شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

آمریکای لاتین در تسخیر چپ ها


آمریکای لاتین در تسخیر چپ ها
بومیان سرخپوست آمریکای لاتین مانند خود مورالس، از سال های دور به کشت و کار کک مشغول هستند و آمریکا هم از سال های دور مشغول مبارزه برای ریشه کنی این ماده اصلی تولید کوکائین است. مورالس می گوید از برگ کک ماده ای به دست می آید که در فرمول ساخت کوکاکولای معروف آمریکا به کار می رود. شرکت کوکاکولا از اظهار نظر در این مورد خودداری می کند. مورالس می گوید: «این درست نیست که صادرات کک برای کوکاکولا قانونی باشد اما برای تبعه آمریکا غیرقانونی.»
مورالس بخشی از کابوس واشنگتن در آمریکای لاتین است. بولیوی بعد از هائیتی فقیرترین کشور نیمکره غربی دنیاست. اما دولت بوش برای نگرانی هایش از وقایع یک ماه گذشته در این کشور دلایلی دارد. پیروزی مورالس در انتخابات بولیوی موج به قدرت رسیدن چپ ها و کاندیداهای ضد آمریکایی در آمریکایی لاتین را تقویت کرده است. در سال ۲۰۰۶ که چند روز بیشتر از آن نگذشته است، دست کم ۹ انتخابات ریاست جمهوری در این منطقه در راه است و چپ ها در حداقل پنج انتخابات پیروز خواهند شد. از جمله مهمترین این انتخابات، رای گیری در دو کشور پرجمعیت و مهم برزیل و مکزیک و البته پرو و اکوادور است، چپ ها در اروگوئه و هندوراس دولت های محافظه کار را سرنگون کرده اند و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری شیلی «میکله بشلت» سوسیالیست پیروز خواهد شد. از همه اینها مهمتر ،انتخابات ریاست جمهوری در ونزوئلاست که در پایان سال ۲۰۰۶ برگزار می شود و شواهد حاکی از پیروزی دوباره و ابقای هوگوچاوز در قدرت است. چاوز را اکنون «شهردار خیابان آمریکای لاتین» می خوانند. محبوبیت او نه تنها در سراسر آمریکای لاتین بلکه در شهرهایی از خود ایالات متحده همچون بوستون و نیویورک افزایش یافته است. اینها شهرهایی است که دولت ونزوئلا زمستان امسال در آنها سوخت ارزان توزیع کرده است.
چاوز به عنوان نماد ضدآمریکا در میان توده های آمریکای لاتین، از فیدل کاسترو هم فراتر رفته و به الگویی برای دیگر رهبران منطقه تبدیل شده است. البته رهبران دیگر کشورها از امتیاز مهمی که چاوز در دست خود دارد برخوردار نیستند و منابع نفتی ونزوئلا را ندارند.
با اوج گرفتن محبوبیت چپ ها در آمریکای لاتین ستاره اقبال جورج بوش در این منطقه در حال افول است. پاییز گذشته بوش در اجلاس کشورهای قاره آمریکا در آرژانتین با اعتراض های خشونت آمیز خیابانی روبه رو شد که ناکامی نشست آرژانتین و از بین رفتن رویای تشکیل منطقه تجارت آزاد در قاره آمریکا را دوچندان کرد.
در آرژانتین میزبان این نشست، «نستور کرچنر» رئیس جمهور این کشور و یکی دیگر از رهبران چپ آمریکای لاتین شورش علیه سیاست های صندوق بین المللی پول و مورد حمایت آمریکا را رهبری می کرد. در دهه ۱۹۹۰ دولت های این منطقه از مکزیک تا آرژانتین از اصلاحات بازار آزاد مورد حمایت واشنگتن استقبال می کردند. اما این استقبال اکنون دیگر وجود ندارد. در سال ۱۹۹۸ طبقه ثروتمند آمریکای لاتین که جمعیتی ۱۰درصدی را تشکیل می دادند ۴۰ درصد درآمد این کشورها را به خود اختصاص می دادند. در سال ۲۰۰۳ این رقم به ۴۸ درصد رسیده و یک سوم جمعیت این کشور کمتر از دو دلار در روز درآمد دارند. این آمار نشان می دهد که اگرچه دموکراسی و حقوق بشر در کشورهای آمریکای لاتین پیشرفت کرده اما نابرابری اقتصادی و بیکاری همچنان به چشم می خورد. در این کشورها، انگشت اتهام و مسئولیت این شرایط نامساعد اقتصادی به سوی حامیان جهانی شدن و درجه اول آمریکا نشانه می رود.
مشغول شدن آمریکا به موضوع جنگ با تروریسم این شرایط را وخیم تر کرده است. هم پیمانان نزدیکی مثل وسنته فاکس رئیس جمهور مکزیک از سوی دولت بوش نادیده گرفته شده اند و طرح هایی که قرار بود برای آزادسازی مهاجرت به اجرا درآید متوقف شده است. یکی از نزدیکان فاکس می گوید: زمانی بوش رفیق اصلی ما بود، اما حالا حتی جواب تلفن هایمان را هم نمی دهد.
«اندره مانوئل لوپز آبرادور» شهردار سابق و ضدآمریکایی مکزیکوسیتی اکنون از پیشروان انتخابات ریاست جمهوری ماه جولای مکزیک است. این روزها در مکزیک نزدیکی با آمریکا باعث ریزش آرای کاندیداها می شود. او محور تبلیغات انتخاباتی اش را تکیه بر ناکامی سیاست های آشتی جویانه فاکس در قبال آمریکا قرار داده است. او همچنین شعارهایی در همبستگی با دیگر رهبران چپ آمریکای لاتین می دهد و در سخنرانی های تبلیغاتی می گوید، چاوز را الگوی موفق مدیریت با مهارت درآمدهای نفتی می داند و با استفاده از این الگو به احیای اقتصاد کشور اقدام می کند. لوپز همچنین با تمجید از لولا داسیلوا رئیس جمهور برزیل در دستیابی به توافق با اتحادیه های کارگری مکزیک، با مورالس هم اعلام همبستگی می کند و مخالفت دولت آرژانتین با سیاست های صندوق بین المللی پول را هم سرمشق خود قرار داده است. در برزیل در اکتبر ۲۰۰۶ انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود و این بار لولا داسیلوا شانسی برای پیروزی ندارد. حزب او به نقض قوانین مالی تبلیغات انتخاباتی متهم است و خودش هم به وعده های انتخاباتی عمل نکرده است. کاندیداهای دیگر سیاست های ضد آمریکایی دارند.
در بولیوی، مورالس که رهبر اتحادیه کارگری کشاورزان کک است در سال ۲۰۰۲ هم کاندیدای انتخاباتی بود اما آمریکا تهدید کرد در صورت پیروزی مورالس کمک های اقتصادی اش را به بولیوی قطع می کند. در آن انتخابات مورالس به دور دوم رفت و با اختلاف اندکی شکست خورد. تظاهرات های خیابانی که از همان سال شروع شد به استعفای پی درپی دو رئیس جمهور انجامید و سرانجام مورالس با پیروزی در انتخابات رئیس جمهور شد.
مورالس در میان رهبران چپ آمریکای لاتین تندروترین آنهاست. هدف اصلی او احیای اقتصاد و به ویژه خارج کردن منابع گاز این کشور از کنترل شرکت های خارجی است. بولیوی از این نظر سابقه تاریخی دارد و اولین کشور آمریکای جنوبی بود که در دهه ۱۹۳۰ صنعت انرژی خود را ملی کرد. در سال ۱۹۵۲ هم انقلابی در این کشور صورت گرفت که سازما ن دهندگان آن معدن کاران بودند. از همان سال ها تاکنون موجی از جنبش های اجتماعی در این کشور با شعار ملی کردن منابع طبیعی جریان داشته است. آخرین دولتی که در اثر این موج سرنگون شد، دولت گونزالس سانچز دولا زادا بود که اواخر سال ۲۰۰۴ و اوائل سال ۲۰۰۵ قربانی «جنگ گاز» شد.ماه آینده کاستاریکا هم شاهد انتخابات ریاست جمهوری است که ۱۴ کاندیدا در آن شرکت می کنند. «آریاس» رئیس جمهور پیشین این کشور و برنده جایزه صلح نوبل سال ۱۹۸۷ از کاندیداهای پیشروی این انتخابات است. آریاس در دوران ریاست جمهوری اش هیچ گاه هم پیمان بی چون و چرای آمریکا نبود و در سالهای اخیر هم از سیاست های آمریکا بویژه در عراق به شدت انتقاد کرده است.
نتایج انتخابات در بولیوی، جالب توجه ترین بازتاب را در پرو داشت. در این کشور قرار است در ماه آوریل انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود و «اولانتا هومالا» سرهنگ بازنشسته و از تحسین کنندگان ناپلئون بناپارت و شارل دوگل، نزدیک ترین سیاست ها را به مورالس دارد. پیش از انتخابات بولیوی، آرای هومالا در نظر سنجی ها ۱۲درصد بود اما بلافاصله بعد از انتخابات در بولیوی و پیروزی مورالس آرائش به ۲۲درصد رسید. او در دیدار اخیر چاوز و مورالس در کاراکاس حضور داشت و در ردیف نخست جلسه جای گرفته بود. چاوز در این دیدار هومان را تحسین کرد. بعد از این جلسه دولت پرو سفیر ونزوئلا را فراخواند وبه او به خاطر «دخالت رهبر ونزوئلا در امور داخلی پرو» اعتراض نمود.
در کلمبیا در ماه مه انتخابات برگزار می شود که البته نتایج این انتخابات دردسر چندانی برای واشنگتن نخواهد داشت. آلوارو اوریبه رئیس جمهور فعلی که هم پیمان آمریکاست شانس زیادی برای پیروزی دوباره در انتخابات دارد. از سال ۲۰۰۰ تاکنون واشنگتن سه میلیارد دلار کمک نظامی در اختیار کلمبیا قرار داده تا این کشور با تجارت کوکائین مبارزه کند.
در اکوادور که در ماه اکتبر آینده شاهد انتخابات خواهد بود، از سال ۱۹۹۷ تاکنون شش رئیس جمهور در قدرت بوده اند و بعد در اثر انقلاب، رسوایی و یا بحران قانون اساسی کنار رفته اند. برای انتخابات ریاست جمهوری امسال هنوز کاندیدایی رسماً اعلام حضور نکرده اما وزیر سابق اقتصاد و از منتقدان سرسخت صندوق بین المللی پول از جمله کاندیداهای احتمالی است. اوکی تیتوانا نامزد چپگرای این انتخابات است.
و بالاخره در ونزوئلا در دسامبر ۲۰۰۶ انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود. مخالفان چاوز تاکنون نتوانسته اند حتی یک جایگزین برای او و کاندیدایی برای شرکت در انتخابات بیابند. تلاش های مخالفان تاکنون با ناکامی های تحقیرآمیزی روبه رو شده است. از جمله این ناکامی ها یک کودتای نافرجام اعتصاب نفتی بی نتیجه دوماهه و شکست هایی در انتخابات محلی بوده است. چاوز اکنون پارلمان را هم در اختیار دارد.با این انتخابات در سال ،۲۰۰۶ باید منتظر رهبران چپگرای بیشتری در منطقه بود. کارشناسان سیاست خارجی آمریکا به دولت بوش توصیه کرده اند با توجه به شرایط کنونی به جای تکیه بر مواضع ایدئولوژیک و موضع گیری بر این اساس، به نزدیکی با دولت های «پاک» (یعنی دولت های فارغ از فساد و دموکراتیک) اقدام کند. به نظر می رسد بوش با انتخابات توماس شانون به عنوان معاون جدید وزیر خارجه در امور نیمکره غربی به این توصیه عمل کرده است. شانون سیاستمداری غیرایدئولوژیک است.
با تحلیل سیاست های چپ های آمریکای لاتین می توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته رهبران و جنبش های چپی هستند که در کمونیسم و سوسیالیسم یا کاستروئیسم ریشه دارند و دقیقاً به خاطر همین ریشه ها و برای خود پایگاهی ساخته اند. آنها دریافته اند که اشکال و ایراد شوروی سابق و حتی کوبا چه بوده و در گذشته چه مواردی باعث ناکامی در آمریکای لاتین شده است. نکته دیگر مورد توجه این گروه موانع و محدودیت هایی است که جهانی شدن برای سیاست های این کشورها ایجاد کرده است. چپ ها در شیلی، برزیل، اروگوئه و شاید حتی در نیکاراگوئه جزء این دسته هستند. این چپ ها بر سیاست های اجتماعی، آموزشی و بهداشتی، مسکن و برنامه های ضد فقر تأکید دارند. اما همه این تأکیدات در یک چارچوب اقتصاد کلان صورت می گیرد. سیاست های این گروه باعث تقویت و تحکیم نهادهای دموکراتیک می شود اما در مواردی هم این سیاست ها بدون هدف پیش می رود.
این سیاست ها اغلب در ضدیت با آمریکا قرار می گیرد. شیلی بر سر جنگ در عراق با آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل مخالفت کرد، برزیل سیاست تجاری آمریکا را رد کرد و اروگوئه روابط دیپلماتیک خود را با هاوانا احیا کرده است. اما این مخالفت به ندرت به رویارویی منجر می شود. درست در زمانی که بوش به عراق حمله کرد، شیلی یک توافقنامه تجارت آزاد با آمریکا امضا کرد و لولا داسیلوا در پایتخت برزیل میزبان بوش بود. این گروه از چپ ها چندان برای واشنگتن دغدغه ای ندارند و گاه از وجود آنها استقبال هم می شود.
اما گروه دیگر چپ ها بسیار متفاوت هستند ویژگی اصلی آنها سیاست ها و شعارهایی است که توده مردم را هدف می گیرد. ملی کردن منابع و درآمدهای داخلی و بویژه مخالفت با آمریکا سیاست اصلی این دسته از رهبران است. علاوه بر بولیوی و ونزوئلا، در مکزیک و آژرانتین هم رهبران دسته دوم چپ ها روی کار هستند و در پایان سال ۲۰۰۶ بر تعداد آنها افزوده خواهد شد.
احساسات ضد آمریکایی اکنون بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین را فرا گرفته است. مردم این منطقه چه ثروتمند و چه فقیر در برابر سیاست های یکجانبه گرایانه دولت بوش به شدت موضع گیری می کنند. نظرسنجی سراسری که اخیراً در این منطقه انجام شده نشان می دهد ۸۶ درصد از این مردم سیاست جهانی آمریکا را قبول ندارند. اگر چه در حال حاضر فقط کوبا و ونزوئلا و البته به تازگی بولیوی آشکارا به خصومت با آمریکا پرداخته اند و بقیه دولت های آمریکای لاتین همچنان در حوزه های مختلف اقتصادی و امنیتی با واشنگتن همکاری نزدیکی دارند اما دیگر رهبران این منطقه هم پیمانی با آمریکا را هدف نهایی سیاست خارجی خود نمی دانند.
ترجمه: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید