پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

ابزارهای مدیریت پیکربندی توانایی ایجاد تسهیل در فرایند مهاجرت از مایکروسافت به لینوکس را دارند


ابزارهای مدیریت پیکربندی توانایی ایجاد تسهیل در فرایند مهاجرت از مایکروسافت به لینوکس را دارند
ابزارهای مدیریت پیکربندی توانایی ایجاد تسهیل در فرایند مهاجرت از مایکروسافت به لینوکس را دارند
در اینجا ما یک سناریو را تصور می‌کنیم. در میان مدیران سیستم‌ها (SA ها) در شرکت‌تان، شما استثنا هستید. یونیکس را دو دستی چسبیده‌اید، مهارت‌های یونیکس خود را حفظ می‌کنید، و همچنان طرفدار پر و پا قرص یونیکس هستید.
اما از طرفی شما یک فرد مصلحت‌گرا نیز هستید، از این رو از آنجایی که مایکروسافت به شکل روزافزونی بر روی سمت سرور شبکه رواج می‌یابد، شما با پیوستن به خیل هزاران متخصص دارای گواهینامه مایکروسافت در سرتاسر جهان مجموعه مهارت‌های خود را بسط داده‌اید. دلیل این که شما در شرکت‌تان یک استثنا هستید آن است که اغلب SA های همتای شما تجربه محدودی در یونیکس دارند – اغلب آنها صرفا دارای گواهینامه مایکروسافت هستند. تا اینکه یک روز رییس شما با یک "پروژه‌ ویژه" به سراغتان می‌آید. او از تخصص شما در زمینه یونیکس و تشابه میان لینوکس و یونیکس آگاهی دارد، و خاطرنشان می‌کند که شما دفتر کار را دو روز متوالی قبل از نیمه‌شب ترک نموده‌اید. از این رو نتیجه‌گیری می‌کند که شما کمی وقت آزاد دارید، او از شما می‌خواهد که در مورد امکان مهاجرت خدمات شبکه شرکت شما از مایکروسافت به لینوکس تحقیق نموده و نتیجه را به او گزارش دهید. به احتمال زیاد شما این گونه پاسخ خواهید داد: "قربان، ما قطعا با انتقال این خدمات به لینوکس در هزینه کسب مجوز صرفه‌جویی مالی زیادی می‌کنیم، اما هزینه قابل توجهی را نیز باید بابت آموزش تیم خود برای مدیریت لینوکس یا به خدمت گرفتن افراد جدید خارج از شرکت که اکنون دارای این مهارت‌ها هستند صرف نماییم. و البته یافتن چنین افرادی احتمالا کار ساده‌ای نیست، چرا که تقریبا به ازای هر ۱۰ نفر مهندس دارای گواهینامه مایکروسافت ۱ مهندس دارای گواهینامه لینوکس است."
این سناریو توسط مطالعات مجموع هزینه زیربنای IT مالکیت تایید گردیده است. برای مثال، IDC یک آمار خوب از تحلیل هزینه/سود که دست‌اندرکاران IT در هنگام مهاجرت به لینوکس با آن مواجه می‌شوند را فراهم می‌نماید. {دلایل متعددی برای این امر که لینوکس یک گزینه جذاب رو به رشد برای کاربران است وجود دارد. یکی از این دلایل، هزینه تهیه است: اگر هزینه‌های سخت‌افزار و نرم‌افزار را در نظر بگیریم، راه‌حل‌های لینوکس بر روی معماری اینتل توانایی ارائه قیمت‌های جذاب را دارند، به خصوص هنگامی که با پیکربندی‌های سیستم RISC/Unix مقایسه گردند. از سوی دیگر، اگر مدیریت، عملیات‌ها، آموزش، و سایر هزینه‌های مربوط به کارمندان را در نظر بگیریم، لینوکس شاید برای عرضه و گسترش به میزان کافی کامل باشد. IDC خاطرنشان می‌کند که سازمان‌های دارای دانش قوی یونیکس بلافاصله با لینوکس سازگار می‌گردند و هزینه پشتیبانی مداوم را مشابه یا کمتر از پلاتفرم یونیکس می‌یابند. اما سازمان‌های دارای دانش و تجربه عمیق در یک محیط ویندوز ممکن است برای سازگاری با رویکردهای به کار برده شده توسط لینوکس راحت نباشند و از این رو ممکن است با یک منحنی یادگیری شیب‌دار مواجه گردند.} (یکی از اسناد IDC) در حالی که نتایج این تحلیل قطعا از شرکتی به شرکت دیگر بر اساس تعداد سرویس‌هایی که آنها قصد مهاجرت‌شان را به لینوکس دارند و عمق تجربه لینوکس/یونیکس در محیط کاری IT آنها متفاوت خواهد بود، یک نتیجه‌گیری که قطعی به نظر می‌رسد این است: برای این که گسترش سرور لینوکس با همان نرخ سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ به رشد خود ادامه دهد، لینوکس نه تنها باید به عنوان جایگزین یونیکس رشد نماید، بلکه رشد روزافزونی را نیز باید برای جایگزینی ویندوز داشته باشد. برای محقق شدن این امر، ابزارهای جدید مورد نیازند تا گروه‌های IT با یک پایه مهارت ویندوز غالب بتوانند به سرعت با مدیریت یک زیربنای لینوکس سازگار شوند.
● ابزارهای مدیریت لینوکس
نیاز به ابزارهای جدید اداره و مدیریت لینوکس هم توسط شرکت‌ها و هم توسط انجمن لینوکس مد نظر قرار گرفته است. در میان شرکت‌هایی که به این مساله پرداخته‌اند برجسته‌ترین آنها Novell و Red Hat است، دو فراهم‌کننده بزرگ توزیع‌های لینوکس. این شرکت‌ها ابزارهایی را عرضه می‌کنند که بسیاری از کارهای دستی، که حتی برای یک مدیر باتجربه لینوکس/یونیکس می‌توانند وقت‌گیر و مستعد خطا باشند، را خودکار می‌نمایند - کارهایی از قبیل اصلاح و به‌روزرسانی توزیع، تدارک قالب bulk، و کنترل وابستگی. چیزی که برای مدیر باتجربه POSIX وقت‌گیر است برای مدیر ویندوز که با ابزارهایی همچون SMS و HFNetChk خو گرفته می‌تواند کاملا بیگانه باشد. از انجمن لینوکس، پروژه Webmin که دارای مجوزی شبیه BSD است یک ابزار قدرتمند برای مدیریت پیکربندی شبکه‌های کوچک‌تر یونیکس/لینوکس محسوب می‌گردد (شکل ۱ را ببینید)، در حالی که Cacti قابلیت‌های بسیار عالی مانیتورینگ سرور را ارائه می‌نماید (شکل ۲ را ببینید). این ابزارها که توسط انجمن پشتیبانی می‌شوند بخش مهمی از نیاز برای قابلیت اداره بهتر لینوکس را پاسخ می‌دهند.
همچنان، در محیط‌های IT متوسط، بزرگ و/یا توزیع‌شده یک فضای خالی در قابلیت‌ها وجود دارد. هنگامی که برنامه‌های سرور لینوکس گسترش یافتند، وابستگی‌ها بررسی شدند، و اصلاحات صورت گرفت، یک نیاز مداوم برای فراهم ساختن یک راه بصری برای پیاده‌سازی تغییرات پیکربندی در سرویس‌هایی که بر روی سرورهای لینوکس آنها اجرا می‌گردند، وجود دارد. پیش از این، فضای لینوکس فاقد ابزارهایی بود که امکان مدیریت پیکربندی متمرکز مبتنی بر GUI را با چنین مشخصه‌هایی به عنوان توانایی گروه‌بندی سرورهای توزیع‌شده و سپس اعمال تغییرات پیکربندی به یک سرور، گروهی از سرورها، یا تمامی سرورها به صورت همزمان فراهم نماید. این فقدان در جدول ۱ نمایش داده شده است.
در حال حاضر، برای مثال، اگر یک مدیر دارای یک GUI مطمئن برای Sendmail باشد، هر تغییر پیکربندی در یک لحظه تنها می‌تواند به یک سرور اعمال شود. اگر لازم باشد تغییر به چندین سرور اعمال شود، همچون تغییرات پیکربندی ناحیه‌ای/عمومی یا کلاسترها، دقیقا همان تغییر بایستی به هر یک از سرورها اعمال گردد. اگر مدیر از یک GUI استفاده نکند بلکه به صورت دستی فایل .conf را ویرایش نماید، این هم باید بر روی تمامی سرورهایی که بایستی تغییر بر روی آنها اعمال گردد صورت بپذیرد. این رویکرد نه تنها وقت‌گیر است، بلکه اگر یک خطا رخ دهد، فرایند یافتن و اصلاح آن می‌تواند، اگر نه بیشتر، به همان میزان وقت‌گیر باشد.
برخی مدیران باتجربه‌ی لینوکس/یونیکس اسکریپت‌های سفارشی را برای تقلیل زمان مورد نیاز برای ایجاد تغییرات در چندین سرور می‌نویسند. در حالی که این رویکرد نسبت به رویکردهای قبلی بهتر است، یک عیب آن این است که مگر آنکه اسکریپت‌ها به شکل وسیعی در میان دپارتمان IT شرکت قابل درک و بدیهی باشند، اسکریپت‌های طراحی شده برای ایجاد تسهیل در کار کارکنان IT اگر/هنگامیکه مدیری که آنها را نوشته شرکت را ترک کند، بیمار شود، یا برای کوه‌پیمایی به مدت یک هفته به هیمالیا برود می‌توانند تبدیل به یک مشکل عدیده گردند. بعلاوه، درست است که اسکریپت‌ها می‌توانند برای SA هایی که آنها را می‌نویسند و مورد استفاده قرار می‌دهند بسیار مفید باشند، اما آنها عموما قابلیت‌های بازرسی، کنترل یا بی‌اثرسازی را که اهمیت آنها به شکل روزافزونی افزایش می‌یابد برای مدیریت IT فراهم نمی‌سازند.
یک نوع جدید از ابزارهایی که ما آنها را تحت عنوان مدیریت پیکربندی رده سازمانی می‌شناسیم می‌توانند نیاز مدیران لینوکس، یونیکس، و مایکروسافت را برای یک روش ساده جهت ایجاد تغییرات در چندین سرور لینوکس برطرف نمایند، در حالی که قابلیت‌های بازرسی، کنترل یا بی‌اثرسازی را برای مدیریت IT فراهم می‌نمایند. این گونه جا افتاده است که – عبارت "رده سازمانی" برای راه‌حل‌های IT همانند "tough on crime" برای سیاستمداران است – همه این حرف را تایید می‌نمایند، اما معنای واقعی آن چیست؟ منظور ما این است: انعطاف‌پذیر برای وفق یافتن با سازمان شما (نه برعکس)؛ ایمن به گونه‌ای که شما می‌توانید تغییرات را کنترل، بازرسی و بی‌اثر نمایید؛ و قدرتمند برای فراهم ساختن امکان ایجاد تغییرات پیکربندی بر روی یک سرور، یک گروه از سرورها، یا تمامی سرورها و پیاده‌سازی فوری یا با تاخیر تغییرات برای شما. به عنوان دستاوردی از این قابلیت‌ها، ابزارهای مدیریت پیکربندی رده سازمانی مزایای زیر را در پی دارند:
▪ کمک به کاهش خطاهای پیکربندی
▪ کمک به استاندارد شدن سریع‌تر IT بر روی لینوکس برای سرویس‌های بیشتر
▪ سبک کردن بار اجرای تنظیمی با ارائه بازرسی و کنترل مفصل
▪ ارائه انعطاف‌پذیری برای سازگاری با سازمان شما با حداقل اخلال در روند کار
● کاستن از خطاها
یک خطا در پیکربندی DNS را به عنوان مثال در نظر بگیرید. از آنجایی که آن زیربنای تعداد زیادی از شبکه‌های تجاری و اینترنت است، یک خطای کوچک در پیکربندی DNS می‌تواند منجر به مشکلات شبکه‌ای بیشماری گردد که ظاهرا نامربوط هستند. خطاهای پیکربندی DNS به عنوان عامل مشکلات سرویس‌های دایرکتوری و ایمیل شناخته شده‌اند، و حتی می‌توانند دسترسی کاربران به برنامه‌های کاربردی را هنگامی که این برنامه‌ها برای برقراری ارتباط با یک پایگاه داده از طریق نام DNS پایگاه داده تنظیم شده‌اند مختل نماید. یک سیستم بصری مبتنی بر GUI که تغییرات را بر روی سرورهای DNS پیاده‌سازی می‌نماید می‌تواند یک مدیر بی‌تجربه لینوکس را قادر به مدیریت یک شرکت یا شبکه ISP BIND نماید؛ و قابلیت‌های ثبت و بی‌اثرسازی، کار فراهم آوردن شبکه ایمن مورد نیاز در مواردی که جدیدترین تغییر پیکربندی DNS همزمان با برخی خطاهای ایمیل وحشتناک رخ می‌دهد را انجام می‌دهند.● استاندارد شدن سریع‌تر بر روی لینوکس برای سرویس‌های بیشتر
یک مزیت اضافی که تسهیل نمودن مدیریت مداوم پیکربندی شبکه‌های لینوکس را همراهی می‌نماید این است که آن یک سازمان را قادر به پذیرش سریع‌تر لینوکس و open source برای سرویس‌های بیشتر می‌سازد. برای مثال، در حال حاضر بخش اعظم اینترنت با استفاده از Apache، یک وب‌سرور open source، مدیریت می‌گردد. به شکلی مشابه BIND، یک برنامه open source برای سرورهای سیستم نام دامنه، نیز محبوب است. بدون وجود ابزارها برای تسهیل در مدیریت، کسب موفقیت در انجام این دو سرویس ممکن است بخش زیادی از زمان مدیر لینوکس شما را صرف نماید که این امر انتقال سرویس‌های بیشتر به لینوکس را احتمالا دشوار می‌سازد. و همچنین در نتیجه این امر، سرویس‌هایی مانند groupware، اشتراک فایل و چاپ، و LDAP به کرات بر روی لینوکس اجرا نمی‌گردند. هنگامی که مدیران لینوکس با ابزارهای مناسب کارآیی بیشتری را کسب نمودند، فرایند سرپرستی انتقال به لینوکس را برای سرویس‌های بیشتر به شکلی بهتر انجام خواهند داد. صرفه‌جویی‌های بالقوه را مد نظر قرار دهید، برای مثال، شما می‌توانید به سرعت کار پیاده‌سازی یک ساختار groupware مبتنی بر لینوکس را در سطح شرکت پیاده‌سازی نمایید.
Wade Olson، مدیر ارشد اطلاعات یکپارچگی برنامه‌های کاربردی و گردآوری داده‌ بی‌سیم Core Function و کاربر کهنه‌کار لینوکس، می‌گوید:
{ به عنوان طرفداران کاربرد وسیع‌تر لینوکس و سایر تکنولوژی‌های open source در محیط‌های تجاری، ما توسعه راه‌حل‌های مدیریت پیکربندی متمرکز را یک پیشرفت بسیار مثبت یافتیم. فقدان چنین راه‌حل‌های مدیریت پیکربندی یک مانع عمده بر سر راه دستیابی به یک سطح وسیع‌تر از پذیرش تجاری برای لینوکس بوده است. این واقعیت که راه‌حل‌های قدرتمندی از این نوع اکنون در دسترس قرار می‌گیرند یک گام بزرگ به سوی جلو را برای لینوکس و در مجموع برای حرکت open source نوید می‌دهد.}
● ثبت، بازرسی، و بی‌اثرسازی‌ها
موضوع مهم سادگی استفاده آشکارا تنها یکی از ملزومات ابزارهای مدیریت پیکربندی رده سازمانی است. همان گونه که در مثال DNS مطرح گردید، چنین ابزارهایی همچنین نیازمند اعطای یک دید واضح به مدیران IT نسبت به شبکه‌هایشان هستند که در نتیجه آنها توانایی مشاهده این که کدام سرورها مشغول چه کاری هستند، چه کسی چه هنگام کدام تغییرات را ایجاد می‌کند را داشته باشند، و حتی هنگامی که اجاره سرورها منقضی می‌شود چنین اطلاعات مفیدی را فراهم نمایند. هنگامی که یک تغییر پیکربندی خاص باعث یک نتیجه نامطلوب می‌گردد و یا همزمان با آن رخ می‌دهد، قابلیت بی‌اثرسازی در جهت دستیابی به پیکربندی‌های قبلی بایستی وجود داشته باشد. به علاوه، نظر به این که دپارتمان‌های IT از احکام تنظیمی جدید پیروی می‌کنند، از قبیل Sarbanes-Oxley و HIPPA، قابلیت‌های بازرسی ابزارهای مدیریت پیکربندی اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. در پرتو بررسی تنظیمی جدید اعمال شبکه، مدیران IT نیز نیازمند یک روش ساده برای تضمین این امر هستند که مدیران تنها حق پیاده‌سازی تغییرات بر روی سرویس‌ها و/یا سرورهایی را داشته باشند که مسوول آنها هستند. این قابلیت غالبا به عنوان ورود (login) مبتنی بر وظیفه شناخته می‌شود، و آن برای مدیریت پاسخگویی و برای تسهیل برقراری پیگیری‌های بازرسی حیاتی است.
● انعطاف‌پذیری
ابزارهای مدیریت پیکربندی رده سازمانی به اندازه کافی انعطاف‌پذیر هستند تا مدل‌های سازمانی متنوع مورد استفاده توسط دپارتمان‌های مختلف IT را با یکدیگر وفق دهند. بسیاری از دپارتمان‌های IT بر اساس سرویس سازماندهی می‌شوند، با مدیران ایمیل تجاری متمرکز، مدیران وب، مدیران پایگاه داده‌ها، و غیره. سایرین به صورت ناحیه‌ای سازماندهی شده‌اند، با مدیرانی که مسوول تمامی سرویس‌های اجرا شده بر روی ناحیه‌شان هستند. بقیه ترکیبی از این دو مدل می‌باشند. کار ابزارهای مدیریت پیکربندی رده سازمانی این نیست که به IT بگوید چگونه کار خود را با اجرای یک مدل کاری جدید پیش ببرد. بلکه مانند هر ابزار خوبی، کار یک ابزار مدیریت پیکربندی کمک به کارکنان IT برای انجام بهتر کارهایشان است. بنابراین، مدیران بایستی قادر به سفارشی نمودن این ابزارها برای محیط‌های منحصربفردی که در آنها پیاده‌سازی شده‌اند باشند. برای مثال، اگر یک زیرمجموعه از سرورهای یک بانک برای شعبات تخصیص داده شده باشد و توسط آنها مدیریت گردند، ابزار مورد نظر ما بایستی به IT در کار مدیریت سرورها به شیوه ذکر شده یاری رساند.
بخشی از نیاز انعطاف‌پذیری نیز توسط بسط‌پذیری برآورده می‌گردد. این وضعیت نوعی را در نظر بگیرید: مدیر IT یک دانشگاه در آغاز هر ترم خواهان بکارگیری تعداد بیشتری از کارمندان خود جهت افزودن نام دانشجویان جدید به شبکه است. متاسفانه، او راهی برای ساده نمودن پیچیدگی LDAP، ایمیل، DHCP، Samba، و Apache ندارد تا بتواند مدیران کم تجربه‌تر خود را قادر به همکاری در این افزایش حجم کاری دو بار در سال بنماید. یک راه‌حل مدیریت پیکربندی بسط‌پذیر با API های باز به او امکان نوشتن یک رابط سفارشی را که پیچیدگی‌های مربوط به کار را پنهان نماید می‌دهد. با وجود این رابط، تعداد بیشتری از کارکنان IT او می‌توانند در این افزایش حجم کاری دو بار در سال همکاری نمایند، و در نتیجه او می‌تواند مهارت و عقلانیت مدیران سیستم ارشد خود را برای فعالیت‌های استراتژیک‌تر نگه دارد.
● نکات ریز
▪ در مورد عناوین محتاط باشید
یک آیتم مهم که در هنگام ارزیابی ابزارهای مدیریت پیکربندی بایستی مورد توجه قرار گیرد تفاوت میان مدیریت و مانیتورینگ است. اگر چه این دو قابلیت به میزان زیادی به هم وابسته‌اند و واقعا مکمل یکدیگرند، اما با یکدیگر متفاوتند. به عنوان مثالی از این مطلب که در این حوزه عناوین چگونه می‌توانند گیج‌کننده باشند، اصطلاح دوپهلوی "مدیریت پیکربندی" را مد نظر قرار دهید. برای مدیر سیستم‌ها، این اصطلاح همه‌ی آن چیزهایی که ما در این مقاله مورد بحث قرار دادیم را در بر می‌گیرد، در حالی که برای یک توسعه‌گر نرم‌افزار، آن به معنای یک ابزار یا فرایند است که به او در حصول اطمینان از این امر که کد نوشته شده توسط وی با سایر فرایندها تداخل نداشته و هیچ خصیصه محافظت‌شده‌ای را مختل نمی‌نماید یاری می‌رساند.
این دو مفهوم به شکلی بدیهی متفاوت از هم می‌باشند، با وجود این که آنها دقیقا با یک اصطلاح شناخته می‌شوند. اگر چه ما ممکن است زمان طولانی برای انتظار قبل از جا افتادن مجموعه‌ای از اصطلاحات و تعاریف متعارف در صنعت داشته باشیم، موضوع مهم این است که اصطلاحات قدیمی را گرفته و واقعا درک کنیم که ابزارهایی که مد نظر ما هستند دقیقا چه کاری انجام می‌دهند.
▪ چند کلام درباره قیمت
در هنگام بررسی ابزارها برای کمک به شما در مدیریت یک شبکه‌ی لینوکس، اطمینان حاصل نمایید که ابزارها آنقدر گران نباشند که صرفه‌جویی‌های ناشی از پذیرش لینوکس و open source را بی‌اثر نماید. در این مورد، قیمت آشکارا از بالاترین اهمیت برخوردار است، اما شما بایستی دقیقا به بررسی مدل مجوز ابزار بپردازید تا اطمینان یابید که آن از نوع ساده است. یک مدل مجوز ساده همواره ارجح‌تر از یک مدل پیچیده است، اما آن در اینجا اهمیت ویژه‌ای می‌یابد چرا که یکی از مزیت‌های عمده هزینه‌ای لینوکس و open source آزادی است که آنها از شمارش کاربران به شما می‌دهند. این مزیت را با خرید ابزاری که یک الگوی مجوز پیچیده یا دشوار را بر شما تحمیل می‌کند از دست ندهید.
▪ نتیجه
در دسترس بودن ابزارهای مدیریت پیکربندی رده‌ی سازمانی برای لینوکس ممکن است به خوبی واکنش مدیر فرضی ما در ابتدای مقاله را تغییر داده باشد. به جای یک پاسخ محتاطانه، او می‌توانست واکنش مثبت‌تری را در پاسخ به تمایل رییس خود برای مهاجرت سرویس‌های شبکه‌شان از مایکروسافت به لینوکس بروز دهد.
نویسنده: Greg Wallace
مترجم: امین ایزدپناه
منبع : علم الکترونیک و کامپیوتر


همچنین مشاهده کنید