جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


دومیه؛ هنرمند معترض


دومیه؛ هنرمند معترض
كاریكاتورهای سیاسی قرن نوزدهم فرانسه را باید از نوع تاریخ نگاری مصور چالش ها و مبارزات سیاسی مردمی دانست كه هدف از آن انهدام كامل سیستم پادشاهی و گذر به تشكیل یا بنای دولتی دموكراتیك بود. به موازات این مبارزات حق طلبانه حكمرانان وقت فرانسه نیز نسبت به چاپ و انتشار این گونه تصاویر به شدت واكنش نشان داده و با سختگیری های خود تلاش می كردند تا به هر طریق ممكن از چاپ آنها ممانعت كنند. مسلماً در آن زمان ها كه درصد بسیاری از مردم سواد خواندن و نوشتن نداشتند چاپ اینگونه تصاویر برای آگاهی دادن به اقشار ستمدیده، از قدرت و توان بیشتری نسبت به متن و كلام خالی برخوردار بود، به همین دلیل آثار كاریكاتوریست های فرانسوی در آن زمان، به لحاظ اهرم های سانسور و سركوب ایادی دولت با دشواری های بسیار به دست مردم می رسید.
در چنین شرایطی طراحان این كاریكاتورها نیز با برچسب افترا به عنوان تخطی از قانون مطبوعات مورد آزار و اذیت و حملات ماموران امنیتی قرار می گرفتند اما آنها كماكان و به رغم همه این دشواری ها باز هم در صف اول مبارزه حضور یافته و به افشای فساد و بی كفایتی سران حكومت و اطرافیان آنها می پرداختند.در میان این دسته از هنرمندان، شاخص ترین آنها «انوره دومیه» بود. این هنرمند معترض كه در تمام عمر خود با تنگدستی امرار معاش می كرد به دلیل طراحی ایده های ضد سلطنتی بارها مورد بازخواست قرار گرفت و مدتی از زندگی خود را نیز در زندان های رژیم خودكامه گذراند. هدف او از طراحی كاریكاتور علاوه بر افشای عملكردهای نظام پوسیده و سردمداران بی كفایت فرانسه قرن نوزدهم، كمك به مردم بیچاره ای بود كه قدرت دفاع از خود را از دست داده بودند، او به مردم كشورش امید می داد و به آنها می آموخت كه سرمایه دارها و سران حكومتی برای گول زدن طبقات محروم و انحراف افكار عمومی از چه شیوه هایی استفاده می كنند.
به لحاظ اهمیتی كه «دومیه» برای به تصویر درآوردن زندگی پر مشقت مردم محروم قائل بود، بیننده در آثارش با مقوله هنر رئالیستی آشنا می شود، در این شیوه آنچه برای این هنرمند اهمیت دارد، نشان دادن زندگی روزمره مردم بدون هرگونه اغراق و یا تعدیل است، به این خاطر آدم ها، مكان ها و حتی وسایل و چیزهایی كه در تابلوهای دومیه نشان داده می شوند، همان هایی هستند كه در زمان واقعی و هنگام بروز ماجراها وجود داشته اند، به این منظور دومیه با توجه به ساختارهای اجتماعی آن دوره در جهت بیان هرچه صریح تر ناملایماتی كه بر مردم سرزمینش می گذرد از ارائه آثارش به شیوه های رمانتیك و حتی كلاسیك فاصله می گیرد، به اعتقاد دومیه افشای زشتی های جامعه با توسل به سبك های دراماتیك و رمانتیك دوری از واقعیت هاست و بر این اساس ضمن ثبت وقایع موجود به نقد رفتارهای اجتماعی آنها حتی بدون دخالت ایده آل های هنرمندانه یا فرم های ایده آلیستی روی می آورد.
یكی از زیباترین آثار دومیه كه به خوبی توانسته است این سبك و سیاق را معرفی كند تابلوی موسوم به «یك رخداد جنایی» است. دومیه این اثر را حدود سال ۱۶۸۰ خلق كرد. او برای خلق این اثر از جوهر قهوه ای، ذغال و آبرنگ استفاده می كند و توجه اصلی اش را به شناخت دقیق روحیات و طبیعت انسان معطوف می دارد، اثری كه به صورتی طعنه آمیز روابط پیچیده انسان ها را به نمایش می گذارد. در این تصویر متهمی را می بینید كه در حال مشورت با وكیلش است، هنرمند در این كمپوزیسیون توانسته است با استادی تمام فضای سرد جلسه یعنی سكوت، هیجان و دلواپسی حاكم بر دادگاه را به نمایش گذارد.شیوه اجرای دومیه را اصطلاحاً «سریع- ساده» می گویند، سرعت را در آثار دومیه می توان با كمی دقت در شیوه حركت خطوطش دنبال كرد لیكن سادگی آثار را می باید با گذر از پیچیدگی ها و ظرافت كار یك استاد درك كنیم، از سویی دیگر دومیه با به كار بردن سایه روشن و حجم در ارائه كمپوزیسیون و كاراكترها بیننده را بی اختیار به یاد قدرت و توانایی های میكل آنژ در خلق مجسمه های اساطیری اش می اندازد با این تفاوت آشكار كه دومیه این گونه آثار را تنها روی كاغذ های دو بعدی ارائه می كرده است.
دومیه در بسیاری از آثار خود به روابط میان مجرمین، قضات دادگاه ها و محیط های دادرسی پرداخته است. علاقه این هنرمند به بیان وضعیت اجرای احكام دادگاه ها و نحوه دادرسی ها به پیشینه زندگی واقعی او مربوط می شود، دومیه در جوانی و در ابتدای ورود به عرصه زندگی اجتماعی مدتی را به عنوان دفتردار یكی از شعبه های دادگستری پاریس مشغول به كار می شود. او بر حسب وظیفه برای پیگیری كارها، با توجه به موقعیت شغلی خود مجبور بود مرتب میان راهروهای تنگ و تاریك دادگاه ها و اتاق های بازجویی كه بیشتر به دهلیزهای مرگ شباهت داشت در رفت وآمد باشد، دومیه جوان در این هزارتوهای محكمه علاوه بر شنیدن فریاد التماس محكومین و ضجه كودكان، نظاره گر چهره های اقتدار طلبانه قضات دادگاه ها نیز بود. روح حساس دومیه رنج و محنت مراجعان فقیر و تهیدست را كه در سالن های انتظار بر روی كف زمین دراز كشیده اند در خود فرو می ریزد، آنها كه غالباً چیزی جز سرگردانی عایدشان نمی شود، سرگردانی، دلواپسی و گرسنگی در راه رسیدن به عدالت، چیزی كه ممكن است تا پایان عمر همچنان ادامه داشته باشد.
و باز این دومیه است كه در راه پله های دادگاه ها پرونده های متهمان و شاكیان را بغل كرده و با زانوان بی رمق در میان طبقات دادگاه ها بالا و پایین می رود، با روح سركش خود این صحنه های موحش را چون كابوسی خوفناك در جان خود به ثبت می رساند.

یحیی تدین
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید