پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

از دفتر خاطرات یک فلورانسی


از دفتر خاطرات یک فلورانسی
بیست و پنجم اسفند ماه سال ۸۳ بود که با دیدن عکس باتیستوتا در صفحه اول یکی از روزنامه ها، آن را خریدم و خوشحال بودم که بالاخره خبری از باتیستوتا شد؛ چون از وقتی پایش به لیگ قطر باز شد کمتر خبری از او به گوش می رسید. اما صفحه داخلی روزنامه را که خواندم، گویی زمان و مکان را یک لحظه فراموش کردم، روی نیمکتی نشستم و خبر را دوباره خواندم. بله درست خوانده بودم. تیتر مطلب این بود: «باتیستوتا از جهان فوتبال خداحافظی کرد» بعد از آن روز دیگر دیدن فوتبال برایم لذتی نداشت.گویی باتی گل با رفتنش شور و شکوه را از فوتبال گرفته بود.اما با گذشت چند ماه و اینکه حالا دیگر باورم شده که دنیای فوتبال باتی گلی ندارد، خواستم با نوشتن خاطراتم، مروری داشته باشم بر این سال ها. گابریل عمر باتیستوتا در اولین روز فوریه ۱۹۶۹ در «رکونکویستا» در سانتافه آرژانتین متولد شد. او تنها پسر خانواده است و سه خواهر به نام های الیا، آلساندرو و گابریلا دارد.در ۹ سالگی به یکی از خواهرانش می گوید که یک روز در تیم ملی آرژانتین بازی خواهد کرد. گابریل تا هفده سالگی فوتبال بازی نمی کند و به بسکتبال می پردازد؛ اما سرانجام متوجه می شود که بسکتبال او را راضی نمی کند و به فوتبال روی می آورد. فصل ۱۹۸۹-۱۹۸۸ را با تیم «نیوول اولدبویز» آغاز می کند و سال بعد به «ریورپلات» یکی از قطب های فوتبال آرژانتین می پیوندد.
فصل بعد (۱۹۹۱-۱۹۹۰) با هیاهویی فراوان راهی تیم رقیب یعنی بوکاجونیورز می شود و در تنها فصلی که برای این باشگاه به میدان می رود طی ۲۹ بازی، ۱۳ گل را وارد دروازه حریفان می کند و قهرمان لیگ آرژانتین می شود. تلاش باتیستوتا در لیگ آرژانتین از آغاز فوتبالش در «نیوول اولدبویز» و بازی در دو تیم مطرح ریورپلات و بوکاجونیورز پنجاه و دو بازی و ۴۱ گل زده است.باتیستوتا که اکنون ۲۲ ساله است، با پیشنهادی از سوی تیم اول شهر فلورانس ایتالیا یعنی فیورنتینا تیمی که قبلاً ها پیراهنش بر تن بازیکنان بزرگی چون باجو بوده، مواجه می شود.او حاضر به ترک وطن نیست اما با اصرار خانواده خود راهی ورزشگاه آرتیموفرانکی فلورانس، شهر هنر و زیبایی می شود. در همان سال با دختری ایتالیایی به نام «ایرنیا» ازدواج می کند. (همسرش استاد دانشگاه است و حاصل ازدواج آنها تاکنون سه پسر با نام های تیاگو، لوکاس و جواکویین بوده است.) ازدواج باتیستوتا نیز به نوعی با ازدواج دیگر بازیکنان فوتبال متفاوت است؛ باتیستوتا برخلاف فوتبالیست های دیگر که اغلب مدل ها یا هنرپیشه های صرفاً زیبا و مشهور سینما را به عنوان همسر انتخاب می کنند، با دختری ازدواج می کند که استاد دانشگاه است و مراتب و درجات علمی بالایی را گذرانده است و چه بسا همین مسئله شخصیت متفاوت باتیستوتا را به فلورانسی ها نشان می دهد. دو فصل بعد یعنی در سال ۱۹۹۳ فیورنتینا به سری B لیگ فوتبال ایتالیا سقوط می کند اما باتیستوتا فیو را ترک نمی گوید و با ۱۶ گلی که در مسابقات سری B به ثمر می رساند باعث صعود دوباره فیورنتینا به سریA می شود.در همین سال اول بازگشت فیورنتینا به سری A در فصل ۱۹۹۵-۱۹۹۴ با به ثمر رساندن بیست وشش گل آقای گل کالچو (لیگ ایتالیا) می شود.حالا باتیستوتا را همه می شناسند و او را باتی گل صدا می زنند. تیم های بزرگ به دنبال او هستند؛ اما حتی در مخیله شهر فلورانس نیست که باتیستوتای بزرگ، آرتیمو فرانکی را ترک گوید.
سال بعد باتیستوتا تنها افتخارات خود را همراه باشگاه فیورنتینا به دست می آورد. فیو در این فصل (۱۹۹۶-۱۹۹۵) قهرمان جام حذفی باشگاه های ایتالیا می شود و سوپرجام را نیز به دست می آورد. تقریباً تمام تیم های مطرح دنیا پیشنهادهای خود را جهت جذب باتی گل به دفتر باشگاه فیورنتینا ارسال می کنند؛ اما او در فلورانس می ماند تا فلورانسی ها مجسمه ای از او بسازند و در میدان اصلی شهر نصب کنند. آنها به خوبی می دانند انگیزه ای به غیر از عشق نمی تواند بازیکن بزرگی چون باتیستوتا را در فیورنتینا نگه دارد؛ فیورنتینایی که افتخاراتش در فتح دو اسکودتو (قهرمانی لیگ سری A)، یک جام جامداران و شش جام حذفی خلاصه می شود. سرانجام سه فصل بعد، پس از نزدیک به یک دهه (۹ سال)، امپراتوری در فیورنتینا و به ثمر رساندن صد و شصت و هشت گل در ۲۹۷ بازی، آرتیموفرانکی فلورانس را به مقصد ورزشگاه المپیک شهر رم ترک می کند. هیچ یک از هواداران فلورانسی باور نمی کنند که باتی گل با پاهای خود به رم رفته باشد. آنها حتی باور نمی کنند که باتیستوتا در مقابل مبلغ پیشنهادی رمی ها (۳۵ میلیون دلار) وسوسه شده باشد. آنها درست فکر می کنند؛ اینها دلیل باتیستوتا برای ترک فیورنتینا نیست.خودش در این مورد می گوید: «من خیلی در فلورانس مانده بودم و دوست داشتم دست به کار متفاوتی بزنم.اوضاع در فلورانس از جمله مقاماتش برایم خیلی یکنواخت شده بود. ضمناً «ویتورومچی گوری» به «سنسی» مدیر آ.اس رم قول داده بود که مرا راهی این باشگاه کند.» اما نباید فراموش کرد که باتیستوتا افتخارات زیاد و پوشیدن پیراهن تیم هایی بزرگ را به خاطر ۹ سال بازی در فیورنتینای نه چندان مطرح از دست داد.بله، باتیستوتا شماره ۹ افسانه ای فیورنتینا به آ.س رم پیوسته است. تیمی که باتی گل می تواند افتخارات کسب نکرده اش را به همراهش کسب کند.
فصل اول حضور خود در رم (۲۰۰۱-۲۰۰۰) را با گلزنی های پیاپی آغاز می کند و در هفته هشتم در ورزشگاه المپیک رم مقابل فیورنتینا قرار می گیرد. باورکردن اینکه قرار است در خط حمله رم قرار گیرد و وظیفه اش گلزنی به فیورنتینای محبوبش است، برایش بسیار سخت است. باتیستوتا به سمت اندک هواداران فیورنتینا که از فلورانس به رم آمده اند می رود و با آنها خوشامدگویی می کند. هواداران فلورانس با تشویق های خود ثابت می کنند که باتیستوتای رم همان باتی گل محبوب آنها است؛ اما وقتی در دقیقه ۸۳ بازی باتیستوتا دروازه فیور را می گشاید، آنها برای اولین بار است که از گلزنی او به وجد نمی آیند، خود باتی گل نیز همین طور. او باور ندارد تور دروازه تیمی که سال ها دروازه حریفانش را گشوده است توسط او به لرزه درآمده باشد. اشک های باتی گل با بهت هواداران فیورنتینا می آمیزد! باتیستونا در این فصل و با بیست گلی که به ثمر می رساند، رم را پس از سال ها قهرمان لیگ باشگاه های ایتالیا می کند و در همان سال سوپرجام را هم با گلی که می زند، تقدیم رم می کند. رمی ها می دانند که اسکودتو و سوپرجام را با همت باتی گل به دست آورده اند.
فصل بعد باتیستوتا چندان در گلزنی موفق نشان نمی دهد و در ۲۳ بازی که در لیگ به میدان می رود، فقط شش گل به ثمر می رساند. کسی باور نمی کند که او در یک فصل تنها شش گل زده باشد. فصل بعد (۲۰۰۳- ۲۰۰۲) را باتیستوتا با گلزنی مقابل بولونیا آغاز می کند. این گل نوعی امیدواری را برای هواداران رم به ارمغان می آورد؛ غافل از اینکه فابیوکاپلو مربی رم در این فصل حساب ویژه ای روی او باز نکرده است. باتیستوتا نیمکت نشین می شود و در بیشتر بازی ها به عنوان یار جانشین وارد بازی می شود؛ اما در همین بازی های چند دقیقه ای و در مقابل تیم هایی چون اودینزه، لاتزیو و اینتر گلزنی می کند. اینها نشان از عدم آمادگی او نمی تواند باشد، حتی او انگیزه اش را روی نیمکت از دست نداده و هنگام ورود به زمین گلزنی می کند؛ اما دن فابیوکاپلو این نظر را ندارد و ادعا می کند که باتیستوتا رم را جدی نمی گیرد و این مسئله در بازی با میلان در هفته سیزدهم رنگ و بوی خاصی به خود می گیرد؛ طوری که باتیستوتا چند موقعیت گلزنی را در این دیدار از دست می دهد تا ادعای کاپلو به حقیقت نزدیک شود. اما مسلماً وقتی مربی تیم به بازیکنی اعتماد نداشته باشد بازیکن نیز اعتماد به نفس و کارایی اش را از دست می دهد.
نیم فصل تمام می شود و باتی گل نیز مانند بسیاری دیگر از فوتبالیست ها محور شایعات نقل و انتقالات قرار می گیرد. یک تیم از سری A او را می خواهد نه! این تیم فیورنتینا نیست یا به عبارتی دیگر نمی تواند باشد! چون دیگر فیورنتینایی وجود ندارد که باتی گل را پذیرا باشد. فیورنتینا بعد از گذشت ۷۶سال و یک ماه و یک روز از تاسیسش به دلیل بحران مالی منحل شده است. این تیم اینتر است که خواستار باتیستوتا است. سنسی مدیر رم که می داند باتی دیگر آن تاثیرگذاری سابق را در رم ندارد و از طرفی دیگر سالانه پنج میلیون یورو دستمزد او است پیشنهاد ماسیمو موراتی مدیر اینتر را می پذیرد و باتیستوتا را تا آخر فصل به صورت قرضی راهی اینتر می کند. باتی گل که از بودن در رم راضی نبود، حالا با سه میلیون یورو برای شش ماه به تیمی پیوسته است که شرایط قهرمانی برایش مهیا است.
حاصل تلاش او در این فصل سیزده بازی و چهار گل برای رم در نیم فصل اول و هشت بازی و دو گل در نیم فصل دوم برای اینتر و در مجموع بیست و یک بازی و شش گل است. حالا دیگر فصل (۲۰۰۳-۲۰۰۲) تمام شده و مدت قرارداد باتیستوتا با اینتر نیز به پایان رسیده است.باتی گل از چند تیم انگلیسی و ایتالیایی پیشنهاد دارد اما آگوست سال ۲۰۰۳به باشگاه العربی قطر می پیوندد. باتی گل به لیگی ملحق می شود که بیشتر به دنبال بازیکن های پا به سن گذاشته ای چون افنبرگ، لبوف، ماریو باسلر و... است. (نمی دانم چرا دوست ندارم در مورد این سال ها چیزی بنویسم. پیوستن به تیم های عربی اغلب نشانگر سال های پایانی عمر فوتبال یک بازیکن به حساب می آید. شاید حسم درست است و همین امر باعث می شود دوست نداشته باشم چیزی درباره این سال ها بنویسم.) فصل دوم حضور باتیستوتا در العربی است که زمزمه های کنار گذاشتن او توسط سران باشگاه به گوش می رسد. او در فصل دوم حضورش در العربی آنقدر مصدوم می شود و غایب می شود که تنها سه بار به میدان می رود و گلی نیز به ثمر نمی رساند.البته باتیستوتا با مسئولان العربی صحبت می کند و می گوید که حس و حال گذشته را برای بازی و تمرین ندارد و اشتیاق گذشته را نیز از دست داده است. او از دنیای فوتبال خداحافظی می کند و مسئولان العربی نیز قراردادش را فسخ می کنند. بله باتیستوتای بزرگ این گونه در تاریخ سیزدهم مارس سال ۲۰۰۵ از میدان سبز کناره گیری می کند.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید