سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


بورخس، نویسنده‌ای بدون رمان


بورخس، نویسنده‌ای بدون رمان
گرچه بورخس، نویسنده‌ی آرژانتینی صدها شعر سرود، داستان نوشت و مقاله منتشر كرد، ولی او رمانی ننوشت. بورخس را می‌توان یكی از نویسندگان جهان سوم به شمار آورد. او برای ادبیات كشورش همچون یک بزرگ علوی برای ما است. بورخس چون هومر نیمی از عمر طویل خود را كور و نابینا بود. او در جوانی تحت تأثیر ادبیات انگلیسی واقع گردید، چون مادربزرگ‌اش تبعه‌ی انگلیس بود.
از نظر سیاسی بورخس ضد فاشیسم و مخالف حكومت پرون در كشورش بود، او ضد مبارزه‌ی مسلحانه در آمریكای لاتین به رهبری چه‌گوارا نیز بود. شاید به این دلیل سوسیالیست‌ها او را نویسنده‌ای راست‌گرا می‌دانستند. منتقدین می‌گویند، گرچه بورخس ناسیونالیست نبود، ولی به دموكراسی هم باوری نداشت. بورخس خود مدعی بود كه در جوانی مدتی آنارشیست و پاسیفیست بوده و در تمجید از انقلاب اكتبر در شوروی شعر سروده و در مجلات آن زمان منتشر نموده است.
دوستداران بورخس با اظهار تأسف می‌گویند، او از جمله نویسندگان مهم جهانی است كه همچون جویس و پروست جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت نكرده. خانم ماریا قدامه، بیوه‌ی او، به مناسبت صدمین سال تولدش در مصاحبه‌ای گفت: در حال حاضر ۱۴ محقق قصد نوشتن بیوگرافی بورخس رادارند،تعدادی از آن‌ها با ما تماس گرفته‌اند، ولی فقط یكی از آن پروژه‌ها را می‌توان جدی و جالب به حساب آورد. این هم از جمله نقش‌های مهم بیوه‌ها در تاریخ ادبیات است!
در تاریخ رسانه‌های جمعی هیچ نویسنده‌ای به قدر بورخس مورد مصاحبه قرار نگرفت. به نظر صاحبنظران، بورخس تبحر خاصی در دست انداختن مصاحبه‌گران داشت. او که به سبب یک بیماری ارثی خانوادگی، حدود نیمی از عمر خود را در كوری و نابینایی بسر برد، تا شصت سالگی نزد مادرش زیست. درباره‌اش گفته می‌شود كه گرچه تمام عمر عاشق بود، ولی هیچگاه شعر و داستانی عاشقانه ننوشت. در سال ۱۹۷۰ در یک همه‌پرسی آزمایشی برای دریافت جایزه‌ی نوبل، او بیش از سولژنیسین برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، رأی آورد.
بورخس درسال ۱۸۹۹ در آرژانتین به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۶ درسویس درگذشت. او از خانواده‌ای مرفه و تحصیل‌كرده بود. پدرش استاد روانشناسی دانشگاه و وكیل دادگاه بود. به دلیل انگلیسی بودن مادربزرگ، بورخس زبان انگلیسی را مناسب‌ترین زبان برای سرودن شعر می‌دانست.او از پانزده سالگی در اروپا به تحصیل پرداخته بود.
در سال ۱۹۵۵ بعد از اینكه گروهی از نظامیان علیه دیكتاتوری پرون كودتا كردند، او مدتی رئیس كتابخانه‌ی ملی پایتخت كشورش بود. بورخس یكی از مهم‌ترین نویسندگان قرن بیستم است كه روی ادبیات مدرن كشورهای اسپانیایی زبان در آمریكای جنوبی تأثیر بزرگی گذاشت. او پایه‌گذار ادبیات مدرن آرژانتین نیز است. بورخس درسال ۱۹۲۱ بعد از برگشت به وطن، پایه‌گذار سوررئالیسم خاص وطن خود گردید. او پایه‌گذار فوتوریسم اسپانیایی در مادرید نیز بود. صاحبنظران، بورخس را یكی از آغازگران ادبیات پست مدرن و مكتب رئالیسم جادویی آمریكای لاتین می‌دانند. در زبان انگلیسی سبكی وجود دارد به نام «برخسی» كه واژه‌ی ادبی «كافكایی» را برای خواننده تداعی می‌كند.
بورخس در جوانی در مقاله‌ای با عنوان «نویسندگی و جادو» بوتیقای داستان‌سرایی مدرن را مطرح كرد. او در این مقاله می‌نویسد: «ادبیات تصویر واقعیت نیست، بلكه كوششی جهت رضایت و كنجكاوی خواننده است.» به نظر بورخس، ادبیات همیشه خصوصی و اتوبیوگرافیک است. او می‌گوید مشغولیت با ادبیات به او احساس رضایت و خوشبختی می‌داد. بورخس به تقلید از «هزار»، شاعر باستان، می‌نویسد شعر نباید طولانی باشد و به نقل از «ادگار آلن پو» توصیه می‌كند كه یک شعر مدرن نباید طویل‌تراز پانزده سطر باشد. «اوكتاویا پاز» در مقاله‌ای درباره‌ی بورخس نوشت كه او سعی كرد در تمام زمینه‌ها آدمی میانه‌رو و متعادل باشد.
محققین، بورخس را از نظر فلسفی زیر تأثیر فلسفه‌ی كلاسیک ایده‌آلیست انگلیس می‌دانند. او خود مدعی بود كه آثار «جان لاک»، «هابز»، «هیوم»، «بركلی»، «اسپینوزا» و «لایب‌نیتس» را مطالعه كرده است. او می‌گفت، نویسنده، هنرمندی است كه در هرج و مرج جهان و محیط اطراف خود، با كمک ایده‌آل‌هایش می‌خواهد نظمی به جهان انسان و فرد بدهد. نویسنده، گرچه اسیر تاریخ و شرایط ملی كشور خود است، ولی با كمک نیرو و اراده‌ی فردی می‌تواند جهان خاص خود را بسازد.
بورخس می‌نویسد، قبل از اینكه در سال ۱۹۶۲ در آمریكا با یک فیزیكدان ایرانی بنام فرید هوش‌فر آشنا شود!، با ادبیات،عرفان و فرهنگ ایرانی، ازجمله با «زردشت»، «فریدالدین عطار» و كتاب «هزار و یک شب» آشنا بوده. بورخس دوست‌دار فرهنگ شرقی از جمله: ایرانی، هندی، عربی و یهودی نیز بود. او می‌گوید معشوقه‌هایش، ادبیات، فلسفه و اخلاق هستند.
بورخس، غیر از كتاب شعر و داستان كوتاه، چند مجموعه‌ی مقالات نیز منتشر كرد. از جمله آثار او «تاریخ ابدیت»، «هزارتو»، «آلف»، «كتابخانه‌ی شخصی»، «پرچم سیاه»، «باغ كوره‌راه‌ها»، «تفتیش عقاید» و «تحسین سایه» هستند. او در كشورهای انگلیس، فرانسه و آمریكا، قبل از كشور خود مشهور شد.
بورخس در سال ۱۹۶۱ همراه ساموئل بكت، موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی ناشرین اروپایی گردید. او از جوانی به ترجمه‌ی آثار «کافکا»، «فاكنر»، «آندره ژید» و «ویرجینیا ولف» پرداخت.
بورخس، «هنری جیمز»، «كنراد»، «آلن پو» و «كافكا» را معلمین ادبی، و «بودا»، «شوپنهاور» و «عطار» را از معلمین فلسفی خود می‌دانست. درک و مشهوریت بورخس در ایران شاید بدین سبب باشد.
آذر سلطانی


همچنین مشاهده کنید