پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


شایسته سالاری در تاریخ


شایسته سالاری در تاریخ
در كتاب الفبای جامعه شناسی، تألیف لاوسون وگـــارود، شـــایـسـتـــه ســـالاری یـــا مــریـتــاكــراســی Meritocracy چنیـن تعـریـف شـده اسـت: "نظـام شایسته سالاری عبارت است از نظامی كه در آن مزایا و موقعیت های شغلی تنها براساس شایستگی و نه بر مبنای جنسیت، طبقه اجتماعی، گروه قومی یا ثروت به افراد تفویض می شود." از سـوی دیگر، بیلتون هم در كتاب مبانی جامعه شناسی خود، اصطلاح شایسته سالاری را ایـنـگـونـه تـعـریـف كـرده اسـت: "شـایسته سالاری دیدگاهی است كه براساس آن شهروندان از طریق نظام های آموزشی مدرسه ای و دانشگاهی و با تـلاش و كوشش فراوان، استعداد های خود را شكوفا كرده و در نهایت، در جامعه فارغ از طبقه اجتماعی، ثروت، نژاد، قومیت و جنسیت برای تصدّی مناصب مختلف، تنها براساس شایستگی ذاتی برگزیده می شوند." بـراسـاس یـك تـعـریف رایج و پذیرفته شده، شایسته سالاری عبارت است از یك نظام حكومتی مبتنی بر شایستگی ذاتی حاكمان و نه براساس ثروت یـا مـوقـعـیـت اجـتـمـاعـی آنـان. به عبارت ساده تر، شایستگی تركیبی از هوش خدادادی همراه با كار و تلاش فراوان است. بر همین اساس، می توان گفت كه موقعیت هر شهروندی در جامعه حاكی از لیاقت ذاتی او می باشد. دولت ها نیز همین وضعیت را دارند، یعنی اكثریت آنها براساس شایستگی كه دارند، حاكمیت جامعه را بر عهده می گیرند و تبار و نسب آنها در این میان نقش اصلی را بازی نمی كند. برخی معتقدند كه سیستم ارتش های جهان شاید بهترین مثال برای سازمان های شایسته سالار باشد، زیرا در نظم و نظام ارتشی هر فرد تنها براساس شایستگی كه از خود نشان می دهد، به درجه بالاتر ارتقاء پیدا می كند.
● اساس شایسته سالاری
اصطلاح شایسته سالاری برای اولین بار توسط مایكل یانگ، جامعه شناس انگلیسی، در سال ۱۹۵۸ در كتاب "طلوع شایسته سالاری،" مطرح شد. وی در كتاب خود موقعیت اجتماعی افراد را در آینده، تركیبی از بهره هوشی و تلاش و كوشش فراوان دانسته بود. یانگ در این كتاب پیش بینی كرده بود كه این نظام اجتماعی جدید در نهایت به یك انقلاب اجتماعی منجر می شود كه در آن توده های مردم، حاكمان و نخبگانی را از قدرت خلع می كنند كه از احساسات و نیازهای عامه مردم، فاصله گرفته اند. با وجودی كه این تعریف از شایسته سالاری یك معنی منفی در ذهن تداعی می كند، ولی خیلی ها معتقدند كه هیچ نظام و سیستمی بهتر و عادلانه تر از نظام شایسته سالاری برای جوامع مختلف نیست. به باور آنها، نظام شایسته سالار بسیار عادلانه تر و كارآمدتر از سایر نظام های سیاسی و اجتماعی موجود است و در نهایت، به تبعیض های اجتماعی پایان می دهد.
● هواداران شایسته سالاری
هان فی، فیلسوف چینی هم عصر كنفوسیوس، طرفدار ایجاد یك نظام شایسته سالار در حكومت و جامعه بود. وی از هواداران مكتب قانون كه اكنون به فلسفه قانون گرایی مشهور است، به حساب می آید. به خاطر تلاش ها و كوشش های فیلسوف هان فی، قـانـون گـرایـی كـه مشخصه اصلی آن ضدّیت با اشرافی گرایی و حمایت از عناصر شایسته سالاری است، اكنون یك بخش كلیدی از فلسفه و سیاست چین را تشكیل می دهد. در عصر مغول ها شایسته سالاری اولین پایه و اساس انتخاب فرماندهان و ژنرال های امپراتوری مغول بود. برای مثال، چنگیزخان كسانی را برای این مناصب انتخاب می كرد كه براساس سلسله مراتب نظامی، شایستگی تصدی آن را داشتند. وی حتی هـنـگـام دسـتـگیری سربازان و فرماندهان ارتش متخاصم، در صورتی كه مشاهده می كرد آنان به فرمانده و فرمانروای خود وفادار هستند، به آنها احترام می گذاشت. همچنین با وجودی كه انقلاب ناپلئونی فرانسه در ظاهر مقداری دیكتاتور مابانه به نظرمی رسید، ولی برخی ها معتقدند كه نظام حكومتی ناپلئون نیز مبتنی بر نوعی شایسته سالاری بود، زیرا بعد از انقلاب سال ۱۷۹۲، تقریباً تمامی اعضای هیأت حاكمه سابق از میان برداشته شدند، به گونه ای كه ناپلئون مجبور شد برای انتخاب نیروهای حكومتی از میان بهترین افراد، از افسران ارتش، انقلابیون وفادار به نظام و مردم و برخی از اشرافیون سابق نظیر نخست وزیر، كسانی را برگزیند كه شایستگی تصدّی مشاغل و مناصب محوله را داشته باشند؛ هـــرچـنــد در نـهــایــت ایــن نـظــام نـیــز بــه جــای شایسته سالاری به فامیل گرایی منحرف گردید.
● از سنگاپور تا فنلاند
شـایـد در مـیـان كـشـورهـای مـعـاصـر جـهـان، جمهوری سنگاپور تنها كشوری باشد كه با تأكید برشناسایی و رشد جوانان نخبه برای تصدّی مشاغل مـدیـریتـی كشـور، نـزدیـك تـریـن نظـام را به نظام شایسته سالاری نسبت به سایر كشورهای جهان در اختیار داشته باشد. در این كشور برای مدارك و مدارج علمی و دانشگاهی اهمیت ویژه ای قایل هستند، زیرا از نگاه رهبران این كشور، داشتن مدارك علمـی بیانگر تلاش و كوشش فراوان همراه با استعداد و هوش شهروندان است. نكته جالب توجه اینكه، دولت سنگاپور حتی برای شهروندان مالزیایی در همه مقاطع اعم ازدانشگاه، قراردادهای دولتی، مناصب سیاسی و غیره،برابری قائل بوده و در این موارد تنها به شایستگی ذاتی افراد توجه می كند. مـثــال دیـگــری ازكـشــورهــای دارای نـظــام شایسته سالاری، فنلاند قرن نوزدهم است كه با وجود حاكم بودن طبقه اشراف، ولی در عمل افراد بـاسـواد و تحصیلكـرده بـر ایـن كشور حكومت می كردند. در واقع، در قرن ۱۹ میلادی در این كشور اگـرچـه تبـار و ثـروت بـر فـرصـت سـوادآمـوزی شـهروندان تأثیر می گذاشت، اما در نهایت این تحصیلات عالیه بود كه برای تصدّی مناصب دولتی و غیردولتی، ملاك اصلی قرار می گرفت.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران


همچنین مشاهده کنید