جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بررسی چند اثر متقدم هارولد پینتر


بررسی چند اثر متقدم هارولد پینتر
● مقدمه‌ی مترجم:
«هارولد پینتر» برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات ۲۰۰۵، دلمشغولی نوشتن را با سرودن شعر آغاز کرد و آن‌گونه که در آخرین گفتگوهایش بیان کرده، ظاهرن با شعر نیز می‌خواهد به پایان ببرد. اما ۲۹ نمایش‌نامه‌ای که تاکنون نوشته است ــ از نخستین آن «اتاق» تا آخرین آن «آواها»ست که او را به شهرت جهانی رسانده است. او با تئاتر ابزورد شروع کرد و به سبک منحصر به فرد خود پینترسک رسید، نامی که با همان نخستین نمایش‌نامه‌اش باب شد. هارولد پینتر علاوه بر نمایش‌نامه، فیلم‌نامه‌های اقتباسی ماندنی‌ای نوشته و بازیگری و کارگردانی تئاتر را نیز هرگز ترک نکرده است. سیاست آمیخته با شخصیت و زندگی اوست و انتقادهای سیاسی تند و تیز او درباره‌ی خط‌مشی‌های جنگ‌طلبانه‌ی امریکا و انگلیس مشهور است. هارولد پینتر چند روز پیش از دریافت جایزه‌ی نوبل ۷۵ ساله شده است. او سه سال است که با سرطان می‌جنگد اما هم‌چنان به بازیگری بر روی صحنه، کارگردانی و سخنرانی‌ها و نگارش مقاله‌های سیاسی خود با جدیت ادامه می‌دهد. از معروف‌ترین نمایش‌نامه‌های او می‌توان اتاق، جشن تولد ، بازگشت به خانه، فاسق، خاکستر به خاکستر و خیانت را نام برد.
● اتاق
اتاق نخستین‌بار در ژوئن ۱۹۶۰ در کلوپ نمایشی هامپستید اجرا شد.
شخصیت‌ها:
برت هاد ــ یک مرد پنجاه ساله‌ی گنگ.
رز هاد ــ همسر برت (Bert)، یک زن شصت ساله‌ی ترسو.
آقای کید ــ یک مرد گیج، صاحب‌خانه‌ی خانواده‌ی هاد.
تاد ساندز ــ مرد جوانی که در جستجوی یک اتاق است.
خانم کلاریسا ساندز ــ همسر تاد.
رایلی ــ یک سیاه‌پوست کور که به جستجوی رز از زیرزمین بیرون می‌آید.
نخستین نمایش‌نامه‌ی پینتر، اتاق، دارای تمام اجزایی است (چه از جهت درون‌مایه، چه از نظر سبک) که او در دوازده‌سال نخست کار نمایش‌نویسی خود از آن‌ها استفاده می‌کند. این درام به‌دلیل نمایش تهدید از طریق خلق مشکلاتی که در تثبیت و رابطه وجود دارد، به خاطر استفاده‌ از طنز و زبان واقع‌گرا به عنوان دو شگرد متضاد، و اتکای محدود به تصاویر هر چند بسیار زنده، یک درام نمونه است. «کمدی تهدید» [۳] پینتر با همین نخستین اثر آغاز می‌شود و مانند باقی کمدی‌های تهدید پینتر، بیشتر تأثیر نمایش به‌خاطر جو تهدید آن است.
اساسن درام‌نویس علاقه‌مند است که در این نمایش‌نامه وجود تهدید را در معرض دید قرار دهد و سپس آدم‌هایی، در این‌جا رز، را مطالعه کند که زیر فشار این تهدید در شرف نابودی هستند.
حالت تهدید، بیشتر از صحنه‌آرایی ایجاد می‌شود. یک اتاق هست، و درون اتاق یک در وجود دارد. با تصویرپردازی‌ای که در مورد رز به‌کار رفته، معلوم می‌شود که اتاق برای او جای امنی است ــ گرم است، حجم مناسبی دارد، مجزاست. «داشتن همچین اتاقی یعنی خوش شانسی.» از سوی دیگر، حضور در، وسیله‌ی دسترسی به هر چیزی را نشان می‌دهد که در بیرون آن است. به همان اندازه نیز، نشان می‌دهد که چیزهای بیرون خوب نیستند ــ بیرون تاریک و سرد است. بدتر از همه، چیزی است که از آن زیرزمین کوچک، تاریک، بدبو و مرطوب از در داخل می‌شود.
و تأثیر خود را می‌گذارد. ابتدا آقای کید نگرانی رز را تشدید می‌کند، زیرا رز نمی‌تواند با او رابطه برقرار کند. رز احتیاج به اطمینان خاطر دارد، اما کید تنها برای رز ایجاد ابهام می‌کند. بعد خانواده‌ی ساندز با این خبر می‌آیند ‌که کسی در زیرزمین هست و قرار است اتاق رز را اجاره بدهند.
تجاوز عملی به پناهگاه رز، به هیئت یک سیاه‌پوست کور ظاهرن بیچاره صورت می‌گیرد که تنها روش حمله‌ی او این است که از رز می‌خواهد با او به خانه برگردد. در پایان نمایش، رز به‌خاطر بی‌حفاظ قرار گرفتن در دنیای بیرون از اتاق ناگهان کور می‌شود. او دریافته که حتا در اتاق خودش هم نمی‌تواند در امان باشد و تا جایی که بتواند عقب‌نشینی می‌کند.
نویسنده در هیچ‌کجای اتاق نمی‌گوید که چرا رایلی رز را تعقیب می‌کند، یا چرا رز از او می‌ترسد. علت اهمیتی ندارد. چیزی که مهم است درک وجود تهدید و آسیب‌پذیری آدمی نسبت به آن است.
● جشن تولد
جشن تولد نخستین بار در ۲۸ آوریل ۱۹۵۸، در تئاتر هنرهای زیبای کمبریج اجرا شد.
شخصیت‌ها:
پتی بولز ــ مردی شصت ساله، که متصدی صندلی‌های یک استراحتگاه ساحلی انگلیسی است.
مگ بولز ــ همسر پتی، زنی شلخته و شصت ساله، که «پانسیون‌شان» را می‌گرداند.
استنلی ــ مردی در اواخر سی سالگی، یک پیانیست سابق که مستأجر خانواده‌ی بولز است.
لولو ــ دختر تقریبن بیست‌ساله‌ی همسایه.
نات (‌سیمی) گلدبرگ ــ یک یهودی پنجاه ساله که به دنبال استنلی آمده.
درموت (سیموس) مک‌کان ــ یک کشیش «تازه خلع لباس شده» که شریک گلدبرگ است.
هنرمند سرخورده برای استراحت و آن‌گونه که در انتهای پرده‌ی نخست آشکار می‌شود، برای فرار از تهدید نامعلومی به یک شهر ساحلی رفته و در خانه‌ای پانسیون می‌شود.
● گارسن لال
گارسن لال نخستین بار در کلوپ نمایشی هامپستید در ۲۱ ژانویه‌ی ۱۹۶۰، همراه اتاق به نمایش درآمد.
شخصیت‌های نمایش:
بن ــ یک قاتل کاملن حرفه‌ای اجیر شده
گاس ــ هم‌دست بازجوی او
سومین «کمدی تهدید»، گارسن لال، پایانی است بر نخستین دوره‌ی نمایش‌نامه‌نویسی پینتر. او در این نمایش‌نامه، همان مسیر اتاق و جشن تولد را پی می‌گیرد، و از همان جایی آغاز می‌کند که آن دو تمام شده‌اند. بن و گاس از بعدی دیگر، همان گلدبرگ و مک‌کان جشن تولد هستند. گاس شروع کرده به پرسیدن چیزهایی که وجود دارند و در وضعیت موجود نظام (‌به وسیله‌ی جامعه‌ی درگیر) مورد تهدید واقع می‌شوند، بنابراین، گاس باید از بین برود. سرایدار لال، نمایشی است که در آن، تهدیدکننده خود تهدید می‌شود.
● فاسق
فاسق نخستین بار در ۲۸ مارس ۱۹۶۳ در تلویزیون لندن ظاهر شد و نمایش صحنه‌ای آن، نخستین بار در ۱۸ سپتامبر ۱۹۶۳، در تئاتر هنرهای زیبای لندن و به کارگردانی پینتر به اجرا درآمد.
شخصیت‌های نمایش:
ریچارد ــ شوهر بی‌تعصبی که مثل مکس (در بازگشت به خانه)، عاشق بازمی‌گردد.
سارا ــ همسر ریچارد / معشوقه.
جان ــ مرد شیرفروش.
درون‌مایه‌ی نیاز روانی و با توجه به این‌که پینتر احساس می‌کند آدم‌ها به مسیری می‌روند که نیازهای‌شان را ارضا کنند، در فاسق بهتر از درام‌های قبلی او دیده می‌شود. صراحت درون‌مایه‌ی نمایش در نتیجه‌ی این است که شخصیت‌ها نسبت به نیازهای‌شان احساس درماندگی بیش‌تری می‌کنند و بیش‌تر از شخصیت‌های نمایش‌های قبلی می‌خواهند رابطه‌ی بادوامی را حفظ کنند یا بسازند. بنابراین، اعمال نهایی آن‌ها کمی از هنجارهای اجتماعی پا فراتر گذاشته. در نتیجه، ما نسبت به اتفاقی که می‌افتد آگاه‌تریم و علت آن را نیز بهتر درک می‌کنیم.● بازگشت به خانه
بازگشت به خانه نخستین بار در تاتر آلدریچ در سوم ژوئن ۱۹۶۵ به صحنه آمد.
شخصیت‌های نمایش:
مکس ــ مردی هفتاد ساله، یک قصاب سابق با رفتاری مردسالارانه که حوادث در خانه‌ی او اتفاق می‌افتد؛ پدر تدی، لنی و جویی و برادر سم.
لنی ــ مردی در اوان سی سالگی که زندگی‌اش را از راه پااندازی می‌گذراند؛ او نسبت به شخصیت‌های دیگر زیرک‌تر است؛ پسر دوم مکس و برادر تدی و جویی است.
سم ــ مردی شصت و سه ساله که در هر چیزی جز رانندگی شکست خورده؛ برادر مکس.
جویی ــ مردی در اواسط بیست‌سالگی که روزها در قسمت تخریب کار می‌کند و شب‌ها بوکس یاد می‌گیرد: کوچک‌ترین پسر مکس و برادر تدی و لنی.
تدی ــ مردی در میانه‌ی سی سالگی، دکترای فلسفه که در دانشگاه امریکا تدریس می‌کند؛ همسرش را به خانه آورده تا خانواده‌اش را ببیند؛ بزرگ‌ترین پسر مکس و برادر لنی و جویی.
روت ــ زنی در آغاز سی سالگی، مانکن سابقی که شش سال پیش با تدی ازدواج کرده و اساسن حوادث نمایش را او کنترل می‌کند.
{جسی ــ مادر متوفی که هرگز ظاهر نمی‌شود، با این وجود، نفوذ قاطعانه‌ای روی خانواده دارد.}
در تعبیر بازگشت به خانه، مثل سرایدار، با مشکل مواجهیم، مگر این‌که درک کنیم این نمایش نیز بسط مطالعه‌ی پینتر درباره‌ی نیاز روانی به عنوان علتی برای تهدید است. پینتر گفته است که «بازگشت به خانه در مورد عشق و فقدان عشق است»؛ فقدان عشق، بله، ولی باز هم مشکل است تصور کنیم که از هر جنبه‌ای اعمال کثیف این شخصیت‌ها به عشق ربط دارد. اشاره‌ی پینتر به این است که وقتی آدم‌ها روی «لبه‌ی تیز زندگی» هستند، ممکن است با همدیگر رفتار کاملن بی‌رحمانه‌ای داشته باشند. ولی این رفتارها را خارج از بافت اصلی زندگی‌شان انجام می‌دهند؛ رفتارشان دل‌بخواه نیست ولی به دلایل بسیار ریشه‌داری انجام می‌گیرد، دلایلی که «بسیار جدی» هستند. به کلام دیگر، هر یک از افراد خانواده محتاج نوعی رابطه‌ی روحی و عاطفی با دیگری است که به‌دست نمی‌آورد و روت ایجادش می‌کند. با این حال، روت یک زن حشری نیست. (مثلن جویی با او رابطه‌ی جنسی ندارد؛ و در جستجوی مادر از دست داده‌ی خود است.) روشن است که ازدواجش نتیجه‌ای نداشته و می‌تواند تدی را پس بزند زیرا نتوانسته نیازهایش را تأمین کند؛ او دیگر هیچ احساسی به شوهرش ندارد. به نظر می‌رسد در فلسفه‌ی او باید از چیزی که درست کار نمی‌کند، خلاص شد و چیز دیگری را جانشینش کرد که درست عمل کند. هنگامی‌که در پایان نمایش، پس از تبعید شدن تدی به امریکا پرده می‌افتد، یک صحنه‌ی بسیار تصنعی ــ با روت و خانواده‌ی تازه‌اش که در کنار او ژست یک خانواده‌ی سنتی را گرفته‌اند ــ روشن می‌کند که این درام درباره‌ی بازگشت روت به خانه بوده.
بنابراین با توجه به همه‌ی جوانب، بازگشت به خانه کاملن نزدیک به فاسق است زیرا این نیز تصویری است از افراد درمانده‌ای که سعی دارند نیازهای روانی‌شان را تأمین کنند. انگیزه‌ها به همان اندازه روشن نیست، ولی انگیزه‌ها به همان مقدار نمایش‌نامه‌ی قبلی قوی است.
● درد خفیف
درد خفیف را برنامه‌ی سوم صدا و سیمای بریتانیا، برای پخش در ۲۹ جولای ۱۹۵۹ به پینتر سفارش داده بود و پس از آن برای نخستین بار در ۱۸ ژانویه‌ی ۱۹۶۱ در تئاتر هنرهای زیبای لندن به روی صحنه رفت.
شخصیت‌های نمایش:
ادوارد ــ مرد میان‌سالی که زندگی‌اش را ناموفق می‌داند.
فلورا ــ زن ناراضی او.
کبریت‌فروش ــ «تهدید» ساکت، کثیف و ژنده‌پوشی که به خانه‌شان دعوت می‌کنند.
درد خفیف یک نمایش‌نامه‌ از دوره‌ی گذار است که بین «کمدی‌های تهدید» و درام‌های بعدی پینتر قرار دارد. این نیز قطعن یک کمدی تهدید است ولی با یک مشخصه‌ی متفاوت ــ تهدید به درون اتاق آورده می‌شود و بی‌خطری خود را ثابت می‌کند. تهدید اصلی از خود فرد ناشی می‌شود. در نمایش‌نامه‌های قبلی، تهدید خارجی و جسمی بود. در درد خفیف درونی و روان‌شناختی می‌شود.
پینتر با این درام جهت‌گیری تازه‌ای را شروع کرده، ولی هنوز علاقه‌مند خود تهدید و آثار آن است. هرچند که جوهر نمایش‌نامه‌های دیگر پینتر در این نمایش‌نامه نیز وجود دارد. تمرکز او روی آثار تهدید است، نه علل آن.
● سرایدار
سرایدار نخستین بار در ۲۷ آوریل ۱۹۶۰ در تئاتر هنرهای زیبای لندن اجرا شد.
شخصیت‌های نمایش:
میک ــ یک مرد مرموز در اواخر بیست سالگی‌اش، او مالک خانه‌ای است که با برادرش آستون در آن زندگی می‌کند و می‌خواهد برادر بزرگ‌ترش را از خطرهای بیرونی حمایت کند.
آستون ــ برادر، مردی در آغاز سی سالگی که تحت معالجه‌ی شوک الکتریکی قرار گرفته.
مک (جنکینز) دیویس ــ پیرمردی که آستون به خانه دعوتش کرده و مزاحمتش تهدیدی است برای رابطه‌ی دو برادر.
وقتی از پینتر پرسیدند که سرایدار درباره‌ی چیست، او پاسخ داد «عشق». بدون این اشاره، نمایش‌نامه را سخت می‌شود تفسیر کرد، با این اشاره، سرایدار در تکامل درون‌مایه‌ی درام‌نویس، نقش بسیار مهمی به خود می‌گیرد. زیرا نشان می‌دهد که پینتر کاملن از تفاوت بین این نمایش‌نامه با آثار پیشین خود آگاه است. تأکید او از تهدید به عامل تهدید جابه‌جا شده است.
با توجه به توصیف سرایدار به زبان عشق، روشن است که چرا دیویس وارد درام می‌شود، تعریف پینتر از عشق نمی‌تواند همان تعریف قراردادی و واژه‌نامه‌‌ای باشد که عشق را یک دلبستگی غیر خودخواهانه می‌داند و «محبتی بر پایه‌ی ستایش و حسن نیت» که در آن معشوق به خاطر ارزش ذاتی‌اش مورد عشق واقع می‌شود. استون، میک و دیویس درگیر شکل دادن به روابط بادوام شخصی خود هستند و اگر این چیزی باشد که پینتر قصد دارد با واژه‌ی «عشق» انتقالش دهد، شاید ما باید کلمه‌ی «نیاز» را جانشین آن کنیم، که به نظر می‌رسد برای روابطی که در نمایش‌نامه نشان داده‌شده، مناسب‌تر باشد. اکنون پینتر علاقه‌مند علت ایجاد تهدید شده، و وقتی می‌گوید که این درام درباره‌ی «عشق» (بخوانید «نیاز») است، باعث می‌شود که درک روشن‌تری از مفهوم اثر و انگیزه‌ی اعمال شخصیت‌ها داشته‌باشیم. اگر میک، آستون و دیویس همگی نیازهای روان‌شناختی و عاطفی بنیادی و مشابهی داشته باشند و تمام کارهای آن‌ها به خاطر ارضاء این نیازها باشد، مجموعه‌ی درگیری‌های غیرقابل‌ توضیح نمایش‌نامه، قابل درک می‌شوند.
● کلکسیون
کلکسیون را نخستین بار تلویزیون لندن، در ۱۱ مه ۱۹۶۱ نمایش داد و بعدها در تئاتر آلویچ لندن، در ۱۸ ژوئن ۱۹۶۲ به روی صحنه رفت.
شخصیت‌های نمایش:
هری کین ــ مرد چهل ساله، مالک یک خانه‌ی اعیانی در بلگراویا که با بیل لوید در آن زندگی می‌کند.
جیمز هرن ــ مرد سی ساله، شوهر استلا؛ در طراحی لباس کار می‌کند.
بیل لوید ــ مردی در اواخر بیست‌ سالگی که شریکی در خانه‌ی هری کین زندگی می‌کند؛ او نیز در کار طراحی لباس است.
در عین حال که خیلی ساده می‌توان فهمید مجموعه تفسیر دراماتیک یکی از درون‌مایه‌های مورد علاقه‌ی پینتر، تثبیت است (و در نتیجه کاربرد یکی از ابزارهای مورد علاقه‌ی او، تقابل مداوم «حقیقت» و عوامل قراردادی)، این درام برای نشان دادن الگوی بررسی نیازهای روان‌شناختی فرد به عنوان سرچشمه‌ی تهدید نیز مناسب است. در واقع این نمایش‌نامه، دومین دوره‌ی اصلی توصیف دراماتیک این نویسنده را آغاز می‌کند.
اعمال تمام شخصیت‌های کلکسیون، مانند سرایدار، بر اساس نیاز است ــ مشهود است که رابطه‌‌های میان این دو زوج، هری و بیل؛ و جیمز و استلا، تمام نیازها، دست کم نیازهای یکی از افراد هر جفت، را تأمین نمی‌کند. بنابراین، آن‌ها با نشان دادن این که می‌توانند قید و بندها‌ی‌شان را بشکنند، سعی دارند آن‌ها را تقویت کنند و در نتیجه، نیازمند نیرو گرفتن هستند. بنابراین، پینتر در این نمایش‌نامه شروع به بررسی این مطلب کرده که تهدیدی که از سوی نیازهای ارضا نشده‌ی روانی صورت می‌گیرد، چگونه باعث به‌وجود آمدن اعمالی می‌شود که با انگیزه‌ی ارضاء این نیازها انجام می‌شوند.

نویسنده: استیون اچ. گیل
مترجم: شعله آذر
منبع : پایگاه ادبی، هنری خزه


همچنین مشاهده کنید