پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


مالزی از فقر تا ثروت


مالزی از فقر تا ثروت
در میان ممالك آسیای جنوب غربی كه مستعمره های سابق كشورهای پرتغال، اسپانیا، هلند و بعدها فرانسه و انگلستان بودند، مالزی و اندونزی دو كشوری هستند كه به ترتیب ۶۰ و ۸۲ درصد جمعیت آن را مسلمان تشكیل می دهند. از میان این دو كشور مالزی با وجود این كه درصد مسلمان آن كمتر از اندونزی است، خود را متعلق به جهان اسلام و دارای مذهب رسمی اسلام می داند. روسای این كشور با این كه نمایندگی دوره تمام كشورهای اسلامی و همچنین جنبش كشورهای غیرمتعهدها را داشته اند مفتخر بوده و در گفت وگوهای بین المللی خود با سایر كشورهای دیگر به آن تاكید می كنند. از سوی دیگر، كشورهای اروپایی و غربی كشور مالزی را مدرن ترین و پیشرفته ترین كشور اسلامی می دانند، از این دو جهت برای مردم كشور ما و مسئولان محترم آن مهم است كه شرایط كشور مالزی و عواملی كه در پیشرفت این كشور در مدت زمان كمتر از ۲۵ سال تاثیرگذار بوده مورد مطالعه قرار دهیم و برای مملكت خود درنظر بگیریم.
• نفوذ سوماترا
كشور مالزی شبیه جزیره ای است كه از شمال به تایلند و از همه طرف دیگر به دریا متصل است كه در غرب با جزیره سوماترا و اندونزی فاصله كمی دارد و در جنوب هم با كشور كوچك سنگاپور همسایگی دارد، یك قسمت دیگر مالزی با فاصله دریایی ۶۰۰ كیلومتر در شمال جزیره برنئو (Borneo) قرار دارد كه در تركیب اجتماعی و قدرت دولت نقشی ندارد. وسعت هردو قسمت آن یك پنجم كشور و جمعیتی برابر ۲۴ میلیون دارد. به خصوص با ممالك همجوار و نزدیك تایلند، چین و هندوستان، اندونزی و دیگر كشورهای آسیایی داد و ستد می كند.
در زمانی كه سواحل جنوب غربی این كشور در پنج قرن پیش هنوز به وسیله پرتغالی ها تصرف نشده بود اكثر مردم این كشور تحت نفوذ جزیره سوماترا و دادوستدها با كشورهای عربی به اسلام روی آوردند و حكمرانان محلی هم بالاجبار در نقاط مختلف این مملكت به دین اسلام گرایش پیدا كردند و نام سلطان را برای خود انتخاب پیدا كردند. سلطان ها به علت نبود پشتیبانی مردمی و دشواری های مختلف برای حفظ قدرت منطقه خود مجبور به انتخاب هم پیمان قوی بودند؛ هجوم پرتغالی ها از بندر گوآ (Goa) در هندوستان به طرف شرق و شبه جزیره مالزی فرصت خوبی برای سلطان ها جهت دریافت كمك نظامی از پرتغالی ها بود و پرتغالی ها هم با دادن توپ و چند كشتی به بعضی از حاكمان سواحل مالزی حكومت خود را با مهاجمان اروپایی تقسیم كرده و كم كم امكان تسلط اروپایی ها را بر تمام سواحل این شبه جزیره به وجود آوردند و مهاجمان اروپایی هم ابتدا با داشتن پایگاه كوچك قدرت خود را به مرور بسط داده و اختیارات سلطان ها را محدود ولی حاكمیت آنها را به عنوان سلطان بر مناطق كوچك تر بر مردم تحمیل می كردند. طی دو تا سه قرن پرتغالی ها با جنگ و شكست جای خود را اجباراً به هلندی ها و بالاخره به انگلیسی ها دادند. استعمارگران اروپایی برای استفاده از منابع طبیعی این شبه جزیره مجبور به جذب نیروی كار از كشورهای مجاور به خصوص چین و بعدها هندوستان به این شبه جزیره شدند. مردم چین بیشتر در سواحل شمال غربی جزیره سكونت یافتند به طوری كه در اوایل قرن بیستم ۲۵ درصد مردم مالزی، چینی بودند. سلطان های حاكم بر مناطق مختلف مالزی به علت وابستگی استعمارگران اروپایی نتوانستند نفوذ خود را نه تنها در زمان حاكمیت اروپایی ها بلكه پس از استقلال مالزی در سال ۱۹۵۷ به عنوان سلطان در ۹ منطقه مختلف حفظ كنند. در اوایل جنگ جهانی دوم ژاپنی ها با تصرف كشورهای جنوب غربی آسیا از جمله سنگاپور و مالزی، انگلیسی ها را از این كشور بیرون كردند. مردم منطقه هند و چین (ویتنام، كامبوج و لائوس) توانستند خود را از زیر تسلط انگلیسی ها خارج كرده و راه استقلال را در پیش گیرند. مردم مالزی به علت اختلافات قومی به خصوص بین چینی ها و مسلمان ها از یك طرف، بین سلطان های حاكم بر مناطق مختلف از طرف دیگر و نفوذ حزب كمونیست دچار جنگ های داخلی شده و نتوانستند مانند سنگاپور و كشورهای هند و چین بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم استقلال خود را كسب كنند و با وجود منابع ثروت زیاد كشور به خصوص كائوچو كه نیمی از مصرف جهانی را تامین می كرد و قلع كه اولین صادر كننده در جهان بود دچار جنگ های داخلی شده و نتوانستند از این ثروت طبیعی خود بهره مند شوند. پس از كسب استقلال در ۱۹۵۷ و آمادگی مسلمان ها و اقلیت های قومی برای قبول سه اصل آزادی در انتخاب دین و پیروی از آن، انتخاب زبان مالزی به عنوان زبان رسمی و اسلام به عنوان دین رسمی كشور و مورد احترام ۴۰ درصد اقلیت غیر مسلمان كشور در انتخابات اكثریت آرا را به دست آورده و توانستند به جنگ های داخلی پایان دهند و نفوذ كمونیست ها را كه از جنگل ها به شهرها حمله می كردند از بین ببرند.
• قوانین بدون امضا
در جریان این كشمكش های قومی مردم مالزی با قبول ملیت بعضی از افراد چینی و هندی كه در چند دهه گذشته برای استخراج منابع قلع و همچنین تولید كائوچو جذب كار در مالزی شده بودند و با حزب كمونیست هم همكاری می كردند مخالفت می كردند، ولی برای كسب استقلال و بالاخره ایجاد صلح چاره نبود كه توافق كنند و تقاضای ملیت مالزی اقلیت های مهاجر را بپذیرند به شرط آن كه زبان مالزی را به عنوان زبان اصلی مملكت انتخاب كرده و با آن صحبت كنند. در این جریان برادر یكی از سلطان های منطقه هم به نام عبدالرحمان كه رهبر حزب اتحاد ملی جدید (UMNO) شده بود نقش بسزایی در ایجاد وحدت داشت و برای این كه ۱۱ استان مختلفه را در تشكیل كشور مالزی با پایتخت كوالالامپور با هم متحد كنند، سلطان ها هم اختلافات خود را با هم كنار گذاشتند و حاضر شدند كه تابع نظر نمایندگان انتخابی برای پارلمان بشوند. در سال ۱۹۵۷ استقلال كشور مالزی به نام مردكا (Merdeka) از طرف بریتانیا مورد قبول قرار گرفت. سلطان ها كه در ۹ منطقه حزب مالزی برای خود كاخ ها و زمین داشتند قرار گذاشتند كه بین خود یك نفر را انتخاب كنند كه تنها برای ۵ سال به عنوان پادشاه كشور مالزی در كاخ سلطنتی كوالالامپور حكومت كند و بعد از آن جای خود را به سلطان دیگری بدهد.ابتدا سلطان ها فشار می آوردند كه قوانینی كه از مجلس مالزی می گذرد هنگامی قابلیت اجرایی دارد كه به امضای آنها برسد و از امضای بعضی از قوانینی كه منافع آنها را محدود می كرد ابا داشتند. ولی بعدها روسای دولت قوانین را بدون امضای پادشاه خود اجرا می كردند و به مرور زمان اهمیت و قدرت پادشاه و سلطان های مناطق مالزی جنبه تشریفاتی پیدا كرد و این تحول به ایجاد وحدت و قدرت حاكمیت مردمی مالزی كمك زیادی كرد. مالزی همان طوری كه در بالا ذكر شده به علت تولید بسیار بالای كائوچو و منابع قلع كه حدود نیمی از مصرف جهان را تامین می كند و داشتن هوای مرطوب و باران زیاد و زمین های سبز و خرم برای تولیدات مختلف آن به خصوص برنج و روغن های گیاهی یك كشور حاصلخیز است.قابل توجه است كه هوای مرطوب و بارانی و گرم آن در خیلی از مناطق تولید برنج و خیلی از محصولات كشاورزی را سه مرتبه در سال ممكن می كند.در دهه اول سال های استقلال به علت اختلافات فراوان قومی و عدم امكان استفاده از منابع ثروت بیش از۷۰ درصد مردم در زیر خط فقر زندگی می كردند. با پیگیری سیاست آشتی جویانه بین همه گروه ها چه مسلمان، چه چینی تبار و هندوتبار و رهبری مدبرانه آقای ماهاتی هیربن محمد با ایجاد امنیت و كسب وفاق ملی و جذب سرمایه های خارجی توانست در فاصله ۲۰ سال از یك مملكت فقیر به مملكت پیشرفته و ثروتمندی تبدیل شود و درآمد سالیانه ۱/۳ میلیارد دلار دهه اول بعد از استقلال خود را پس از این مدت به ۱۸۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ برساند كه ۱۰۰ میلیارد دلار آن فقط به صادرات كشور مربوط می شود و ۸۰ درصد صادرات شامل مواد ساخته شده و آماده برای مصرف از نوع فرآورده های شیمی و پتروشیمی و دستگاه های اندازه گیری های صنعتی، علمی، الكترونی، مواد حاصله از چوب و كائوچو و روغن گیاهی و سایر مواد غذایی است. بعد از صادرات این مواد، درآمد مهم مالزی از صنعت توریسم است كه در ده سال اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. پس از درآمدهای صادراتی صنعت توریسم دومین درآمد مهم كشور را تشكیل می دهد.
• ۱۳ میلیون توریست
در سال ۲۰۰۳ ، ۱۳ میلیون نفر به نام توریست از كشورهای خارج به خصوص كشورهای اروپایی و كشورهای عربی خلیج فارس به مالزی سفر كردند و این تعداد سال به سال رشد حدود ۱۰ درصدی را نشان می دهد. درآمد متوسط هر نفر مالزیایی در سال گذشته از تمام كشورهای مجاور و نزدیك به مالزی مانند تایلند، فیلیپین و اندونزی بسیار بالاتر است. با وجود اینكه اختلاف طبقاتی چشمگیری هنوز بین مردم مالزی وجود دارد و چینی ها كه بیشتر در ساحل غربی و شمال مالزی زندگی می كنند سهام بزرگ شركت های صنعتی و تجارتی را در دست دارند و از نظر اقتصادی، صنعتی و علمی به علت امنیت موجود در مملكت و صلح بین همه قومیت ها كمك مهمی به پیشرفت مملكت در جذب سرمایه از كشورهای صنعتی و همكاری با آنها كرده و قادر به ساخت ماشین های صنعتی پیچیده هستند از وضع بهتری نسبت به دیگران برخوردارند و نقاط مسلمان نشین ساحل شرقی این شبه جزیره كه مناطق كشاورزی و برنج كاری را تشكیل می دهد درآمد كمتری را دارند. در حالی كه یك كارگر ساده در یكی از كارگاه های اطراف پایتخت حقوق ماهانه ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ ریننگیت كه برابر ۲۵۰ تا ۴۰۰ دلار در ماه است دارد. در مناطق شرقی این مملكت حقوق ها ماهیانه نصف یا دو سوم این مبلغ است، میزان درآمد هر شهروند مالزی به طور متوسط در سال گذشته ۳۴۰۰ دلار بوده كه از تمام كشورهای همجوار و جنوب غرب آسیا جز ژاپن و كره جنوبی زیادتر است.
طول متوسط عمر در اثر بهبود شرایط اقتصادی در مردها به ۶۹ سال و در زن ها به ۷۴ سال رسیده است. شهر كوالالامپور دارای ساختمان های فراوان و آسمانخراش های پراكنده در تمام نقاط شهر و جاده های تندرو، پل های زیاد هوایی و خط مترو زیرزمینی و هوایی است. فرودگاه عظیم و زیبای پایتخت و اتوبان های شمال به جنوب آن كشور با داشتن مرز میانی پرگل و گیاه و جاده های فراوان بین شهری همه در ۱۵-۱۰ سال اخیر با سرعت چشم گیری ساخته شده اند. هتل های فراوان و بزرگ در همه شهرهای ساحلی و میانی با كیفیت بالا هم امكان جذب جهانگردان را به خصوص از كشورهای اسلامی و عرب فراهم كرده است. در شهرها مساجد فراوان وجود دارند كه صدای اذان كوتاه مدت و چند مرتبه در روز مسلمانان را به نماز دعوت می كند و جای بسیار تعجب است كه گاه گاهی در فاصله كمی از مساجد به خصوص در نقاطی كه جوامع اقلیت مذهبی بیشتر زندگی می كنند معابد چینی ها و هندی ها دیده می شوند و به نظر می رسد كه مسلمانان و اقلیت ها هركدام به حقوق همدیگر احترام گذاشته و از مشاجره و عداوت اجتناب می كنند. در كشور اسلامی مالزی دو نوع دادگاه وجود دارد.یكی دادگاه دولتی است كه به دعاوی اقتصادی و حقوقی افراد جامعه رسیدگی می كند و دیگری دادگاه های مذهبی اسلامی كه به جرایم ناشی از ازدواج و خانواده و شریعت اسلامی می پردازد. در حالی كه مسلمانان كاملاً مطابق دستورات شرع اسلام زندگی می كنند گروه های غیر اسلامی جامعه با احترام به مذهب اسلامی رسمی مملكت با آزادی تمام در محیط خود از آداب و رسوم مذهبی و فرهنگی و سنتی و اجتماعی مخصوص خود تبعیت كرده ولی از ورود جوانان مسلمان به جشن های خود كه مخالف شئون اسلامی است، خودداری می كنند. اقلیت ها و جمعیت چینی تبار كاملاً آزادی تاسیس مدارس كه در آن فرزندان خود را به زبان های خود آموزش می دهند دارند. ولی همه دانش آموزان باید زبان رسمی مملكت را كه مالزیایی بوده، یاد گرفته و بدین وسیله به حفظ وحدت مالزی كمك كنند. استقرار سیاست احترام متقابل اقلیت های بزرگ ۴۰ درصدی مالزی و اكثریت ۶۰ درصدی مسلمان مالزی به هم، روند بسیار مشكل و پیچیده را طی كرده كه مدیون فعالیت مدبرانه رهبران مسلمان مالزی كه خود را تابع شریعت اسلامی و حفظ حقوق همه ساكنان مالزی می دانند بوده است. واقعاً اگر به تاریخ این مملكت مستعمره با سابقه جنگ ها و نزاع های قومی قبل از استقلال و در ۲۰ سال پس از آن رجوع كرده و در نظر بگیریم كه مردم این سرزمین ثروتمند در چه فقری در آن دوره به سر می بردند و حال در این ۲۵ سال اخیر به علت همزیستی صلح جویانه و احترام به حقوق همدیگر چه پیشرفت چشمگیری داشته و رفاه عمومی را برای طبقه محروم جامعه به دست آورده اند به اهمیت نیروی وحدت كه این تحول را به وجود آورده است پی برده و سیاست رهبران اندونزی را باید یك سیاست موفق و الگو برای تمام ممالك اسلامی كه در آن همكاری شاخه های قومی و مختلف مذهبی باعث ایجاد تحول و پیشرفت اقتصادی شده است بدانیم. آقای عبدالله احمد بدوی نخست وزیر كنونی اندونزی كه سیاست نخست وزیر محبوب قبلی مالزی آقای ماهاتی هیربن محمد را تعقیب می كند، می گوید كه «رهبران مذهبی ممالك اسلامی باید سیاست متوازن و مقبولی را پیش گرفته و باید با عقاید تندرو كه از مذهب وسیله ای برای ایجاد دشمنی و خشونت در جامعه استفاده می كنند مقاومت كنند.»

پروفسور صادق مسرت
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید