جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


اوتو پیای‌ پراگماتیستی


اوتو پیای‌ پراگماتیستی
ماتریكس‌ (برادران‌ واچوفسكی‌، ۱۹۹۹)
برای‌ دریافتن‌ دیدگاهی‌ كه‌ ماتریكس‌ از پس‌ آن‌ می‌آید; باید به‌ بازنگری‌ و تعمق‌ در تعالیمی‌ پرداخت‌ كه‌ در اثر فیلم‌، ترویج‌ و تبلیغ‌ می‌شوند. نشانه‌های‌ زیادی‌ در فیلم‌ وجود دارد كه‌ ما را مجاب‌ می‌كند، فیلم‌ در پی‌ داعیه‌های‌ پراگماتیستی‌ بنا شده‌ است‌; به‌ تعبیری‌ فیلم‌، نماد روان‌ پراگماتیستی‌ سازندگانش‌ است‌. در این‌ مختصر سعی‌ نگارنده‌ مصروف‌ بازخوانی‌ نشانه‌های‌ فیلم‌ براساس‌ این‌ دال‌ اساسی‌ است‌. به‌ این‌ منظ‌ور ابتدا شمه‌ای‌ از آرای‌ یكی‌ از مهمترین‌ متفكران‌ پراگماتیست‌ آمریكایی‌; ((ویلیام‌ جیمز)) را عرضه‌ می‌نماییم‌ و آنگاه‌ در پی‌ تحلیل‌ فیلم‌، آنها را رد می‌جوییم‌. جیمز در نظ‌ریه‌ خود داعیه‌های‌ نوینی‌ را وارد می‌كند. برداشت‌ متفاوت‌ او از مساله‌ حقیقت‌ مهمترین‌ وجه‌ تمایز او از متفكران‌ قایل‌ به‌ اصالت‌ عمل‌ و تجربه‌ است‌. در نگاه‌ جیمز همه‌ چیز زمانی‌ صحیح‌ هستند كه‌ به‌ نحوی‌ برای‌ ما سودمند باشند:
))سودمندی‌ چیزی‌، مبین‌ صحت‌ آن‌ و صحت‌ آن‌ مبین‌ سودمندی‌ آن‌ است‌)) بر این‌ اساس‌ و تلقی‌ از امر صحیح‌ است‌ كه‌ نظ‌ریه‌ حقیقت‌ جیمز بنا می‌شود. بر این‌ اساس‌، حقیقت‌ همان‌ عمل‌ بر پایه‌ صحت‌ و مصلحت‌ است‌: ((حقیقت‌ بودن‌ یك‌ تصور، در واقع‌ یك‌ رویداد یا یك‌ فرایند است‌; یعنی‌ فرایند اثبات‌ خودش‌، [حقیقت‌] فرایند تحقیق‌پذیری‌.)) این‌ فرایند تحقیق‌پذیر، برآمده‌ از اندیشه‌های‌ صحیحی‌ است‌ كه‌ نتایج‌ سودمند عملی‌، بر آن‌ مترتب‌ می‌شود. ((در تراز عقل‌ سلیم‌، حقیقت‌ یك‌ حالت‌ ذهنی‌ به‌ معنای‌ نقش‌ رهنمونی‌ سودمند اوست‌)) مقصود جیمز از رهنمونی‌ سودمند، آن‌ است‌ كه‌ اگر آن‌ حالت‌ ذهنی‌ یا تصور برای‌ ما حاوی‌ نتایج‌ عملی‌ مفیدی‌ باشد كه‌ برای‌ بهتر شدن‌ وضعیت‌ حیاتی‌مان‌ به‌ كار آید، پس‌ آن‌ امر ذهنی‌ برای‌ ما مبدل‌ به‌ یك‌ حقیقت‌ می‌شود. در اصل‌ هر امری‌ صحیح‌ یا غلط‌ كه‌ برای‌ ما نتایج‌ عملی‌ داشته‌ باشند حقیقت‌ محسوب‌ می‌شوند. بر این‌ اساس‌ هیچ‌ ملاك‌ قط‌عی‌ای‌ برای‌ حقیقت‌ ـ از پیش‌ تعیین‌شده‌ ـ وجود ندارد. بلكه‌ حقیقت‌ در روند فعالیت‌های‌ ما ساخته‌ می‌شود و در سیر حیات‌ ما توسط‌ خود ما بنا می‌شود. او بر این‌ اساس‌ بر دیدگاههای‌ عقل‌گرایانه‌، كه‌ حقیقت‌ را به‌ امری‌ از پیش‌ معین‌ تقلیل‌ می‌دهند و ثابت‌ فرض‌ می‌كنند انتقادات‌ اساسی‌ خود را وارد می‌كند: ((وظ‌یفه‌ ما برای‌ كسب‌ حقیقت‌، نه‌ دستوری‌ خشك‌ و بی‌روح‌ است‌ كه‌ از آسمان‌ فرود آمده‌ باشد، و نه‌ امری‌ كه‌ عقل‌ ما بر ما تحمیل‌ كرده‌ باشد، بلكه‌ می‌تواند با دلایل‌ عالی‌ عملی‌ توجیه‌ شود.)) می‌بینیم‌ به‌ زعم‌ او امر حقیقی‌ در اصل‌، امری‌ است‌ كه‌ رخ‌ می‌دهد و جامه‌ عمل‌ به‌ خود می‌پوشد. او حتی‌ بر این‌ اساس‌ و تلقی‌ از حقیقت‌، تصورات‌ را دسته‌بندی‌ می‌كند. به‌ زعم‌ او موضوعات‌ تصورات‌، همیشه‌ برای‌ ما سودمند نیستند و زمانی‌ كه‌ سودمند نباشند بهتر است‌ اصلا عیان‌ نشوند. لذا چون‌ ممكن‌ است‌ روزی‌ این‌ حقایق‌ اضافی‌ موقتا اهمیت‌ كسب‌ كنند ما آنها را در كتب‌ مرجعمان‌ ضبط‌ می‌كنیم‌. هر وقت‌ یكی‌ از این‌ حقایق‌ اضافی‌ عملا با یكی‌ از نیازهای‌ فوری‌ ما ربط‌ پیدا كند، از سردخانه‌ به‌ در می‌آید تا در جهان‌ به‌ عمل‌ بپردازد و اعتقاد ما،به‌ آن‌ فعال‌ می‌شود، و درست‌ در این‌ زمان‌ است‌ كه‌ می‌توانیم‌ بگوییم‌; آن‌ حقیقت‌ سودمند است‌ زیرا صحیح‌ است‌، یا صحیح‌ است‌ زیرا سودمند است‌. براساس‌ دیدگاهی‌ خاص‌ از امر حقیقی‌ و حقیقت‌ است‌ كه‌ پراگماتیسم‌ می‌تواند به‌ ط‌رز نگاه‌ خاص‌ خود از جهان‌ ساختار ببخشد. به‌ زعم‌ جیمز حقایق‌ ریشه‌ در واقعیات‌ دارند و در حوزه‌ عمل‌، به‌ جهان‌ واقعیات‌ بازمی‌گردند و در نتیجه‌ این‌ واقعیات‌ مجددا آن‌ توان‌ را می‌یابند تا حقایق‌ تازه‌ای‌ خلق‌ كنند. به‌ این‌ سان‌ حقیقت‌ در گستره‌ و درازای‌ حیات‌ به‌ امری‌ فعال‌ و متغیر تبدیل‌ می‌شود كه‌ متناسب‌ با هر وضعیتی‌ جامه‌ دیگر به‌ خود می‌پوشد.براساس‌ دیدگاه‌ پراگماتیستی‌، حقیقت‌ در نهایت‌، در حوزه‌ عمل‌ است‌ كه‌ خلق‌ می‌شود: ((به‌ وسیله‌ رخدادها، یك‌ تصور حقیقی‌ شده‌ است‌ یا حقیقی‌ می‌شود. بنابراین‌، حقیقت‌، فرآیند كشف‌ است‌.)) این‌ تلقی‌ خاص‌ از حقیقت‌ و امر حقیقی‌، تمامی‌ وجوه‌ حیات‌ انسانی‌ را توجیه‌ می‌كند و نگاه‌ پراگماتیستی‌ از آنها را رقم‌ می‌زند. بر این‌ اساس‌ امور رازگونه‌ و عرفانی‌ تا زمانی‌ كه‌ به‌ فایده‌های‌ عملی‌ منجر شوند، تایید و مورد قبول‌ واقع‌ می‌شوند: ((پراگماتیسم‌ خواستار حفظ‌ همه‌ چیز است‌، هم‌ خواستار پیروی‌ از منط‌ق‌، هم‌ حواس‌ و هم‌ به‌ حساب‌ آوردن‌ متواضعانه‌ترین‌ تجارب‌ شخصی‌. او تجارب‌ عرفانی‌ و رازورانه‌ را، اگر نتایج‌ عملی‌ داشته‌ باشند به‌ حساب‌ می‌آورد. او خدایی‌ را قبول‌ دارد كه‌ در خاكی‌ترین‌ واقعیت‌ حیات‌ خصوصی‌ وجود دارد.)) براساس‌ تلقی‌ خاص‌ پراگماتیسم‌ از حقیقت‌ كه‌ آنرا امری‌ فردی‌ و عملگرایانه‌ می‌كند، قانون‌ و هر آنچه‌ به‌ مثابه‌ مقررات‌ و قواعد است‌; ساخته‌ و پرداخته‌ انسان‌ تلقی‌ می‌شود و هیچ‌ قانون‌ و قاعده‌ای‌ كه‌ از پیش‌ تعیین‌شده‌ باشد به‌ رسمیت‌ شناخته‌ نمی‌شود; ((حقها، باط‌لها، مجازاتها، كلمات‌، صور، اصط‌لاحات‌ و اعتقادات‌ ما همگی‌ آفرینشهای‌ جدیدی‌ هستند كه‌ همپای‌ سرعت‌ پیشرفت‌ تاریخ‌ افزوده‌ می‌شوند والا قانون‌، زبان‌ و حقیقت‌ نه‌ تنها اصول‌ از پیش‌ موجودی‌ نیستند كه‌ به‌ فرآیند حركت‌ جان‌ ببخشند، بلكه‌ صرفا نامهایی‌ انتزاعی‌ هستند برای‌ نتایج‌ حاصل‌ از فرآیند حركت‌.)) هركسی‌ قانونگذار جهان‌ خویش‌ است‌ و مصالح‌ و معیارهای‌ خودش‌ را خودش‌ تعیین‌ می‌كند; و هر امری‌ كه‌ بر این‌ اساس‌ استوار نباشد و خواهان‌ مقید كردن‌ و محدود كردن‌ این‌ خواست‌ مشروع‌ آفرینش‌ جدید اعتقادات‌ و حقایق‌ باشد از دید پراگماتیستی‌ مورد نقد و انكار قرار می‌گیرد. به‌ ط‌ور كل‌ نگاه‌ پراگماتیستی‌; نگاهی‌ به‌ شدت‌ شخصی‌، فردگرایانه‌، مركز گریز و مخالف‌ هر قاعده‌ و قانون‌ مط‌لق‌گرا و جزمی‌ است‌. در دید پراگماتیكی‌، با رویكرد به‌ امور انضمامی‌ و واقعی‌; به‌ عمل‌ و قدرت‌ روی‌ می‌آوریم‌. حتی‌ ملاك‌ حقیقی‌ بودن‌ یا نبودن‌ تصورات‌ و ذهنیات‌ ما به‌ قدرت‌ عمل‌، و منتج‌ شدن‌ آنها به‌ نتایج‌ عینی‌ و ملموس‌،تقلیل‌ داده‌ می‌شود. با این‌ نگاه‌، به‌ سراغ‌ اثری‌ می‌رویم‌ كه‌ پیش‌ از این‌ وعده‌ تحلیل‌ آنرا براساس‌ دید پراگماتیستی‌ داده‌ بودیم‌. ماتریكس‌ از حیث‌ پراگماتیستی‌ بودن‌ انسانها و فضای‌ حاكم‌ بر كار، اثری‌ قابل‌ توجه‌ و تامل‌ است‌. در ماتریكس‌ ما از ابتدا با تمایز میان‌ جهان‌ حقیقی‌ و جهان‌ مجازی‌ در فیلم‌ مواجهیم‌، این‌ تمایز و تفاوت‌ تا انتهای‌ فیلم‌ دنبال‌ می‌شود، تا با هم‌ متحد شوند. بر این‌ اساس‌ نیز در نهایت‌ موفق‌ می‌شود میان‌ جهان‌ حقیقی‌ و جهان‌ مجازی‌، پیوند و همبستگی‌ ایجاد كند. اما به‌ راستی‌ ماهیت‌ این‌ جهان‌ حقیقی‌ و مجازی‌ چیست‌؟ فیلم‌، مهمترین‌ امری‌ كه‌ دنبال‌ می‌كند و ما را به‌ آشنایی‌ با آن‌ فرا می‌خواند، درك‌ ماهیت‌ این‌ عوالم‌ است‌. اگر ما موفق‌ به‌ درك‌ این‌ دو عالم‌ شویم‌ پیام‌ نهایی‌ ماتریكس‌ را دریافته‌ایم‌. پیش‌ از این‌ به‌ درك‌ حقیقت‌ و خود حقیقت‌ در منظ‌ر پراگماتیسم‌ اشاره‌ای‌ شد. در این‌ تحلیل‌ از فیلم‌، به‌ خوبی‌ می‌توان‌ تبلور این‌ داعیه‌ اساسی‌ پراگماتیستی‌ را در ماتریكس‌ مشاهده‌ كرد. در منط‌ق‌ فیلم‌، جهان‌ مجازی‌ جهانی‌ است‌ كه‌ در آن‌ همه‌ چیز باز نموده‌ است‌ و تحت‌ كنترل‌. احساسات‌ آدمها و حواسشان‌ با ضوابط‌ و معیارهایی‌ كنترل‌ می‌شوند. همه‌ كس‌ و همه‌ چیز، منفعل‌ و باری‌ به‌ هر جهت‌ هستند. به‌ ط‌ور مثال‌ به‌ صحنه‌ای‌ رجوع‌ كنیم‌ كه‌ در آن‌ سایفر با مامور اسمیت‌ در رستوران‌ مذاكره‌ می‌كنند. سایفر زمانی‌ كه‌ لقمه‌ غذا به‌ سوی‌ دهانش‌ می‌برد به‌ مامور اسمیت‌ می‌گوید; لذیذ بودن‌ لقمه‌ غذا امری‌ است‌ كه‌ از پیش‌، او باید آن‌ را بپذیرد و این‌ لذت‌ را به‌ خود بقبولاند. در حقیقت‌ در جهان‌ مجازی‌ ــ كه‌ می‌توان‌ آن‌ را آیینه‌ای‌ از جهان‌ مدرن‌ رسانه‌ای‌ محصول‌ اندیشه‌ روشنگری‌ دانست‌ ــ حوادث‌ و رویدادها، هیچكدام‌ به‌ خواست‌ انسانها اتفاق‌ نمی‌افتند. همه‌ كس‌ و همه‌ چیز تحت‌ كنترل‌ و نظ‌ارت‌ هستند.قوانین‌ و معیارها، پیشاپیش‌ فردیت‌ انسانها را تحت‌ سیط‌ره‌ خود درآورده‌اند. آدمی‌ در كاشانه‌ خود هم‌ تحت‌ نظ‌ارت‌ و كنترل‌ است‌. [در صحنه‌های‌ بسیاری‌ مامور اسمیت‌ و همكارانش‌ به‌ شكل‌ و شمایل‌ انسانهای‌ دیگر درمی‌آیند.] تصورات‌ ذهنی‌ انسانی‌ تحت‌ كنترل‌ است‌ و هرگونه‌ كه‌ ط‌لب‌ شود تغییر خواهد یافت‌. در حقیقت‌، جهان‌ مجازی‌، همان‌ جامعه‌ای‌ است‌ كه‌ همه‌ چیز در آن‌ وانموده‌ شده‌ است‌; آزادی‌، احساس‌ و شور زندگی‌ و...، همه‌ چیز از ط‌ریق‌ كدهایی‌ به‌ آدمیان‌ عرضه‌ می‌شود. در حقیقت‌ همه‌ چیز حتی‌ هستی‌ انسانی‌ هم‌ كدبندی‌ شده‌ است‌. در مقابل‌ این‌ جهان‌ در فیلم‌، جهان‌ حقیقی‌ قرار داده‌ شده‌ است‌. جهانی‌ كه‌ در آن‌ آدمها به‌ استقلال‌ شخصی‌ خویش‌ بهای‌ بسیار می‌دهند و حاضر نیستند از آن‌ دست‌ بكشند و لذا قدم‌ در آن‌ گذاشته‌اند تا بیاموزند چگونه‌ باید در مقابل‌ عوامل‌ سلط‌ه‌ بایستند و فردیت‌ خویش‌ را اعمال‌ نمایند. به‌ بیان‌ بهتر در جهان‌ حقیقی‌ آنگونه‌ كه‌ در فیلم‌ بیان‌ شده‌ است‌، نیو و دیگران‌، هم‌ از حیث‌ تصورات‌ و تاملات‌ و هم‌ از حیث‌ عمل‌، می‌آموزند كه‌ بیرون‌ از چارچوب‌ مسلط‌ در جهان‌ مجازی‌ بیاندیشند و اقدام‌ كنند. به‌ ط‌ور مثال‌ صحنه‌هایی‌ را به‌ خاط‌ر بیاوریم‌ كه‌ به‌ نیو در جهان‌ حقیقی‌ القا می‌شود كه‌ باید سعی‌ كند به‌ تصورات‌ خود جامه‌عمل‌ بپوشاند البته‌ عملی‌ كردن‌ تصورات‌ منوط‌ به‌ قبول‌ این‌ است‌ كه‌ او می‌تواند و قدرت‌ دارد هر آنچه‌ را كه‌ می‌اندیشد به‌ منصه‌ ظ‌هور برساند. در صحنه‌ای‌ كه‌ به‌ نیو آموزش‌ ورزشهای‌ رزمی‌ داده‌ می‌شود مورفیس‌ به‌ او می‌گوید ((فكر نكن‌ كه‌ می‌تونی‌ بلكه‌ می‌تونی‌)) یا در صحنه‌ای‌ كه‌ نیو با اوراكل‌ (پیشگو) روبه‌رو می‌شود به‌ او می‌گوید او استعداد و قابلیت‌ آنرا دارد كه‌ برگزیده‌ و منجی‌ باشد، و این‌ استعداد زمانی‌ به‌ فعل‌ می‌رسد كه‌ او باور كند همان‌ منجی‌ است‌. در فیلم‌ اوراكل‌ نماد جنبه‌ رازورانه‌ و متافیزیكی‌ فیلم‌ است‌.او كه‌ از آینده‌ خبر می‌دهد تا آنجا معتبر شمرده‌ می‌شود كه‌ سخنانش‌ جنبه‌ای‌ عملی‌ دارند. اگر فرضا امیدی‌ كه‌ او به‌ نیو یا به‌ دیگران‌ می‌دهد جنبه‌ عملی‌ نداشته‌ باشد [كه‌ همین‌ ایجاد امید در دل‌ مراجعه‌كنندگانش‌ یكی‌ از جنبه‌های‌ عملی‌ فعل‌ اوست‌] وجود او بی‌فایده‌ است‌ و هیچ‌ توجیهی‌ ندارد و باید كنار گذاشته‌ شود.تفاوت‌ اساسی‌ جهان‌ حقیقی‌ نسبت‌ به‌ جهان‌ مجازی‌ این‌ است‌ كه‌ مورفیس‌ و یارانش‌ در آن‌ آزادانه‌، تصور می‌كنند، می‌اندیشند و عمل‌ می‌كنند. در حقیقت‌، جهان‌ حقیقی‌ همان‌ جهان‌ فردیت‌ و عمل‌ است‌، جهانی‌ است‌ كه‌ در آن‌ فرد به‌ هر چه‌ می‌اندیشد می‌تواند جامه‌عمل‌ بپوشاند و اصلا باید به‌ چیزی‌ بیاندیشد كه‌ عملی‌ باشد و به‌ فعل‌ رسیده‌ باشد. تمامی‌ حرفها و گفتگوهایی‌ كه‌ به‌ زبان‌ آورده‌ و رد و بدل‌ می‌شود باید جنبه‌ عملی‌ بیابند. هیچ‌ اط‌لاعات‌ اضافی‌ و ناكارآمد كه‌ باعث‌ اشغال‌ فضای‌ ذهن‌ افراد شود، به‌ آنها داده‌ نمی‌شود و یا اصولا آنها به‌ دنبال‌ چنان‌ اط‌لاعاتی‌ نیستند: ترینیتی‌ در صحنه‌ای‌ در بالای‌ پشت‌بام‌ مركز پلیس‌ از تانك‌ می‌خواهد اط‌لاعات‌ مربوط‌ به‌ كنترل‌ هلی‌كوپتر را برای‌ او بفرستد، یا تا زمانی‌ كه‌ نیازی‌ عملی‌ به‌ اظ‌هار عشق‌ به‌ نیو احساس‌ نمی‌كند از ابراز آن‌ خودداری‌ می‌كند. [در نبرد نهایی‌ كه‌ نیو توسط‌ مامور اسمیت‌ كشته‌ می‌شود، ترینیتی‌ علاقه‌ خود را به‌ نیو ابراز می‌كند تا به‌ این‌ سبب‌ به‌ نیو انرژی‌ مضاعفی‌ برای‌ مبارزه‌ با مامور اسمیت‌ و همكارانش‌ بدهد.] همه‌ این‌ نشانه‌ها و بسیاری‌ نشانه‌های‌ دیگر ما را هدایت‌ می‌كنند تا جهان‌ حقیقی‌ را به‌ مثابه‌ جهان‌ قدرت‌ اراده‌ درك‌ كنیم‌. جهانی‌ كه‌ در آن‌ انسان‌ آزادانه‌ به‌ هر چه‌ می‌اندیشد جامه‌عمل‌ می‌پوشاند. بی‌ آنكه‌ ترسی‌ از آزار و اذیت‌ مجریان‌ شبكه‌ نظ‌ارتی‌ ماتریكس‌ داشته‌ باشد. در حقیقت‌ جهان‌ حقیقی‌ فیلم‌ ماتریكس‌، جهان‌ آرمانشهری‌ اندیشه‌گران‌ پراگماتیست‌ است‌. در این‌ آرمانشهر، اراده‌ آدمی‌ فارغ‌ از هر بند و قاعده‌ و قانون‌ خود برای‌ خود تصمیم‌ می‌گیرد، برای‌ خود اخلاق‌ وضع‌ می‌كند و برای‌ خود آرمان‌ می‌سازد. آرمانشهر جایگاه‌ انسانهای‌ از بند، قاعده‌ و نظ‌ارت‌ رسته‌ است‌. كسانی‌ كه‌ می‌توانند آزادانه‌ بیاندیشند و عمل‌ كنند. در فیلم‌، بارها جمله‌ای‌ تكرار می‌شود: ((من‌ نیومدم‌ بگم‌ چه‌ ط‌وری‌ تموم‌ می‌شه‌، اومدم‌ بگم‌ چه‌ ط‌ور شروع‌ می‌شه‌.)) این‌ جمله‌ تعبیر دیگر همان‌ چیزی‌ است‌ كه‌ ما تعبیر به‌ اراده‌ و خواست‌ قدرت‌ و تصور آزاد نمودیم‌. جهانی‌ كه‌ در آن‌ همه‌ چیز به‌ دست‌ خود آدمی‌ است‌، او هر موقع‌ بخواهد به‌ سرنوشتش‌ خاتمه‌ می‌دهد و هر موقع‌ بخواهد عمل‌ می‌كند، كسی‌ یا چیزی‌ برای‌ او تعیین‌ نمی‌كند كه‌ چگونه‌ سرنوشت‌ او رقم‌ خواهد خورد یا خاتمه‌ خواهد یافت‌. جهان‌ حقیقی‌ فیلم‌ ماتریكس‌ شاید نمود و نماد همان‌ امر حقیقی‌ای‌ است‌ كه‌ در پراگماتیسم‌ جیمز بود، جهانی‌ كه‌ در آن‌ تصورات‌ ما زمانی‌ حقیقی‌ تلقی‌ می‌شوند كه‌ با دلایل‌ عالی‌ عملی‌ توجیه‌ شوند، و به‌ بیان‌ بهتر رخ‌ دهند و اتفاق‌ بیفتند.در فصل‌ نهایی‌ فیلم‌، این‌ رخداد بزرگ‌ برای‌ نیو رخ‌ می‌دهد. او تبدیل‌ به‌ كسی‌ می‌شود كه‌ فارغ‌ از نظ‌م‌ و قاعده‌ و بیرون‌ آن‌ قرار می‌گیرد و تصور او به‌ عینه‌، همان‌ عمل‌ و اراده‌ قدرت‌ اوست‌. او دیگر باورش‌ شده‌ كه‌ هر تصورش‌ را می‌تواند جامه‌ عمل‌ بپوشاند. در سكانس‌ نهایی‌ ما او را در باجه‌ تلفنی‌ می‌بینیم‌ كه‌ در آن‌ بشارت‌ جهانی‌ را می‌دهد كه‌ هیچ‌ قانونی‌ در آن‌ نمی‌تواند عرصه‌ فردیت‌ را تحت‌ سیط‌ره‌ خود درآورد و كنترل‌ كند، جهانی‌ بی‌قاعده‌ و آنارشیستی‌ كه‌ در آن‌ افراد آزادانه‌ می‌اندیشند و به‌ دلخواه‌ عمل‌ می‌كنند. در نهایت‌ فیلم‌ مبدل‌ به‌ اعلامیه‌ای‌ می‌شود در تبلیغ‌ نسبی‌گرایی‌ فردباورانه‌ كه‌ با اصالت‌ عمل‌ درمی‌آمیزد و معجونی‌ از این‌ در آمیختگی‌ به‌ دست‌ می‌دهد و به‌ هیچ‌ چیزی‌ جز اراده‌ آزاد و خواست‌ نامحدود نمی‌اندیشد و انسان‌ كامل‌ و آرمانی‌ این‌ تلقی‌ همان‌ ((نیو))ست‌ كه‌ نه‌ به‌ چیزی‌ عقیده‌ دارد و نه‌ آرمانی‌ متعالی‌ در سر می‌پروراند. آرمان‌ او همان‌ خواست‌ عمل‌ و تصور بدون‌ حد و مرز است‌. جهان‌ ماتریكس‌ جهانی‌ است‌ كه‌ در آن‌، فرد در مقابل‌ جمع‌، عمل‌ آزادانه‌ در مقابل‌ افعال‌ اندیشیده‌ و هنجارمند و تصورات‌ هنجاری‌ در مقابل‌ تصورات‌ بی‌قید و بند قرار می‌گیرند و برنده‌ در این‌ میان‌، جهان‌ عمل‌ و تصور بی‌قاعده‌ و جهان‌ بی‌ فرادهش‌ است‌، جهانی‌ كه‌ ناظ‌ر به‌ وضعیت‌ موجود است‌ و خواهان‌ لذت‌ و بهره‌برداری‌ اپیكوری‌ از حضورش‌ در عرصه‌ هستی‌.
تمامی‌ ارجاعات‌ به‌ آرای‌ ((ویلیام‌ جیمز)) از كتاب‌ ((پراگماتیسم‌)) او، ترجمه‌ عبدالكریم‌ رشیدیان‌ گرفته‌ شده‌ است‌.

مصط‌فی‌ مرشدلو
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید