پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


معماری پایدار در آمریکا با الهام از اشعار مولوی


باد و خاک و آب و آتش بنده اند با من و تو مرده با حق زنده اند
این شعر مولانا و اشارات کنائی و ظریف او به وحدت وجود و سازگاری چهار عنصر آب، باد، آتش و خاک انگیزه ای شدند تا مهندس «نادر خلیلی» آرشیتکت ایرانی الاصل به فکر بیافتد با استفاده از این چهار عنصر طبیعی، خانه هایی مقاوم در برابر زلزله و سایر بلایای طبیعی با ارزان ترین مواد و مصالح موجود در جهان، مثل کیسه های شن و سیم های خاردار برای بی خانمان های جهان بسازد . ایده ای که بارها از سوی مجامع معتبر جهانی مورد تقدیر و تشویق قرار گرفت
. مهندس نادر خلیلی از موسسه پژوهشی خود در شهر هسپریا (Hesperia)واقع در ایالت کالیفرنیا می گوید: «بیش از ۸۰۰ میلیون نفر در جهان در زاغه هایی که از آهن پاره، چوب، و گل ساخته شده زندگی می کنند و یا اصلأ پناهگاهی ندارند. این رویای من بوده است که برای مشکل مسکن این افراد فکری کنم». <
او در مورد این روش می گوید:« حلقه های پلاستیکی متحدالمرکزی را در نظر گیرید که همچون اسباب بازی بچه ها، روی هم قرار می گیرد». او با این مواد سازه هایی عمدتا از کیسه شن و سیم خاردار - مواد زمان جنگ، که اکنون از آن استفاده صلح آمیز می شود - ساخته است که نه تنها توجه آرشیتکت ها ی ایالات متحده بلکه سازمان ملل را بخود جلب کرده است. سازمان ملل علاقه زیادی به استفاده روش های ساده خلیلیبرای ساختن پناهگاههای اضطراری برای پناهندگان یا برای کسانی که خانه خود را در اثر بلاهای طبیعی از دست داده اند، نشان داده است.
خلیلی روش های مورد استفاده خود در این سازه را نه تنها ضد حریق بلکه ضد سیل، طوفان و زلزله می نامد و می گوید مصالح ساختمانی آن ۴۰ تا ۶۰ درصد کمتر از ساختمان های دیگر هزینه دربردارد. او می افزاید:«صرفه جویی ای که در مصرف انرژی از بابت استفاده از مواد طبیعی عایق در مقابل سرما و گرما انجام می شود، کل هزینه مواد استفاده شده در مصالح اصلی را در عرض چند سال جبران می کند»
. او در موقع صحبت از سازه های خود از واژه« معماری پایدار» مکررأ استفاده می کند بدین معنا که این سازه ها بر مواد و روش های ساختمانی تکیه دارند که اثر بسیار ناچیزی بر محیط زیست آسیب دیده می گذارد .
از آنجا که ساده ترین ایده ها ممکن است مبتکرانه ترین ایده ها نیز باشد، کار مهندس خلیلی نیز نه تنها امیدی برای ساکنین این جهان شده بلکه علاقه جامعه علمی را هم بعنوان ابزاری امید بخش جهت سکنی دادن افراد در پایگاههایی آتی در ماه و یا مریخ ، بخود جلب کرده است.
مسیری که او را به کشف این حقایق بنیادی سوق داد، ساده نبود. در طی دهه ۱۹۷۰، خلیلی یکی از سرشناس ترین آرشیتکت های ایران بود. وی متخصص ساخت آسمان خراش بود و زندگی خود را بین دفاتر کارش در لوس آنجلس و تهران تقسیم کرده بود. چهره او برای میلیونها ایرانی از طریق حضور مکرر وی در برنامه های رسانه های عمومی، چهره ای آشنا بود. با این حال، در میانه این شهرت و موفقیت، پی برد که از مهندسی معماری دلسرد شده است.
او می گوید:« من برای کسب پروژه ها و قراردادهای ساخت و ساز رقابت می کردم. و احساسم این بود که دائما در یک کشاکش هستم، هرگز واقعآ برای مردم کاری نمی کردم.»
مسابقه دو میان بچه ها در یک پارک عمومی ، نقطه عطفی در زندگی او بود .
در طی یک پیک نیک در یکی از پارکهای تهران، تعداد زیادی از بچه ها، منجمله پسر خود او، شروع به مسابقه دو کردند. او می گوید:« والدین ،بچه ها را تشویق می کردند که سریعتر بدوند تا مسابقه را برنده شوند.» پسر چهار سال ونیمه خود او، که جوانترین دونده هم بود،چند دور از مسابقه را باخت. او از روی خجالت و رنجش به پدرش گفت:« من می خواهم با خودم مسابقه بدهم».
نخست ، خلیلی سعی کرد پسرش را به ادامه مسابقه متقاعد کند ولی بعد از آن دست کشید .
خلیلی می گوید: « وقتی همه رفتند، من خطی روی زمین کشیدم و او دور پارک تنها شروع به مسابقه دادن کرد.» او دریافت که پسرش نه تنها شادتر است، «بلکه هربار که به نقطه آغازین مسابقه می رسید، چیز جالبی را در پارک کشف کرده بود. او حتی از قبل هم آهسته تر می دوید، ولی نه تنها از مسابقه خود لذت میبرد بلکه همیشه اول میشد.»
او پی برد که تجربه پسرش نقطه عطفی در زندگی اوشد. همانگونه که در کتاب خود « تنها دویدن»، می نویسد:« با خود عهد کردم که از این پس برای رسیدن به ظرفیت های درونی خود مسابقه می دهم نه برای تلاش درجلو زدن از دیگران».
دیری نگذشت که کار آرشیتکتی خود را کنار گذاشت و موتور سیکلتی خرید و برای پنج سال در جستجوی الهامی نوین سر به صحراهای ایران گذاشت. در حینی که به کشور خود با دیدی تازه می نگریست، سادگی و ارزش والایی را در معماری سنتی، بویژه درهزاران هزار دهکده ایی که خانه های آنها خشت وگلی بود، کشف کرد. خلیلی می گوید:« آنها علاوه بر سادگی در استفاده شان از عناصر طبیعی بسیار عمیق بودند. من می خواستم یادبگیرم، و در مسیر این یادگیری در این رویا فرورفتم که ساختمانهایی از خاک و آتش بسازم».
او همچنین شروع به مطالعه اشعار جلال الدین محمد مولوی کرد، اشعاری که از وحدت وجود و عناصر چهارگانه پر بود. خلیلی از نگرش مولوی الهام گرفت تا از مواد طبیعی برای ساخت مسکن مدرن استفاده کند. خلیلی می گوید:« وقتی که در صحرا بودم، با پنج شخصیت ابدی آشنا شدم: خاک،آب، باد، آتش و مولوی. من معنویتی را آموختم که در زندگی خودم جاری و ساری شده است. حتی کار من امروز در هسپریا نیز از مولوی الهام گرفته است.»خلیلی می گوید:« بزودی پی بردم که اگر ساختمان هایی از خاک بسازم – مانند خانه های خشتی و گلی که در دهکده ها وجوددارد - و سپس آنها را آتش بزنم، می توانم آنها را به خانه های زیبا و مقاوم سفالی تبدیل کنم که طول عمر بیشتری داشته باشند.» او نام این کار را « گل تافتن» یا طبق عنوان کتاب دوم خود به انگلیسی « خانه های سفالین» گذاشت .
اما تحقق ایده «خانه های سفالین» به زمان محمد رضا پهلوی دست نداد.او درباره زمان اجرای ایده اش می گوید: « زمان شاه، همه چیز بر مبنای تکنولوژی پیشرفته و مدرن غربی ساخته می شد و من هیچ شانسی برای کارکردن برروی طرح خود نداشتم.» اما هنگامی که انقلاب به سیستم اداری سابق پایان داد، او موقعیتی را که در پی آن بود یافت. او می گوید:« دیگر شهرداری و یا کاغذبازی وجود نداشت و دست من آزاد بود» .
خلیلی توانست نظر دانشجویان و آرشیتکت های دیگر را به طرح ساختن مسکن امن با سازه های سفالین جلب کند. خلیلی می گوید: « کوشیدم راهی به آنها نشان بدهم که چگونه می توان از تلفیق معماری سنتی و تکنولوژی جدیدبرای زندگی مدرن استفاده کرد.» .
بازگشت به آمریکا برای عملی کردن «خانه های سفالین» انقلاب، نظم خود را بوجود آورد و بوروکراسی نوین مانند بوروکراسی سابق به مسئله دست و پا گیری تبدیل شد. در سال ۱۹۸۱، خلیلی تصمیم به بازگشت به کالیفرنیا گرفت، جائیکه او قبلا آرشیتکت شناخته شده ای بود و اینک یک پست تدریس هم به او پیشنهاد شده بود.
خلیلی می گوید: « تفاوت ایالات متحده و ایران فقط در تکنولوژی پیشرفته و مدیریت نیست بلکه در حمایت از ذوق وشوق و رویاهای افراد است. این بزرگترین ثروتی است که ایالات متحده می تواند عرضه کند. در آمریکا از بچه تا بزرگسال، از رویاهای خود سخن می گوید. » اما فرهنگ سنتی ایران نیز می تواند تاثیرات ژرفی در جامعه آمریکا برجا گذارد و آنها از این تاثیرات استقبال می کنند: « من به ایران آمدم تا ببینم که فرهنگ سنتی ایران چگونه می تواند بر ایالات متحده تاثیر بگذارد. محبوبیت اشعار مولوی رومی و استقبال از طرح معماری پایدار با خانه های سفالین، نمونه های زنده این تاثیرپذیری مدرن نرین کشور جهان از فرهنگ شرقی است .»
. در اوایل دهه ۱۹۸۰، او شروع به همکاری با جامعه علمی ای کرد که امید فراوانی به ساخت مسکن در فضابر اساس خانه های سوپر خشت و سفالین او داشت. سخنرانی وی در آکادمی ملی علوم آمریکا (National Academy of Sciences) درباره استفاده از خاک ماه جهت ساختن سازه های ساده در ماه باعث هلهله و تشویق از طرف اندیشمندان شد ، واکنشی که معمولأ دراین طور کنفرانس های خشک علمی دیده نمی شود.از آنجا که هزینه فرستادن یک کیلوگرم ماده به فضا از دو کیلو طلا بیشتر است، شانس بالقوه استفاده از این مواد در دسترس، بسیار مورد توجه قرار گرفت
. در شهر هسپریا نیز، مهندس خلیلی چندین ساختمان که تمامأ بر اساس مقررات زلزله سنجی و کدهای دیگر ساختمانی کالیفرنیا برپاکرده است. او با استفاده از کیسه های شنی و سیم خاردار که باعث می شود کیسه های شنی لیز نخورند، اکنون مشغول ساختن بناهای گوناگون از جمله یک خانه مدرن برای قشر متوسط است که با سه اتاق خواب و دو گاراژ در شهر هسپریا قرار دارد. تعجبی ندارد که شهردار هسپریا می گوید:« خلیلی قادر به ایجاد انقلابی در صنعت خانه سازی است. »
خلیلی بیش از آنکه از « معماری پایدار» سخن گوید، از الهام خود از مولوی رومی می گوید. وی می گوید :«در ایران هر شخص با فرهنگی، شعر حفظ می کند و با اشعار این شاعر آشناست. »خلیلی حتی دو کتاب از گزیده اشعار مولوی را به انگلیسی ترجمه کرده است و از طریق کار خلیلی و بسیاری دیگر، مولوی رومی یکی از پرطرفدارترین شعرا در ایالات متحده شده است .
به گفته خلیلی، مولوی به« وحدت وجود» معتقد بوده و از تبدیل عناصر به یکدیگر و چگونگی بسیار گفته است. تلاش خلیلی به گفته خودش آن نیست که با پیروی از نگرش وحدت وجود، یک واژه نامه معماری جدید از سنت های قدیمی خلق کند، بلکه می خواهد ایده های خود برای عرضه پناهگاه برای نیازمندان، و طرح سازه های فضایی را عملی کند، تلاش وی« متبلورساختن شعر در معماری پایدار» است.

سعید احمدی
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی


همچنین مشاهده کنید