شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تربیت شنوایی


تربیت شنوایی
● تاریخچه تربییت شنوایی
استفاده از تحریكات صوتی برای كمك به افراد دچار نقص شنوایی وآموزش وتشویق آنها به استفاده هر چه بیشتر از باقیمانده شنوایی یك امر جدیدی نیست. از زمانهای قدیم مردم به منظور كمك به افراد كم شنوا و یا ناشنوا روشهای زیادی رابه كار گرفته اند كه اغلب این روشها غیر علمی بوده وگاه حتی اثر سوء از خود بجای گذاشته اند.
مداركی كه در دست است نشان می دهد كه در قرن اول میلادی پزشكان رومی از روشهای ویژه ای برای تربیت شنوایی افراد ناشنوا استفاده می كرده اند.
با گذشت زمان وتجارب بدست آمده ،در قرن ۶ میلادی دریافتند كه فریاد زدن درگوش كودكان ناشنوا باعث تغییر رفتار عمومی این كودكان نسبت به وجود یا عدم وجود صدا می شود.
در قرن ۱۸ میلادی اولین تلاشهای سیستماتیك علمی برای تقویت شنوایی افراد دچار نقص شنوایی در فرانسه شروع شد.جان ایتارد كه به حق وی را می توان از پیشگامان انجام برنامه های تربیت شنوایی دانست ، اولین مطالب و روشهای دسته بندی شده ویژه تربیت شنوایی را ارائه نمود.
پس از ایتارد كم كم سایر دست اندركاران نیز جذب برنامه های تربیت شنوایی شدند. زمانی كه اولین سیستم الكترونیكی تقویت صدا درجهان ساخته شد، فصلی نو در برنامه های تربیت شنوایی ایجاد گردید. چرا كه در این سیستم به مربی اجازه می داد كه صداهای محیطی را به مقدار لازم تقویت كرده و به فرد دچار نقص شنوایی منتقل نماید. این امر برنامه های تربییت شنوایی را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده وبازده علمی آنها را چندین برابر نمود.
ماكس گلدشتاین یكی از كسانی بود كه یك برنامه تربییت شنوایی منسجم ارائه نمود. وی معتقد بود كه باآموزشهای ویژه ،افراد ناشنوا می توانند بعضی از جنبه های گفتار رادریافت و درك كنند. وی روش خاص خود را روش آكوستیكی نامید.
از سوی دیگر باپیشرفت تكنولوژی كیفیت وسایل تقویت صدا نیز افزیش یافت. در طول جنگ جهانی اول ودوم روند پیشرفت تربییت شنوایی تا حدود زیادی دچار وقفه شد. اما پس از جنگ جهانی دوم با توجه به افزایش فوق العاده افراد دچار نقص شنوایی ، روند توسعه این آموزشها با ایجاد رشته شنوایی شناسی در این زمان ، تربییت شنوایی خود بصورت یك علم ظاهر گردید. در قرن نوزدهم ودنبرگ روش دیگری را برای تربییت شنوایی پیشنهاد نمود كه بعدها روش تك حسی نام گرفت.
● تعریف تربیت شنوایی
تصور بسیاری از افراد شنوا این است كه كودك دچار نقص شنوایی اگر كلمه یاصدایی را بشتود آنرا درك می كند، چرا كه معتقدند كه این افراد تنها صداها را با شدت كمتری دریافت می كنند ولی كیفیت صدا برای آنان با كیفیت صدایی كه افراد شنوا دریافت می كنند ، تفاوتی ندارد.
اگرچه این تصور در مورد كم شنوایی های انتقالی صحیح است اما در مورد سایر آسیبهای شنوایی صادق نمی باشد. چرا كه در آسیبهای حسی-عصبی افراد نه تنها صدا را دریافت نمی كنند بلكه آنرا بصورتی متفاوت از آنچه شنوایان می شنوند، خواهند شنید.
بطور كلی باید گفت كه تربیت شنوایی چیزی به غیر از آموزش خوب شنیدن و خوب درك كردن نیست. اما حوزه های كاربردی وسیع تربیت شنوایی و تنوع گروههای تحت آموزش سبب می گردند تا تعاریف مختلفی برای این اصطلاح پدید آید.
به بیان دیگر می توان گفت : تربیت شنوایی به مجموعه آموزشهایی اطلاق می گردد كه به فرد دچار نقص شنوایی كمك می كند تا حداكثر استفاده ممكن را از باقیمانده شنوایی خود بدست آورد.
● اهداف تربیت شنوایی
هدف اصلی در تربیت شنوایی بدست آوردن بیشترین مقدار ارتباط كلامی از طریق تقویت حس شنیداری به بیشترین میزان ممكن است.
گرچه هدف عمده تربیت شنوایی تقویت توانائیهای ارتباطی است، ذكر این نكته اهمیت دارد كه بدست آوردن این هدف اصلی می تواند منجر به موقعیتهای دیگری شامل كسب مهارتهای گفتاری وزبانی ، پیشرفتهای شغلی وتحصیلی وتطبیق روانشناختی موفقیت آمیزی گردد.
وبراساس اینكه كدام یك از شرایط وجود داشته باشد تعریف وهدف تربیت شنوایی متفاوت خواهد بود:(الف
محیطی كه در آن تربیت شنوایی انجام می شود، می تواند كلینیك ، خانه یا كلاس درس باشد
ب) سن فردی كه آموزشهای تربیت شنوایی را دریافت می كنند.
ج) میزان كم شنوایی آموزش گیرنده كه خود به دوقسمت تقسیم می شود :
۱- كم شنوایی ملایم تا متوسط ۲- كم شنوایی شدید تا عمیق
هدف عمده تربیت شنوایی افزایش درك گفتار ، توسعه آن وتشویق كودك در بكار گیری كلام است كه از اهداف ثانویه توانبخشی ناشنوایان محسوب می گردد.
● روشهای تربیت شنوایی
از بخشهای قبلی چنین بر می آید كه برای شنوایی می توان حداقل دو عملكرد در مرحله آگاهی فرد تصور كرد و آن مراحل عبارتند از:
۱- ارتباط حسی با محیط ۲- كانال اولیه یادگیری برای زبان
بعضی ازروشها ،مورد اول وبعضی دیگر مورد دوم را تأكید می كنند.
الف) روشverbtonl: در این روش بر اصلاح جنبه های زنجیره ای و فوق زنجیره ای (صامتها و مصوتها) و( آهنگ ، ریتم ، زیروبمی ، شدت و.....) گفتار توجه می گردد.
ب) روش Wedenberg: یكی از اولین روشهایی است كه در سال ۱۹۵۴ برای كم شنواییهای در حد شدید وعمیق بكار گرفته شد.
ودنبرگ معتقد است از باقیمانده شنوایی بطور صحیح وسیستماتیك استفاده شود وروش فوق را بعنوان روش تك حسی (unisensory) نامید . او لبخوانی رابعنوان یك نظام مجزا پیشنهاد نمی كند.
ج) روش Carhart: این روش بعد از جنگ جهانی دوم در مراكز شنوایی ارتش مورد استفاده قرار گرفت . روش كارهارت برای آموزش كودكان ناشنوای مادرزادی یا پیش از زبان آموزی شامل چهار مرحله است : ۱- رشد وتوسعه آگاهی از وجود صوت
۲- رشد وتوسعه تمایزگذاری كلی در رابطه با محركات غیر گفتاری
۳- رشد وتوسعه تمایزگذاری كلی بین الگوهای گفتاری ساده
۴- رشد وتوسعه تمایزگذاری ظریف بین الگوهای دقیقتر
د) روش Kreschmer(زبانی-گفتاری): تأكید این روش بر استفاده از كانال شنوایی جهت یادگیری زبان می باشد و نیز تأكید در گسترش اطلاعات و استفاده از قواعد زبان شناختی از طریق بسط شنیداری وتكنیكهای مشروح زبانی می باشد.
ه) روشErber: جدیدترین ومناسب ترین روش تربیت شنوایی می باشد . این روش در آموزش كودكان دچار نقص شنوایی از كارایی فوق العاده ای برخوردار است . در این روش ابتدامی بایست سطح توانائیهای شنوایی كودك تعیین گردد.

برگرفته از كتاب تربیت شنوایی در كودكان زیر ۷سال دچار نقص شنوایی نوشته دكتر حیدریان
منبع : ادیولوژی


همچنین مشاهده کنید