چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا


لزوم مدیریت تقاضای آب در ایران


لزوم مدیریت تقاضای آب در ایران
كمبود آب در ایران یكی از عوامل محدود كننده اصلی توسعه فعالیتهای اقتصادی در دهه های آینده به شمار می رود، اما با کمال تاسف در كشور ما هنوز استفاده مطلوب از آب به شكل یك فرهنگ جایگاه خاص خود را پیدا نكرده است، به همین جهت دستیابی به تعادل نسبی در زمینه عرضه و مصرف آب یك اصل اساسی و ضروری است كه این مهم جز با ایجاد یك نظام جامع مدیریت آب میسر نیست.مجموعه اقداماتی كه تاكنون در كشور در ارتباط با تأمین آب كشاورزی، شهری و صنعتی انجام شده، عمدتاً در زمینه مدیریت تولید و عرضه آب بوده است و كمتر توجهی به مدیریت مصرف گردیده است.در نگرش جدید جهانی، آب كالایی اقتصادی- اجتماعی و به عنوان نیاز اولیه انسان محسوب می شود. هر چند آب یكی از منابع تجدید شونده به شمار می رود، اما مقدار آن محدود است. با توجه به رشد جمعیت، گسترش صنعت، بالا رفتن سطح بهداشت و رفاه عمومی، سرانه منابع تجدید شونده رو به كاهش می باشد. ایران با متوسط نزولات جوی ۲۶۰ میلی متر در سال از كشورهای خشك جهان و دارای منابع آب محدود است. عواملی همچون رشد جمعیت، نیاز به غذای بیشتر، ضرورت ارتقای سطح بهداشت و رفاه اجتماعی، توسعه صنعتی و حفاظت اكوسیستمها، تقاضای آب را روز به روز بیشتر می كند. با توجه به رشد جمعیت در ایران، سرانه منابع آب تجدید شونده سالانه كه در سال ۱۳۳۵، ۷۰۰۰ مترمكعب بوده، در سال ۱۳۷۵ به ۲۰۰۰ مترمكعب كاهش یافته و پیش بینی می شود كه تا سال ۱۴۰۰ به حدود ۸۰۰ مترمكعب كاهش یابد كه پایین تر از مرز كم آبی (۱۰۰۰ مترمكعب) است.با توجه به تقسیم بندی سازمان ملل متحد، در سال مزبور ایران نه تنها شرایط تنش و فشار ناشی از كمبود آب را تجربه خواهدكرد، بلكه وارد شرایط كمیابی شدید آب می گردد. در سالهای خشك، از هم اكنون شاهد كمبود و بحران آب هستیم كه می تواند نه تنها خسارات اقتصادی بلكه تنش های اجتماعی- سیاسی و مخاطرات بهداشتی به بار آورد.همانگونه كه ذكر شد، متوسط نزولات جوی كشور ۲۶۰ میلی متر در سال می باشد و این مقدار كم، توزیع مكانی بسیار ناهمگن دارد. به طوری‌كه فقط ۱% از مساحت ایران بارشی بیش از ۱۰۰۰ میلیمتر دارد، در حالی‌كه ۲۸% از سطح كشور، بارش سالیانه كمتر از ۱۰۰ میلیمتر را دارد. از ۴۱۵ میلیارد مترمكعب نزولات سالانه در ایران، حدود ۷۰% آن تبخیر می شود. با ورود سالیانه ۱۲میلیارد مترمكعب آب ورودی از مرزها به داخل كشور، كل منابع آبی تجدید پذیر كشور ۱۳۵ میلیارد مترمكعب است كه تا سال ۱۳۷۹، ۹۵ میلیارد مترمكعب از این آب استحصال شده است. از این مقدار آب استحصال شده، به ترتیب ۹۳، ۵ و ۲ درصد در بخشهای كشاورزی، شهری و صنعتی به مصرف رسیده است.این در حالی است که علاوه بر محدودیت مقدار منابع آب، هزینه های استحصال آب و محدودیت منابع مالی نیز طرحهای توسعه منابع آب جدید را با مشكل و محدودیت مواجه كرده است.
بانك جهانی در گزارشی از كاهش سرانه آب قابل استحصال و از دست دادن كیفیت آن، استفاده ناكارآمد راندمان پایش مصرف در بخشهای كشاورزی، صنعتی و كشاورزی؛ شوری و زهدار شدن اراضی، وضعیت نامطلوب تعمیرات و نگهداری، محدودیت جبران هزینه ها و نبود هماهنگی بین سازمانهای ذیربط، بعنوان چالشهای پیش رو ی آب كشور نام برده است.توزیع غیریكنواخت آب در طول مكان و زمان، وجود بیشترین تقاضای آب در زمان وقوع كمترین بارندگی، عدم توازن بین عرضه و تقاضای آب و خصوصاً افزایش تقاضای آب به دلایل ذكر شده و محدودیت منابع آبی و در بعضی مكانها كاهش آن با تنزل كیفیت آب سفره های زیرزمینی به دلیل برداشت بیش از حد مجاز، پیشروی آبهای شور، دفع غیرصحیح فاضلابهای خانگی و پساب های صنعتی، بالابودن هزینه های تأمین آب جدید با رقابت شدید بین گروههای مصرف كننده آب به دلیل كم بودن منابع آبی، استفاده ناكارآمد از آب، اتلاف زیاد آب در بخش كشاورزی و بالابودن آب به حساب نیامده در بخش شهری، و مكانیزم قیمت گذاری ناكارآمد از جمله دیگر مشكلات آبی كشور می باشد كه مدیریت منابع آب كشور را پیچیده كرده است.بیش از دو دهه است كه جهان پی برده است كه در مدیریت منابع آب باید بیشتر به مدیریت تقاضا تا مدیریت عرضه توجه كرد. بدین منظور دانشمندان مدیریت تلفیقی آب را مطرح نموده اند. مدیریت تلفیقی، دو سیاست كلی و یك هدف اصلی دارد. سیاستهای مدیریت تلفیقی عبارتند از: ۱) با آب باید به عنوان یك كالای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برخورد شود و ۲) سیاستها و گزینه هایی كه مدیریت آب را هدایت می كند باید در چارچوبی یكپارچه تحلیل شود. هدف اصلی مدیریت تلفیقی این است كه به واسطه مدیریت تلفیقی آب، توسعه پایدار، كارآمد و عادلانه منابع آب حاصل شود. بنابراین مبانی مدیریت تلفیقی بر پایه تركیب پذیری مدیریت تأمین با مدیریت تقاضا استوار بوده كه جنبه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را درنظر می گیرد.به طور كلی تمامی اقداماتی كه بر كیفیت و كمیت آب ورودی به یك سیستم مصرف مؤثرند، بخشی از مدیریت عرضه می باشد و هرآنچه كه بر مصرف و یا اتلاف آب پس از آن مؤثر است مدیریت تقاضا می باشد. به عبارت دیگر مدیریت تقاضای آب به فعالیتهایی اطلاق می شود كه كمك می كند تا تقاضای آب كاهش یابد، راندمان مصرف بهبود یافته و از آلوده شدن یا نابودشدن منابع جلوگیری شود.در مدیریت تقاضا، كاهش آب به حساب نیامده، كاهش فشار در شبكه، نوع سیستم توزیع آب در شهر، اصلاح سیستم لوله كشی آب منازل، استفاده از قطعات و وسایل كاهنده مصرف آب، نرخ گذاری آب و آموزش صرفه جویی در مصارف آب شهری روشهای مناسب برای كاهش تقاضا و مصرف آب می باشند كه باید از طریق ابزار قانونی، فنی، مالی و نیز برنامه آگاه كردن و آموزش همگانی به طور فعال و مستمر پیگیری گردد.رفتارها یا نیّات رفتاری مردم نسبت به صرفه جویی در مصرف آب به نگرش و میزان آگاهی آنان نسبت به مسائل مربوط به آب بستگی دارد.از اینرو، برای اینكه فعالیتهای مدیریت تقاضای آب به طور موفقیت آمیز اجرا شوند، لازم است كه آگاهی ها و نگرشهای مردم نسبت به صرفه جویی در مصرف آب اصلاح شود تا همكاری آنها در اجرای این برنامه ها بیشتر شود.
تهیه کننده : علی نویدنژاد - كارشناس مسئول آب بحساب نیامده شرکت آب و فاضلاب خراسان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو


همچنین مشاهده کنید