جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


سلاح نفت - تاریخچه صنعت نفت ۲۶


سلاح نفت - تاریخچه صنعت نفت ۲۶
در تاریخ جنگ های اعراب و اسراییل، هیچ جنگی به اهمیت چهارمین جنگ یا جنگ «یوم کیپور» نبود، زیرا از یک سو اسراییل، سلاح های ساخت آمریکا و از سوی دیگر، اعراب سلاح های ساخت شوروی را به کار گرفته بودند و خاور میانه صحنه آزمایش سلاح های دو ابر قدرت شده بود. در این میان، سلاحی دیگر نیز به کار گرفته شده بود که در نوع خود منحصر به فرد بود و آن سلاح، نفت بود.
با وضعیتی که جهان غرب با آن رو به رو شده بود، به گفته یکی از کارمندان وزارت خارجه، صنعت نفت جهان آخرین نفس های مناسب حال خریداران را می کشید و تا سال ۱۹۷۵ و شاید زودتر، وضعیتی رخ می داد که در آن هر تولیدکننده عمده می توانست با قطع تولید نفت، بحران به وجود آورد.
در آوریل ۱۹۷۳، نیكسون سهمیه را لغو کرد و ایالات متحد آمریکا با نبودن موانع واردات، به عنوان عضو تشنه تازه وارد بازار جهانی نفت، با سایر کشورهای مصرف کننده برای دست یابی به نفت خاور میانه هم صدا شد.
با افزایش جهانی تقاضا در مقابل محدودیت تولید، قیمت های بازار آزاد از قیمت های رسمی و اعلام شده فراتر رفت که تغییر قاطعی بود و از پایان اضافه تولید۲۰ ساله خبر می داد، زیرا تا آن هنگام شرایط مزمن اضافه تولید، قیمت بازار را از قیمت رسمی پایین تر نگاه می داشت و موجب تیرگی روابط شرکت ها و دولت های صادرکننده نفت می شد. کشورهای صادرکننده نفت در صدد بازنگری در قرارداد مشارکت برآمدند تا سهم بیشتری از قیمت های در حال افزایش به دست آورند.
«انورسادات» که جانشین ناصر شده بود، تصمیم به جنگ با اسراییل گرفت و برای این که حمله مشترک مصر و سوریه به اسراییل نتیجه بخش باشد، باید با سلاحی نیرومند وارد کارزار می شدند. به همین علت، تصمیم خود را با ملک فیصل پادشاه سعودی در میان گذاشت؛ سلاح نفت باید از نیام بیرون می آمد!
تا پیش از جنگ یوم کیپور، هر بار تهدید نفتی از سوی اعراب مطرح شده بود، تگزاس، لویزیانا و اوکلاهوما بی درنگ نفت بیشتری وارد بازار کرده بودند، ولی در آن هنگام آمریکا صد درصد منابع خود را به کار گرفته بود و تولید آمریکا نمی توانست با سلاح نفت اعراب مقابله کند.
تا سال ۱۹۷۲، ملک فیصل همواره با استفاده از سلاح نفت مخالفت می کرد و علت آن هم این بود که در تحریم سال ۱۹۶۷، بازار و درآمد خود را از دست داد، ولی برخلاف تمام پیش بینی ها که حکایت از بی نیازی آمریکا به نفت خاور میانه تا سال ۱۹۸۵ داشت، آمریکا در سال ۱۹۷۳ به نفت خلیج فارس وابسته شده بود و عربستان تدارک دهنده کسری نفت در سرتاسر جهان بود.
ایالات متحده در صورت بروز بحران، با افزایش تولید به کمک متفقین خود می شتافت. میانگین تولید عربستان در ژوییه ۱۹۷۳ به ۳/۸ میلیون بشکه در روز می رسید و ۶۳ درصد بیشتر از ۳/۵ میلیون بشکه روزانه در سال ۱۹۷۲ بود. تنزل قیمت دلار سبب تقویت این ایده در میان اعراب شد که « فایده تولید بیشتر نفت و فروش آن به پول کاغذی که ممکن است سال دیگر ارزش آن کاهش یابد چیست»؟
از سوی دیگر، منافع عربستان ایجاب می کرد تا به خواست های سادات، گردن نهد، زیرا در صورت پشتیبانی نکردن عربستان، سادات نیز چون ناصر به شوروی روی می آورد و این با منافع عربستان در منطقه در تضاد بود. عربستان از منزوی شدن میان دوستان عرب خود و تحریم آمریکا، تحریم آمریکا را انتخاب کرد و به سران ایالات متحده اعلام کرد: «ما به هیچ روی نمی خواهیم صادرات نفت خود را به ایالات متحده کاهش دهیم یا محدود کنیم، اما پشتیبانی کامل آمریکا از صهیونیسم و مخالفت با اعراب، تحویل نفت به ایالات متحده را برای ما بسیار دشوار و حتی دوام دوستی میان دو کشور را تهدید می كند».
می توان گفت که نشانه های جنگ در خاور میانه بسیار آشكار بود، ولی دیپلماسی ایالات متحده به آن اعتنایی نمی کرد و وقوع جنگ را ناممکن می پنداشت و به این ترتیب بود که جنگ چهارم اعراب با اسراییل در روز عید «یوم کیپور» به وقوع پیوست. در آن روز، همه چیز در اسراییل به حالت تعطیل به سر می برد و امکان بسیج فوری و آرایش جنگی نیروی ذخیره نبود. نباید فراموش کرد که دستگاه اطلاعاتی اسراییل نیز به نشانه های بارز تحرکات نیروهای مصری بی توجهی نشان داد.
در این جنگ، اسراییل دیگر در وضعیت سال ۱۹۶۷ نبود. در آن سال، اسراییل از لحاظ نظامی دست بالا را داشت و طرف های خود را نیز، غافلگیر کرده بود، اما در سال ۱۹۷۳ مصر و سوریه با جنگ افزارهای روسی مجهز شده بودند و اسراییل موضع دفاعی گرفته و مهمات خود را با سرعت و شدت خطرناکی مصرف می کرد. آمریکا نیز نمی توانست ببیند که متفقش، اسراییل، مغلوب جنگ افزارهای شوروی شود. آمریکا به سرعت کمک های خود را به اسراییل روانه کرد. این اقدام آمریکا سبب شد تا ایالات متحده نه به عنوان واسطه و فروشنده، که به عنوان متفق فعال اسراییل شناخته شود.
به جای تحریم کامل، وزیران نفت کشورهای عربی با نوعی تحریم موافقت کردند که طبق آن ۵ درصد ازمیزان تولید ماه سپتامبر کاسته می شد و این درصد در ماه های بعد هم ادامه می یافت تا زمانی که اسراییل از سرزمین های اشغالی اعراب در سال ۱۹۶۷ خارج شود، ولی هنگامی که در ۱۹ اکتبر، نیکسون کمک ۲/۲ میلیاردی برای اسراییل در نظر گرفت، حمل نفت به ایالات متحده متوقف و نیکسون در دریایی از مشکلات غوطه ور شد. از یک سو تحریم نفتی اعراب و از سوی دیگر، مسئله «واترگیت».
در آن سوی جهان، اتحاد شوروی به آماده باش نیروهای خود پرداخته بود تا در صورت نیاز به منطقه، اعزام شوند. ایالات متحده نیز نمی توانست دخالت مستقیم شوروی را تحمل کند، بنابراین دو طرف به فکر چاره جویی افتادند تا اعراب و اسراییل را به پای میز صلح بکشانند. با رسیدن دارو و مواد غذایی به ارتش سوم مصر که در محاصره اسراییل بود، آتش بس برقرار شد و نمایندگان نظامی مصر و اسراییل پس از ۲۵ سال، به مذاکره مستقیم و رو در رو پرداختند. جنگ افزارهای هسته ای بدون استفاده در انبارها ماندند، ولی سلاح نفت اعراب همچنان آماده جنگ بود. تحریم نفت تا مدت ها پا برجا و پیامدهای آن به فراسوی جنگ اکتبر «یوم کیپور» کشیده شد.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید