جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا
در کنار هم میمانیم...
این كه كارگردانی در اولین تجربه بلند سینمایی خود فیلمی تفكربرانگیز بسازد; فیلمی كه در عین تلخی ظاهری نسبی و فضای كم و بیش سنگین خود نسیمی از ملاحت و شیرینی را به مخاطب عرضه دارد، یقینا مغتنم است. این مساله هنگامی هیجانانگیزتر میشود كه بدانیم سازنده فیلم فوق، یك منتقد باسابقه است و با در نظر گرفتن این مقوله كه از یك منتقد انتظار زیادی میرود، مقبول افتادن فیلم بهمراتب باارزشتر خواهد بود. دیگر این كه فیلم كریمی بهرغم تاخیری دوساله (به دلیل مشكلات و اختلافات پخش) نهتنها از تاثیر آن كاسته نشده، بلكه همچنانتر و تازه و نو به نظر میرسد. نكته اخیر علاوه بر ارزشمند بودن برای سینمای ایران، شگفتآور و غیرمنتظره نیز هست. فیلمی كه از مهر تاریخ مصرف فرار كرده و در زمانهای مختلف نمایش، همچنان تاویلهای زمانی خود را حفظ كند، مطمئنا فیلم مهمی است; هرچند كه ارجاعات تاریخی و سیاسی چندانی نداشته باشد، و ایرج كریمی تمام این كارها را یكجا و با یك فیلم انجام داده است. موارد ذكرشده امتیازهای ضروری برای مقبولیت یك فیلم است و ضعفهای اجتنابناپذیر تجربه اول را ــ كه بهطرز غریبی كوچك و قابل چشمپوشی است ــ به راحتی از منظر بیننده دور میسازد. اما از كنار هم میگذریم به این حداقل راضی نمیشود و با تانی و متانت قابل توجهش سعی در جمعآوری و كنار هم قرار دادن سكانسهای جداافتاده فیلم دارد. مضمون جداافتاده را از این لحاظ به كار بردم، زیرا میتوان تا آنجا تصور نمود كه امكان بالقوه به كار رفتن برخی از سكانسهای فوق در فیلمهای دیگر وجود دارد و اصولا جذابیت فیلم از همین جا ناشی میشود. یعنی كارگردان در بهكارگیری صحنهها و دیالوگها تا به آنجا پیش میرود كه بیننده تصور میكند اصلا انگیزه ساخت فیلم، گنجاندن این دیالوگها و صحنههای مجرد در فیلم است، به گونهای كه از مدتها قبل و نیز سر فرصت، نه برای این فیلم مشخص، بلكه به عنوان جملات كلیدی و صحنههای ممتاز دارای ارزش تصویری قائم به ذات و فكر شدهاند. صحنهها و دیالوگهایی كه به بیان معمول سینمایی برای این فیلم معین با موضوع از پیش تعیینشده طراحی نشدهاند، بلكه حاصل مكاشفه ذهنی سالهای دور و نزدیك یك بیننده جدی سینما هستند كه آنها را ــ شاید! ــ در گوشهای از مخیلهاش به عنوان توشه اولین فیلم بلند خود محفوظ داشته است. حتی اینكه كریمی سابقه فیلمسازی در عرصه فیلم كوتاه را نیز دارد دلیل بر عدم ذخیره جملات كلیدی و صحنههای طلایی توسط یك منتقد، خاصه برای اولین فیلم بلند خود نمیشود. حتی اگر اینگونه نباشد ما فرض را بر این میگیریم، چون حتی تجسم چنین چیزی احساس خوشایندی به بیننده میدهد، و این چندگونگی و در عین حال قائم به ذات بودن دیالوگها و صحنهها به صورتی كه خارج از فیلم نیز قدرت تفسیر داشته باشند، امتیازی است كه هر فیلمی از آن بهرهمند نیست.البته امتیاز فوق زمانی تاثیرگذارتر میشود، كه درمییابیم بنا به مقتضیات روایت فیلم، امكان ایجاد پراكندگی و ناپیوستگی و عدم وحدت و درنتیجه تبدیل نقطه قوت فیلم به نقطه ضعف، آن را بهشدت تهدید میكرد. مهمترین عاملی كه مانع از این ازهمگسیختگی احتمالی شده بهكارگیری گونه متناسب در پسزمینه برای روایت فیلم است. گونه فیلم جادهای و مهمتر از آن روایت فیلم كه از پیچ و خمهای داستانی كلاسیك به دور است، به گونهای هنرمندانه در طول و عرض یكدیگر قرار میگیرند و توازن در روایت را ــ كه آشكارا یكی از دغدغههای فیلمساز است ــ باعث میشوند. بكارگیری روایت به گونهای نامعمول; اختصاص دادن حجم زمانی كم و بیش برابر برای اغلب شخصیتها و بهتبع آن ایجاد تعادل در همذاتپنداری بیننده با شخصیتهای فیلم باعث انسجام و یكدستی اثر شده است. همچنین فیلم با تمركز بر روی موضوعات مشخص و ساده و پرهیز از پرگویی و ارائه اطلاعات بیمورد از هرج و مرج ذهنی بیننده جلوگیری میكند. به این شكل است كه فیلم از دیالوگها و تصاویر دلنشین و بهظاهر بیارتباط اما در باطن پیوسته پر شده است بدون آنكه در وحدت آن خللی وارد شود. علاوه بر آنكه اساسا گرهافكنی و گرهگشایی، هدف فیلم و فیلمساز نبوده است. البته با تماشای فیلم به نكات فوق پی میبریم. صحنهها و دیالوگهای مجرد اما متصل به فیلم در سراسر آن پراكندهاند. از انتخاب مكان سرسبز و زیبای شمال گرفته تا دیالوگهایی كه برخی از آنها بیننده را به فكر فرو میبرند. نمونه فراوان است. هر كسی میتواند به فراخور سلیقهاش نمونه محبوب خود را انتخاب كند. انتخاب من صحنههایی در انتهای فیلم است. در یك سكانس; داخل ماشین، زن اول برای هووی خود از دور نماها و پرترههایی كه او و شوهرش ــ كه شوهر هوو نیز بوده ــ میكشیدند و امرار معاش میكردند تعریف میكند، در حالی كه بهشدت سعی در فخرفروشی و تحریك حسادت وی دارد. هوو نیز از او میخواهد كه زندگی تباه شده و خوشبختی از دست رفتهاش را در یكی از همین دورنماها پیدا كند. پس از گفتگوی فراوان در مورد دورنما و پرتره و مدتی بعد از خروج از این بحث، زن، هووی خود را به خاطر گم كردن نامه از ماشین بیرون كرده و به این بهانه (و درحقیقت بهخاطر كینه قلبی و حسادت) سیلی محكمی به او میزند. زن دوم پس از سیلی خوردن با كمی مكث پاسخ میدهد: ((همینو میخواستی... این كه توی یه دورنمای خوشگل بزنی تو گوشم.)) جالبتر آنكه هر دو زن در یك دورنمای زیبا از مناظر سبز شمال در قاب دوربین قرار گرفتهاند و این منظره انصافا در یك دورنمای دیدنی اتفاق میافتد. جالبتر از همه اینها اینكه زن اول خود چندی قبل توسط مرد دیگر، هدف دورنمایی از یك سوژه نقاشی بوده است. گهگاه نیز كه صحنهها با چاشنی طنز همراه میشوند تاثیر بیشتری از خود برجای میگذارند. پسر كتابخوان ــ كه از ابتدای سفر با خواندن بیوقفه كتاب حوصله پدر را سر برده است ــ وقتی برای تخلیه میرود كتابش را هم با خود میبرد كه با اعتراض پدر همراه میشود، بلافاصله پدر به برادر دیگر ــ و تنبلش ــ میگوید: ((اگه تو دستشویی نداری لااقل كتابت رو بخون.)) كه او هم برای فرار از درس به همان بهانه بیرون میرود.آخرسر پدر با لحنی اعتراضآمیز میگوید: ((اون یكی تنگش میگیره كتاب رو با خودش میبره، به این یكی میگی كتاب، تنگش میگیره!)) حسی كه از طنز و سادگی برجای میگذارد البته توصیفكردنی نیست. یا جایی كه پدر ارس به ارس ــ كه نتوانسته شعر پشت وانت را بخواند ــ دلداری میدهد: ((اشكال نداره بابا. این مملكت پر شعره. وقتی رفتیم رستوران، توی دستشوییاش پر از شعرهایی هستش كه میتونی با حوصله بخونی. هم كارتو میكنی هم شعر تو میخونی. هم جیش، هم شعر، هم شعر، هم جیش!!)) یا مثلا دیالوگ نعشكش كه به مسافرش میگوید: ((اصلا بهتره من و تو چیزی ندونیم. ببین اونایی كه میدونن چقدر زندگیشون سخته... از دست نفهمهایی مث توئه دیگه!!...)) و نمونههای دیگر كه كم نیستند. نكته دیگر فیلم كه باعث جلب توجه میشود بحث رئالیسم است. حداقل چند بار از این مقوله به صورت مستقیم و غیرمستقیم صحبت میشود. بار اول در ((فیلم در فیلم)) ابتدایی است كه كارگردان زن چند بار تاكید میكند: ((میخوام فانتزی باشه.))
درنهایت وقتی متوجه واقعی بودن جنازه داخل نعشكش میشود با حالت شكایتآمیزی میگوید: ((من میخوام فانتزی باشه. اینجا كه همه چیز واقعیه!)) یا كتاب ((عباس كیارستمی، فیلمساز رئالیست)) (نوشته ایرج كریمی) كه تقریبا از ابتدا تا انتهای فیلم در دست پسر نوجوان است، یا وقتی نعشكش علاقهمند به سینما به مسافرش میگوید: ((دیگه دوبله نمیكنن. میخوان
فیلماشون واقعی باشه.)) حتی اظهارات كارگردان در روزنامهها و مجلات به این بحث بیشتر دامن زده است. البته فیلم، نشانههایی از رئالیسم دارد، اما اینكه آن را فیلمی سراسر رئالیستی بنامیم به خطا رفتهایم. آثار رئالیستی علاوه بر بازنمایی روابط، عموما دارای شاخصههای فنی و محتوایی معینی هستند.بعضی از فاكتورهای فیلم، رهیافتی رئالیستی دارند مثل كلیت اثر كه سعی در بررسی واكنشهای روانی شخصیتها دارد و آنها را به نمایش میگذارد. پایان فیلم نیز به گونهای است كه مانند اكثر فیلمهای رئالیستی تقریبا تلخ و مبهم پرداخت شده است. به این صورت كه پدر و پسر تهرانی به دلیل فرار پسر دیگر ناراحتند; هر دو زن نیز كه حالا از هم جدا شدهاند ــ یكی بعد از دست دادن شوهر و اتومبیل، نگران و پریشان داخل نعشكش نشسته و گویا با این كار دیگر زندگی را هم از دست داده است.زن دوم نیز در آخرین ملاقات با بیننده بهشدت آشفته به نظر میرسد; پدر و پسر شمالی نیز كه از قبل میدانیم (به دلیل سرطان پسر و مرگ قریبالوقوعش) سرنوشت غمانگیزی در انتظار دارند; مسافر پدر مرده هم كه طبعا وضع و حال خوبی ندارد; نعشكش هم به دلیل نامعلومی برخلاف بقیه زمان فیلم، سرحال نیست. از نظر فنی نیز فیلم از نماهای نسبتا طولانی، لانگشاتها و صدای خارج از كادر ــ كه همگی از مولفههای آثار رئالیستی به شمار میروند ــ بیبهره نیست. اما برخی از شاخصها مثل حركات بیش از اندازه دوربین باعث از بین رفتن وجهه صرفا رئالیستی فیلم میشوند. مسائل فوق باعث میشوند فیلم بیش از آنكه رئالیستی باشد، استیلیزه و سنجیده به نظر برسد كه این، با رئالیسم، تناقضی بنیادین دارد. همینطور صور مختلف مكتب رئالیسم، از رئالیسم شاعرانه فرانسه گرفته تا نئورئالیسم ایتالیا و رئالیسم جادویی امریكای نوبی و سینما واریته اروپا اكثرا حاوی اشارههای اجتماعی سیاسی هستند و راهكارهای خود را به صورت فوق بیان میكنند. در حالی كه فیلم از این پارامترها نیز بیبهره است. دلایل فوق و نیز برخی از صحنهها مثل نمای پایانی كه هوو خواب تصادف ارس را میبیند ــ و اساسا نمایی سوررئال را ایجاد میكنند ــ فیلم را از اثری كاملا رئالیستی دور میكند. البته پرواضح است كه رئالیستی بودن یا نبودن یك فیلم دلیلی بر كیفیت مطلوب آن نیست. یكی دیگر از پارامترهای فیلم، تكرار است. فیلم، اساسا بر پایه تكرار و شباهت بنا شده است. از كنار هم میگذریم پر است از صحنهها و دیالوگهایی كه تكرار میشوند و مرور میشوند. بیراه نیست اگر بگوییم یكچهارم فیلمبراساس تكرار و شباهت شكل گرفته است. تكرار، آن هم نه تكرار ساده و پنهان، بلكه تكرار عیان و توام و رگباری; بدون هیچ مكث و فاصلهای. از تكرار خواندن جملات توسط بچهای كه تازه الفبا را آموخته; تكرار استناد به قول بیامان بچه دیگر; تكرار خاطرات و آرزوها: ((گفتم یا امام هشتم من میخوام نعشكش بشم.)); تكرار دیالوگهایی كه حالت جواب سربالا پیدا میكنند:
((تهران اینا رو هم داره.)) یا: ((با فحش دادن به فیلمها اونقدر به آدم پول نمیدن كه بتونی یه زندگی رو بچرخونی.)) تكرار و نیز درخواست تكرار، توسط شخصیتها: ((اون شعر و دوباره بخون... از خودم میترسم.)); تكرار چندین و چندباره و پشت سرهم آواز ((نازنینم گل بهاری...)); حتی تكرار مدام مردی كه یك لاستیك را در جاده میچرخاند و تكرارهای دیگر. صحنهها و دیالوگهایی كه بسیاری از آنها با تكرار بجا جلا مییابند. به صورتی كه تقارن دلچسبی پیدا كرده و به قوام فرم كمك كردهاند. از نقاط ضعف فیلم میتوان به بازیگری فیلم اشاره كرد. بازیگری دركل فیلم به معنای ابتدایی خود، بد نیست. اما نبود یكدستی در بازی بین زوجها و نیز زوجها با یكدیگر باعث ضعف در این حوزه شده است. برای مثال هر اندازه بازی نازنین فراهانی در سرتاسر فیلم پخته و طبیعی است بازی فریبا كامران از حد متوسط بالاتر نمیرود یا همینطور بازی رجبی و فروتنیان كه هرگز با بازی عمادی قابل مقایسه نیست. ولی فیلم، دلنشین است چون پر است از ستایشها و نكوهشها. كسی كه با نوشتهها و به تبع آن با روحیات كریمی آشنا باشد، فیلم برایش جلوه تازهای پیدا میكند. فیلم سرشار از ستایشهاست. از ستایش آب و هوای شمال گرفته تا ستایش از خود. مثل وقتی كه پدر به پسر میگوید: ((میخواهی منتقد بشی، بشو)) اما یه رشته تخصصی درست و حسابی دیگه هم كنارش بخون.)) و این موضوع كه رشته اصلی كریمی مهندسی مكانیك است، داستان را جذابتر میكند. هرچند پسر ــ كه در فیلم بیشترین نزدیكی را به فیلمساز نشان داده است ــ اهمیتی نمیدهد و پیشفرض و فرض، هر دو را باطل میكند. همینطور فیلم، مملو از نكوهشهاست. از جاهایی كه مثلا توپ و تشر میزند به لمپنیسم یا جاهایی كه به سینما و بازیگری نیش میزند: ((هنرپیشگی عشقه، نعشكش شغله.)) تا نكوهش از خود: ((تازه فهمیدم فیلمهای روشنفكری چقدر بیرحمن.)) اما در سرتاسر فیلم حس ملایم رمانتیكی جاری است كه بیننده را از اشتیاق لبریز میسازد. همان حسی كه باعث كشیده شدن همزمان پرتره هوو توسط زن و دورنمای زن توسط مرد میشود. همان حسی كه درنهایت باعث گذشت زن و هوو از یكدیگر میشود و صحنه شیرینی را رقم میزند. یا وقتی كه به اوج میرسد و در سكانس طغیان پسر به خاطر مادر (مادری كه با پدرش متاركه كرده است) دردناك میشود. پسر بهخاطر عدم حضور مادر، به خاطر مهر مادر / فرزندی و همچنین به خاطر عذاب وجدان سرش را از كتاب بلند نمیكند، مبادا در غیاب مادر از مناظر زیبای طبیعت لذت ببرد. لحظهای كه معصومانه اشكها را بر گونه خود جاری میسازد و نیز برای لحظهای بر گونه بیننده هم ... آری حس رمانتیك كریمی بسیار تسكیندهنده است. همان حس رمانتیكی كه باعث میشود در بین این همه شاهكار; شكوه علفزار (كازان)، سرگذشت آدل هـ (تروفو) و حادثهجویان (انریكو) در فهرست فیلمهای عمر كریمی راه پیدا كنند. آری همین صحنههاست كه در یادها ماندگار میشوند. برای من از كنار هم میگذریم در صحنهای خلاصه شده است كه پدر دست خود را به دور پسر انداخته و هر دو در كنار هم مرهم زخمهای یكدیگر شدهاند. به خاطر تمام معصومیتی كه در صحنه نهفته است. معصومیت پسر، پدر یا حتی مادری كه یكبار هم او را ندیدهایم. این، سالها در ذهن من باقی خواهد ماند. پس پاسخ اینكه ((آیا آنچه كه از فیلمها در خاطر میماند بیمعنی است؟))۱ یقینا منفی خواهد بود.
پینوشت:
۱ ((آیا آنچه از فیلمها در خاطر میماند بیمعنی است؟))، ایرج كریمی، شماره ۱۲۹ فیلم.
میلاد محمدخانی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
اصفهان اسرائیل ایران حمله ایران به اسرائیل ایران و اسرائیل انفجار گشت ارشاد حسین امیرعبداللهیان حجاب ارتش جمهوری اسلامی ایران دولت جنگ ایران و اسرائیل
سیل زلزله تهران قتل سازمان هواشناسی هواشناسی فضای مجازی قوه قضاییه دبی سیلاب شهرداری تهران پلیس
فرودگاه قیمت خودرو قیمت طلا بانک مرکزی بازار خودرو یارانه خودرو قیمت دلار ایران خودرو بورس دلار حقوق بازنشستگان
تلویزیون رابعه اسکویی سینمای ایران احسان علیخانی کتاب سریال تئاتر موسیقی
چین
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه سازمان ملل عملیات وعده صادق روسیه وعده صادق اسراییل طوفان الاقصی حزب الله لبنان
پرسپولیس فوتبال علی دایی صنعت نفت آبادان لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بازی منچسترسیتی استقلال بارسلونا کشتی فرنگی
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ تلگرام فناوری تبلیغات آیفون اپل ناسا
سازمان غذا و دارو خواب چاقی پزشک چای پیاده روی