پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


زندگی‌ از فرط‌ سادگی‌ دشوار می‌شود


زندگی‌ از فرط‌ سادگی‌ دشوار می‌شود
ریموند كارور به‌ سال‌ ۱۹۳۸ در كلاتسگانی‌ ایالت‌ اورگون‌ امریكا متولد شد و در دوم‌ اوت‌ ۱۹۸۸ در پورت‌ آنجلس‌ ایالت‌ واشنگتن‌ درگذشت‌. پدرش‌ كارگر كارخانه‌ چوب‌بری‌ و مادرش‌ پیشخدمت‌ بود. كارور خیلی‌ زود ازدواج‌ كرد و صاحب‌ دو فرزند شد. در طول‌ زندگی‌ پرفراز و فرودش‌ بازاریاب‌ لغتنامه‌، كارگر پمپ‌ بنزین‌، راننده‌ حمل‌ كالا، نگهبان‌ بیمارستان‌ و همچنین‌ ویراستار كتاب‌های‌ درسی‌ هم‌ بود. الكل‌، دوره‌یی‌ از زندگی‌ و ازدواج‌ نخستش‌ را ویران‌ كرد و بعد از ازدواج‌ دومش‌ با «تس‌ گالاگر» شاعر امریكایی‌، چند جزوه‌ شعر نیز منتشر كرد.
«رابطه‌» برگزیده‌ آخرین‌ داستان‌های‌ ریموند كارور شامل‌ ده‌ داستان‌ كوتاه‌ از كتاب‌: «Where I,m Calling From» دارم‌ از كجا زنگ‌ می‌زنم‌ آخرین‌ مجموعه‌ داستان‌ از این‌ نویسنده‌ است‌ كه‌ توسط‌ حمید یزدان‌پناه‌ شاعر و مترجم‌ به‌ فارسی‌ برگردانده‌ شده‌ است‌.
▪ یادداشتی‌ كه‌ در پی‌ می‌آید مروری‌ است‌ كوتاه‌ بر این‌ مجموعه‌ داستان‌:
در تمام‌ داستان‌های‌ مجموعه‌ «رابطه‌» روایت‌ نویسنده‌ از گذشته‌ شروع‌ می‌شود و به‌ زمان‌ حال‌ می‌رسد و گاه‌ از حال‌ شروع‌ می‌شود و به‌ زمان‌ حال‌ می‌رسد و گاه‌ از حال‌ شروع‌ می‌شود و به‌ گذشته‌ باز می‌گردد و در این‌ آمد و شدهاست‌ كه‌ داستان‌ آغاز می‌شود.
در برخی‌ داستان‌های‌ این‌ مجموعه‌ مانند «رابطه‌»، «دارم‌ از كجا زنگ‌ می‌زنم‌» و... انگیزه‌ گفت‌وگوی‌ شخصیت‌های‌ داستان‌، فراهم‌ كردن‌ فضا و عناصر اولیه‌ داستان‌ توسط‌ «من‌ راوی‌» است‌ و هرچه‌ پیش‌ می‌رویم‌ در می‌یابیم‌ در متن‌ داستان‌ها شخصیت‌ محوری‌، تلاش‌ می‌ كند تا از وقایع‌، حوادث‌ و رخدادهای‌ واقعی‌ زندگی‌ داستان‌ بنویسد. در داستان‌ كوتاه‌ «رابطه‌» هنگامی‌ كه‌ شخصیت‌ اصلی‌ داستان‌ سراغ‌ همسر سابقش‌ می‌رود زن‌ به‌ او می‌گوید: «چرا به‌ جای‌ جهنم‌ اینجا آمدی؟ می‌خواهی‌ بیشتر برایت‌ بگویم؟ فكر نكنی‌ كه‌ نمی‌دانم‌ چرا برگشتی‌، ولی‌ می‌خواهم‌ از دهان‌ خودت‌ بشنوم‌» در واقع‌، نویسنده‌ می‌خواهد این‌ را به‌ ذهن‌ خواننده‌ متبادر كند كه‌ «من‌ راوی‌» تنها برای‌ یافتن‌ موضوع‌ داستانش‌ سراغ‌ همسر سابقش‌ آمده‌ است‌. حتی‌ هنگامی‌ كه‌ در صفحه‌ ۱۴۷، گوشه‌ لباس‌ زن‌ را می‌گیرد و كف‌ اتاق‌ زانو می‌زند، زن‌ فكر می‌كند این‌ رفتار او برای‌ تمایل‌ به‌ ایجاد رابطه‌ دوباره‌ میان‌ آنهاست‌ و به‌ این‌ نكته‌ اشاره‌ می‌كند كه‌ دیگر همه‌ چیز برایش‌ تمام‌ شده‌ است‌. كارور با این‌ حركت‌ و كنش‌ در داستان‌، شخصیت‌ زن‌ را، شخصیتی‌ غافل‌ از زمان‌ و مكان‌ جهان‌ داستانی‌ نشان‌ می‌دهد: «حس‌ كردم‌ همه‌ چیز را باید بگویم‌. ولی‌ تو می‌دانی‌، من‌ هم‌ می‌دانم‌ كه‌ دیگر همه‌ چیز تمام‌ شده‌ است‌.»
در تمام‌ داستان‌های‌ «رابطه‌» مضمون‌، محتوا و حتی‌ فرم‌ داستان‌ها به‌ شكلی‌ لایه‌لایه‌ خلق‌ شده‌ است‌. مثلاً در همین‌ داستان‌ «رابطه‌» سطح‌ بعدی‌ محتوای‌ داستان‌ روایت‌ روابط‌ و مناسبات‌ ویران‌ انسانی‌ در جامعه‌یی‌ متلاطم‌ و متزلزل‌ است‌.
نویسنده‌ در داستان‌هایش‌ با حركتی‌ ظریف‌ وقایع‌ پیرامون‌ را می‌سازد و می‌كوشد تا ذهن‌ خواننده‌ را با این‌ رخدادها درگیر كند. كارور در داستان‌ «جعبه‌ها» با خلق‌ آشفتگی‌ اشیای‌ خانه‌ مادر «من‌ راوی‌» جهان‌ داستانی‌اش‌ را می‌آفریند و هنگامی‌ كه‌ عبارتی‌ ساده‌ را در دل‌ داستان‌ می‌گنجاند، این‌ عبارت‌ در ذهن‌ خواننده‌ حرفه‌یی‌، هزاران‌ معنا پیدا می‌كند.
پرواضح‌ است‌ كه‌ داستان‌های‌ ریموند كارور، یكسره‌ برش‌هایی‌ از زندگی‌ واقعی‌ انسان‌ها هستند. انسان‌هایی‌ كه‌ می‌كوشند به‌ خوشبختی‌ و عشق‌ دست‌ یابند و در فضای‌ آن‌ تنفس‌ و زندگی‌ كنند، اما همین‌ آدم‌ها در داستان‌های‌ كارور، در زندگی‌ شخصی‌ خود، ناكام‌ مانده‌اند. خوشبختی‌ و آرامش‌ نسبی‌ آنها بسیار نزدیك‌ است‌ و از فرط‌ نزدیكی‌ برایشان‌ دست‌نیافتنی‌ است‌.
جهان‌بینی‌ كارور به‌ طرزی‌ ساده‌ و واقع‌نگرانه‌ است‌. در حقیقت‌ او برای‌ تعریف‌ زندگی‌، آن‌ را با دیدگاه‌
جزیی‌ نگرنگاه‌ می‌كند و برش‌ها و برداشت‌هایی‌ از آن‌ را با دقت‌ تشریح‌ می‌ كند. در داستان‌ها مفاهیم‌ عشق‌، ویرانی‌، خوشبختی‌، فلاكت‌ و... به‌ میان‌ می‌آیند و كارور بخوبی‌ به‌ باز آفرینی‌ آنها می‌پردازد و از عهده‌ خلق‌ نمونه‌ها برمی‌آید كه‌ همین‌ باعث‌ شده‌ آثار او دارای‌ ابعاد بی‌شمار و تو درتویی‌ باشند.
از منظری‌ دیگر و با كمی‌ تامل‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ در این‌ آثار، نویسنده‌ قصد مطرح‌ كردن‌ مضمونی‌ را دارد كه‌ از دیگر مفاهیم‌، مهمتر، اصلی‌تر و عظیم‌تر است‌ و آن‌ همانا رسیدن‌ به‌ تعادلی‌ نسبی‌ در نگرش‌، بینش‌ و برخورد با جهان‌ و آدم‌های‌ پیرامون‌ است‌.
تعادلی‌ كه‌ حاصل‌ سال‌ها نگریستن‌ جزیی‌ و دقیق‌ به‌ جهان‌ و پشت‌ سرنهادن‌ تجربه‌هایی‌ بس‌ عظیم‌ در طول‌ زندگی‌ است‌. دستیابی‌ به‌ این‌ تعادل‌ برای‌ هركس‌ ممكن‌ است‌ و آسان‌ نیست‌ و در صورت‌ نیافتن‌ آن‌ زندگی‌ از فرط‌ سادگی‌ دشوار می‌شود. همانطور كه‌ در داستان‌ «عمارت‌ تابستان‌» این‌ را می‌خوانیم‌ كه‌ یك‌ مشكل‌ كوچك‌ از فرط‌ سادگی‌ به‌ چه‌ اندازه‌ دشوار و بزرگ‌ می‌شود. آنقدر كه‌ دیگر كاری‌ از دست‌ هیچ‌ یك‌ از شخصیت‌های‌ داستان‌ ساخته‌ نیست‌.
عشق‌ در داستان‌های‌ كارور رابطه‌یی‌ ویران‌ شده‌ است‌. همه‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ آن‌ می‌كوشند و حتی‌ به‌ شكل‌ ساختگی‌ آن‌ هم‌ دست‌ نمی‌یابند. همچنین‌ در دل‌ این‌ آثار، مشهود و عیان‌ است‌ كه‌ كارور معتقد است‌ تغییر كیفی‌ روابط‌ و سلوك‌ میان‌ انسان‌ها، رابطه‌ مستقیم‌ با گفت‌وگو و كنش‌ و منش‌ آنها با یكدیگر دارد.
تبادل‌ افكار آدم‌ها در ارتباط‌ با یكدیگر به‌ شكلی‌ نارسا و آشفته‌ است‌ و یك‌ جای‌ كار همیشه‌ لنگ‌ می‌زند. در داستان‌ «چه‌ كسی‌ از این‌ تختخواب‌ استفاده‌ می‌كند؟» مساله‌ از آنجا آغاز می‌شو كه‌ زنی‌ نیمه‌ شب‌ها به‌ خانه‌ راوی‌ و همسرش‌ تلفن‌ می‌كند و عاجزانه‌ تقاضا دارد تا با آقای‌ «باد» صحبت‌ كند. در داستان‌های‌ «پیغام‌» و «كیك‌ پركلاغی‌» هم‌ به‌ طرزی‌ دیگر اتفاق‌ یا روایت‌ داستانی‌ از نقطه‌یی‌ شروع‌ می‌شود و مساله‌ و مشكلی‌ ساده‌ برای‌ شخصیت‌های‌ داستان‌ پیش‌ می‌آید و چهره‌ خود را به‌ آنها می‌نمایاند.
میان‌ داستان‌نویسان‌ و شاعران‌ معاصر ایران‌، كمتر كسی‌ را سراغ‌ داریم‌ كه‌ آثار و جهان‌بینی‌اش‌ همتا یا شبیه‌ به‌ جهان‌بینی‌ و داستان‌های‌ ریموند كارور باشد.
به‌ عنوان‌ معترضه‌ اما می‌توان‌ این‌ را اذعان‌ كرد كه‌ در «تیله‌ آبی‌» و برخی‌ داستان‌های‌ دیگر محمدرضا صفدری‌ بازآفرینی‌ جهان‌ داستانی‌ كارور دیده‌ می‌شود و همچنین‌ در «به‌ خاتون‌ خیابان‌ شماره‌ ۶۶» آخرین‌ دفتر شعر حمید یزدان‌پناه‌، شیوه‌ بیان‌ شعرها از بازآفرینی‌ بینش‌ كاروری‌ برخاسته‌: نگاهی‌ آرام‌ از گوشه‌ چشم‌، در یك‌ لحظه‌...
فرشاد شیرزادی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید