جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


قضاوت تاریخ و جشنواره موسیقی


قضاوت تاریخ و جشنواره موسیقی
هر چند پیش از آن نیز از اجرای چنین جشنواره هایی بی اطلاع ایم. در جشنواره آیینه و آواز كه به همت و كوشش محمدرضا درویشی شكل گرفت، شماری از برجسته ترین راویان فرهنگ موسیقایی مناطق مختلف حضور یافتند تا آیین ها و مراسم توأم باموسیقی و آواز منطقه خود را اجرا كنند. حضور مجریان براساس سفرهای پژوهشی و دیدار و گفت وگو در شهرها و روستاهای مختلف، صورت پذیرفت.این مسأله خود سبب ارتباط حسی و عاطفی طراح و مجری جشنواره با شركت كنندگان را فراهم آورد. از سوی دیگر زمینه را برای طراحی و اجرای شركت كنندگان براساس شناختی كه از آنها پدید آمده بود، فراهم كرد.«آیینه و آواز» یك همایش با شكوه موسیقایی بود كه در پاییز سال هفتاد و سه، شماری از ارزشمند ترین، نادرترین و جذاب ترین آیین های موسیقایی گوشه و كنار كشور را شناساند. در این جشنواره كه شاید برای نخستین بار و در سطحی وسیع با موسیقی نواحی و چهره های آن به عنوان موسیقیدانانی برجسته آشنا شدیم. آنچه آیینه و آواز را مهم جلوه می دهد نه تنها موقعیت جشنواره ای آن كه نحوه اجرا و همچنین تأثیرات آن بر جریانهای موسیقی كشور است.جشنواره هایی با كیفیت بالا در حوزه موسیقی در كشور ما محدود و نادرند. شاید بهتر باشد سخن از عدم تنوع جشنواره های موسیقی باشد. جشنواره موسیقی فجر كه حتی دیرتر از تئاتر و سینما پدید آمد ، تنها محمل اجرای موسیقی در قالب یك جشنواره بوده است. جشنواره ای كه پس از بیست دوره هنوز در حد و اندازه یك جشنواره معتبر بین المللی، موقعیت خود را تثبیت نكرده است. عدم حضور شماری از شاخص ترین چهره های موسیقی كشور، انتقاد دیگری بر این جشنواره است.
با این حال، این جشنواره تنها جشنواره وسیع، مهم و مرجع برای موسیقی ایران است. در زمینه موسیقی نواحی، همواره بخشی از جشنواره فجر، به این نوع موسیقی اختصاص داشته است. در دهه شصت و از اولین دوره جشنواره فجر، برخی از نوازندگان و خوانندگان به صورت انفرادی یا گروهی در جشنواره حضور می یافتند. در سالیان اول، این بخش به صورت رقابتی بود. جالب آنكه، انتخاب برگزیدگان بدون در نظر گرفتن ساز یا منطقه بود. به عنوان مثال در سال ۱۳۶۴ دكتر تكه با ساز دو تار تركمنی، نفر اول و مرحوم سیدخلیل عالی نژاد با تنبور كرمانشاه دوم شدند. حال این دو ساز و موسیقی این دو منطقه چه ارتباطی با هم داشته اندكه چنین رویكردی صورت گرفته است، هنوز برنگارنده معلوم نیست! از سوی دیگر اغلب گروههایی كه در بخش موسیقی محلی (با همین عنوان ) شركت می كردند ، گروههایی بودندكه موسیقی شهری و به عبارتی موسیقی محلی با سازهای غیربومی و سازهای موسیقی كلاسیك ایران را اجرا می كردند. نوعی از موسیقی كه بلابارتوك آهنگساز - و پژوهشگر - بزرگ مجارستانی از آن به موسیقی شهری محلی تعبیر می كرد. موسیقی تغییر یافته به لحاظ ریتم و ملودی و گرایشات تا حدی عامه پسند كه اتفاقاً در موسیقی ایرانی بسیار رسوخ كرده و هواخواهان بسیار دارد.تا اوایل دهه هفتاد نه از نامهای بزرگان موسیقی نواحی خبری بود و نه از تفكیك این بخش و اجرای اساتید و بزرگان موسیقی نواحی كه موسیقی منطقه خود را در سطحی والا ارائه كنند.سه جشنواره هفت اورنگ (۱۳۷۰) ، آیینه و آواز (۱۳۷۳) و موسیقی حماسی (۱۳۷۶) فرصتی بود تا هرچه بیشتر و دقیق تر و عمیق تر با موسیقی مناطق مختلف، سازها، نوازندگان و فرهنگ موسیقایی آنان آشنا شویم. از این پس جشنواره های موسیقی ، دستخوش تغییرات و تحولات اساسی شد. حتی همایش ها و كنفرانس ها هم میل و رغبت خود را به حضور موسیقیدانان نواحی نشان دادند.از دهه هفتاد نام بزرگانی نظیر حاج حسین یگانه، نظرلی محجوبی ، حاج قربان سلیمانی ، نورمحمد درپور، عاشیق اصلان طالبی ، عاشیق حسن و عاشیق رسول، و دهها تن دیگر در جمع موسیقیدانان مطرح شد. به تدریج آثاری صوتی از موسیقی نواحی منتشر شد و این موسیقی به عنوان یك منبع صوتی مهم تأثیرات قابل توجهی در فرهنگ شنیداری و حتی اجراهای موسیقی برجای گذارد. سازهای نواحی نیز به تدریج راه خود را به پایتخت گشودند. دوتار و تنبور طرفداران پرشمار یافت و شماری از سازهای كوبه ای نظیر دهل ، دمام، دایره و كوزه در اجراهای متعدد موسیقی ، به كار گرفته شدند.
دهه هفتاد نیز سپری شد. موسیقی نواحی به عنوان یك موسیقی مهم ، موقعیت خود را نشان داده و تثبیت كرد. حضور نوازندگان برجسته این موسیقی به خارج از كشور نیز با شتاب بیشتری صورت گرفت. در برخی مناطق جشنواره های استانی و منطقه ای پدید آمد و جشنواره هایی كه پیش از آن بیشتر به موسیقی كلاسیك ایران (موسوم به موسیقی سنتی ) تكیه داشتند بخشی از اجرای خود را به موسیقی بومی منطقه خود اختصاص دادند.همچنین حضور مجریان موسیقی در تهران و خارج از كشور ، اهمیت واعتبار آنان را - كه گاه اعتباری در منطقه خود نداشتند - افزایش داد. این مسأله سبب توجه به موسیقی بومی و حضور تعدادی جوان و نوجوان جهت فراگیری سازها و موسیقی محلی و بومی خود شد.مجموعه روبه گسترش یادشده، نیاز به توجه افزونتر و برگزاری جشنواره ها و همایش ها را شدت بخشید. عامل یادشده موجب شتاب زدگی در تصمیم گیریها و برگزاری جشنواره های متعدد با عناوین و موضوعات مختلف شد. حال موقع آن رسیده بود تا مشاغل جدید موسیقی در این حوزه نیز سربرآورد.تعدادی افراد بدون هیچ دانش موسیقایی ، هیچ سابقه پژوهشی ، ناآشنایی با انواع موسیقی ، تنها براساس موقعیت پیش آمده و براساس علاقه مندی - اگر علاقه ای وجود داشته باشد - وارداین عرصه شدند. این افراد كه خود را پژوهشگر و محقق می نامیدند طی سالهای گذشته ، به هربهانه و تحت هر عنوان اقدام به برگزاری جشنواره هایی با عناوین و موضوعات مختلف كرده اندعناوینی كه به احتمال هیچگاه تمامی نداشته و همواره موضوعی برای برگزاری جشنواره وجود دارد. كافی است یك واژه استخراج كرده یا در ذهن ساخته و پرداخته شود و پس از رایزنی با مراكز سیاستگذار و ادعاهای چندوجهی، بودجه لازم در اختیار گذاشته شود. به واقع این همایش ها، جشنواره ها و كنگره ها كه طی چند سال گذشته تحت عنوان های متعدد برگزار شده اند، محملی برای عده ای حاشیه نشین فراهم كرده اند تا از خوان گسترده موسیقی نواحی، به نان و نوا و احیاناً نامی هم برسند! چرتكه انداختن و حساب و كتاب و ضرب و تقسیم برای درآمد حاصله از اجرای یك كنگره یا جشنواره، مهمترین دغدغه چنین افرادی است.از سوی دیگر حمایت های مراكز سیاستگذار كه اجرای جشنواره و اعلام آمار و گزارش كار برایشان مهم بوده است، جسارت عده ای را به آنجا كشاند، كه گاه حتی خود را حاكم بلامنازع عرصه پژوهش موسیقی(؟!) دانسته و دانش، زحمات و كوشش برجسته ترین و شناخته شده ترین پژوهشگران موسیقی ایران را انكار می كنند. گاه مطبوعات نیز به موضوع رسمیت بخشیده و با عناوین غیرقابل باور، به ادعاهای واهی دامن می زنند. موضوع با طرح یك پرسش روشن تر خواهد شد.آیا دانش و تخصص لازمه اجرای هر پدیده ای نیست؟ آیا در شاخه های مختلف دانش بشری، متخصص و دانش آموخته هر شاخه، به عنوان كارشناس به رسمیت شناخته نمی شود؟ آیا برای امور مختلف مربوط به رایانه به یك متخصص و مهندس رایانه مراجعه می كنند؟ حال می پرسیم آیا در حوزه موسیقی ، نیازی به متخصص، دانش آموخته وجود دارد؟ آیا هر كس می تواند بدون دانش و بهره موسیقی، وارد این حوزه شود؟ آیا برای پژوهش در موسیقی نیازی به دانش موسیقی، شناخت موسیقی و فعالیت در یكی از حوزه های موسیقی (آهنگسازی، نوازندگی، تدریس) هست؟ اگر پاسخ این پرسش منفی است _ كه به احتمال زیاد برای بسیاری منفی است _ آنگاه هر كس با هر میزان سواد و معلومات می تواند وارد این عرصه شده و عنوان پرطمطراق پژوهشگر موسیقی را زیبنده نام خود كند. ضمن آنكه كانون پژوهشگران خانه موسیقی آماده عضویت این افراد است.روز ۲۷ آبان ۱۱ سال از افتتاحیه جشنواره ای می گذرد كه ما را با یك منبع فرهنگی مهم در عرصه فرهنگ صوتی كشور آشنا ساخت. آلبوم ۲۸ كاسته و كتاب آیینه آواز، به عنوان یك اثر ارزشمند، ما را هرچه بیشتر با این منبع عظیم پیوند داد.ادامه این رویه بسیاری از دانشجویان موسیقی را به این عرصه كشانده و پایان نامه های متعدد دانشجویی یا موضوع موسیقی نواحی نگاشته شد. جشنواره موسیقی نواحی ایران كه از سال ۱۳۷۸ در كرمان برگزار شد، ادامه تفكر و مسیری بود كه شماری از برجسته ترین راویان موسیقی كشور را گرد هم آورد. در كنار آن، جشنواره های متعدد با عناوین متعدد و افراد مختلف با عناوین مختلف سربرآوردند.مجموعه یادشده هرچه باشد، میزان اهمیت و اعتبار این موسیقی را هر چه بیشتر می نمایاند. اینكه مدیر یك مركز سیاستگذار كه خود مجری و حامی جشنواره های غیرتخصصی و باری به هر جهت بوده حال خود معترض افراد و عناوینی است كه خود مسبب آن است موضوع را تغییر نمی دهد. هرچند این مدیر نیز نگاهی مشابه همان افراد و همان جشنواره ها را دارد. البته این مسائل ما را چندان نگران نمی سازد، هرچند همه ما فریاد دانش و تخصص موسیقی سر دهیم، تاریخ خود بهترین قاضی و محكمه انتخاب است.
محمد محجوب
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید