سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا


چشم انداز انرژی در دو دهه آینده


بر مبنای تحلیل مقایسه ای چشم اندازهای آژانس بین المللی انرژی، وزارت انرژی آمریكا و دبیرخانه اوپك پیش بینی می شود كه رشد مصرف انرژی در دو دهه آینده بیش از ۲ درصد باشد كه در این میان، رشد مصرف گاز طبیعی با بیش از ۹/۲ درصد، بیشترین سرعت را در رشد تقاضای انواع حامل های انرژی خواهد داشت.
بر این اساس، تقاضای انرژی های تجدیدپذیر و هسته ای با رشدی در حدود ۴/۱ درصد، كمترین سرعت رشد را در این میان دارد. همچنین تقاضای مصرف نفت ۹/۱ تا ۷/۱ درصد و زغال سنگ ۷/۱ تا ۵/۱ درصد پیش بینی شده است كه از اهمیت دوباره نفت در دو دهه آینده حكایت می کند.
با این توصیف، در دو دهه آینده اگر چه سهم نفت در سبد تقاضای مصرف انرژی جهانی از بیش از ۴۰ درصد به حدود ۳۸ درصد كاهش می یابد، اما همچنان به منزله مهم ترین سوخت جهانی تلقی می شود.
سهم گاز طبیعی از حدود ۲۳ درصد به ۲۷ درصد خواهد رسید و سهم زغال سنگ در برآوردها از ۲۴ تا ۲۶ درصد به ۲۴ تا ۲۲ درصد كاهش می یابد كه در حقیقت علت آن جانشینی گاز طبیعی با زغال سنگ در صنایع برق خواهد بود.
بر اساس پیش بینی ها سهم انرژی های هسته ای و تجدید پذیر نیز از حدود ۱۴ تا ۶/۱۰ درصد كنونی به ۱۳ تا ۷/۸ درصد كاهش می یابد كه در حقیقت ناشی از كاهش عمده مصرف سوخت های هسته ای و خارج شدن برخی از نیروگاه های اتمی در اروپا، آمریكا و ژاپن خواهد بود.
كشورهای عضو سازمان همكاری اقتصادی و توسعه (OECD) از جنبه كل انرژی، تقاضای نفت، تقاضای گاز طبیعی و مصرف انرژی های تجدید پذیر و هسته ای، همچنان بزرگ ترین سهم بازار را به خود اختصاص خواهند داد. كشورهای در حال توسعه نیز از نظر سرعت مصرف انواع حامل های انرژی، پیشروی شتابانی خواهند داشت و سهم چشمگیری از تقاضای پیش بینی شده نفت و گاز طبیعی را به خود اختصاص خواهند داد، همچنین بالاترین سهم و حجم در بازار زغال سنگ به آنها اختصاص می یابد و سهم مصرف آنها از انرژی های تجدید پذیر و هسته ای با وجود قابل توجه بودن در قیاس با دهه های پیشین، سهم چشمگیری نخواهد بود. البته این سهم نیز بیشتر ناشی از مصارف سوخت های هسته ای در برخی اقتصادهای رو به توسعه است. اقتصادهای در حال گذار به طور نسبی بیشترین سهم نسبی از بازار گاز طبیعی را در اختیار خواهند داشت.
پیش بینی می شود كه انرژی هسته ای با وجود تبلیغات فراوان، رشد چشمگیری نداشته باشد، زیرا شمار ساخت راكتورهای هسته ای جدید بسیار محدود پیش بینی شده و انتظار این است كه بیشتر راكتورهای كشورهای پیشرفته صنعتی از رده خارج شوند؛ از این رو انتظار عمومی مبنی بر كاهش چشمگیر سهم سوخت های هسته ای در آینده بازار انرژی وجود دارد.
با وجود كاهش نسبی سهم انرژی هسته ای، پیش بینی می شود كه تا سال ۲۰۲۰ سوخت های فسیلی در تركیب مصرف انرژی جهان نقشی برتر داشته باشند. البته جا به جایی محسوسی در منابع جغرافیایی عرضه بیشتر منابع انرژی، به ویژه نفت، صورت خواهد گرفت كه تحت تاثیر عواملی همچون تركیب هزینه، عوامل ژئوپولتیك و عوامل فنی خواهد بود.
با توجه به روندهای پیش بینی شده چگونگی پراكنش ذخایر هیدروكربوری در جهان و تنوع مقاصد مصرفی حامل های انرژی، پیش بینی می شود تجارت انرژی گسترش بیشتری یابد. در یكی دو دهه آینده عرضه منابع فسیلی، همچنین انرژی های تجدیدپذیر نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت؛ به گونه ای كه منابع نفت نامتعارف از جمله نفت حاصل از شن های آغشته به نفت در كانادا و ونزوئلا، جی.تی.ال، سوخت های هیدروژنی و هیبریدی، سهم و جایگاهی در سبد تولید و تقاضا خواهند یافت.
رشد تجارت انرژی، زمینه های تشدید وابستگی متقابل كشورهای واردكننده از یك سو و كشورهای عرضه كننده منابع نفت و گاز از سوی دیگر را به وجود آورده و سازكار تحولات بازار انرژی را به یكی از مولفه های عمده تأثیر گذار و تأثیر پذیر در تحولات اقتصاد جهانی تبدیل خواهد كرد.
سهم بیشتر افزایش تقاضا برای مصرف زغال سنگ ناشی از مصرف چین و هند است كه ذخایر غنی و فراوانی از این حامل انرژی دارند. علت عمده تقاضا برای زغال سنگ و افزایش آن نیز، پایداری مصرف این سوخت در نیروگاه های برق خواهد بود.
در هر حال برآوردها نشان دهنده آن است كه سهم مصرف نواحی OECD از بازار جهانی نفت از حدود ۶۰ درصد کنونی به حدود ۵۰ درصد كاهش خواهد یافت و با توجه به این كه سهم اقتصادهای در حال گذار نیز تغییر چندانی نخواهد كرد، سهم اقتصادهای رو به توسعه در آینده از ۳۰ درصد كنونی به ۴۰ درصد افزایش می یابد و بدون تردید بازیگران عمده ای در بازار نفت خواهند بود. نیمی از این جهش بالقوه نیز طبق پیش بینی ها در دهه اول تحقق خواهد یافت. چین، هند و اقتصادهای آسیای جنوب شرقی از جمله اقتصادهایی هستند كه در آینده رشد قابل توجه مصرف نفت را به بازار جهانی تحمیل خواهند كرد. آمریكای شمالی در آینده نیز همچنان بالاترین سهم در بازار جهانی نفت را دارد و بزرگ ترین بازار منطقه ای محسوب خواهد شد.
جدا از بررسی های جغرافیایی علل افزایش تقاضای نفت، بخش های اقتصادی مصرف كننده نیز نقش چشمگیری در این افزایش دارند؛ به گونه ای كه بخش حمل و نقل به منزله مهم ترین ركن در ساختار مصرف نفت در آینده محسوب می شود. در حقیقت معادل سه چهارم از افزایش تقاضای نفت ناشی از مصرف آن در بخش حمل و نقل است. هم اكنون نفت به منزله سوخت برگزیده و بدون جانشین فنی و اقتصادی مطلوب، تلقی و برای استفاده در حمل و نقل هوایی، زمینی و دریایی بهترین حامل انرژی محسوب می شود.
تمركز بالای ذخایر هیدروكربوری در منطقه خاور میانه كه تمام مالكان و بهره گیرندگان منافع آن، عضو اوپك هستند و به طور نسبی استخراج و بهره برداری آن از تمام مناطق جهان ارزان تر است و به عبارتی مزیت هزینه ای دارد از یك سو و بحران های ژئوپولتیك مستمری كه در این منطقه از جهان وجود داشته است، از دیگر سو موجب شده اند تا پیش بینی كنندگان آینده بازار جهانی نفت و گاز موضوع امنیت عرضه و مخاطرات مرتبط با تجارت سوخت های فسیلی به ویژه نفت را در صدر مسائل پر اهمیت آینده تلقی كنند.
روندها در دهه های آینده از خروج تعدادی از میدان های هیدروکربوری بزرگ در مناطق غیر خاور میانه از روند تولید حكایت دارد؛ از این رو تشدید میزان وابستگی واردكنندگان نفت و گاز به این منطقه وجود خواهدداشت. یكی از مواردی كه می تواند از وابستگی كشورهای واردكننده نفت از منطقه خاور میانه بكاهد، گسترش استفاده از منابع نفتی نامتعارف همچون شن های آغشته به نفت است كه عمده منابع آن در كانادا و ونزوئلا متمركز است و بر مبنای برآوردهای اولیه، ذخایر آن از كل ذخایر نفت متعارف خاور میانه بیشتر است.
به علت محدودیت بهره برداری از این منابع و گران بودن هزینه تمام شده، استخراج از این منابع صرفه اقتصادی ندارد. هم اكنون تمركز بسیار شدیدی در تحقیقات لازم برای بهبود فناوری های بالادستی و استخراج نفت از این منابع سامان یافته است؛ به گونه ای كه بتواند در آینده نزدیك بهره برداری بیشتر از این منابع را به صرفه كند. حتی در برآوردهای منابع تولیدی آینده سهمی بیشتر برای این منابع قائل شده اند و باید در انتظار تحولاتی جدید در این زمینه بود.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید