پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


میلان کوندرا در یک نگاه


میلان کوندرا در یک نگاه
«میلان کوندرا»‌ در تاریخ ۱/۴/۱۹۲۹ در شهر برنو[۱] ایالت بوهمیا[۲] چکسلواکی بدنیا آمد. پدر وی «لودویک کوندرا» (۱۹۷۱-۱۸۹۱) موسیقی‌دان و رئیس دانشگاه برنو بود.
میلان کوندرا اولین اشعار خود را در دوران دبیرستان سرود. میلان جوان پس از جنگ جهانی دوم و پیش از شروع تحصیلات خویش بعنوان نوازنده جاز مشغول کار بود. وی در زمینهٔ موسیقی، فیلم، ادبیات و هنرهای زیبا، تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه «چارلز» شهر پراگ به پایان رساند.
پس از آن ابتدا بعنوان استادیار و سپس به عنوان استاد دانشکدهٔ‌ فیلم آکادمی هنرهای نمایشی دانشگاه پراگ مشغول به کار شد. وی اشعار، مقالات و نمایشنامه‌های زیادی منتشر کرد. در عین حال به عنوان عضو هیئت تحریریهٔ مجلات ادبی «لیترارنی نوینی»[۳] و لیستی[۴] به فعالیت پرداخت. کوندرا همانند بسیاری از روشنفکران دیگر در سال ۱۹۴۸ و با اشتیاق فراوان به عضویت حزب کمونیست درآمد.
در سال ۱۹۵۰ به دلیل تمایلات فردگرایانه و شخصی خود از حزب کمونیست اخراج شد. در سال ۱۹۵۲ پس از فراغت از تحصیل به عنوان دانشیار ادبیات جهان در آکادمی فیلم منصوب شد. بار دیگر از سال ۱۹۵۶ الی ۱۹۷۰ به عضویت حزب کمونیست درآمد.
در سال ۱۹۵۳ اولین کتاب خود را به چاپ رسانید و در اواسط دههٔ ۱۹۵۰ به عنوان مترجم، مقاله‌نویس و نمایشنامه‌نویس و نویسنده نمایشهای هنری مطرح شد.
کوندرا پس از انتشار مجموعه «عشق‌های خنده‌دار»[۵] که بین سالهای ۱۹۵۸ الی ۱۹۶۸ به رشته تحریر در آورد، معروف شد. وی در رمان «شوخی»[۶] به موضوع «استالینیزم» پرداخت (۱۹۶۷). پس از تهاجم اتحاد جماهیر شوروی سابق به چکسلواکی در ۲۱/۸/۱۹۶۸، کوندرا یکی از چهره‌های سرشناسی بود که از تدریس محروم شد و همهٔ کتابهای او از تمام کتابخانه‌های عمومی کشور برداشته شد. در سال ۱۹۷۰ به دلیل تعهد و دخالت وی در انقلاب، انتشار آثار وی ممنوع شد. رمان دوم وی «زندگی جای دیگری است»[۷] در سال ۱۹۷۳ در پاریس منتشر شد. کوندرا در سال ۱۹۷۵ به عنوان استاد میهمان دانشگاه « رن » فرانسه منصوب شد. در سال ۱۹۷۹ دولت چکسلواکی در واکنش به انتشار کتاب «خنده و فراموشی»[۸] تابعیت وی را از این کشور لغو کرد. کتابهای اخیر وی اجازه انتشار در جمهوریهای اقماری شوروی سابق نیافت. از سال ۱۹۸۱ وی به عنوان شهروند کشور فرانسه درآمد. از سال ۱۹۸۵ تنها بطور کتبی به مصاحبه با دیگران می‌پرداخت زیرا عقیده داشت که اغلب اظهارات وی به غلط نقل می‌شود. کوندرا در سال ۱۹۸۶ اولین مقالهٔ خود را به زبان فرانسه با نام «هنر رمان» به رشتهٔ تحریر درآورد. اولین رمان وی به زمان فرانسه «جاودانگی»[۹] نام داشت که در سال ۱۹۸۸ انتشار یافت. پس از چندین سال تدریس تا سال ۱۹۷۸ در دانشگاه « رن » فرانسه و در زمینه ادبیات تطبیقی، کوندرا به عنوان عضوی در مؤسسه معروف انتشاراتی «گالیمارد» (Gallimard) در آمد. وی اکنون در کنار همسر خود «ورا هرابانکوا» (Vera Hrabankova) در پاریس زندگی می‌کند. در مقاله‌ای که در سال ۱۹۹۴ به نام «وصیت نامه‌ها» (Testament Betrayed) انتشار یافت، کوندرا به تسویه حساب با تحریف کنندگان، مفسران و مترجمان پرداخته است زیرا وی خود را قربانی آنها می‌داند. پس از آن اجازه داد آثارش به آلمانی ترجمه شود و خود نیز در فرانسه به بررسی مجدد نسخه‌های آثار خود که به زبان چکی نوشته شده بود، پرداخت. جدیدترین رمانهای کوندرا کتابهای «آهستگی» در سال ۱۹۹۴ و «هویت» در سال ۱۹۹۸ انتشار یافت. بالاخره در سال ۲۰۰۰ تازه‌ترین کتاب کوندرا که تنها به زبان اسپانیایی به چاپ رسیده با نام «جهالت»( Ignorance) منتشر شد. که ترجمه آن به زبانهای دیگر نیز در آمد.
کوندرا آثار خود را همانطور که خود نیز بارها به آن تأکید کرده است از آثار دوران رنسانس و افرادی چون «بوکاچیتو، رابلیز، استرن، دیدرتو و همچنین از آثار نویسندگانی چون موسیل، گام بروویچ، بروخ، کافکا و هیدگر الهام گرفته است. همان طور که ناشران آثار کوندرا به درستی در زمره‌ی کتابهای کلاسیک قرن بیستم آورده‌اند باید خود کوندرا نیز به عنوان یکی از رمان‌نویسان بزرگ نیم قرن دوم این سده به شمار آورد.
در مقام مقایسه با دیگر نویسندگان شهیر از کوندرا به عنوان کسی یاد می‌شود که کاملاً در پس آثار خویش گم شده است. به همین دلیل گفته می‌شود که وی اغلب در روش خود بی‌نام نشان مانده است.

[۱] -Br no
[۲] -Bohemia
[۳] -Literarni noviny
[۴] -Listy
[۵] -Laughable Loves
[۶] -The Joke
[۷] -Lite is elsewhere
[۸] -Laughoer and Forgettiny
[۹] -Immorality
منبع : ماهنامه ماندگار


همچنین مشاهده کنید