جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نگاه نو به ورزش


نگاه نو به ورزش
این روزها دیگر ورزش یك پدیده عادی نیست كه بتوان به سادگی از كنار آن عبور كرد. در واقع به واسطه نفوذ و گیرایی این پدیده است كه بسیاری از دولت های جهان، سازمان ورزش را در قالب یك وزارتخانه تعریف كرده اند و وزیر ورزش یكی از بانفوذ ترین وزرای كابینه به شمار می آید.خوشبختانه اهمیت این موضوع هم در چند سال اخیر در چارت دولت كشورمان نیز احساس شده و به همین دلیل از چند سال پیش جایگاه رئیس سازمان تربیت بدنی در تشكیلات دولت به یكی از معاونین بالاترین مقام اجرایی كشور كه همان رئیس جمهور است ارتقا یافت.به اعتقاد بسیاری از كارشناسان جایگاه و موقعیت رئیس سازمان تربیت بدنی حداقل روی كاغذ بالاتر از سایر وزرای كابینه است چون وی به عنوان یكی از معاونین رئیس جمهور در جلسات هیأت دولت حضور می یابد و در تصمیم گیری های كلان كشور سهیم است.با توجه به این موضوع انتظار می رفت كه با ارتقای جایگاه شغلی و پست سازمانی رئیس سازمان تربیت بدنی، شاهد تحولی محسوس در ساختار ورزش كشور باشیم اما متاسفانه طی چند سال اخیر (به هر دلیلی) این تحول احساس نشده است.البته این انتظار كاملاً طبیعی بود چون از معاون رئیس جمهور كه یكی از نزدیك ترین افراد به وی در كابینه به شمار می آید انتظار می رود كه امتیازهای ویژه ای برای ورزش كشور كسب كند. اما همان گونه كه پیش تر به آن اشاره شد رؤسای سابق سازمان ورزش كشور در این راه چندان موفق نبوده اند و نتوانسته اند موانع پیش روی ساختار ورزش كشور را برطرف نمایند.البته بسیاری از رؤسای سابق سازمان تربیت بدنی كمبود بودجه و منابع مالی را علت اصلی محقق نشدن برنامه های این سازمان اعلام كرده اند اما اگر وارد ریز مسائل در سازمان ورزش كشور شویم می توان در كمال بی طرفی به این نتیجه رسید كه مشكلات مدیریتی و فقدان برنامه های جامع، شفاف و قابل اجرا عامل اصلی رشد لاك پشتی ورزش در كشور بوده است.این روزها سازمان تربیت بدنی دوره جدیدی از فعالیت خود را آغاز كرده و در حقیقت دوره انتقالی را پشت سر می گذارد. با توجه به این كه هربار با تغییر مدیریت كلان در سازمان ورزش كشور، برنامه ها و اولویت های آن نیز دچار تغییر می شد به همین دلیل در دوره پیشین ریاست این سازمان طرح جامع ورزش تهیه و تدوین شد و حتی در ماههای اخیر سازمان ورزش به لحاظ چارت اداری دچار تغییرات عمده ای گردید. اما تعداد قابل توجهی از كارشناسان، طرح جامع را یك طرح پر اشكال می دانند و آن را برای رشد و توسعه ورزش كشور كافی نمی دانند. به هر حال تقریباً نیمی از دوران حیات سازمان ورزش در چهار سال گذشته صرف تهیه این طرح جامع شد و مسئولان این سازمان وعده تحول در نظام ورزش كشور را پس از اجرای این طرح دادند كه عملاً و حداقل تاكنون وعده های آنان محقق نشده است. به همین دلیل افكار عمومی از ریاست جدید سازمان، انتظار عملی كردن شعارهای طرح جامع ورزش را دارند و شاید دیگر صلاح نباشد تشكیلات ورزش كشور بار دیگر درگیر چالش های موجود در این طرح آن هم به صورت تئوری بشود.در چنین شرایطی معتقدیم كه هم اكنون آنچه ورزش كشور به آن نیاز دارد تغییر نگاه سازمان تربیت بدنی به مقوله ورزش است.در تمام كشورهای جهان ورزش به دو بخش همگانی و قهرمانی تقسیم بندی می شود كه اهمیت ورزش همگانی قابل مقایسه با ورزش قهرمانی نیست. به همین دلیل است كه دولت ها اهمیت خاصی برای ورزش همگانی قائل هستند و برای توسعه آن بودجه های كلانی در نظر می گیرند. افرادی كه به صورت سطحی به مسائل كلان جامعه می نگرند این موضوع را مطرح می كنند كه به جای تخصیص بودجه به سازمان ورزش كشور باید این بودجه را صرف بخش آموزش و پرورش و یا بهداشت و درمان جامعه كرد. اما اگر عمیق تر به این قضیه بنگریم می توان متوجه شد كه نهادینه كردن ورزش همگانی به صورت غیرمستقیم تأثیر مثبت برای بخش آموزش و پرورش و بهداشت و درمان جامعه خواهد داشت. سالهاست این واقعیت به اثبات رسیده كه قدرت فراگیری یك دانش آموز سالم از لحاظ جسمانی چندین برابر دانش آموز خموده و درگیر با فقر حركتی است. همچنین بسیاری از كشورها حتی بخشی از بودجه بهداشت و درمان كشور را در بخش ورزش هزینه می كنند چون در حوزه پزشكی، پیشگیری در مقایسه با درمان در اولویت قرار دارد. هنگامی كه ورزش همگانی در كشور نهادینه می شود و تمام افراد جامعه به نوعی خود را با ورزش درگیر می كنند به موازات آن احتمال مبتلا شدن این افراد به امراض روحی و جسمانی به شدت كاهش می یابد. پس منطقی است به جای صرف هزینه های هنگفت در بخش درمان، بخشی از بودجه این حوزه را برای توسعه ورزش همگانی هزینه كرد تا به صورت غیرمستقیم فشار را از روی بخش درمان جامعه برداشت.به همین دلیل اولویت اول سازمان تربیت بدنی باید عجین كردن زندگی روزمره مردم با ورزش باشد. باید این باور در جامعه ما و به ویژه در نزد مسئولان اجرایی كشور نهادینه شود كه ورزش نیز یكی از ضروریات زندگی روزمره مردم است و به همین دلیل نمی توان برای آن محدودیت و قیمت تعیین كرد.اگر این موضوع را به عنوان یك واقعیت بپذیریم آنگاه پرداختن پول برای ورزش كردن حداقل توسط اقشار كم درآمد و متوسط جامعه باید منسوخ شود. به هر حال ریاست جدید سازمان تربیت بدنی با چالش های بسیاری در حوزه ورزش مواجه است كه به دلیل تعدد این چالش ها اولویت بندی برای مواجهه با آنها بسیار حیاتی و سرنوشت ساز خواهد بود. شاید مهم ترین اولویت مهندس علی آبادی، توسعه ورزش همگانی باشد كه باید ورزش همگانی را به دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم نمود. در بخش سخت افزاری توسعه و تجهیز اماكن ورزشی مد نظر است. این روزها صدها و شاید هزاران پروژه نیمه تمام ورزشی در كشور وجود دارد كه برای به سرانجام رسیدن این پروژه ها به منابع مالی و مدیریت قوی نیازمند است. البته هنگامی كه پای صحبت نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به ویژه اعضای فراكسیون ورزش می نشینیم آنها حمایت های مجلس از ورزش در زمینه افزایش ردیف بودجه این سازمان را در یك سال اخیر بی سابقه اعلام می كنند و مدعی هستند كه فقدان مدیریت كارآمد و برنامه ریزی دقیق مانع از توسعه اماكن ورزشی و استفاده بهینه از بودجه های تخصیص یافته شده است.البته با توجه به این كه ریاست جدید سازمان در معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران سابقه فعالیت و مدیریت دارد باید امیدوار بود كه در زمینه ساخت وساز اماكن ورزشی در كشور تحولی محسوس ایجاد شود.در كنار توسعه اماكن ورزشی باید فرهنگ سازی در ورزش نیز در بخش نرم افزاری مد نظر ریاست جدید سازمان تربیت بدنی قرار گیرد. همان گونه كه قبلاً به آن اشاره شد ورزش باید با تمام ابعاد زندگی روزمره افراد جامعه پیوند بخورد. به عبارتی دیگر، ورزش باید از مهدكودك ها آغاز و در مدارس و دانشگاهها تداوم یابد. اما در این راه پر فراز و نشیب به طور حتم سازمان تربیت بدنی به عنوان متولی اول ورزش در كشور به تنهایی موفق نخواهد شد. همكاری نزدیك این سازمان با وزراتخانه ها و سازمانهایی چون آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، آموزش عالی، بهزیستی و حتی شهرداری ها، بسیاری از مشكلات پیش روی نهادینه كردن ورزش همگانی در جامعه را مرتفع خواهد ساخت.البته توجه به ورزش همگانی به معنای بی توجهی و یا فراموشی ورزش قهرمانی نیست بلكه باید به موازات آن این بخش از ورزش كشور را نیز توسعه و گسترش داد.موفقیت در ورزش قهرمانی یكی از بهترین راهها برای تبلیغ كشور در سطح بین المللی است. همچنین توسعه ورزش قهرمانی باعث جذب تماشاگر به ویژه نسل جوان می شود كه از طریق آن می توان ناهنجاریهای اجتماعی را نیز به حداقل رساند. البته توسعه در این بخش نیز منوط به برنامه ریزی دقیق است. ظاهراً در چند سال گذشته سیاست سازمان ورزش افزایش كمیت به جای كیفیت در حوزه ورزش قهرمانی بوده است كه تولد چندین فدراسیون ورزشی جدید كه بیشتر آنها ورزشهای لوكس به شمار می آیند نمونه ای بارز برای اثبات این ادعا است. به هر حال باید پذیرفت كه بودجه های در نظر گرفته شده از سوی سازمان تربیت بدنی برای فدراسیونهای ورزشی باید با توجه به فاكتورهایی چون مقبولیت عمومی آن در سطح جامعه و میزان مدال آوری آن رشته در رقابتهای بین المللی تعیین و تعریف شود. بدون شك باید پذیرفت، برخورداری از ۱۰ فدراسیون ورزشی با برنامه، مدال آور و پرتماشاگر بهتر از ۴۰ فدراسیون نیمه وقت، بدون هدف و بدون تماشاگر است. به همین دلیل بودجه سازمان تربیت بدنی در حوزه ورزش قهرمانی نباید میان فدراسیون های ورزش های لوكسی كه بعضاً ریاست آنها بر عهده برخی از مدیران سازمان تربیت بدنی است تقسیم شود. به طور حتم سازمان تربیت بدنی برای این كه در بخش ورزش همگانی و قهرمانی به توفیق دست یابد نیاز به یك نگاه نو و استراتژی دقیق و فكرهای تازه دارد.

امیر بهادری نژاد
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید