پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


داووس از اجماع واشنگتنی تا اجماع فرا واشنگتنی


داووس از اجماع واشنگتنی تا اجماع فرا واشنگتنی
به موازات دگرگونی در مرزهای سیاسی و امنیتی بین المللی، شاهد تغییرات گسترده و فراگیری در عرصه های اقتصاد بین الملل هستیم. در سال هایی که سازمان تعرفه و تجارت، فعالیت های خود را گسترش می داد، اصلی ترین محور فعالیت نهادهای بین المللی در قالب اجماع واشنگتن انجام می پذیرفت. شاخص های اجماع واشنگتن را آزادسازی، مقررات زدایی و خصوصی سازی تشکیل می داد. اجلاس برتون وودز که معمار اقتصاد جهانی پس از جنگ دوم است، زمینه های لازم برای نهادینه سازی اقتصاد جهانی را فراهم آورد. اجماع واشنگتن را باید گامی در جهت کنترل اقتصاد جهانی و انتقال معیارهای نظام سرمایه داری به کشورهای پیرامونی دانست.
در دوران بعد از جنگ سرد، شکل بندی های اقتصاد جهانی با تغییراتی همراه شد. نهادهای بین المللی سرمایه داری، در شرایط محوری قرار گرفتند. روندی که در چارچوب مذاکرات دور اروگوئه آغاز شده بود، در شرایط تکوینی و تکاملی قرار گرفت. بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سایر نهادهای اقتصادی بین المللی توانستند فعالیت های خود را گسترش دهند. در این شرایط، شاهد ظهور اجماع فرا واشنگتنی هستیم. این امر به منزله آن است که مدیریت اقتصاد جهانی با تغییراتی روبه رو شده است. تلاش برای مدیریت اقتصاد جهانی به عنوان اصلی ترین وظیفه نهادهای مالی و تجاری بین المللی محسوب می شد. در دوران بعد از جنگ سرد، اندیشه های اقتصادی با مؤلفه های اجتماعی پیوند خوردند. به همین دلیل است که اجلاس داووس توانست معیارهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و علمی را در مذاکرات سالیانه خود و در روند برگزاری اجلاس اقتصاد جهانی پیگیری نماید.
به این ترتیب، تغییر در شکل بندی های قدرت در نظام بین الملل را می توان مقدمه ای برای حداکثرسازی فعالیت نهادهای بین المللی اقتصادی دانست. اگرچه اجلاس داووس، فعالیت های چندجانبه خود را از سال ۱۹۷۱ آغاز نموده است، اما ۲۰ سال بعد از آغاز فعالیت های سازمان یافته اجلاس اقتصاد جهانی، معیارهای جدیدی را در دستور کار خود قرار داد. به این ترتیب، اجلاس داووس در دوران بعد از جنگ سرد از اعتبار، جایگاه و موقعیت ویژه ای برخوردار شد. علت اصلی این فرآ یند را می توان مطلوبیت هنجارهای لیبرال دموکراتیک در حوزه های اقتصادی دانست. اجماع فرا واشنگتنی توانست موضوعاتی همانند جامعه مدنی، سرمایه اجتماعی، ظرفیت سازی، مدیریت انسانی، شفافیت فرآیندهای اقتصادی، نهاد سازی بین المللی و شبکه سازی تأمین اجتماعی را گسترش دهد. مفاهیم ایجاد شده به عنوان بخش اجتناب ناپذیر نظام بین المللی محسوب می شود. برنامه ریزان اجلاس داووس تلاش داشته اند تا مدیریت بدون حکومت را سازماندهی کنند. از آنجایی که نمی توان ساختار مدیریتی را در زمان محدودی دگرگون نمود و یا اینکه نقش حکومت را در ساختار حکومتی کاهش داد؛ از این رو اجلاس داووس توانست اقدام دسته جمعی را برای گسترش حاکمیت بین المللی نهادهای سرمایه داری به کار گیرد. در این روند، مدیریت اقتصاد جهانی، از یک سو نیازمند ساختار، فرآیند، روش و بازیگران است. از سوی دیگر، تحولات پارا دایمیک در اقتصاد جهانی، زمینه را برای ارتقاء اجماع واشنگتنی به وجود آورد.
هم اکنون اجلاس داووس تلاش دارد تا بحران های منطقه ای را کنترل نماید. از سوی دیگر، شرایطی را به وجود آورد که ارتقا گرایی در اقتصاد جهانی، ماهیت فراگیر و گسترده تری پیدا کند. به همین دلیل است که اجلاس داووس می بایست ابتکارهایی از جمله اجرایی سازی برنامه توسعه سازمان ملل متحد را از طریق فرآیندهای غیر ساختاری پیگیری کرده، مدیریت جهانی را ارتقا داده، زمینه ای برای ایجاد شکل جدیدی از اقتصاد جهانی فراهم آورد. به طور کلی اجماع فرا واشنگتنی را می توان بر اساس حداکثر سازی الگوهای مدیریت و قواعد ایدئولوژیکی دانست که زمینه ساز گسترش هنجارهای اقتصادی در سطح بین المللی است، به این ترتیب، نقش اجلاس داووس در شکل بندی های اقتصاد و سیاست بین الملل را می توان در حوزه های ذیل مورد توجه قرار داد:
۱ مدیریت جامعه مدنی و اقتصاد شبکه ای
اقتصاد جهانی هم اکنون بر اساس مدیریت فرآیندهای اطلاعاتی سازماندهی می شود. موج سوم انقلاب صنعتی را می توان زمینه ساز دگرگونی های رفتاری در اقتصاد سرمایه داری دانست. در نظریه های فرا صنعت گرایی و اطلاعات گرایی می توان شکل جدیدی از اقتصاد بین الملل را مورد ملاحظه قرار داد. افرادی مانند دانیل بل و آلن تورن را می توان نظریه پردازان اقتصاد شبکه ای دانست. اقتصادی که بر اساس الگوی کنترل اطلاعات سازماندهی شده است. اجلاس داووس تلاش دارد تا مکانیسم های مدیریت اقتصادی لازم و مؤثر را برای شکل جدیدی از ساختار اقتصاد چند وجهی فراهم آورد. در عصر شبکه ای شدن، اقتصاد بین الملل ماهیت چند وجهی دارد. یعنی اینکه بر اساس معیارها و شاخص های مختلفی مورد ارزیابی قرار می گیرد. تغییر در نیروهای تولید منجر به دگرگونی در روابط تولید و فرآیندهای اقتصادی شده است. بنابراین، روابط نمادین گذشته تغییر یافته و در نتیجه، شکل جدیدی از روابط اقتصادی حاصل می شود.
اجلاس داووس تلاش دارد تا اطلاعات گرایی جدیدی را سازماندهی کرده و به همین دلیل است که نیروهای دولتی، بخش خصوصی و نظریه پردازان را درگیر موضوعات کلان اقتصاد، سیاست و روابط فرهنگی بین المللی می کند. با افول اقتصاد کینزی، رشد نظام سرمایه داری نیازمند دگرگون سازی الگوهای مدیریتی است. بنابراین بحران اقتصادی ناشی از معادلات عرضه و تقاضا نخواهد بود؛ بلکه فرآیندهای اقتصادی را می توان اصلی ترین عامل کنترل اقتصاد جهانی دانست. زمانی که در اجلاس داووس نیروهای مختلفی مشارکت دارند، بیانگر آن است که شکل بندی های اقتصادی و سیاسی در وضعیت دگرگونی و تغییر قرار خواهند داشت. الگوی جامعه مدنی جهانی با مدل همکاری های چند جانبه داووسی پیوند یافته است. اقتصاد جهانی در شرایطی قرار دارد که می تواند نیروهای مختلفی را کنترل و هدایت کند. بنابراین گسترش اطلاعات گرایی و تجدید ساختار اقتصاد سرمایه داری توانسته است بنیان های درون ساختی جوامع را دگرگون کند. تاریخ، فرهنگ و نهادهای اجتماعی مختلف تحت تأثیر فرآیندهایی قرار می گیرند که با الگوهای گذشته متفاوت است. نیروهای پویا در اقتصاد شبکه ای را باید مجموعه هایی دانست که تولیدکننده اطلاعات یا کالاهای اطلاعاتی ارتباطی هستند و از سوی دیگر، دارای ماهیت شبکه ای بوده و از این طریق، حجم مبادلات اقتصادی را به گونه قابل توجهی ارتقا می دهند.
شواهد نشان می دهد که مدیریت جامعه مدنی و هدایت فرآیندهای اقتصاد شبکه ای سخت تر و مخاطره آفرین تر از ساخت های سنتی و الگوهای روابط مکانیکی است. به همین دلیل است که کارگزاران اجلاس اقتصاد جهانی در صدد کنترل جامعه اقتصادی جدیدی هستند که به گونه ای تدریجی، مرحله ای و پیوسته در حال دگرگونی است. مدیریت اقتصاد شبکه ای نیازمند فعال سازی نیروهای اقتصادی و ابزارهای تکنولوژیکی است که می تواند در حوزه های مختلف جغرافیایی ایفای نقش کنند. جهانی شدن اقتصاد نیازمند تنوع بازیگران و کالاهای اقتصادی است. اجلاس داووس تلاش دارد تا چنین روندی را تحقق بخشد. بنابراین، به موازات تحول در شکل بندی های اقتصاد و قدرت جهانی، الگوهای مدیریت اقتصادی نیز با تغییراتی همراه می شود. الگوی اجتماع فرا واشنگتنی مبتنی بر مدیریت سازمان یافته نیست. تنوع در حوزه های اقتصادی افزایش یافته و بخش های پیرامونی از کارآمدی لازم برخوردار است.
به این ترتیب، اجلاس داووس تلاش دارد تا روندهای کلی گرا در اقتصاد جهانی را دگرگون کرده و از سوی دیگر، بسترهای لازم برای ایفای نقش کشورهای پیرامونی، نیروهای اقتصادی جدید و بازیگران نوظهور در اقتصاد بین المللی را فراهم آورد. به طور کلی، روندهای موجود در اجلاس اقتصاد جهانی به گونه ای است که می تواند خلاء مشارکت را از طریق جذب بازیگران غیردولتی و عناصر مؤثر در حداکثر سازی اقتصاد بین المللی، ترمیم نماید. شواهد موجود نشان می دهد که این روند در کوتاه مدت، منجر به کاهش نقش دولت ها در اقتصاد جهانی نمی شود؛ بلکه زمینه تحرک بازیگران جدید و نیروهای نوظهور را فراهم می آورد. بازیگرانی که به حاشیه رانده شده اند، می بایست در مدیریت اقتصاد جهانی، نقش مؤثر و سازنده ای ایفا کنند.
۲ اجماع فرا واشنگتنی و بازار گرایی افراطی
تجارت اقتصادی دوران گذشته بیانگر آن است که بازارهای جهانی صرفاً در شرایطی می توانند از مطلوبیت و کارآمدی برخوردار باشند که بر بحران های اقتصادی غلبه کرده و از سوی دیگر، زمینه های لازم برای تنظیم الگوی کارآمد برای بازماندن بازارهای اقتصادی را فراهم آوردند. بازارهای جهانی نیازمند سیستم های کارآمدی هستند که اولاً، با قواعد بازار آزاد اقتصادی هماهنگ باشند؛ از سوی دیگر، زمینه های لازم برای گسترش هنجارهای عام اقتصادی را فراهم آورند.
طی سال های ۱۹۷۱ تاکنون، موج های اقتصادی در جهت افزایش تقاضا و حداکثر سازی ظرفیت بازارهای اقتصادی تنظیم شده است. دولت های سرمایه داری می بایست از ساز و کارهایی استفاده نمایند که زمینه رشد اقتصادی و همچنین تحرک نیروهای اقتصادی را فراهم آورد. بازار گر ایی نئو لیبرال، ماهیت دولت محورانه دارد. آنچه در اجلاس داووس شکل می گیرد را می توان انعکاس نقش نیروهای اقتصادی مختلفی دانست که در جهت حداکثر سازی تولید اقتصادی و افزایش ظرفیت بازار آزاد اقتصادی سازماندهی شده است. به طور کلی، نئولیبرال ها دارای نگرش نهاد محوری هستند. اجلاس داووس را می توان نمادی از پیوند نهادهای اقتصادی و همچنین مجموعه های دولت محور دانست. به هر میزان شکل بندی های اقتصادی از تنوع بیشتری برخوردار باشند، طبیعی است نیازهای فراگیر تری به مکانیسم های تنظیم کننده بازار اقتصادی وجود خواهد داشت. به این ترتیب، طی سال های آینده، داووس نقش مؤثر و سازنده تری در اقتصاد جهانی ایفا می کند. نیروهای فراگیر تری را وارد بازار اقتصادی کرده و از این طریق زمینه حداکثر سازی مبادلات کنترل شده را فراهم می آورد.

دکتر ابراهیم متقی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید