرامی اسلام(ص) برداشت می شود، فضایل و صفات مولای متقیان علی بن ابیطالب به قدری گسترده است كه بشر در بازگو كردن آن عاجز مانده است و همین سبب شده تا شهریار، همانند تمامی شعرای ایرانی و آذربایجانی از خطه سرسبز تبریز شیفته و حیران رازگشای عالم هستی شده و بسراید: نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحریم چه نامم، شه ملك لا فتی را ذكاوت حضرت علی (ع) كه به بلندترین مقام در خداشناسی بشر دست یافت و در راه نشر دین اسلام خدمات بی نظیری داشت، بیان رشادت های او و تصویری تازه از خواسته هایش كه در دل ها و افكار ظاهر شده، در طول تاریخ ادبیات آذربایجان انعكاس یافته و سبب شده است شاعران و ادبای آذربایجان، آثار نغز بسیاری را در وصف دلاوری ها علی (ع)، شخصیت علمی و اخلاقی اش بیافرینند و با مدح و ستایش حضرت، تمام خلاقیت و هنر خود را به نمایش بگذارند. نسیمی، فضولی سیدعظیم شیروانی، راجی و... هستند كه همراه با شاعر ملی ایران، سیدمحمد حسین شهریار علاقه به علی را نمایان ساختند.
علی (ع) نابغه كبیر انسانیت و قهرمان جهان فضیلت، همان مردی است كه در سراسر طومار زندگی پرفراز و نشیبش، نقطه ای سیاه و ذره ای انحراف دیده نشد و در آسمان روح بزرگش لكه ای ابر خود خواهی مشاهده نشد، شاهباز بلند پرواز روحش هیچگاه در فضای پست نفسانیت و خودخواهی میل به پرواز نداشت و چه زیبا شهریار در وصف فرزند ابی طالب سرود:
علی ای همای رحمت، توچه آیتی، خدا را
كه به ما سوا فكندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مدح محاسن حضرت علی (ع) در اشعار شهریار به كرات به چشم می خورد. او در اشعاری كه در سبك های گوناگون سروده، همواره از قدرت سحر آمیز كلام بهره جسته است و از طریق مدح عصمت، علم، فضیلت، رشادت، سخاوت و معجزه امیرالمومنین با به نظم درآوردن حكایت های مربوط به وی، كلام نغز و نصیحت آن حضرت را در عناصر شعر خود انتخاب كرده و با اقتباس نمونه های بسیاری از نظر های درافشان، آن ها را به زبان شعری درآورده است.او با ارائه ویژگی های حضرت علی(ع) با بهترین كیفیت در اشعارش، به مضمون اصلی كلام الهی تكیه كرده و مصادیقی از قرآن كریم آورده است. استاد شهریار در وصف سخاوت حضرت علی(ع) درباره بخشیدن انگشتری خود به فقیری چنین گفته است:
برو ای گدای مسكین در خانه علی زن
كه نگین پادشاهی دهد از كرم گدا را
كه همان تصویر این شخصیت الهی در آیه ۵۵ سوره المائده است كه فرمود:
ولی امر و یاور شما رسول خدا و مومنانی هستند كه نماز بپا داشته و فقیران را در حال ركوع زكات می دهند كه به اتفاق نظر مفسران عامه و خاصه مراد از این آیه، حضرت علی(ع) است.
در آیه ذیل مفسران درباره حضرت علی و خانواده نمونه او بیان بر حقی دارند:
و یطعمون الطعام علی حبه مسكینا و یتیما و اسیرا «الدهر، ۸:»و هم به دوستی (خدا) به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام می دهند (به روایت عامه و خاصه، این آیه در مورد اعطای غذای افطار سه شب متوالی از طرف علی، فاطمه، حسن، حسین و فضه به فقرا نازل شده است).
این تعلیم كه در اسلام به عنوان برترین ویژگی اخلاقی یاد شده است، دستمایه شعر شهریار می شود:
شیرزادان علی شام ندارند امشب
تا یتیم این عمه بی شام نخسبد به گلیم
شام خود كسی نتواند به فقیران دادن
زهی آن مكتب اسلام كه اینش تعلیم
شاعر شهیر در جای دیگر، این ایده را این گونه بیان می كند:
فیاض در فضیلت تو گفته «هلی اتی»
لولاك در فتوت تو لافتی، علی
حضرت علی (ع) به خاطر قهرمانی های بی نظیر در راه اسلام و برافراشتن پرچم توحید، به ثواب هر دو جهان دست یافته است، در ادبیات تفسیر مصداق های این تفكر در سوره های الدهر، انسان و مریم آورده شده است.
در مصراع:
علی ای صاحب شمشیر و لوای توحید
ای به اسلام تو ایمان دو عالم تسلیم
استاد شهریار در اشعار خود از مضامین سوره های فوق تأثیر پذیرفته است. همچنان كه طبقات عمیق منابع علمی مقدس حضرت علی(ع) را شگفت زده نموده است، نظر شاعر ملی ایران به ستایش اراده و قدرت پروردگار عالم جلب می شود. در یكی از شعرهایش این باور چنین نشان داده می شود:
برو حاجت كه داری از خداخواه
كه مطلب زیر یك كاف است و یك نون
آخر شان خداوند چنین است كه با:
انما امره اذا اراده شیئا ان یقول له كن فیكون (یاسین _ ۸۲)
شاعر گاه با تكیه بر كلام و یا عباراتی از قرآن كریم در بندهای مربوط به حضرت علی(ع)، ابیات عبرت آمیزی می سراید، از این نظر هل اتی (الانسان)، لكن قوم هاد (رعد)، خلق عظیم و الفاظ دیگر. همچنین من كنت، مولاه لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار... و عبارت پرمعنای سبع مثانی، مضمون و مفهوم اشعار شهریار را دوچندان می سازد.دكتر حسین محمدزاده در سخنرانی كه در آذر ماه ۱۳۷۷ و در كنگره شهریارشناسی در شهر زنجان درباره شعور مذهبی، مردمی و ملی شهریار ایراد كرد، می گوید: «نخستین ویژگی خلاقیت ادبی شهریار كه باید در «شهریارشناسی»مورد توجه واقع شود، «شعور مذهبی» اوست. شعور به حقیقتی می گوییم كه مكشوف انسان واقع شود و عبارت است از ادراك بدون اثبات مجموعه احوالی كه انسان به آن ها آگاهی یابد، هم از این روست كه من به جای بینش مذهبی و یا دیدگاه مذهبی و مانند آن، شعور مذهبی به كار می برم. این شعور در سرتاسر آفرینش شعری شهریار سایه انداخته است و سرتاسر دیوان او را تبدیل به مناجاتی صافی ضمیرانه كرده است كه با تظاهر به تدوین و یا اقدام به شعر مذهبی سرودن فاصله دارد. فقط اصطلاحاتی نظیر: همای رحمت، سحاب رحمت، سایه هما، چشم بقا، ماسوا، شه ملك لافتی و نظائر آن را نمی توان دلیل خدامحوری و دین مداری شهریار دانست، چرا كه این راه عقل است و شهریار در تعارض عقل و عشق، عشق را برگزیده و اسیر آن شده است و این باور مذهبی عاشقانه ای است كه او را پس از انقلاب اسلامی ستایشگر پیشتازان انقلاب می كند، به گونه كه فرجامین دهه حیاتش به تمامی، وقف انقلاب می شود و البته به گفته خود، این رفتار و حركتش دگرگونه نمی نماید:
شهریارا دگران گو كه دگرگونه نمایند،
من هر آن گونه كه بودم به همان گونه نمودم
چه نیازی به تفكر كه ز سرچشمه الهام
همه شهد است كه از غیب تراود به شهودم
سالم افزود و شر و شور و شعور همه را كاست،
از همه كاستم اما با غم عشق فزودم
و دهها قصیده و قطعه دیگر همه حكایت از دلبستگی عمیق وی به این عشق عارفانه و شعور مذهبی دارد. و همین شعور است كه او را روزگاری وادار می كرد بگوید كه:
شیخ، خود قلابی و دین را تمسخر می كند
وین تمسخر مایه تفریح رندان یا علی
تا سخن گفتم به حق، حق حیاتم خود نماند
وین سزای هر سخنگوی سخندان یا علی
یعنی قصد اولی در شهریار، رضای خدا و تقرب به ذات اوست تا چون یوسف صدیق مخلص شود كه در این جاذبه های غیرالهی كمترین تأثیر سوئی بر جسم و جان او نمی گذارند. چرا كه بر سر پیمان با معشوق است كه می پرسد:
الم اعهد الیكم یا بنی آدم آن لا تعبد الشیطان انه لكن عدو مبین.
شعور مذهبی در شهریار او را وامی دارد كه انسان را پرتوی از كمال مطلق خداوند بداند و خود را به صفات الهی متصف كند و به قول لاهیجی در مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز «نسخه و آئینه تمام نمای كلیه اسماء و صفات الهی »گردد و یا به دیگر سخن موجودی «خداگونه» شود.علی(ع) از نخستین روزی كه به دعوت پیامبر اسلام(ص) لبیك گفت، خود را وقف رفاه و سعادت اجتماع نمود و در این راه با شمشیر مرگ بارش خرطوم متبكران را قطع كرد.تاریخ بشری جز پنجه فرزند ابیطالب از دست و پنجه كسی سراغ ندارد كه قریب به پنجاه سال قبضه شمشیر بفشارد و قطره خونی به ناحق نریزد.آری علی(ع) با اینكه خون تبهكاران، از دم شمشیر برانش می چكید و شمشیر او در جنگ های خانمانسوز، در صف اول برق می زدو در حوادث مختلف كه اغلب روح انتقام جویی، انسانیت را از انسان سلب می كند، هرگز قدمی از حق فراتر نگذاشت و قطره خونی به ناحق نریخت و این در واقع بزرگترین هنر و فضیلت اوست، او بود كه در طی آخرین دقایق زندگی خود، دادن غذا به قاتل را فراموش نكرد و به دختر و پسرش با تأكید سفارش فرمود از این غذا به او هم بدهند.او صاحب شخصیتی بود كه خیال، وهم، عقل و ذوق اهل دنیای خاكی را به خود متوجه ساخته و همواره عقول و قلوب میلیون ها آدمی را در قرن های متمادی و نسل های متوالی مسخر و مجذوب خود كرده است.زمخشری می نویسد چه بگویم درباره مردی علی(ع) كه دشمنانش فضیلت او را از روی حسد و طمع، كتمان می كرده و پنهان نگاه می داشتند و دوستانش از روی ترس و خوف مناقبش را اظهار نمی كردند و با این حال دنیای علم و فضیلت در برابر آثار و ماثر این مرد آسمانی سر تعظیم و فروتنی خم كرده و صفحات بسیاری از تاریخ اسلام را به خود مشغول نموده است.هدف او دعوت به اسلام، خدمت به رسول ا...(ص) و صداقت بی نظیر بود. امام علی(ع) به نوبه خود در فراگیری آداب، فضیلت و آداب كلام گهربار پیامبر(ص) نقش برجسته ای دارد.استاد محمدحسین بهجت تبریزی نیز به خاطر درك اهمیت این موضوع به وصف حیدر كرار می پردازد، مضامین را به شكل منظوم در جای خود استفاده می كند تا با هنر و نبوغ خود در شناخت مولای متقیان بكوشد، حدیثی كه پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان می فرمایند: انا مدینهٔ العلم و علی بابها، فمن اراداالعلم فلیات الباب، برای همگی شناخته شده است، شهریار از مضامین حدیث استفاده كرده و می سراید:
من علی شاه ولایت بدو عالم ثمرستم
شهر علمست رسول ا... و من باب و درستمشهریار به خاطر سرودن اشعار تركی و منظومه های تركی آذربایجانی اش از تقدس و احترام خاصی در میان آذربایجانی ها و ترك زبانان برخوردار است؛ به طوری كه این آثار ارزشمند و والا و ملكوتی او، در زمان حیات خود شاعر، شهرت قابل قبول و آوازه ای بی مانند یافت. وی در وصف دین اسلام و بیان تقدس امام علی(ع) و شخصیت والای وی به زبان مادری كه همانا كامل ترین و بهترین وسیله برای بیان حد ا علای احساسات و اعتقادات است، می سراید:
های وئرین اللهاها، شیطانی قویون تك قالسین
توولانیب توولاماغین دا، بالا، اندازه سی وار
آلا هین شهری نبی دیر، قاپیسی شاه ولی
دئشیك آختارما، بوشهرین بئله دروازه سی وار
ترجمه: به سمت خدا بگرایید و بگذارید شیطان تنها بماند:
ای بچه گول زدن و گول خوردن هم اندازه ای دارد
شهر خدا نبی است و درب آن شاه ولی
دنبال روزنه نباش كه این شهر، چنین دروازه بزرگی دارد
شهریار از زبان «حیدربابا» خطاب به بولود قاراچورلو (ب.ق.سهند، وفات ۱۳۵۸) شاعر بزرگ آذربایجان، درباره مشكلات اجتماعی ایران آن روزگار سخن می گوید و نه تنها آرزوی نجات مردم ایران را دارد، بلكه برای ریشه كن كردن شر در جهان به فداكاری حضرت علی علیه السلام تكیه می كند و می كوشد قدرت معنوی خود را از مقام و نام این اسطوره فضیلت كسب كند:
من علی اوغلویام آزاده لرین مردی، مرادی...
ترجمه: من فرزند علی هستم، مرد و مراد آزاده ها...به حق باید گفت، پیامبر اسلام (ص) دو معجزه داشت، یكی معجزه آسمانی كه قرآن است و با طراوت باران به دل ها فرو می نشیند و به لطافت خود دل های مرده را حیات می بخشد و پژمردگی را می زداید و آن ها را شكوفا و بارور می سازد و دیگری معجزه انسانی است. این معجزه علی (ع) است كه نمونه عالی بشریت و بلكه انسان فوق بشر است. این اسطوره فضیلت برای عموم مسلمانان عالم، بلكه برای همه انسان ها مایه افتخار است. زیرا بزرگترین مربی ها و لایق ترین معلم های جهان بشریت از مكتب و خاندان او ظاهر شده اند. كسی بر روی زمین پیدا نمی شود كه نام اسلام را شنیده باشد و علی (ع) را نشناسد و در پیشگاه عظمت علمی او خاضع و خاشع نگردد. او برای بسیاری از انسان ها حیرت انگیز واقع شده و آن ها را به شیفتگی واداشته؛ به طوری كه آن ها به ناچار لب به وصف او گشوده اند، زیرا علی (ع) از دیدگاه آن ها مرد جهانی و بین المللی است.
ای جلوه جلال و جمال خدا، علی
و زهرچه جز خدا به جلالت جدا، علی
در تو جمالی از ابدیت نموده اند
ای آبگینه ابدیت نما، علی
فیاض در فضیلت تو گفته (هل اتی)
لولاك در فتوت تو (لافتی) علی
باز آن یهود بسته در قلعه های قدس
بگشا به دست و پنجه خیبر گشا، علی
مرحب كشیده تیغ به لبنان و ارض قدس
گو برق ذوالفقار زند مرحبا علی
آن قتل عام زد به فلسطین كه شد بلند
فریاد وا محمد و غوغای وا علی
ظلمات شد میان تو و تشنگان حجاب
ای جام خضر و چشمه آب بقا علی
صوفی هم از صفای تو برخورد قرن ها
گاهی صفی علی شد و گاهی صفا علی
شهریار خود را در علی شناسی تهیدست و فقیر می داند و راه رسیدن به علی را اخلاص در عمل و داشتن قلب سلیم می داند، وی درباره اقتباس و ترجمه از دیوان حضرت امیر (ع) می گوید:
به مهمانسرای كریم آمدم
تهیدست اخلاص و قلب سلیم
كه گفتند زشت است بازاد راه
فرودآمدن در سرای كریم
نمونه هایی از ترجمه و اقتباس شهریار از دیوان حضرت امیر(ع) كه نشان دهنده دستگیری شهریار و اعتقاد معنوی وی به شخصیتی است كه هرچند مدت ها بر آن گذشته است، اما همواره سودهای بسیاری از آن می توان برد و هرگز نمی توان تمام ابعاد شخصیتی او را شناخت و هرگاه بخواهیم بنیاد زندگی نیكو و سعادتمندی را بگذاریم، باید به روش او رجوع كرده و دستور و نقشه را از او بگیریم.
مفاخره علی به فاطمه زهرا علیه الاسلام
همسری تاج سرستم كه بجانش بپرستم
كرم خاص خدایی كه بجانش بپرستم
بیعت اول اسلامم و ازجمله سرستم
شهسوار عرب و شاخص فتح و ظفرستم
آتش خرم كفر آفت هر شور و شرستم
شیر شجعانم و شمشیر قضا و قدرستم
با نبی متصل و وصله جان و جگرستم
درس احكام و سنن نقش سنین صغرستم
سلاح صبر
عقل را اسلحه در جنگ مصائب صبر است
او چه مكری كه معافی دهد از هر مكروه
چون فلزی كه مطلا كنی از آب طلا
بشكر خنده هم اندود توانی اندوه
آگاهی آزاده كند تیغ زبان را به غلاف
بو كه از حرف ستیزنده نیاید بستوه
چه بسا لب به تبسم بگشاید چون خنجر
باوجودی كه غم انباشته دارد چون كوه
ما و جهان
تو پنداری كه ما چشم و دهانیم؟
جهانیم و ز چشم خود نهانیم
بچشم جان تماشا كن جهان را
جهان در ماست نی ما در جهانیم
آری امام علی (ع) شخصیتی است كه خیال، وهم و ذوق دنیای خاكی را به سوی خود متوجه ساخته و همواره عقول و قلوب میلیون ها آدمی را در قرن های متمادی و نسل های متوالی مسخر و مجذوب خود كرده است، این همان علی است كه جاذبه عظمت و بزرگی شخصیتش همه دانشمندان دین در قرن های مختلف را به دوستی و محبت خود جذب كرده تا به مقتدا بودن او اذعان و اعتراف كنند و به ناچار در پیشگاه آن حضرت سر تعظیم فرود آورند.آن طور كه از آثار منظوم استاد محمدحسین شهریار برمی آید، او سعی داشته تا راه زندگی را از حضرت علی (ع) بیاموزد. او چنان محو علی (ع) شده كه در اكثر سروده های خود به ذكر مثال ها و اشاره هایی در انواع قالب های ادبی ازجمله تشبیه و استعاره به این مقام والای انسانی داشته است، با هم نمونه هایی از این اشعار را می خوانیم:
یا علی
مستمندم بسته زنجیر و زندان یا علی
دست گیر ای دستگیر مستمندان یا علی
بندی زندان روباهانم ای شیر خدا
می جوم زنجیر زندان را به دندان یا علی
آهن تفتیده ام كز كوره آرندم برون
تا بسانیدم میان پتك و سندان یا علی
دوستان گریان به گورستان و پیش چشمشان
دشمنان چون استخوان كله خندان یا علی
من نه ایوبم ولی صبرم به محنت بیش از اوست
من نه یوسف لیك زندانم دو چندان یا علی
دردمندی روسیاهم با شفاعت مستحق
ای درت دارالشفای دردمندان یا علی
شب و علی
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است
دل شب محرم سرالله است
شب علی دید و به نزدیكی دید
گرچه او نیز به تاریكی دید
شب شنفته است مناجات علی
جوشش چشمه عشق ازلی
شاه را دیده به نوشینی خواب
روی بر سینه دیوار خراب
قلعه بانی كه به قصر افلاك
سر دهد ناله زندانی خاك
اشكباری كه چو شمع بیزار
می فشارد زر و می گرید زار
دردمندی كه چو لب بگشاید
در و دیوار به زنهار آید
كلماتی چون در، آویزه گوش
مسجد كوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینه آفاق شكافت
چشم بیدار علی خفته نیافت
روزه داری كه به مهر اسحار
بشكند نان جوین افطار
ناشناسی كه به تاریكی شب
می برد شام یتیمان عرب
تا نشد پردگی آن سر جلی
نشد افشا كه علی بود علی...
منابع:
۱ _ علی (ع)، آ ئینه حق نما، تالیف و گردآوری: سید ابراهیم الحسینی السعیدی، تبریز، احرار، پاییز ۷۲
۲ _ شعور مذهبی، مردمی و ملی در شهریار، دكتر حسین محمدزاده صدیق، متن سخنرانی ایشان در كنگره شهریارشناسی زنجان، لب های یخ بسته، ائلشن، ۱۳۸۲
۳ _ مدح ذكاوت حضرت علی (ع) در آثار استاد شهریار، امام وئردی حمید اوف، لب های یخ بسته، گردآوری: خاطره رضیان ائلشن، ۱۳۸۲
۴ _ دیوان استاد محمد حسین شهریار، انتشارات زرین و نگاه، چاپ سوم، تابستان ۱۳۷۴.
ائلدار محمد زاده صدیق
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید