چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


این یک داستان واقعی است


این یک داستان واقعی است
من مجردم، خانوم (مجموعهٔ داستان)
نویسنده: مرتضی كربلائی لو
ناشر: ققنوس
سال نشر: ۱۳۸۲
تعداد صفحات: ۹۵ صفحه
قیمت: ۸۰۰ تومان
مرتضی كربلائی‌لو ـ نویسندهٔ جوان ـ اخیراً كتابی نوشته به اسم: «من مجردم، خانوم». این كتاب مجموعهٔ هفت داستان كوتاه است كه نشر ققنوس آن را منتشر كرده است و ضمناً اولین تجربهٔ نویسندگی وی نیز به شمار میرود آنچه میخوانید درحقیقت حاشیه‌ای است بر این كتاب.
زمانی كه به بحث بازنمائی داستانی (Fictional Representation) میرسیم، طبعاً چگونگی «واقعیتی» كه قرار است باز نموده شود،‌در اولویت قرار میگیرد و این‌جاست كه عموم نویسندگان، واقعیت را تقسیم میكنند به واقعیت بیرونی (آنچه در جهان اُبژه‌ها و عینیات اتفاق میافتد) و واقعیت داستانی (واقعیت دستكاری شده و تغییر شكل یافته به دست نویسنده). قبل از این‌كه با استفاده از این پیشفرض به سراغ مجموعهٔ داستان كربلائی‌لو بروم، تكلیف خودم و شما را با این مجموعه روشن كنم: «ما در این كتاب با هفت داستان كاملاً رئالیستی به سبك و سیاق كارور و همینگوی روبرو هستیم». اما «كربلائی‌لو»ی نویسنده تا چه حد توانسته مَنِ داستانگوی خود را در این داستانها به اثبات برساند؟ اولاً با توجه به پیشفرضی كه در بالا آوردم، احساس میشود این نویسنده نتوانسته آن واقعیت مألوف و دم دست و همیشگی را كه من و شما هر روزه شاهدش هستیم و با آن دست به گریبانیم، به شكل نیرومندی به واقعیت مختص داستان خودش تبدیل كند. فوئنتس میگوید داستان خوب باید چیزی به تاریخ اضافه كند. حالا ببینیم مرتضی كربلائی‌لو، نویسندهٔ بیست و شش ـ هفت سالهٔ ما توانسته چیزی به تاریخ این چندسالهٔ سرزمین ما اضافه كند؟
خواننده‌ای كه با داستانهای این مجموعه مواجه میشود، فقط كافی است كمی با فضای داستان‌نویسی امروز فارسی آشنا باشد و رئالیسم آمریكائی دههٔ شصت و هفتاد را هم بشناسد. آن‌وقت میبیند كه با همان جزئی‌نگاریهای همیشگی روبروست كه كارور و وونه گات از روابط خانوادگی خانواده‌های آمریكائی دههٔ پنجاه به بعد ارائه داده‌اند یا همان فضاسازیها و توصیفاتی كه در نویسندگان رئالیست ایرانی (از چوبك گرفته تا درویشیان و مدر‍ّ‌س صادقی و...) به چشم میخورد. با این توصیفات، حرف فوئنتس این‌جا مصداق و عینیت پیدا نمیكند؛ اما این تمام آنچه نیست كه میخواهم دربارهٔ این مجموعه بگویم. پس بیائیم ببینیم این نویسنده چه حرف تازه‌ای برای گفتن دارد. با هم مرور میكنیم: «روایتهای او در این مجموعه، تصویری از روابط پیچیدهٔ زوجهای جوان ایرانی طی یكی دو دههٔ اخیر است كه تحت تأثیر شرایط اجتماعی، مذهبی و اخلاقی این مدت شكل گرفته است». اما این مورد چیز تازه‌ای نیست، چراكه ـ برای نمونه ـ سیامك گلشیری هم این كار را خوب انجام داده است. «كاراكترهای داستانهای او عموماً زن و شوهرهای جوان هستند». این هم كه نقطهٔ قوت محسوب نمیشود. «این روایتها تعلق به همین امروز دارند و معلوم است كه نویسنده زیاد در كیفیت روابط زناشوئی زوجهای ایرانی در این چندساله دقیق شده و سعی كرده ورژن جدیدی از این روابط عرضه كند». این‌جا كمی وضعیت فرق كرد. بخصوص وقتی میبینیم كاراكترهای داستانهای كربلائی‌لو، كاراكترهای ویژه‌ای هستند؛ ویژه از آن رو كه ظاهراً خیلی معمولی به نظر میآیند، ولی وقتی شروع میكنند به حرف زدن، میبینیم كه خیلی در عینیتها دقیق شده‌اند. حتی در جاهائی به نظر میآید كه این كاراكترها گرفتار نوعی وسواس فكری‌اند. این خصیصهٔ كاراكترهای این مجموعهٔ داستان است كه در عین عادی بودن، ذهنیتی خیلی پرچالش و وسواس‌گونه دارند. با این وصف، میتوان در این داستانها شخصیت‌سازی‌ای را دید كه تا حدودی فردیت نویسنده‌ای به اسم كربلائی‌لو را نشان میدهد و البته باید گفت كه مشخص است نویسنده خیلی دغدغهٔ آن را داشته تا این فردیت خود را ثابت كند. یك نكتهٔ دیگر هم دربارهٔ داستانهای این نویسنده بگویم و آن، لحن ساده و روانی است كه سعی شده تقریباً در سرتاسر داستانها حفظ شود و از این جهت، برای خواننده (بخصوص خوانندهٔ عام داستان) میتواند خوشآیند باشد. دیگر از این داستانها حرفی نمیزنم و باقی قضاوتها را موكول میكنم به خود خوانندگان. فقط در آخر باید بگویم كه كربلائی‌لو راهی پرمخاطره را آغاز كرده است؛ راهی پرمخاطره كه اگر میخواهد در آن به نتیجه‌ای برسد باید كار كند و بیشتر كار كند.

ماکان گلستان
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید