پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مرجع ، مدل‌های ذهنی و فن‌آوری آموزش


گفتن این كه فن‌آوری، كارهای مرجع را آسان می‌كند آسان می‌باشد اما كارها پیچیده‌تر از آن هستند. فن‌آوری می باید نظامی برای حل مشكلات باشد اما برای افراد زیادی، چه كتابدار و چه كاربر، مشكل ساز است. (فناوری) چه بسا بر مشكل دیرپایی چون درك مسائل از نظر كاربر درپوش گذارد. نظریه‌های شناختی و آموزشی معاصر خاطرنشان می‌كنند كه ما به كاربر/یادگیر[۴]توجه كافی نكرده و مدل‌های ذهنی كسانی را كه از كتابخانه، نظامهای كتابخانه‌ای و مرجع استفاده می‌كنند را درك نمی‌كنیم. با افزایش كاربرد فن‌اوری و پیچیده تر شدن نظام‌های برای كاربران، باید بیشتر برروی آورده كاربران در تعامل مرجع/یادگیری توجه كنیم.اگر ما موافق این امر باشیم كه تدریس در اشكال گوناگون، بخش مهمی از مرجع می‌باشد، لازم است چگونگی تسهیل بهتر تجربه‌های یادگیری را مشخص كنیم. افراد متعددی نیاز به مهارت‌های جستجوی اطلاعات و عناصر سواد اطلاعاتی را در مرجع عنوان كرده‌اند. در مقالات قبلی پدیدآور، استدلال كرده است كه آموزش مهارت‌های فن‌آوری‌اطلاعاتی در متن آموزس نرم‌افزار و سخت‌افزار، آنچه را كه آن را آموزش یا تعلیم اینترنت می‌نامیم را تشكیل می‌دهد . آموزش ساده اثربخش نیست، مگر با افزودن درك مفهومی برای كمك به یادگیران در كسب دانش جدید و تغییر مدل‌های ذهنی آنها. كاربران نیاز به این ندارند كه مانند كتابدار خبره شوند- آنها نیازمند درك بهتر چیستی و جگونگی انجام كار به صورت‌های مختلف هستند.اگر ما موافق این امر باشیم كه تردیس در اشكال گوناگون، بخش مهمی از مرجع می‌باشد، لازم است چگونگی تسهیل بهتر تجربه‌های یادگیری را مشخص كنیم. افراد متعددی نیاز به مهارت‌های جستجوی اطلاعات و عناصر سواد اطلاعاتی را در مرجع عنوان كرده‌اند. در مقالات قبلی پدیدآور، استدلال كرده است كه آموزس مهارت‌های فن‌آوری‌اطلاعاتی در متن آموزس نرم‌افزار و سخت‌افزار، آنچه را كه آن را آموزس یا تعلیم اینترنت می‌نامیم را تشكیل می‌دهد . آموزش ساده اثربخش نیست، مگر با افزودن درك مفهومی برای كمك به یادگیران در كسب دانش جدید و تغییر مدل‌های ذهنی آنها. كاربران نیاز به این ندارند كه مانند كتابدار خبره شوند- آنها نیازمند درك بهتر چیستی و جگونگی انجام كار به صورت‌های مختلف هستند.چگونه اینترنت، مرجع را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد مرجع در هزاره جدید چه معنی دربردارد؟ تمركز در خدمات مرجع در طول ده سال گذشته، به سبب بخش عظیمی از فن‌آوری اطلاعات كه بهتر با اینترنت و كاربردهای مرتبط با آن شناخته می‌شود تغییر یافته است. برای مدت‌های مدیدی تأكید بر شناخت ابزارهای كتابشناختی كه برای مصرف‌كنندگان، مشتریان و پشتیبانان مناسب باشند، بود. در گذشته كتز[۵] در باب اینكه مرجع چیزی بیشتر از «پاسخ ساده به سؤالات» است سخن می‌راند. او مرجع را به عنوان خدماتی كه از ابزارها و منابعی كه معمولاً افراد عامی(غیركتابدار) از وجود آنها بیخبرند –برای پاسخ به سؤالات استفاده می‌كند، تعریف می‌كرد. در ۲۰ سال گذشته منابع بطور فزاینده‌ای با ابزارهای نرم‌افزاری از صفحات وب ساده(مانند وب‌شناسی‌[۶]ها) تا نمایه‌ها و موتورهای كاوش پیچیده(مانند دایره‌المعارف‌ها)، دیجیتالی، پیوسته شده‌اند. كاربرد فن‌آوری برای چنین خدماتی به نظر تكامل طبیعی به نظر می‌رسد. برای مدتی تأكید بر سودبری از فن‌آوری اطلاعات با انتقال منابع مرجع سنتی در شكل دیجیتالی به اینترنت برای دسترسی آسان كتابداران وجود داشت. اولین باری كه منابع مرجع بطور پیوسته برای استفاده كتابداران دستیاب شدند، قبل از زمانی بود كه توسط كاربران نهایی نیز دستیاب شوند. این سؤال جالبی را شكل می‌دهد كه « آیا كاربران نهایی نیز از منابع مرجع به مانند كتابداران استفاده می كنند؟» در حالی كه گفتن اینكه منابع تنها برای كتابداران هستند، مضحك می‌باشد، چنین مشهور است كه آنها(كتابداران) به عنوان بخشی از شغلشان، بیشتر از كاربران نهایی ، منابع را مطالعه، درك و استفاده می‌كنند. احتمالاً منابع تنها زمانی توسط كاربر نهایی دستیاب می‌شوند كه به آنها ارجاع داده شوند یا ناخواسته با آنها روبرو شوند. مرجع بنا به تعریف آن زمان به نظر می‌رسد به تعلامل میان كاربر و كتابدار مرجع اشاره دارد.بعضی استدلال می‌كنند كه تعامل میان كتابدار-كاربر در طول بیش از ۲۰ سال گذشته، تغییر نكرده است. گزارش اخیر تیكسون[۷] درباره تغییرات مرجع از اوایل دهه ۱۹۸۰ چندین گرایش را در طول چند سال گذشته نشان می‌دهد. نكته قابل توجه این است كه پیشرفت‌های فن‌آورانه به خصوص نظام‌های خبره در جهت استفاده آسان و گسترده پیشرفت نكرده اند. منابعی كه بعد از «اسك‌جیوز»[۸] طراحی شده‌اند از موتور داده‌ای ساده‌ای برای ارائه خدمات حقایقی[۹] چون واحدهای اندازه‌گیری استفاده می‌كنند، اما عملاً راه زیادی برای تفسیر سؤالات پیچیده و ارائه پاسخ‌های محض به آنها در پیش رو دارند. بنابراین مرجع مجازی، هنوز نیازمند تعامل با كتابداران می‌باشد- پست الكترونیك یا ویدئوكنفرانس چیزی بیش از خدمات تلفن نیستند. تیكوسون وجه جدیدی برای آن قائل است. او خاطرنشان می‌سازد كه فن‌آوری، روش ها را توانمندتر می‌سازد چنان كه در واقع ترسیم نقشه دانش، تحلیل مصرف‌كنندگان به اشكال مختلف در طول سال‌های قبل از ظهور رایانه‌های شخصی توسط كتابداران انجام شده‌اند.چیزی كه كتابداران، تمركز بر آن را شروع كرده‌اند نقش فعالیت‌های سواد اطلاعاتی در میان فعالیت‌های كتابخانه است. اخیراً تأكید بیشتری بر آموزش به عنوان یكی از مهمترین اركان خدمات مرجع شده است. از نظر چندین روش‌ سواد اطلاعاتی و مرجع دو روی یك سكه‌اند- یكی به منظور آموزش به گروه‌ها و دیگری برایآموزش نفر به نفر می‌باشند. هر دوی آنها هدف حرفه كتابداری را برای خلق محیطی « ناقل اكتشاف و خودیادگیری» تكمیل می‌نمایند. وجه اموزش به عنوان نقشی برای كتابداران در روش‌های بسیاری نشان داده می‌شود. بطور آشكاری راهنمای خبره‌ای ، وجود دارد كه توانایی تفسیر سؤالات را دارد و در یافتن اطلاعات كمك می‌نماید نقش مربی[۱۰] كه سمینارهای موضوعی در مورد استفاده از منابع خاص ارائه می‌كند وجود دارد. نقش معلمی[۱۱] كه سواد اطلاعاتی را ترویج می‌كند و نیز نقشی به عنوان آموزشگر[۱۲] كه به سایرین در استفاده از فن‌آوری اطلاعات برای نیل به اهدافشان كمك می‌كند هم وجود دارند. همه این كلاس‌ها باید تا حدی سر كتابداران گذاشته شوند مگراینكه، به تخصص گرایی روی آورند. فن‌آوری تا حد زیادی این نقش‌ها را به آنها تحمیل كرده است-در صورت قبول یا رد آن توسط كتابداران، به عنوان یك فرصت بستگی به فرد فرد آنها دارد. جینز[۱۳]، چندین احتمال برای مرجع پیوسته یا دیجیتال ارائه می‌كند كه در نظر عده‌ای افراطی می‌باشد. آنها از FAQ[۱۴] به سوی اهداف استفاده‌پذیر مجدد( مانند توزیع اطلاعات به اجزای تشكیل‌دهنده برای استفاده مجدد در وضعیت‌های مختلف)، بكارگیری تكنیك‌های داده‌كاوی[۱۵] برای داده‌های مرجع، پیوند مستقیم به داده های مرجع یا كتابداران در فهرست‌های پیوسته، در حال گذارند. صاحب‌نظران هشدار می‌دهند كه نباید از فن‌آوری برای تسهیل فعالیت‌ها استفاده شود برای اینكه آن در دسترس می‌باشد. عملگرایان تمایل دارند كه به نتایج یا اهدافی كه فن‌آوری می‌تواند به ما در دسترسی به آن كمك كند توجه دارند. برای مدتی به نظر می‌آمد كه تمركز بر فن‌آوری درباره چگونگی توانایی استفاده از آن برای تسهیل بهتر خدمات سنتی در مرجع باشد.در بعضی روش‌ها اینترنت عمدتاً به عنوان یك رسانه تحویل برای ارائه دسترسی از راه دور توسط كاربران به منابع و كتابداران خبره، فرض می‌شود. با این وجود چنان با روشن شدن این مسأله كه اینترنت می‌تواند برای سایر خدمات یا خدمات به نحو جدید بكار برده شود، سایر مدل‌ها برای مرجع شروع به شكل‌گیری كردند. خدمات عمده‌ای چون یاهو[۱۶]، آمازون[۱۷] و اسكجیوز[۱۸] در بخش تجاری منجر به روشی برای پیشرفت برنامه‌هایی چون «مای‌لایبریری»[۱۹] و «ال‌یس‌ز دیجیتال رفرنس اینیشیییتیوز»[۲۰] در جهان كتابداری شد. با این وجود كافمن[۲۱] استدلال می‌كند كه ما به حد كافی در یادگیری از بخش تجاری موفق نبوده‌ایم. او اظهار نظر می كند كه فخرست‌های پیوسته می‌توانند یك یا دو چیز درباره كاربرپسندی از آمازون یاد بگیرند و ان كتابخانه‌ها باید به شركت‌هایی كه صدها برابر سؤالات را از طریق خدمات مصرف‌كننده و میزهای كمك ارائه كرده‌اند رقابت كنند. در واقع كافمن مدلی برای مرجع مبتنی بر جنبه‌های مختلف مراكز تلفن شركت‌ها ار ائه می‌كند.
●مدل‌های نمایش و نظام
تیكسون و كافمن درباره مدل‌های خدمات-«مهندسی دسترسی» و مركز تلفن – بحث می‌كردند. مدل نمایش سنتی مرجع به صورتی است كه یك مشتری به كتابدار مرجعی مراجعه می‌كند، نیازی بیان و تفسیر می‌شود و كتابدار منابع مناسب را برای مشتری شناسایی می‌كند و به او در استفاده از آنها كمك می‌كند. گونه‌های مختلفی برای مدل‌های مرجع وجود دارند از جمله نظامی ردیفی، مرجع در گردش، ملاقات‌های جدول‌بندی شده و غیره وجود دارند. تیكوسون استدلال می كند كه كتابداران با شركت در موقعیت‌های مناسب مدل عمومی با فن‌آوری همگام می‌شوند. برای نمونه مشتریان به جای مراجعه لفظی به كتابدار ، می‌توانند از فن‌آوری چون پست‌الكترونیك یا فرم‌های وب برای برقراری ارتباط استفاده كند. تقاضای مشتری از كتابدار برای انجان كاری بیشتر ، یك مدل انفعالی كاربر می‌باشد. كافمن استدلال می‌كند كه این مدل می‌تواند برای مطابقت بهتر با نیازهای مشتری بیشتر از این هم تغییر یابد. او و دیگران بر این امر پافشاری می‌كنند كه فن‌آوری می‌تواند برای انجام بعضی كارهای استادانه كتابدار بكار برده شود. مدلی كه در آن كاربر برای تسهیل نیاز خود به یك پایگاه دانش دسترسی می‌یابد یك مدل فعال كاربری نامیده می‌شود.هر دوی این مدل‌ها روش هایی برای برخورد با وضعیت‌های مختلف مرجع دارند. آنها به طور مقدماتی چكیده یا روش‌های عمومی هستند كه می‌توان آنها را مدل‌های نمایشی نامگذاری كرد. مدل‌های نمایشی به دلیل اینكه این قابلیت را به ما می‌دهند كه روش‌ها را با كار بصورت عبارت‌های عمومی كه قابل فهم برای دیگران باشند و در تنظیمات مختلفی بكار برده شوند توصیف كنیم، بسیار مفید می‌باشند.برای نمونه مدل فعال كاربر را می‌توان در كتابخانه‌های شركت‌ها، دانشگاهی و عمومی بكار برد. هر نوع تنظیمی كاربردهای متفاوتی از مدل عمومی را مورد استفاده قرار می‌دهد، اما مدل مقدماتی چارچوبی از آنچه برای كار لازم است را شامل می‌شود.مدل فعال كاربر نه تنها بر عمل دلالت دارد بلكه به یادگیری نیز اشاره می‌كند. برای مثال دانشجویانی كه برای اولین بار نیازمند فهرستی پیوسته به عنوان بخشی از «تمرین جستجو»[۲۲] می‌باشند یادگیران خیلی فعالی نیستند. تفاوت عمیقی میان تمرین ساده و یادگیری وجود دارد. منابع و ابزارهایی كه توسط كتابداران و كاربران نهایی بكار برده می‌شوند اغلب می‌توانند به صورت مدل های نمایشی ظاهر شوند بطوریكه می‌توانند توسط دیگران به اشتراك قرار گرفته و درك شوند. اینها اغلب از آنجا كه كارهای كلی یا مختصر یك نظام را توصیف می‌كنند مدل‌های نظام نامیده می‌شوند. نمونه‌ای از یك مدل نظام كه كتابداران خیلی باید با آن اشنا باشند فهرست پیوسته می‌باشد. به عبارت كلی فهرست پیوسته یك پایگاه داده یا مجموعه‌ای از جدول‌ها می‌باشد كه از قواعد كنترل داده‌ها برای اطمینان از صحت و پیوستگی اطلاعات استفاده می‌كند و اشاره‌گر[۲۳]هایی برای منابعی كه با اطلاعات كتابشناختی توصیف می‌شوند ارائه می‌كند. این نظام می‌تواند ب براساس چگونگی ساختاربندی(جدول‌ها)، سازمان(قواعد) یا استفاده(رابط) آن توصیف شود. برای مثال قواعد می‌توانند فهرست نویسی موضوعی، كنترل مستند اسامی و غیره باشند و اشاره‌‌گرها می‌توانند شماره های بازیابیLC یا دیویی یا حتی URL باشند. رابط هم شامل ناوبری(معمولاً پنجره‌ای[۲۴] گرافیكی با گزینه‌های بالا-پایین و غیره) و طرح‌های نظام(چون مجموعه‌های تركیبی با عملگرهای بولی، نتایج محدودكننده و غیره) می‌باشند.
اهمیت درك مدل نظام در چند بررسی تأیید شد. مسأله اساسی دوبخش است:
۱. كاربری كه مدل نظام را بهتر درك كند نظام را بهتر می‌شناسد
۲. كاربری كه بهتر از نظام استفاده كند بهتر می‌تواند به اهداف اطلاعاتی خود دست یابد. به عبارت دیگر كتابداران، دانش خبره‌ای نسبت به فهرست‌های پیوسته دارند كه این امكان را به آنها می دهد تا كاربران خبره‌ای شوند. مستندسازی و اشتراك مدل‌های جدید مرجع در هزاره جدید مهم می‌باشد. اینكه ما اگر بتوانیم این دانش خبره را تا اندازه‌ای به دیگران ارائه كنیم، آنها كاربران خبره‌ای خواهند شد باید پیگیری شود. با این وجود بدست‌آوردن چنین دانش عمیقی هدف یك دانشجوی كتابداری و اطلاع‌رسانی می‌باشد نه هدف یك پشتیبان، مشتری یا مصرف كننده. كاربران نهایی به چندین دلیل با نظام ها تعامل می‌كنند معمولاً عموماً به عنوان رسانه‌ای برای اخذ یك نتیجه. آنها به چگونگی ساختاربندی خوب نظام و چند تفاوت جزئی آن، توجه نمی‌كنند مگر اینكه این عوامل در تسهیل و تسریع دستیابی به نتایج، تأثیرگذار باشند.اینكه نقشی در مرجع برای تسهیل یادگیری وجود دارد مبرهن می‌باشد ولی چقدر و چگونه؟ رادر[۲۵] استدلال می‌كند كه تأثیر فن‌آوری بر خدمات مرجع، آموزش و كمك با فن‌آوری را علاوه بر آموزش مهارت منابع و جستجوی اطلاعات برای كتابداران لازم می‌سازد. او نیاز برای سواد اطلاعاتی را در نشست‌های نفر به نفر توصیف می‌كند اما سواد را خیلی كلی تعریف می‌كند. این سواد مشتمل بر كمك به سؤالات درباره فن‌آوری چون مسایل شبكه می‌باشد. این امر توسط راكمن و واتستین نیز تأیید می‌شود كه بر اینكه كتابداران باید نقش آموزشگر و بالاخص آموزشگر فن‌آوری را نیز به كارهای خود بیافزایند پافشاری می‌كنند. كتابداران باید به جای آنكه كاربرانشان را به خبرگی برسانند باید هدفشان شكل‌دهی یا تغییر مدل‌های ذهنی كاربران درباره فن‌آوری اطلاعات باشد بطوریكه كاربران بتوانند بهتر شوند نه ترجیحاً بازیابان اطلاعات.●مدل‌های ذهنی
یك مدل ذهنی متفاوت از یك مدل نمایشی می‌باشد. میچل[۲۶] و دودنی[۲۷]، مدل ذهنی را به عنوان « یك مدل كاری نظام كه افراد در ذهن خود برای تسهیل تعامل می‌سازند» توصیف می‌كنند اما دو مترادف به آسانی تفسیر غلط می‌شوند. مدل ذهنی پیچیده‌تر از یك مدل نمایشی یا نظام می‌باشد. اصطلاح‌های مدل نمایشی، نظام، مدل مفهومی و طراحی به جای هم نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند كه یعنی مدل، جنبه‌های عمومی یك نظام خاص را توصیف می‌كند. در مقابل، مدل ذهنی یك درك كلی است كه برای اینكه نظام را به عنوان مدلی در اولین مكان در بر بگیرد، بكار برده می‌شود. مدل ذهنی یك وضعیت شناختی است-مجموعه‌ای پیچیده از دانش و اعتقادات است كه هم به عنوان منبعی برای درك مرجع و هم به عنوان ابزاری برای حل مشكلات بكار برده می‌شود. آن همیشه به درستی مدل نظام نیست و اغلب غیركامل است، اگرچه با تعامل متناوب با یك نظام تغییر می‌یابد.افراد به این علت كه عمیقاً اشباع‌شده و راحت هستند و اغلب ویژگیهای عاطفی عمیقی دارند، از مدل‌های ذهنی به صورت نادرست، غیرعلمی، موهوم‌پرستانه[۲۸]، یا توأم با تنگ‌چشمی[۲۹] استفاده می‌كنند.روانشناسان بر این امر تأكید دارند كه یك مدل ذهنی پیچیده‌تر از یك مدل نمایشی است. آن تنها یك پایگاه یا ابزار دانش صرف نیست بلكه شامل پردازش و سازماندهی مؤثری چون ایجاد پیوندهای متقابل میان دانش نیز می‌باشد. میر[۳۰] اذعان می كند كه فرایندهای شناختی درونی-انتخاب، سازماندهی و همگرایی- در طول یادگیری‌‌‌‌ ، متعهد و ساخته می شوند تا مدل‌های ذهنی را شكل دهند.تمركز اخیر تئوری شناختی بر یادگیر، مدل‌های ذهنی كه در طول فرایند یادگیری بكارمی‌گیرد و چگونگی كمك به كاربران در تغییر مدل های ذهنی می‌باشد بطوریكه نه تنها بتوانند به سادگی دانش را جذب كنند بلكه بتوانند خود دانش تولید كنند.برای مثال آنچه را كه عموماً تحت عنوان مدل ذهنی یك فرد عامی از منظومه شمسی را در نظر بگیرید. ما با گفتن اینكه سیاره‌ها مدارهایی دارند و به دور خورشید می‌‌گردند، مجموعه‌ای از دانش درباره مدارها و رفتار كلی آنها، تشكیل داده‌ایم. مدل نظام ما می‌تواند نموداری از حلقه‌های متحدالمركز برای نشان دادن مدارها حول خورشید باشد.ما با آن دانش توانایی درك مدارهای قمرها یا ماهواره‌های سیاره‌ها را نیز خواهیم داشت. با شناخت بیشتر می توان مدل های ذهنی خود از سیاره ها و جاذبه را برای درك یا حل مسائل مرتبط با مدار افتان یك ایستگاه فضایی فراهیم آوریم. یا می‌توان آن مدل ذهنی را با ساختار اتم‌ها و مدل مقدماتی مدارهای الكترون‌های حول هسته همراه كنیم. یك منجم یا ستاره‌شناس، ممكن است این مدل ذهنی ساده را به تمسخ بگیرد اما آن مدل چیزی است كه یك فرد عادی آن را درك می‌كند. به منظور یادگیری به صورت متفاوت، یادگیران باید خواستار و قادر به تعویض، افزودن یا تغییر شكل مدل‌های ذهنی خود باشند. در آموزش كتابداران باید مدل‌های ذهنی كاربران را درك كنند.نظریه‌پردازان آموزشی هشدار می دهند كه مدل‌های ذهنی نه تنها پیچیده نیستند بلكه از نظر لفظی نامعلوم می‌باشند. نه افراد و نه یك متخصص بالینی عینی‌گرا، هیچ‌كدام عملاً نمی‌توانند درباره چیستی مدل ذهنی یك شخص نظر دهند. در عوض یك شخص ممكن است قادر به توضیح مدل ذهنی كاری خود باشد- و این اغلب برحسب مدل‌های نمایشی یا نظام‌ها توصیف می‌شود. برای مثال زمانی كه از شخص خواسته می‌شود تا مدل ذهنی خود را از یك رایانه توصیف كند دانش‌آموزی ممكن است بگوید كه آن مثل یك كشوی بایگانی الكترونیكی است كه قادر به اتصال به سایر كشوهای بایگانی الكترونیكی از طریق اینترنت می‌باشد. این توصیف بطوركلی به چگونگی مفهوم‌سازی او از رایانه اشاره دارد اما بینشی درباره چگونگی استفاده از مدل، زمان كار آن در یك رایانه و پاسخ‌دهی به مسایل یا نیازها برای رسیدن به نتایج یا چگونگی استفاده از آن برای كمك به تولید دانش جدید، ارائه نمی‌كند . مدل ذهنی كاربر نهایی یا مبتدی از مرجع یا پرسش اطلاعاتی چیست؟ ما می‌دانیم كه مدل كتابدار خبره حول فرایند پژوهش می‌باشد اما این امر درباره كاربران نهایی چگونه است؟
●مطالعات در مورد مدل‌های ذهنی
چندین بررسی درمورد مدل‌های ذهنی كاربران اطلاعات انجام شده است. در حالی كه همه آنها بینش هدایت شده‌ای به مدل‌های ذهنی كاربران ارائه نمی‌كنند اغلب آنها جنبه‌هایی از مدل‌های ذهنی، نمایش‌های بیرونی مدل‌های ذهنی كاربران و چندین روش‌شناسی برای كاوش یا تحلیل آنها را نشان می‌دهند.مطالعات درباره تعامل میان انسان و ماشین بر جنبه‌های شناختی جستجو در تلاشی برای توسعه بهتر دركی از مدل‌های ذهنی كاربر برای طراحی بهتر رابط‌های نظام متمركز كرده است. مقصود شناخت رابط هایی است كه بیشتر بصورت مستقیم به مدل ذهنی كاربر مرتبط باشند، كه در این صورت«آموزشی»تر می‌شوند و استفاده از آنها آسان‌تر می‌شود. در این نوع پژوهش دانشمندان می كوشند تا مدل نظام را با نمایش بیرونی مدل ذهنی كاربران انطباق دهند. بررسی دیگری در مورد شناسایی مشخصات مدل‌های ذهنی مرتبط با جستجو انجام می‌شود. نتایج این پژوهش‌ها نشان می‌دهند كه جنبه‌های مدلهای ذهنی می‌توانند در نمودهای رفتار اطلاعاتی تفسیر شوند. آنها خاطرنشان می‌كنند كه تحلیل بیشتر كاربران می تواند با ارتباط‌دهی رهیافت‌های جستجو و تاكتیك‌های جستجو انجام شود و در نهایت اینها در تكمیل قطعات تابلوی مدل‌های ذهنی برای جستجو كمك خواهند نمود. استاگرز[۳۱] و نورسیو[۳۲]، توصیف خوبی از مدل‌های ذهنی ارائه می كنند بطوری كه انها كاربردهایی چون طراحی و استفاده نظام‌ها را به هم ارتباط می‌دهند.با این وجود پژوهش بیشتری درباره اینكه چرا افراد در آغاز فرایند جستجو مشكل دارند – یعنی چرا آنها در بیان واضح سؤالات مرجع خود مشكل دارند؟ آیا آنها یك مدل نظام برای سازماندهی منابع مرجع دارند؟ آنها چه مدل‌های ذهنی را برای حل مشكلات اطلاعاتی در یك محیط غنی شبكه‌ای و اطلاعاتی بكار می‌برند؟ در حوزه‌هایی كه مستقیماً به كتابخانه‌ها مرتبطند پژوهشگران، ارتباط میان مدل‌های ذهنی، جستجو و بازیابی اطلاعات را كاوش كرده اند. یك گروه جنبه‌هایی از مدل‌های ذهنی شركت‌كنندگان در ارتباط را با راهبردهای جستجو رده‌بندی كردند. آنها شواهدی یافتند كه جستجوگران از مدل‌های ذهنی با درجات مختلفی استفاده می‌كنند اما برای نتیجه‌گیری چگونگی تغییر در مدل‌های خود با گذشت زمان و در طول وظایف یا نظام‌های گوناگون ناتوانند.نتایج یك بررسی پیش بینی كرد كه دانشجویانی كه یك مدل مفهومی از فهرست پیوسته احذ كنند قادر خواهند بود تا مدل‌های ذهنی خود را اصلاح كرده و از انها در زمان انجام وظایف پیچیده استفاده كنند. جنبه جالبی از پژوهش اینجا است كه دانشجویان دوره كارشناسی بین انجام وظایف و توصیف بخش‌های آن نظام تمایز قایل شدند- در نظر پدیدآور چندین مدل ذهنی وجود دارند. دانشجویان نوجوان از سایر مدل‌های ذهنی برای تلاش برای جبران فقدان دانش، درك یا مهارت در سایر حوزه‌ها استفاده خواهند نمود. متأسفانه سایر مدل های ذهنی از جمله مدل‌های بكار رفته در مطالعه پیتس[۳۳] درباره یادگیری تحت فشار و موفقیت كم در دستیابی به نتایج جستجوی اطلاعات مطلوب ، احتمالاً تاحدی، سطحی و ناپخته هستند. توركل استدلال می‌كند كه دانشجویان بعضی اوقات بر مدل‌های ذهنی رایانه‌ای تكیه می‌كنند كه از یادگیری چگونگی كار با رایانه‌ها برگرفته می‌شود نه تفكر انتقادی- او خاطرنشان می‌سازد كه دانشجویان به روش‌های آزمون و خطای مبتنی بر هماهنگی سریع كه منجر به نتایج می‌شوند روی‌ می‌آورند اما تنها وانمود به یادگیری می‌كنند.●بازسازی خدمات مرجع آینده
فن‌آوری اطلاعات پیچیده و سرایت كننده است. بسیاری از افراد اوقات دشواری در تفسیر رابط‌ها سر می‌كنند و در ناوبری مشكلاتی چون شناسایی یا بكارگیری عناصر موجود در مرورگر كه منجر به نتایج می‌شود دارند. در مرجع مانند سایر اشكال آموزش تعیین آنچه باید درباره اینترنت یا فن‌آوری اطلاعات آموزش داده شود و چگوتگی انجام آن دشوار می‌باشد. درك مدل های ذهنی كاربران تنها نصف مسأله است – آموزش انها نصف دیگر مسأله است. اغلب تأكید زیادی بر سنجش فاصله سطح كاربر از یك خبره می‌شود و در مرحله بعد آموزش انجام می‌شود. دو مشكل در این مقوله وجود دارد. اول اینكه كاربران نیاز به خبرگی ندارند آنها تنها ممكن است نیازمند كمك برای تغییر شكل مدل‌های ذهنی خود باشند. دوم اینكه روش كمك به كاربران كه تفكر آنها را اصلاح می‌كند باید مبتنی بر مدل‌های آنها باشد نه مدل‌های كتابداران خبره. درك اینكه یادگیران دانش خود را با استفاده از مدل‌های ذهنی می‌سازند برای آنچه كه تئوری آموزشی آن را ساخت‌گرایی می‌نامد اساسی است. آن نشان می‌دهد كه دانشجویان از مدل‌های ذهنی خود برای تفسیر اطلاعات، ساخت دانش جدید و افزودن یا ایجاد مدل‌های ذهنی جدید استفاده می‌كنند. اموزش سنتی مبتنی بر سخنرانی یادگیر و مدل‌های ذهنی او را به ندرت مورد توجه قرار می‌دهد. تنها به این دلیل كه تعامل نفربه‌نفر به این معنی نیست كه بصورت پیش‌فرض بهتر است. اگر یك كتابدار مرجع با دانشجویی صحبت كند و چیزها را براساس مدل ذهنی خود توصیف كند، دانشجو اطلاعات كمتری را اخذ خواهد نمود.برای نمونه تصور كنید یك رانندهNASCAR می‌خواهد به یك شخص ۱۵ ساله آموزش رانندگی بدهد. در ساده‌ترین شكل ممكن وی با استفاده از عباراتی نامفهوم-عباراتی كه سایرین درك نمی‌كنند- آموزش خود را ارئه كند. اما نتیجه بهتر در آن است كه یادگیر از مدل‌های ذهنی دیگری برای آموزش آن شخص استفاده كند. همانطور كه در بررسی پیتس اشاره شد مبتدیان تلاش خواهند نمود تا زمانی كه مدل آنها هماهنگ با مدل‌های یادگیری نباشد واكنشی نشان ندهند.ویگوتسكی[۳۴] یكی از نظریه‌پزدازان تأثیرگذار در زمینه پیشرفت زبان در دهه گذشته بر این مسأله اصرار دارد كه زمانی كسب دانش میسر می‌شود كه هدف یادگیری فراتر از آستانه فعلی درك(مدل ذهنی) پیش برده شود. او عبارت «ناحیه پیشرفت نزدیك مركز»[۳۵] را برای مشخص كردن آن بخش از یادگیری كه یادگیر را به خود جذب می‌كند اطلاق كرد: این …است آنچه ما آن را ناحیه پیشرفت نزدیك مركز می‌نامیم. آن محلی میان مرحله پیشرفت عملی كه توسط حل مشكل مستقل مشخص می شود و پیشرفت بالقوه كه با حل مشكل تحت نظر راهنمایی بزرگسال یا با همكاری افراد تواناتر مشخص می شود .به عبارت دیگر او باور دارد كه با آسان‌سازی یك یادگیر آنچه را كه قبلاً می‌دانسته است را برای یادگیری چیزی جدید بكار می‌برد. ساخت‌گرایان بحث می‌كنند كه اگر آن چیز جدید باشد مستقیماً به آنچه كه آنها قبلاً می‌دانستند مرتبط می‌شود و در یك شكل آنها می‌توانند به هم مرتبط شوند،عملاً یادگیری برای یادگیر آسان‌تر و جامع‌تر خواهد شد. چگونه ما روش‌های ساخت‌گرایی را برای تدریس اینترنت به عنوان بخشی از مرجع به كار می‌بریم؟ ابتدا مدل‌های ذهنی كاربر را در نظر می‌گیریم. به جای سؤال از شخص در مورد اینكه كه آیا قبلاً از یك نمایه پیوسته استفاده كرده است از او درباره چیزی كه ممكن است رایج‌تر باشد و اینكه قبلاً چه مدل ذهنی داشتند سؤال می‌شود. برای مثال طیقه‌بندی دفترچه تلفن را به آنها یادآوری كنید. به آنها بگویید كه درباره منابع ارائه شده‌ای چون یك نسخه الكترونیكی دفترچه تلفن فكر كنند. از آنها بخواهید درباره طبقه‌بندی موضوعات آنها فكر كنند. سپس مدل ذهنی مطابقت داده شده آنها را با سرعنوان‌های موضوعی و واژگان مهارشده ارتباط دهید. در این روش بعضی‌ها می‌توانند از مدل ذهنی خود از جستجو در دفترچه تلفن برای ارتباط‌دهی جستجو در یك نمایه استفاده كنند.روش‌های مشابهی از سایر جنبه‌های فن‌آوری اینترنت استفاده می‌كنند. كاربران ممكن است مدل‌های ذهنی محكمی از چگونگی كار صفحات وب نداشته باشند. با این وجود آنها مدل‌های ذهنی دارند كه مربوط به استفاده از تلویزیون‌ها، تلفن‌ها، خودپرداز[۳۶]ها و سایر فن‌آوری‌ها است. بنابراین وب‌سایت‌ها می‌توانند به كانالهای تلویزیونی ارتباط داده شوند و صفحات وبی كه بارگذاری نمی‌شوند را می‌توان به سیگنال‌های تلفن اشغال یا شماره‌های اشتباه ارتباط داد. ابتدا مدلی را كه می‌توانید به آن ارتباط دهید را شناسایی كنید سپس می‌توانید به ناحیه پیشرفت نزدیك مركز برای اصلاح یا تغییر شكل مدل‌های ذهنی آنها توجه كنید. پژوهش‌های بیشتری در مورد مدل‌های ذهنی كاربران مبتدی فن‌آوری اطلاعات در حال انجام است.اینترنت و فن‌آوری اطلاعات در صورت تغییرات در مدل عمومی مرجع، عوامل كلیدی خواهند بود. در صورت سنتی ماندن مدل، فن‌آوری همچنان به عنوان وسیله تحویل تماس كتابداران یادسترسی به منابع مرجع چون رهیافتها[۳۷]، كتابشناسی‌ها وغیره باقی‌خواهد ماند. درصورت استفاده مشترك از چندین روش تدریس یا آموزش نفر به نفر كتابداران مرجع باید درباره جایی كه كاربر از آنجا می آید و چگونگی نگرش آنها به جستجو تفكر كنند. در صورت تغییر سریع آن از مزایای روبات‌های‌گویا[۳۸] ، هوش مصنوعی، نظام‌های خبره و مشابه آنها بیشتر استفاده خواهد شد. با صادق بودن این سناریو كتابداران احتمال دارد كسانی باشند كه به مردم برای مطابقت با فن‌آوری یا در فراهم‌آوری محتوا كمك می‌كنند. آنها نمی‌توانند براساس مدل‌های ذهنی خود، به ارائه خدمات تداوم بخشند یا منابع جدیدی تولید كنند.
یادداشتها:
[۱]این مقاله ترجمه‌ای است از:
Brandt, D. Scott.۲۰۰۱. Reference, Mental Models and Teaching Technology. The Reference Librarian. No. ۷۴, PP. ۳۷-۴۷.
[۲] D. Scott Brandt
[۳] دانشجوی كارشناسی ارشد كتابداری و اطلاع‌رسانی
[۴] Learner
[۵] Katz
[۶] Webliography
[۷] Tyckoson
[۸] ASKJEEVES
[۹] facts
[۱۰] Instructor
[۱۱] Teacher
[۱۲] Trainer
[۱۳] Janes
[۱۴] Frequently Asked Questions
[۱۵] Datamining
[۱۶] Yahoo
[۱۷] Amazon
[۱۸] Askjeeves
[۱۹] My library
[۲۰] LC’s Digital refrence initiatives
[۲۱] Coffman
[۲۲] Hunt Exercise[۲۳] Pointers
[۲۴] Windows-based
[۲۵] Rader
[۲۶] Mitchell
[۲۷] Dewdney
[۲۸] Superstitiously
[۲۹] Parsimoniously
[۳۰] Mayer
[۳۱] Staggres
[۳۲] Norcio
[۳۳] Pitts
[۳۴] Vigotsky
[۳۵] Zone of Proximal development
[۳۶] ATM
[۳۷] Pathfinders
[۳۸] Verbot: Verbal Robots
REFERENCES
۱. Brandt, D. Scott "What Does &#۰۳۹;Teaching the Internet&#۰۳۹; Mean?" Computers in Libraries, ۱۵: ۸(September ۱۹۹۵): ۳۴-۳۵
۲. Katz ,William A. Introduction to Reference Work. Volume ۱. ۶th. ed. New York: McGraw-Hill, ۱۹۹۲.
۳. Force, Ron. "Planning Online Reference services for the ۹۰s" Reference Librarian, ۴۳ (۱۹۹۴): ۱۰۷-۱۱۵.
۴. Tyckoson, David A. "What&#۰۳۹;s right with reference." American Libraries, ۳۰:۵ (May ۱۹۹۹): ۵۷-۶۳.
۵. Rockman, Ilene F. & Watstein, Sarah B. "Reference Librarians/Educators: Vision of the Future." Reference Librarian, ۶۶ (۱۹۹۹): ۴۵-۵۹.
۶. Janes, Joe "Why Reference Is About To Change Forever (But Not Completely),", University of Washington, Seattle. Reference in the New Millennium: The Evolving Role of the Information Professional. The VRD ۱۹۹۹ Annual Digital Reference Conference. Harvard Graduate School of Education. Cambridge, MA. October ۱۴, ۱۹۹۹. http://www.vrd.org/conferences/VRD۹۹/indexnf.html
۷. Coffman, Steve. "Reference as Others Do It." American Libraries, ۳۰:۵ (May ۱۹۹۹): ۵۴-۵۶.
۸. Gillian Michell and Patricia Dewdney. "Mental Models Theory-- Application for Library and Information Science." Journal of Education for Library and Information Science. ۳۹: ۴ (. Fall ۱۹۹۸): ۲۷۵-۲۸۱
۹. Rader , Hannelore B. "Information literacy in the reference environment: preparing for the future." Reference Librarian, ۷۱ (۲۰۰۰): ۲۵-۳۳.
۱۰. Norman, D. "Some observations on mental models." in D. Gentner and Al Stevens, eds. Mental Models. Lawrence Erlbaum, Hillsdale, NJ, ۱۹۸۷, ۷-۱۴.
۱۱. Mayer, Richard E. "Cognition and Instruction: Their Historic meeting with educational psychology." Journal of Educational Psychology. ۸۴: ۴ (۱۹۹۲):۴۰۵-۴۱۲.
۱۲. Hueyching Janice Jih, and Thomas Charles Reeves. "Mental models: a research focus for interactive learning systems." Educational Technology and Research Development, ۴۰: ۳ (۱۹۹۲): ۳۹-۵۳.
۱۳. Navarro-Prieto, Raquel & Scaife, Mike, & Rogers, Yvonne. "Cognitive strategies in web searching." ۵th Human Factors & the Web. Gaithersberg, MD, June ۳, ۱۹۹۹.
http://zing.ncsl.nist.gov/hfweb/proceedings/nararro-prieto/index.html
۱۴. Choo, Chun Wei & Detlor, Brian & Turnbull, Don. "Information seeking on the Web: An integrated model of browsing and searching." First Monday ۵: ۲ (February ۲۰۰۰).
http://www.firstmonday.org/issues/issue۵_۲/choo/index.html
۱۵. Staggers, Nancy, and A. F. Norcio. "Mental models: concepts for human-computers interaction research." International Journal of Man-Machine Studies, ۳۸ (April ۱۹۹۳): ۵۸۷-۶۰۵.
۱۶. Savage, Pamela, et al. "An investigation of mental models and information seeking behavior in a novel task." Poster session presented at SIGIR &#۰۳۹;۹۷. Philadelphia, PA, July ۲۷-۳۱, ۱۹۹۷.
http://www.scils.Rutgers.edu/tipster۳/sigir۹۷.html
۱۷. Borgman, Christine L. "The user&#۰۳۹;s mental model of an information retrieval system: an experiment on a prototype online catalog." International Journal of Human-Computer Systems, ۵۱ (۱۹۹۹): ۴۳۵-۴۵۲,.
۱۸. Pitts, Judy. "Mental Models of Information". School Library Media Quarterly. ۲۳ (Spring ۱۹۹۵): ۱۷۷-۱۸۴.
۱۹. Turkle, Sherry. Seeing through computers: education in a culture of simulation." American Prospect, no. ۳۱ (March-April ۱۹۹۷): ۷۶-۸۲.
۲۰.Tobin, K., and Tippins, D. Constructivism as a referent for teaching and learning. K. Tobin, ed. The Practice of Constructivism in Science Education. AAAS Press, Washington, D.C., ۱۹۹۳, ۳-۲۱.
۲۱. Vygotsky, L. S. Mind in Society. Cambridge, MA: Harvard University Press, ۱۹۷۸.
۲۲. Uden, Lorna and D. Scott Brandt. "Learning with technology: a preliminary study." Online Information Review, ۲۴: ۴ (۲۰۰۰):۳۳۴-۳۳۷.
نویسنده:دی. اسكات براندت[۲]
ترجمه رسول زوارقی[۳]
منبع : نما مجله الکترونیکی پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران


همچنین مشاهده کنید