شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اعتبار ابزار جدید در رؤیت هلال


مركز فقهی ائمه اطهار (علیهم السلام) به عنوان یكی از مراكز تخصصی حوزه علمیه قم، در تبیین مسائل فقهی و بالخصوص مسائل مستحدثه، نقشی حساس بر عهده گرفته است. فرهیختگانی از فضلا و اساتید حوزه در این مركز با رعایت اصول استنباط و دقت كامل به پژوهش پرداخته، از مجهولات فقهی پرده برداشته و هر روز، برگ جدیدی را به ذخائر علمی و فقهی حوزه علمیه می افزایند.
اثر حاضر در مورد حجیت ابزار جدید در رؤیت هلال، تألیف استاد و محقق گرانقدر جناب آقای حاج شیخ محمدجواد فاضل لنكرانی (دامت بركاته) از جمله پژوهش های نوینی است كه تأثیر قابل توجهی در جامعه اسلامی ما داشته و با توجه به موضوع آن، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. امید است تقدیم آن به جامعه علمی باب جدیدی را در میدان تحقیق گشوده و در این میان، رأی حق با درخششی كه خداوند به آن می دهد، به نمایش گذارده شود.
مركز فقهی ائمه اطهار (علیهم السلام)
مقدمه
از مسائل مورد بحث در عصر حاضر، اعتبار و یا عدم اعتبار وسایل و آلات جدید در رؤیت هلال است. با پیدایش وسایل جدیدی همچون دوربین و تلسكوپ، این پرسش مطرح شده كه دیدن هلال ماه با ابزار و ادوات پیشرفته مثل تلسكوپ، آیا همانند دیدن ماه با چشم معمولی - كه در این بحث از آن به غیر مسلح یاد می شود - است؟ به عبارت دیگر، آیا رؤیت با چشم مسلح كافی است؟
در تاریخ ۲۴ رمضان ۱۴۲۵ هجری قمری استفتایی از محضر مبارك حضرت آیهٔ الله العظمی فاضل لنكرانی(مدظله العالی) در مورد استفاده از ابزارهای نجومی (دوربین، تلسكوپ و... ) برای رؤیت هلال شد، معظم له در پاسخ چنین مرقوم فرمودند:
«در رؤیت هلال، فرقی بین چشم غیرمسلح و چشم مسلح نیست؛ و از این جهت، رؤیت با تلسكوپ هم كافی است؛ همان طوری كه با عینك و دوربین شكاری و مانند آنها كافی است. »
این فتوا انعكاس وسیعی در میان مردم داخل و خارج از كشور، به خصوص علما و بزرگان داشت؛ و شاید بتوان گفت قبل از آن، به این صراحت در میان مراجع بزرگ بیان نشده بود.
پس از صدور این فتوا، جمعی از فضلای محترم از اینجانب توضیحاتی پیرامون آن خواستار شدند، بحمدالله توفیق حاصل شد تا این بحث - كه از مسائل مستحدثه است - را به صورت استدلالی در حد امكان و با ضیق وقت و مجال، به رشته تحریر درآورم. امید است صاحب نظران با دیده انصاف در آن بنگرند.
تحریر محل نزاع
قبل از بررسی انظار و مستندات آنها، لازم است محل نزاع كاملاً مشخص شود.
از نظر واقعی و تكوینی دو حالت مهم برای ماه وجود دارد:
الف) مقارنه: زمانی است كه ماه تحت الشعاع خورشید قرار می گیرد و به هیچ وجه با چشم معمولی قابل رؤیت نیست.
ب) ولادت: زمانی است كه ماه از محاق و تحت الشعاع خارج می شود و ماه نو و جدید آغاز می گردد؛ و در لغت و عرف از آن به هلال تعبیر می كنند. به عبارت دیگر، اولین زمان ولادت، همان اولین زمان از هلال خواهد بود.
آن چه به عنوان ملاك در روایات وارد شده، عنوان مركب «رؤیهٔ الهلال» است. در این عنوان، دو كلمه «رؤیت» و «هلال» وجود دارد كه لازم است هر دو عنوان بحث شود. در مطالب بعد، نسبت به تعریف رؤیت و این كه آیا دارای طریقیت است یا موضوعیت و آیا از نظر سبب، اطلاق دارد یا خیر؟ بحث خواهیم كرد. بنابراین، آن چه را در این بخش مورد توجه قرار می دهیم، كلمه «هلال» است كه به همان معنای «ماه نو و جدید» - ولادت ماه - است.
گرچه از برخی عبارات استفاده می شود كه ممكن است بین زمان ولادت و تحقق هلال فاصله باشد و ماه در هنگام ولادت، - در اثر شدت ضعف نور - لازم است مقداری فاصله شود تا هلال تحقق پیدا كند اما ظاهر آن است كه به مجرد ولادت، هلال ماه آغاز می شود.
تعریف هلال
هلال در لغت به معنای ماه نو است؛ هرچند برخی ماه دو شبه تا شب سوم و برخی تا شب هفتم را هلال نامیده اند. (۱) درلسان العرب آمده است:
«الهلال غرهٔ القمر حتی یهله الناس فی غرهٔ الشهر وقیل یسمی هلالاً للیلتین من الشهر ثم لا یسمی به إلی أن یعود فی الشهر الثانی، وقیل یسمی به ثلاث لیال، ثم یسمی قمراً». (۲)
از این عبارت، روشن می شود كه بر ماه از هنگام ولادت، یعنی از همان شب اول، عنوان هلال صادق است؛ زیرا، عنوان «ابن لیلتین» به معنای فرزند دو شب - و به عبارت دیگر -، شب اول و دوم است؛ در نتیجه، در شب اول كه ماه از محاق خارج شده است، هلال بر آن صدق می كند هرچند مردم آن را ندیده باشند.
تعبیر «حتی یهله الناس» به عنوان مقوم این معنی نیست؛ بلكه از آثار غالبی آن است. شاهد این مطلب آن است كه «القاموس المحیط»(۳) هلال را به غرهٔ القمر معنی نموده و تعبیر «حتی یهله الناس» در آن وجود ندارد.
سپس، آورده است: «قال ابو إسحاق والذی عندی وما علیه الأكثر، أن یسمی هلالاً إبن لیلتین، فإنه فی الثالثهٔ یتبین ضوءه».
بنابراین، در همان ابتدایی كه نور ماه بسیار ضعیف بوده و به گونه ای نیست كه بر سیاهی آسمان غلبه كند، هلال صادق است.
در «صحاح اللغهٔ» آمده است: «الهلال أول لیلهٔ والثانیهٔ والثالثهٔ ثم هو قمر»(۴)؛ در این عبارت نیز اولین شب را از هلال می داند؛ و به حسب واقع، عنوان هلال دارد. عبارت «یهله الناس» نیز در آن وجود ندارد.
بنابراین، هلال یك معنای لغوی روشن دارد. این مطلب معروف نیز كه هلال را از این جهت هلال می گویند كه هرگاه مردم آن را ببینند فریاد زنند - هرچند از ابن الاعرابی در لسان العرب آمده است - ظاهراً در هلال محل بحث، برای آن اعتباری نیست. به عبارت دیگر، نمی توانیم بگوییم ملاك در هلال آن است كه طوری باشد كه مردم آن را ببینند و صیحه زنند؛ گرچه در غالب موارد همین طور است.
در «صحاح اللغهٔ» هم چنین آمده است: «ویقال أیضاً استهل هو بمعنی تبین ولا یقال أهل»؛ در این عبارت، استهلال را به تبین و ظهور تفسیر نموده است؛ چراكه اگر شخصی استهلال كند ولی هلال را رؤیت ننماید، صدق استهلال نمی كند. اما نكته قابل توجه آن است كه در روایات، استهلال، ملاك برای حكم نیست و آن چه دخالت دارد، هلال و رؤیهٔ الهلال است.
نكته دیگری كه باید به آن توجه داشت، این است كه اگر بر فرض بپذیریم در معنای حقیقی هلال، ظهور و روشنی به حدی كه مردم ببینند و صیحه و فریاد زنند، معتبر باشد، در جای خود ثابت است كه در تحقق عنوان، وجه تسمیه دخالت تام ندارد؛ به این معنی كه اگر در موردی وجه تسمیه هم صدق نكند، عنوان می تواند محقق باشد.
نتیجه آن كه هلال از همان هنگام ولادت آغاز می شود و آیه شریفه [یَسئَلُونَكَ عَنِ الأَهِلهِٔ... ] نیز به طور قطع شامل چنین هلالی خواهد بود.
منجمین همان طور كه مقارنه را از طریق محاسبات دقیق تعیین می می كنند، ولادت را نیز از همان طریق می توانند تعیین نمایند؛ اما، اولا: این گونه محاسبات به خودی خود و با قطع نظر از این كه مفید اطمینان باشد یا نباشد، حجیت شرعیه ندارد؛ ثانیاً: در ادله، رؤیت ملاك قرار داده شده است. بنابراین، نمی توان به آن اعتماد كرد؛ و باید گفت ملاك به حسب ظاهر ادله، رؤیت و دیدن هلال است.
حال، نزاع در این است كه اگر همین هلال كه زمان ولادت ماه است، با تلسكوپ دیده شود به طوری كه هیچ تغییری در واقع به وجود نیاورد و فقط هلال واقعی را نشان دهد، آیا چنین دیدنی حجیت دارد؟
در كلمات برخی از بزرگان مانند مرحوم محقق خوئی (قدس سره) نسبت به هلال محل بحث چنین آمده است:
«كون الهلال عبارهٔ عن خروجه عن تحت الشعاع بمقدار یكون قابلاً للرؤیهٔ ولو فی الجملهٔ».
در تعریف هلال، علاوه بر خروج از تحت الشعاع، فرموده اند: باید مقداری هم از خورشید فاصله گرفته و از تحت الشعاع خارج شده باشد، به گونه ای كه قابلیت رؤیت، هرچند در برخی از مناطق را داشته باشد.
به نظر ما، اضافه نمودن چنین قیدی به تعریف هلال، وجهی ندارد؛ و اساساً برای این مقدار، هیچ ضابطه و معیاری نخواهیم داشت و اگر بخواهیم هلال را این گونه تعریف كنیم، شاید بتوان گفت نزاع لفظی می شود. توضیح مطلب آن است كه اگر بگوییم مراد از هلال چنین معنایی است كه ماه به مقداری از خورشید فاصله گرفته باشد كه از جهت شدت ضعف نور، بالفعل با چشم معمولی دیده نشود ولیكن قابلیت رؤیت از نظر علمی منتفی نباشد و با تلسكوپ یا دوربین دیده شود، در این صورت، حتماً همه فقها باید قائل به كفایت و صحت آن شوند.
گرچه ظاهر فتاوا آن است كه در این فرض نیز چون رؤیت با چشم عادی محقق نشده است، كفایت نمی كند؛ اما حقیقت آن است كه اگر اطمینان داشته باشیم ماه چندین ساعت است كه از تحت الشعاع خارج شده و به عبارت دیگر، چندین ساعت از هلال ماه می گذرد، آن شب اولین شب از ماه قمری خواهد بود و دیگر مجالی برای تأمل، در كار نیست.
در صورتی كه كسی این ادعا را نپذیرد و چنین فرضی را هم در محل نزاع داخل بداند، نتیجه آن می شود كه باید بحث را به صورت كلی تر مطرح نماییم به طوری كه دو صورت زیر را نیز شامل شود.
صورت اول: ولادت ماه آغاز گردیده، اما به گونه ای است كه برحسب محاسبات فلكی، امكان رؤیت با چشم معمولی در آن وجود ندارد؛ یعنی: همان لحظات اولیه خروج از تحت الشعاع باشد.
صورت دوم: این كه ماه مقداری از خورشید فاصله گرفته باشد كه از نظر محاسبات فلكی، امكان رؤیت با چشم معمولی بسیار ضعیف باشد؛ اما امكان آن به طور كلی منتفی نباشد و بالفعل هم رؤیت معمولی حاصل نشود.
در این دو صورت - كه باید گفت در كلمات دیگران كه در این باره بحث كرده اند، بین آنها هیچ تفكیكی نشده است و حال آن كه گفتیم صورت دوم می تواند از محل نزاع خارج باشد - چنان چه با ابزار و تلسكوپ، هلال رؤیت شود، آیا چنین رؤیتی اعتبار دارد؟
در این بحث، به مشهور فقها نسبت داده شده است كه رؤیت با چشم مسلح كفایت نمی كند؛ اما از آنجا كه این بحث از مباحث مستحدثه است و سابقه استفاده از چشم مسلح به زمانی نه چندان دور باز می گردد - حتی صورت دقیق تر همان طور كه در برخی از نوشته ها آمده است، باید گفت استفاده ضابطه دار و روش مند از ابزار برای رؤیت هلال، عمری بیش از چند دهه ندارد - نمی توان شهرت معتبر بین فقها كه همان شهرت میان متقدمین است را ادعا نمود. البته در میان فقهای معاصر این شهرت وجود دارد، اما برای استدلال اعتباری ندارد.
استاد محمدجواد فاضل لنكرانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید