شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


ایران‌ ۱۴۰۰- بحران‌ آب‌


در سال‌ ۱۳۳۷ جمعیت‌ ایران‌ ۱۶ میلیون‌ نفر بوده‌ و الان‌ بیش‌ از ۷۰ میلیون‌ نفر است‌ در حالی‌که‌ میزان‌ آب‌ ثابت‌ مانده‌ اما به‌ همان‌ نسبت‌ آب‌ بیشتری‌ مورد نیاز است‌!
اختلافی‌ که‌ بین‌ استان‌های‌ یزد و اصفهان‌ برسر چشمه‌ زاینده‌رود رخ‌ داد، موضوعی‌ فراتر از یک‌ اختلاف‌ منطقه‌یی‌ و بین‌ استانی‌ است‌ و به‌ یک‌ بحران‌ بزرگ‌ ملی‌ و فراتر از آن‌ بین‌المللی‌ مربوط‌ است‌. براساس‌ گزارش‌ سازمان‌ ملل‌ در آینده‌یی‌ نزدیک‌ ۳۱ کشور جهان‌ با کمبود آب‌ مواجه‌ خواهند شد و از ایران‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از بزرگترین‌ کشورهای‌ درگیر بحران‌ آب‌ در آینده‌ نام‌ برده‌ می‌شود.
انتظار می‌رود تا سال‌ ۲۰۲۵ میلادی‌ بیش‌ از دو سوم‌ جمعیت‌ جهان‌ در شرایط‌ کمبود جدی‌ آب‌ قرار بگیرند و یک‌ سوم‌ بقیه‌ در شرایط‌ کمیابی‌ آب‌ زندگی‌ کنند. ۵۰ سال‌ دیگر عربستان‌ بطور کامل‌ از آب‌ تهی‌ خواهد شد.
طلیعه‌ بحران‌ هم‌ اینک‌ در چین‌، آفریقا، هند، تایلند، مکزیک‌، مصر و ایران‌ نمایان‌ شده‌ است‌. رودخانه‌های‌ اصلی‌ دنیا شامل‌ «نیل‌» در مصر، «گنگ‌» در جنوب‌ آسیا، رودخانه‌ «زرد» در چین‌ و «کلرادوی‌» امریکا بشدت‌ تهدید می‌شوند. حتی‌ ۳۳ رودخانه‌ اصلی‌ انگلیس‌ اکنون‌ کمتر از یک‌ سوم‌ گذشته‌ آب‌ دارند. کاهش‌ آب‌ رود «دانوب‌» نیز به‌ صنعت‌ گردشگری‌ و ماهیگیری‌ صدمه‌ زده‌ است‌.
در ایران‌ منبع‌ اصلی‌ آب‌ بارش‌ است‌ که‌ بطور طبیعی‌ سالانه‌ ۲۵۲ میلی‌متر یا ۴۱۳ میلیارد متر مکعب‌ بارش‌، سالانه‌ ۲۶۹ متر مکعب‌ است‌. این‌ میزان‌ یک‌ سوم‌ متوسط‌ بارش‌ جهان‌ ۸۳۱ میلی‌متر و یک‌ سوم‌ متوسط‌ بارش‌ آسیا ۷۲۲ میلی‌متر است‌. حدود ۳۰ درصد بارش‌ به‌ شکل‌ برف‌ و بقیه‌ به‌ شکل‌ باران‌ است‌. به‌ این‌ ترتیب‌ در حالی‌که‌ یک‌ درصد جمعیت‌ جهان‌ در ایران‌ زندگی‌ می‌کنند، سهم‌ ایران‌ از منابع‌ آب‌ تجدیدپذیر فقط‌ ۳۶ صدم‌ درصد است‌. از ۴۱۳ متر مکعب‌ بارش‌، سالانه‌ ۲۶۹ مترمکعب‌ به‌ اشکال‌ مختلف‌ از دست‌ می‌رود. ۲/۹۳ درصد از آب‌ باقی‌مانده‌ صرف‌ مصارف‌ کشاورزی‌ البته‌ به‌ شکلی‌ غیراصولی‌ می‌شود. ۷/۱ درصد به‌ صنعت‌ و معدن‌ اختصاص‌ می‌یابد و بقیه‌ به‌ مصارف‌ دیگر می‌رسد.
اشاره‌ به‌ این‌ درصدها برای‌ این‌ اهمیت‌ دارد که‌ بروز بحران‌ آب‌، آنها را دستخوش‌ تغییر می‌کند و سازمان‌های‌ بین‌المللی‌ هشدار می‌دهند که‌ با افزایش‌ جمعیت‌ در ایران‌، این‌ کشور در سال‌ ۲۰۲۵ درگیر بحران‌ جدی‌ آب‌ خواهد شد.
گفته‌های‌ دکتر پرویز کردوانی‌ استاد جغرافیای‌ دانشگاه‌ تهران‌ حاکی‌ از بروز نشانه‌های‌ بحران‌ است‌. وی‌ می‌گوید: «در سال‌ ۱۳۳۷ جمعیت‌ ایران‌ ۱۶ میلیون‌ نفر بوده‌ و الان‌ بیش‌ از ۷۰ میلیون‌ نفر است‌. در حالی‌که‌ میزان‌ آب‌ ؤابت‌ مانده‌، به‌ همان‌ نسبت‌ که‌ آب‌ بیشتری‌ مصرف‌ می‌شود آب‌ بیشتری‌ هم‌ آلوده‌ می‌شود. به‌ این‌ ترتیب‌ تهران‌ یک‌ رود هم‌ ندارد ولی‌ سه‌ رود از فاضلاب‌ دارد که‌ آدم‌ در آن‌ غرق‌ می‌شود. کشور ما در منطقه‌ خاورمیانه‌ قراردارد و از نظر بارندگی‌ فقیر است‌. درست‌ است‌ که‌ بارندگی‌ در شمال‌ زیاد است‌ ولی‌ این‌ باران‌ زمانی‌ می‌بارد که‌ زیاد به‌ آن‌ احتیاج‌ نیست‌ و سه‌ ماه‌ تابستان‌ که‌ موقع‌ برنج‌کاری‌ است‌ این‌ مناطق‌ آب‌ ندارند. در نتیجه‌ در پربارترین‌ نقطه‌ هم‌ از آب‌ زیرزمینی‌ استفاده‌ می‌کنیم‌.
در حالی‌که‌ استفاده‌ از آب‌ زیرزمینی‌ برای‌ مواقع‌ مبادا است‌، استفاده‌ زیاد از آب‌ زیرزمینی‌ باعث‌ شده‌ که‌ سطح‌ آن‌ در همه‌جا پایین‌ بیاید. بطوری‌ که‌ در ۲۰۰ دشت‌ که‌ بیشتر آنها در خراسان‌ است‌ کسی‌ حق‌ حفر چاه‌ ندارد مگر برای‌ به‌ دست‌ آوردن‌ مقداری‌ آب‌ شرب‌ و مصارف‌ صنعتی‌، پایین‌ رفتن‌ سطح‌ آب‌، کشور را دچار فاجعه‌ می‌کند بطوری‌ که‌ در چند سال‌ آینده‌ آب‌ بعضی‌ از مناطق‌ بطور کامل‌ تخلیه‌ می‌شود و ساکنان‌شان‌ ناچار می‌شوند مهاجرت‌ کنند به‌ خاطر پایین‌ رفتن‌ آب‌های‌ زیرزمینی‌، چاه‌های‌ نیمه‌ عمیق‌ به‌ چاه‌ عمیق‌ تبدیل‌ شده‌اند. قنات‌ها خشک‌ شده‌اند. نمونه‌ آن‌ خشک‌ شدن‌ قنات‌ها در ۳۶۰ دهات‌ ورامین‌ است‌. این‌ اتفاق‌ در جنوب‌ خراسان‌، یزد و اصفهان‌ هم‌ رخ‌ داده‌ است‌.
یک‌ سوم‌ آب‌ تهران‌ از آب‌های‌ زیرزمینی‌ تامین‌ می‌شود و این‌ باعث‌ نشست‌ زمین‌های‌ تهران‌ شده‌ است‌. در نتیجه‌ این‌ اتفاقات‌، آب‌های‌ شور به‌ سمت‌ چاه‌ها پیشروی‌ کرده‌اند. اتفاقی‌ که‌ در رفسنجان‌ و به‌ عنوان‌ نمونه‌ در روستای‌ «انار» رخ‌ داده‌ است‌. وضع‌ به‌ گونه‌یی‌ است‌ که‌ اگر فکری‌ برای‌ آب‌ کرمان‌ و رفسنجان‌ نشود، محصول‌ پسته‌ در خطر قرار می‌گیرد و در ۱۰ تا ۱۵ سال‌ آینده‌ درختان‌ پسته‌ خشک‌ خواهند شد. در رفسنجان‌ در جاهایی‌ ناچار شده‌اند تا در ۲۰۰ یا ۲۵۰ متری‌ و حتی‌ ۳۰۰ متری‌ زمین‌، چاه‌ حفر کنند. آب‌ها در این‌ منطقه‌ بخاطر زیاد بودن‌ نمک‌ شکل‌ دوغ‌ پیدا کرده‌اند با این‌ روند در این‌ منطقه‌ میزان‌ بازدهی‌ درخت‌ از ۱۰ کیلو به‌ پنج‌ کیلو کاهش‌ می‌یابد و تا ۱۵ سال‌ دیگر قسمت‌ زیادی‌ از رفسنجان‌ دیگر وجود نخواهد داشت‌.»
وی‌ می‌افزاید: «این‌ چاه‌های‌ «آرتزین‌» چاه‌هایی‌ که‌ آب‌ از آنها می‌جوشدبه‌ چاه‌ معمولی‌ تبدیل‌ شده‌ و سفره‌های‌ آب‌ نشست‌ کرده‌اند.با نشست‌ سفره‌ها در صورتی‌ که‌ بارندگی‌ هم‌ صورت‌ بگیرد، قابلیت‌ آبگیری‌ سفره‌ کم‌ می‌شود و از طرفی‌ نشست‌ سفره‌، دیواره‌ آن‌ را هم‌ می‌شکند و آب‌ به‌ نحوه‌ دیگری‌ هدر می‌رود وقتی‌ سطح‌ آب‌ پایین‌ می‌آید. پوشش‌ گیاهی‌ مراتع‌ از بین‌ می‌رود و گیاهانی‌ که‌ از آب‌ زیرزمینی‌ استفاده‌ می‌کردند از بین‌ می‌روند. به‌ عنوان‌ نمونه‌ آنقدر در تهران‌ چاه‌ حفر شده‌ که‌ بعضی‌ جنگل‌ کاری‌ها با خطر خشکی‌ مواجه‌ شده‌ است‌. بطور طبیعی‌ با حفر چاه‌ ۲۰۰ متری‌ هم‌ کشاورزی‌ صرفه‌ اقتصادی‌ ندارد از طرفی‌ آب‌ سفره‌ هم‌ تمام‌ می‌شود و در نتیجه‌ کشاورزان‌ درختان‌ را قطع‌ و تبدیل‌ به‌ زغال‌ می‌کنند. اتفاقی‌ که‌ در «باروس‌» و «خفر» استان‌ فارس‌ رخ‌ داد. چنانکه‌ جهرم‌ که‌ بزرگ‌ترین‌ تولیدکننده‌ میوه‌ بود نیز اینک‌ تولیدکننده‌ زغال‌ است‌!
در ایران‌ در بخش‌ شمالی‌ کشور بارش‌ باران‌ به‌ ۸۵۰ میلی‌ متر یعنی‌ میزانی‌ بالاتر از متوسط‌ جهانی‌ بالغ‌ می‌شود. در حالی‌ که‌ در بخشی‌ از کشور این‌ میزان‌ به‌ کمتر از ۵۰ میلی‌متر می‌رسد. از میانه‌ بهار آب‌ رودخانه‌ها و چشمه‌ها کاهش‌ می‌یابد و در تابستان‌ تنها منبع‌ قابل‌ استفاده‌ آب‌های‌ زیرزمینی‌ است‌. در حالی‌ که‌ با میزان‌ بهره‌برداری‌ کنونی‌، آب‌های‌ زیرزمینی‌ در معرض‌ خطر جدی‌ قرار دارند. تحقیقات‌ سازمان‌ ملل‌ حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ منابع‌ قابل‌ استفاده‌ آب‌ ایران‌ از دو هزار میلیارد متر مکعب‌ در سال‌ ۱۹۹۰ میلادی‌ به‌ ۷۲۶ تا ۸۶۰ میلیارد مترمکعب‌ در سال‌ ۲۰۲۵ کاهش‌ خواهد یافت‌.
پیامد بحرانی‌ که‌ در ایران‌ در نتیجه‌ کم‌آبی‌ و تقاضای‌ روبه‌افزایش‌ آب‌ رخ‌ می‌دهد این‌ است‌ که‌ بخش‌های‌ مختلف‌ کشاورزی‌، صنعت‌ و نیروی‌ انسانی‌ برای‌ استفاده‌ از این‌ آب‌ وارد رقابت‌ می‌شوند. مهندس‌ محسن‌ شجاعی‌ کارشناس‌ آب‌ می‌گوید: «افزایش‌ جمعیت‌، گسترش‌ بدون‌ برنامه‌ و انگل‌وار شهرهای‌ بزرگ‌ باعث‌ می‌شود مجبور شویم‌ آب‌ را از بخش‌ کشاورزی‌ به‌ سمت‌ مصارف‌ انسانی‌ منتقل‌ کنیم‌.
در حالی‌ که‌ افزایش‌ جمعیت‌ و بهتر شدن‌ برنامه‌ غذایی‌، ایران‌ را بشدت‌ به‌ واردات‌ محصولات‌ کشاورزی‌ محتاج‌ می‌کند.»
از تبعات‌ دیگر بحران‌ آب‌ این‌ است‌ که‌ همان‌ منابع‌ قابل‌ استفاده‌ و رودخانه‌ نیز آلوده‌ و ناسالم‌ می‌شوند و حتی‌ صنعت‌ ماهیگیری‌ هم‌ با مشکل‌ مواجه‌ می‌شود. به‌ عنوان‌ نمونه‌ دور از انتظار نیست‌ که‌ آب‌ رودخانه‌های‌ شمال‌ کشور آلوده‌ شود، بویژه‌ که‌ سیستم‌ فاضلاب‌ شهرهای‌ شمال‌ هم‌ توسعه‌ نیافته‌ است‌. این‌ موضوع‌ توجه‌ بانک‌ جهانی‌ را به‌ ایران‌ جلب‌ کرده‌ است‌.
در هر صورت‌ به‌ موازات‌ آنکه‌ بطور دایمی‌ به‌ جمعیت‌ جهان‌ افزوده‌ می‌شود و این‌ جمعیت‌ به‌ غذای‌ بیشتری‌ نیاز پیدا می‌کند منابع‌ آب‌ هم‌ کاهش‌ می‌یابد. بخشی‌ از بحرانی‌ که‌ هم‌اینک‌ مبتلا به‌ آسیا و امریکای‌ لاتین‌ است‌ به‌ صنعتی‌ شدن‌ جوامع‌ آنها و برهم‌ خوردن‌ توازن‌ بشر و طبیعت‌ مربوط‌ است‌. چنانکه‌ در مکزیکوسیتی‌ پایتخت‌ مکزیک‌ بچه‌های‌ کوچک‌ گاهی‌ به‌ جای‌ آب‌، کوکاکولا و پپسی‌ می‌نوشند. در طول‌ بحران‌های‌ آبی‌ این‌ کشور، دولت‌ آب‌ کشاورزان‌ را قطع‌ می‌کند تا آب‌ را به‌ صنایع‌ بطور عمده‌ خارجی‌ برساند. پیامد چنین‌ وضعیتی‌ به‌ خطر افتادن‌ امنیت‌ غذایی‌ جهان‌ است‌. کمبود آب‌ کشاورزی‌ در کشوری‌ مانند چین‌ کافی‌ است‌ تا این‌ امنیت‌ به‌ خطر بیفتد. در حالی‌ که‌ چین‌ در راس‌ فهرست‌ کشورهایی‌ قرار دارد که‌ با بحران‌ آب‌ روبرو می‌شوند بطور طبیعی‌ چین‌ بخاطر توسعه‌ عظیم‌ اقتصادی‌اش‌ کمبود موادغذایی‌ را با واردات‌ آن‌ جبران‌ می‌کند. اما موضوع‌ این‌ است‌ که‌ در نتیجه‌ این‌ کار قیمت‌ موادغذایی‌ در بازارهای‌ جهانی‌ بشدت‌ بالا می‌رود و این‌ اتفاق‌ برای‌ کشورهای‌ فقیر فاجعه‌ است‌. البته‌ ایران‌ هم‌ در همان‌ سال‌ها درگیر بحران‌ آب‌ خواهد بود و طبیعی‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ کاهش‌ تولیدات‌ کشاورزی‌ ناچار است‌ موادغذایی‌اش‌ را با قیمت‌ کلان‌ از بازار
جهانی‌ تامین‌ کند و در نتیجه‌ به‌ دیگر کشورها وابسته‌ خواهد شد.
کمبود آب‌، افزایش‌ جمعیت‌، بالا رفتن‌ سطح‌ زندگی‌ و بهداشت‌ و افزایش‌ باز هم‌ بیشتر مصرف‌ آب‌ و کمبود موادغذایی‌ در دهه‌های‌ آینده‌ بحرانی‌ را پیش‌ روی‌ ایران‌ قرار می‌دهد که‌ چشم‌اندازش‌ از همین‌ حالا تیره‌ و ناامیدکننده‌ است‌. البته‌ مهار چنین‌ بحرانی‌ بستگی‌ به‌ آن‌ دارد که‌ دولت‌های‌ ایران‌ چقدر سرعت‌ عمل‌ داشته‌ باشند.
حمیده‌ احمدیان‌ راد
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید