جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

هادی امت


هادی امت
پدر بزرگوارش ، حضرت امام جواد ۷ - آیت خداوند در زمین و مادرش حضرت ثمانه مغربیه (که به سیده شهرت دارد) است . نام حضرتش علی است که رمز آسمانی عروج انسان است و میراث خاندان عصمت . ناصح ، نقی ، هادی ، فقیه ، عالم ، شهید و خالص از القاب حضرت است که هر یک برخاسته از منش و شخصیت گرانقدر و روحانی اوست . دوران امامت آن حضرت از سال ۲۲۰ هجری - سال شهادت پدر بزرگوارش ، امام جواد ۷ - تا سال ۲۵۴ هجری - تاریخ شهادت خود آن حضرت - به درازا کشید. ۳۴ سال از عمر ۵۲ ساله آن حضرت بر سه سکوی پاسداری از حریم قرآن و رسالت و امامت گذشت . حضرتش ، همچون پدر، در خردسالی (به تقریب هشت سالگی ) به امامت رسید و اعجاز امامت دیگر بار در چهره امامی دیگر تجلی کرد.
اگر چه ستمکاران ناباورانه در عهد امامت حضرت جواد علیه السلام به سختی از امامت و توانایی پیامبر گونه او در سن خردسالی شکست خورده و دچار گونه ای حیرت دیوانه وار گشته بودند، اما در عهد امامت حضرت هادی علیه السلام نیز، از خردسالی حضرتش بر نتابیدند و در پی برهم زدن و آشوبگری در اندیشه شیعی بر اندند و دیگر بار حضرت را به آزمایشهای علمی و فکری آزمودند تا شاید رخنه ای در سد مستحکم امامت دراندازند، جنیدی نامی را بر حضرت گماردند تا او را در خردسالی مجاب کند. امام او سرگشته و حیران از جوشش چشمه های علم حضرت به شگفت در آمد و حلقه محبت و ولایت حضرت را در گوش کرد. می گفت : نمی دانم خردسالی چنین که دیوارهای مدینه او را در بر گرفته اند، اینهمه علم و معرفت را از کجا فرا چنگ آورده است !
عصر زندگی امام هادی علیه السلام ، عصری پر تلاطم و آکنده از دشواریها و ستمگری ها - برای شیعیان - بود.
آشفتگی سیاسی و اقتصادی و درهم پاشیدگی اوضاع اصلاح اجتماعی ، مجال را برای حاکمان ستمگر تنگ نمی کرد و آنان بر تعصب و تقویت پایه های جور و ستم می افزودند
زمامداران خونخوار عباسی از هر فرصتی برای نابودی و از میان برداشتن - تنها مخالفان سر سخت خود، (شیعیان ) سود می جستند.
این زمان ، حفظ تجمع شیعیان و استمرار بخشیدن به مقاومت و امر ارشاد سیاسی و اجتماعی ، رسالت خطیر و حساس امامت بود. دستگیری و تعقیب بزرگان شیعه . همچون محمد بن صالح و محمد بن محمد الحسینی و... و نیز شهادت بسیاری از آنان همچون یحیی بن عمر و... و ایذاء و آزار شیعیان ، کار را بر آنان چنان دشوار ساخته بود که اگر نقش امامت حضرت در کار نبود، اثری از شیعه بر جای نمی ماند.
و روشن است که امام نیز از خطر توطئه و دسیسه های شوم جباران روزگار و خونخواری همچون متوکل در امان نمی ماند. امام جماعت حرمین (مکه و مدینه ) از سوی دستگاه خلافت ، به متوکل عباسی نوشت که : اگر ترا به مکه و مدینه حاجتی هست ، علی بن محمد (هادی ) را از این دیار بیرون بر که بیشتر این ناحیه را مطیع خود گردانیده است .
و این پس از سعایت مخالفان و دشمنان و تفتیس مکرر و چند باره خانه حضرت بود که هیچ به دست نیآورده بودند.
مسعودی آورده است که : در باب حضرت امام علی النقی علیه السلام - نزد متوکل سعایت کردند و گفتند که در منزل ان جناب اسلحه بسیار و نامه های فراوان است که شیعیان او از قم برای او فرستاده اند و آن جناب عزم آن دارد که بر تو خروج کند... یحیی بن هر ثمه از فرماندهان ارتش متوکل می گوید: سرای او را بازرسی کردم و در آن جز قرآن و کتب علمی چیزی نیافتم
تمام این جریانهای اجتماعی ، عاقبت متوکل را مجبور کرد که امام را به سامرا، مقر حکومت خویش فرا بخواند تا حضرتش را در حیطه مراقبت و اطلاع خویش محصور کند.
و این بود که به قریب بیست سال از زندگی حضرت در سامرا و مقر حکومت عباسی گذشت . در تمام این دوره بیست ساله حضور جماعتی از بنی عباس - که تاریخ آن را یاد می کند - نشانگر تلاش حکومت عباسی برای تنگ کردن مجال بر حضرت امام هادی علیه السلام است .
تاریخ صحنه های شگفت را از حضور امام در عرصه مقاومت و ظلم ستیزی در حافظه خود گنجانیده است . گاه حضرت را به اجبار به مجلس عیش متوکل وارد می کنند و متوکل حضرتش را (نعوذ با لله ). به باده نوشی می خواند و آن گاه که امامم خردمندانه اهانت او را پاسخ می گوید از امام می خواهد که دست کم شعری بخواند و امام گرچه شاعر نیست ، اما دشمن را با تیر ابیاتی شگرف شگفت بر زمین عجز و ناتوانی می دوزد:

با توا علی قلل الا جبال تحرسهم
غلب الرجال فلم تنفعهم القلل
و استترلوا بعد عز من معاقلهم
و اتسکنوا حفرا یا بنسما نزلوا

... ستمگران بر قله کوههای خانه ساختند ولی چه سود که کوهها نیز یاری شان نکردند...
آنگاه از فراز کوه ها به شیب گورها در افتادند... چه جایگاه پلیدی!
تربیت شاگردان و پرورش مردان سترگی که هر یک زمانه ای را متحیر می سازند و دنیایی را مبهوت می کنند از دیگر برکات فیض حضور حضرت است ، بزرگانی همچون حسین ابن سعید، ابو هاشم جعفری ، عبد العظیم حسنی و ابن سیکت (شاعر شهید) از آبشخور روحانی فیض امام سیراب گشته اند.
سر آنجام ، جباران زمانه ، عظمت حضور امام را تاب نیاوردند و حماسه شهادت که میراث خاندان ولایت است ، دوباره تاریخ را به چرخش در آورد، امام علیه السلام را به زهر دشمنی و کینه ، به شهادت رساندند، و سوگ حضرتش را جاودانه ساختند.
اما دریغ که چراغ هدایت خاموش گردد و در کار امامت شکست در گیرد!!


همچنین مشاهده کنید