پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

آیورودا، دانش زندگی


آیورودا، دانش زندگی
● واژه آیوردا به چه معنی است؟
واژهٔ سانسکریت آیو به معنی زندگی و ودا به معنی دانش است. به عبارت دیگر، آیورودا دانش یا علم زندگی است. آیورودا بر قوانین و اصول پایه‌ای که بر زندگی در کل هستی حکمفرما هستند، تاکید دارد. در عین توجه به ریشه، تکوین و درمان بیماری، آیورودا به آنچه برای زندگی مفید یا مضر است و آنچه به خوشبختی و بدبختی می‌انجامد نیز می‌پردازد.
● ارتباط آیورودا با وداها یعنی نوشته‌های مذهبی باستانی هند چیست؟
متنی که به آتاروا ـ ودا شهرت دارد، به توضیح پایه‌های نظری آیورودا و استفادهٔ‌ کاربردی و روش به کار بردن آنها می‌پردازد. این متن حاوی توصیف‌ها و توضیحاتی دربارهٔ بعضی از بیماری‌ها و نیز نحوهٔ معالجهٔ زخم‌ها و جراحت‌ها، و هم‌چنین بحثی دربارهٔ‌ بیماری‌های همه‌گیر و نحوهٔ تحت نظر داشتن آن‌هاست. ریگ‌ودا، یاجورودا و سامادوا نیز حاوی مطالبی مرتبط با طب آیورودایی‌اند.
● آیورودا بر چه پایه‌های فلسفی بنا شده است؟
بر اساس جهان‌بینی هندو بشریت چکیده‌ای از گیتی است. در هر فرد به اندازهٔ تمامی جهان پیرامون او تنوع وجود دارد. تصور خود در تمامی هستی و تمامی هستی در خود، بالاترین هدف تکامل انسانی تلقی می‌شود. به این ترتیب مکتب‌های فلسفی که آیورودا در آنها ریشه دارد، بر این باورند که بشریت و مجموعهٔ هستی از یک مبدا برخاسته و از عناصر یکسانی تشکیل شده‌اند.
● این عناصر چه هستند و جسم چگونه از آنها تشکیل شده است؟
آنها پنج عنصر اصلی هستند: خاک، آب، آتش، هوا و اثیر. آنها به پنچامهابوتا شهرت دارند. دانش از طریق حواس شنوایی، بساوایی، بینایی، چشایی و بویایی دریافت می‌شود.
● ساختار جسم چگونه است و چگونه عمل می‌کند؟
واحدهای پایه ساختمانی جسم داتوها نامیده می‌شوند (داتو به معنی نگهداشتن است). آنها توسط غذای هضم شده تغذیه می‌شوند. در جسم انسان هفت داتو وجود دارد؛ مایعات جسم، بافت‌های خون، بافت‌های عضلانی، بافت‌های چربی، بافت‌های استخوانی، بافت‌های عصبی، مغز و بافت‌های مولد.
● مسئله تعادل در آیورودا بسیار مهم است تعادل چگونه عمل می‌کند؟
در آیورودا پیشگیری و علاج همهٔ بیماری‌ها بر اساس سه دوشا است: واتا، پیتا و کاپا. این سه، جلوه‌های زیستی پنج عنصر اصلی هستند که جسم انسان از آنها تشکیل شده است و در یک انسان سالم این سه عنصر همواره درتعادل هستند. در چنین وضعیتی، سه دوشا نظارت و اجرای همهٔ عمل‌های سازمانی جسم را به عهده دارند. زمانی که تعادل بین آنها به هم بخورد، بیماری آغاز می‌شود و تکوین می‌یابد.
دوشاها در سراسر جسم پخش‌اند، اما در حالت عادی یا سلامت جسم، واتا، پیتا و کاپا به ترتیب در قسمت‌های زیر، وسط و بالای جسم قرار دارند.
آنها ساختمان جسم را همانند ستون نگاه می‌دارند، چنان‌که آنها را ترای‌استونا یا سه ستون می‌نامند. کاپا در کودکی اهمیت اساسی دارد، پیتا در جوانی و واتا در پیری. روز نیز به سه بخش تقسیم می‌شود؛ روز، شب و زمان هضم غذا. کاپا در قسمت اول روز تاثیر بیشتری دارد، پیتا در قسمت میانی و واتا در قسمت آخر.
ساختار انسانی، هم از نظر جسمی و هم از لحاظ ذهنی، در هنگام انعقاد نطفه در اثر ترتیب و ترکیب سه دوشا که خود را در سلول‌های جنسی متجلی می‌سازد، تعیین می‌شود. این ساختار پایه برای هر فرد در تمامی عمرش ثابت می‌ماند. در سانسکریت به این ساختار پراکروتی به معنی ساختار طبیعی یا شکل اصلی گفته می‌شود، و جلوه‌های پنج عنصر اصلی هستند.
● کاربرد آیورودا چگونه تقسیم‌بندی شده است؟
▪ آیورودا هشت شاخه دارد که هر یک با موارد زیر ارتباط دارد:
ـ بیماری‌های جسمی ناشی از اختلال عملکردی یا مجموعه‌ای جسم
ـ تمامی اعضای جسم که بالای شانه‌ها قرار دارند
ـ کسالت‌های جسمی ناشی از مواد خارجی، مانند تیغ، علف، سنگ و ناخن
ـ بیماری‌هایی که ناشی از نیش مار، عنکبوت و دیگر سم‌های ناشی از منابع حیوانی یا گیاهی است
ـ کسالت‌های ذهنی و بیماری‌های عفونی ناشی از موجودات ناشناخته یا نامرئی یا میکروب‌ها. این شاخه هم‌چنین به قربانی‌ها و مراسم لازم برای دفع ارواح پلید می‌پردازد.
ـ بیماری‌های کودکان، روش‌های تطهیر شیر مادر و بیماری‌های ناشی از اجرام فلکی
ـ بهبود بخشیدن به کیفیت بافت‌های جسم و در نتیجه بالا بردن مقاومت، بالا بردن قدرت جسمی و فکری، به تاخیر انداختن فرایند پیری و حفظ تندرستی و جوانی جسم
ـ افزایش کیفیت و مقدار مایعات منی و یاخته‌های ماده و نیز روش‌های افزایش میل، نشاط و باروری جنسی، درمان ناباروری و اختلالات جنسی دیگر
● ارتباط بین آیورودا و اندیشهٔ‌ غربی را چگونه توصیف می‌کنید؟
پزشکی جدید و اندیشهٔ غرب فردیت را دسته‌بندی کرده و آن را تعمیم داده است. بر پایهٔ‌ برداشت غرب از سلامت و عادی بودن، آنچه در اکثریت افراد مشترک است، معیار سلامت در نظر گرفته می‌شود.
آیورودا بر این باور است که حالت عادی هر شخص باید به صورت جداگانه ارزیابی شود، چون هر انسان عملکرد و حالات روحی مخصوص به خود را بیان می‌کند. در شرق راه حل درک؛ تنها پذیرش، مشاهده و تجربه است. در مقابل در غرب، اعتقاد بر پرسیدن، تحلیل و نتیجه‌گیری منطقی است. اندیشهٔ‌ غرب به قضاوت بیرونی اعتقاد دارد و اندیشهٔ شرق به قضاوت درونی.
منبع: پیام یونسکو.
گفتگو با ک.م. شیام سوندارگ


همچنین مشاهده کنید