سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به طرح آموزش کتابفروشان


نگاهی به طرح آموزش کتابفروشان
● آخرین حلقه اتصال
وارد کتابخانه می شویم قفسه های بلند از کتاب هایی که سکوت کرده اند کتابهای فلسفه، شعر جدید، قدیم، رمان های کلاسیک، داستان های کوتاه، نقدهای ادبی، کتابهای سینمایی، سیاسی، هنرهای تجسمی، اسم های نا آشنا و آشنایی که اهمیتی ندارند چرا که هم اسم کتاب را می دانیم و هم عنوان مترجم و سال نشر که روی برگه یادداشت نوشته شده اند نیم نگاهی به قفسه ها می اندازیم ومی رویم پای صندوق پرداخت پول و خرید تمام می شود. در کتابخانه قفسه های بلند کتاب همهمه می کنند . هر کدام حرفی برای گفتن دارند، زمزمه ها بلند می شود احساس می کنیم قفسه های سنگین روی سرمان بر می گردند گیج و منگ شده ایم رمان می خواستیم، شعر، تاریخ، دستی به شناسنامه بالای قفسه ها اشاره می کند. رمان های ایرانی، خارجی، جدید و قدیمی و تنها شناسنامه های کوچکی که توان راضی کردن مشتری برای خرید کتاب را ندارند. در انتهای تمام قفسه ها و کتاب ها سایه کتابفروش است که بر سر مشتری می افتد ببخشید این کتاب درباره چیست؟!
● سبد کتاب
سبد خرید خانواده ها از کتاب خالی است.
جمله بالا سال ها و سال ها است گفته ، شنیده، نوشته و خوانده می شود اما هنوز هم سبد خرید خانواده ها نشانی از کتاب ندارد و این معضل مهم در کشوری که جمعیت پر انرژی و جوان اکثریت قریب به اتفاق آن را تشکیل می دهد باعث شکل گیری چالشی هر روزه شده است.چالشی برای یافتن - تنها یافتن راه حل - اما مشکلات و معضلات عرصه نشر و پخش و توزیع تا حدی بزرگ هستند که عملی شدن این راه حل ها را غیرممکن می سازد. عواملی چون در دسترس نبودن و از این مهمتر معضل اقتصادی که بسیاری از کتابخوانان را تا حدودی به بن بست هایی با کتاب های محدود می کشد اما در کنار تمام این مشکلات هر از چند گاهی چراغ راه حل هایی هم روشن می شود. راههایی چون توزیع کتاب با قیمت مناسب، زنگ کتابخوانی در مدارس، هفته کتاب، نمایشگاه کتاب و جزء یکی از آخرین راه های پیشنهادی در این چند وقت اخیر تبلیغ کتاب چون دیگر کالاها در شبکه های تلویزیونی است و به همه این راههای رفته ونرفته حدود یک ماهی است که اتحادیه ناشران و کتابفروشان طرحی را اضافه کرده است؛ طرح آموزش کتابفروشان و شاغلان در فروشگاههای کتاب. مقدمات این طرح سال ۱۳۸۰ در سمیناری در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران مطرح شد و اتحادیه ناشران وکتابفروشان مسؤول پیگیری این طرح شد.در اطلاعیه اتحادیه ناشران دوره های آموزشی شامل برقراری ارتباط با مشتری، اطلاع رسانی، رایانه و کتابداری اعلام شده است. اما اهمیت و لزوم این طرح کجاست؟ مراجعان به کتابفروشی ها را می توان به دو گروه تقسیم کرد.
۱ ) گروهی که با آگاهی کامل از کتابی که می خواهند وارد کتابفروشی می شوند و
۲ ) گروهی که تنها با در ذهن داشتن یک موضوع و قصد خرید کتاب به این سمت می آیند.
گروه اول که اکثراً اطلاع جامعی از کتاب - آموزشی، غیرآموزشی - خود دارند اصولاً رابطه کمتری باکتابفروشی پیدا می کنند و کتابفروش تنها با راهنمایی درباره مکان کتاب می تواند نیاز مراجع را برطرف کند اما در رابطه با گروه دوم - گروهی که بدون داشتن هیچ چارچوب اطلاعاتی خاصی از کتاب وارد کتابفروشی می شوند - است که نقش کتابفروش اهمیت پیدا می کند. در بسیاری از موارد با وارد شدن به فروشگاههای پوشاک (مثال واضح) از طرف فروشنده ها محاط شده ایم و در معرض بمباران اطلاعاتی از مدل های جدید قرا گرفته ایم و حتی خواسته هایی در ما به وجود آمده است که شاید اصلاً وجود نداشته اند و در همین لحظه تولید و یا حتی کشف شده اند. اما این اتفاق تا چه اندازه در مراکز فرهنگی چون کتابفروشی ها برای ما می افتد. بسیاری از وقت ها بدون هیچ انگیزه ای وارد کتابفروشی شده ایم به قفسه های گوناگون کتاب نگاهی انداخته ایم و بدون اینکه حتی کتابی را ورق بزنیم از این محل دور شده ایم وتنها سکوت میان ما، قفسه های کتاب و کتابفروش جریان داشته است و کتابفروش هم هیچ قدمی برای نزدیک شدن به ما، شناخت نیاز ما - که حتماً وجود داشته وگرنه حتی ناخواسته وارد این محیط نمی شدیم - برنداشته است. عدم حضور کتابفروش در بسیاری موارد به علت کمبود اطلاعات این افراد درباره کتاب ها است و در بسیاری موارد دیگر عدم شناخت وظایف این شغل که در جای خود بسیار مهم محسوب می شود، آن قدر مهم است که می تواند در بسیاری موارد ضعف های روند انتشار و توزیع را ـ البته تا حدی ـ بپوشاند. آن هم با شناخت مخاطب، ارائه کتاب و حتی جذب کردن افراد به کتابخوانی با معرفی کتاب مناسب شرایط حال آنها! و با در نظر گرفتن تمام این موارد گفته شده است که نقش کتابفروش - که حتی بسیاری از ما در ذهنمان تصویری از او نداریم - اهمیت پیدا می کند.
● آغاز طرح
رضا یکرنگیان مدیر نشر خجسته و از مسؤولان آموزش اتحادیه که خود از بنیانگذاران این طرح است درباره برنامه های در نظر گرفته برای آموزش کتابفروشان می گوید؛ دوره آموزش کتابفروشان در ادامه کلاس هایی بود که اتحادیه با عناوین ویراستاری، نسخه پردازی و... برگزار کرد. یکرنگیان این طرح را شامل دو بخش آموزش کتابفروش و طراحی فروشگاه کتاب می داند و ادامه می دهد: طراحی یک کتابفروشی هم می تواند به صورتی باشد که بانظم وترتیبی که دارد باعث جلب مشتری به داخل مغاز شود و این اولین گام در ترغیب مراجعان برای خرید کتاب است. یکرنگیان می گوید اتحادیه برای اجرای این طرح با طراحان بزرگی چون مرحوم ممیز صحبت هایی داشته است که اتفاقاً با نظر بسیار مساعد ایشان روبرو شده بود اما به هر حال این گفت وگو ناتمام ماند و اما در این مورد با ابراهیم حقیقی هم صحبت هایی داشته ایم. مسؤول آموزش اتحادیه کتابفروشان درباره اهمیت آموزش افراد شاغل در این بخش می گوید: در کشورهای پیشرفته قصاب، صاحب سوپرمارکت و صاحبان همه مشاغل قبل از وارد شدن به این حرفه آموزش هایی را می بینند و حالا در این فضا فکر می کنید اهمیت آموزش کتابفروش چه میزان مورد توجه است. یکرنگیان می گوید: ما برای رونق دادن به بازارنشر خود احتیاج به افرادی داریم که بتوانند مخاطب را جذب کنند و در صورت لزوم اطلاعات کافی را در اختیارشان بگذارند.
● با کتابفروشان
محمد امین مدیر نشر پنجره با مثبت خواندن این طرح می گوید: اگر کتابفروش اطلاعات درست داشته باشد می تواند با معرفی یک کتاب و جلب رضایت مشتری اطمینان او را جلب کند و باعث ادامه روند کتابخوانی در او شود. یکی از کتابفروشان نزدیک به دانشگاه تهران که سال هاست در این حرفه فعالیت دارد می گوید: مغازه من ویترین خاصی ندارد حتی کتاب ها خیلی نامرتب چیده شده اند به طوریکه هر شاگردی که برای کمک بیاورم نمی تواند کاری از پیش ببرد اما من حدود ۹۹ درصد کتاب هایم را می شناسم و جدای از این می توانم خواسته ۱۰۰ درصد مخاطب را تشخیص بدهم وبا وجود این خصوصیت است که در تمام این سال ها توانسته ام فعالیت کنم. این فروشنده ۶۷ ساله درباره چگونگی شناخت مخاطب خود می گوید: پرسیدن از آخرین کتابی که خوانده اند و مورد توجه شان بوده است و بالعکس، میزان تحصیلات سن و سال می تواند در شناخت مشتری بسیار مؤثر باشد. مدیر نشر پنجره هم شناخت سلیقه یک مشتری را از موارد بسیار مهم در این کار می داند و می گوید: اگر بتوانیم نیاز مشتری را شناسایی کنیم و کتاب های مورد علاقه را در اختیار او قرار دهیم و مثل بقیه موارد اطمینان او را نسبت به درک کردن چیزی که می خواهد جلب کنیم. در گام بعدی است که می توان یک محصول جدید را هم به او معرفی کرد و او را در شناخت و خواندن کتاب های دیگر هم راهنمایی کرد وتردید او را در انتخاب کتاب های دیگر از بین برد. اما به گفته یکی دیگر از کتابفروشان، بسیاری از افراد شاغل در کتابفروشی ها افرادی هستند که با قفسه بندی کتاب ها استفاده از رایانه مسؤولیت معرفی کتاب را از دوش خود برداشته اند و حتی اگر اطلاعاتی را هم ارائه می دهند صرفاً مربوط به شناسنامه پشت جلد کتاب ها است که بدون حضور کتابفروش هم می توان به آنها دست یافت. اما به گفته یکی از کتابفروشانی که به تازگی به این شغل مشغول شده است شناخت مشتری امروز بسیار راحت است چرا که مشتریان کتابفروشی ها بسیار تیپیک هستند عده ای که کتابخوانان حرفه ای هستند دنبال کتاب های جدیدی هستند که چاپ شده است. این افراد بسیاری از نویسنده ها ومترجم ها را می شناسند وعده بسیار زیادی هم دانشجویانی هستند که با شناخت نام نویسنده و مترجم کتاب مورد نیاز خود را انتخاب می کنند.این کتابفروش ۲۷ ساله می گوید: اما جدا از این گروه خوانندگانی دراین ۲ ۳، سال اخیر به خیل کتابخوان ها اضافه شده اند که دنبال کتاب های روانشناسی با زبان ساده هستند. کتاب هایی چون چگونه اعتماد به نفس داشته باشیم، راههای حل مشکلات خانوادگی و... که ارتباط برقرار کردن بااین گروه هم بسیار ساده است چون به اندازه ای ناتوان و گنگ از موضوع در ذهن خود صحبت می کنند که باشنیدن چند جمله می توان کتاب مورد علاقه را در اختیارشان قرار داد. اما یکی از فروشندگان غرفه شهر کتاب با عنوان اینکه ۹۰ درصد از افرادی که در کتابفروشی ها مشغول به کار هستند دیپلم ندارند می گوید: این در حالی است که نمی توان از افرادی که مدارک بالای تحصیلی دارند هم انتظار قرار گرفتن در جایگاه کتابفروش را داشت و ادامه می دهد: فکر نمی کنم با ۶ ، ۷ ماه آموزش - حتی یکسال - بتوان کتابفروش تربیت کرد اما می توان با آموزش، نحوه چیدمان کتاب، نحوه درست استفاده از فهرست بندی کتاب ها وآموزش برخورد درست با مشتری در این مدت به رونق یافتن وکیفیت این کار کمک کرد. محمد امین کتابفروش و مسؤول نشر پنجره هم به نقش محیط فرهنگی کتابفروشی در آموزش کتابفروش اشاره ای دارد و می گوید: اگر مدیریت کتابفروشی به شخص کتابفروش به عنوان یک پادو یا یک فروشنده صرف نگاه نکند و محیطی فرهنگی که فراهم آوردمی توان از یک شخص عادی یک کتابفروش خوب ساخت واین هم در صورتی امکان پذیر است که فرد علاقه درونی نسبت به کار داشته باشد و در غیر این صورت احساس غریبگی که در فرد ایجاد می شود خود به خود فرد را از این محیط طرد می کند.
یکرنگیان ازبانیان طرح آموزش کتابفروشی هم ضمن تأیید اینکه علاقه درونی یکی از مهمترین عامل های پیشرفت یک کتابفروش است اظهار داشت: با همه این تفاسیر آموزش ودریافت آموزش های در نظر گرفته تماماً به زوق و علاقه درونی فرد بستگی دارد. در میان این گروه می توان افرادی را پیدا کرد که تنها از سر ناچاری به این شغل روی آورده اند اما عده ای از شدت علاقه وارد این عرصه شده اند و کتاب های بسیاری را مطالعه کرده اند و توانسته اند مخاطب را در انتخاب اثر راهنمایی کنند. مدیر نشر باغ هم باتأیید نقش کتابفروش در رشد فرهنگ کتابخوانی می گوید: کتابفروش در کشورهای پیشرفته یک کتابخوان حرفه ای است که با کتاب های بسیاری در ارتباط است و جدا از محیط کتابخانه های بزرگ که همه چیز در آن ها کامپیوتری شده است کتابفروش متخصص هم در این فضا حضور دارد و ارتباط نهایی را بین خریدار و تولید کننده برقرار می کند. جمشید کاراگاهی اما نقش مؤثر کتابفروش را در ادامه روندی می داند که مشکلات قسمت تولید و پخش آن هم تا حدودی مرتفع شده باشد وکتابفروش که بیشترین انرژی رامی گذارد با کمترین سود وحتی شکست مواجه نشود. یکی دیگر از کتابفروشان هم با عنوان اینکه ۲۰ سال است در بخش های مختلف روند تولیدکتاب فعالیت دارد می گوید: برای بالا بردن فرهنگ کتابخوانی هر قدمی که برداشته شود شایسته تقدیر است اما تا زمانی که نابسامانی های عرصه تولید و پخش وجود دارد کتابفروش نمی تواند کاری را از پیش ببرد. زمانیکه با توجه به نیاز مخاطب کتاب تولید و با کیفیت مطلوب عرضه شد راحت تر می توان به موقعیت و نقش کتابفروش پرداخت.
● سنت کتابفروشی
در سال های ۴۰ و ۵۰ کتابفروشی شغلی با شکل سنتی به حساب می آمد که در آن فرد کتابفروش و صاحب مغازه خود اهل کتاب و شاید به زبان امروز یک کتابخوان حرفه ای بود و کتاب ها و مشتری خود را کاملاً می شناخت وبا سلایق و علایق افراد مختلف آشنا بود. اما با توجه به عوض شدن فضای فرهنگی جامعه، گستردگی علوم و به تبع آن کتاب ها، نویسنده و مترجم های متفاوت و همچنین سلایق بسیار متفاوت مخاطبان نمی توان این انتظار را از کتابفروش امروز داشت و این انتظار که این طرح برای آموزش کتابفروشان در مدتی محدود مؤثر باشد غیرممکن است. کتابفروش نمی تواند بار معرفی یک کتاب را به تنهایی به دوش بکشد اما با تمام این مسائل نباید از نقش این فرد به عنوان آخرین حلقه اتصال عرصه کتاب و جامعه چشم پوشی کرد و با نگاهی دقیق و با در نظر گرفتن تمام مشکلات فرمول های کاری مناسبی را در اختیار کتابفروشان قرار داد و از میان جمعیت کتابفروشی که حضور دارند افرادی را تربیت کرد که نه تنها کتاب مورد جست وجوی مشتری را در سبد خرید او می گذارد که کتاب جدیدی را هم نه به او تحمیل که معرفی می کنند.
سارا جمال آبادی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید