جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


ای می گذرد...


ای می گذرد...
اگر یك جمله یا عبارت را بدون توجه به مفهوم آن چندین بار با صدای بلند تكرار كنیم چه می شود؟
جواب: مفهوم آن جمله تغییر می كند یا به عبارت دقیق تر درك ما نسبت به آن جمله تغییر می كند. یكی از عباراتی كه بدون آگاهی از معنی آن، دهان به دهان در جامعه مستعمل می شود «ای می گذرد» است.
به نظر می رسد این عبارت مفهوم بسیار ساده ای دارد. شاید چنین باشد ولی آنچه مهم است كاربرد این عبارت در موقعیتهای روانی متفاوت است كه آن را از سادگی و حتی سلامت خارج می سازد. آیا با خود فكر می كنید كه وقتی به این حس برسید كه «ای می گذرد»، مفهومش این است كه با شرایط كنار آمده و خود را بازیافته اید؟
گاهی توقف ،بهتر و سالم تر از بیهوده رفتن است، گاهی نگذشتن، بهتر است از بالاخره یك جوری گذشتن!
با دقت به این سؤال پاسخ دهید: روزگار چگونه می گذرد؟
شما فكر می كنید چند نوع پاسخ رایج وجود دارد؟
۱) ای بابا چه گذشتنی،
۲) بد نیست می گذرانیم،
۳) ای می گذرد،
۴) خوب، خوبست،
۵) خیلی بد، دیگر بریده ام و....
بقیه پاسخها چیزی در بین همین چند نوع است. از میان پاسخهای نمونه، فقط پاسخ شماره ۳ بیان وضعیت روحی منفعل و بلاتكلیفی را القا می كند، تعجب نكنید حتی پاسخی كه می گوید بد می گذرد یا چه گذشتنی، حداقل به بیان شخصی واضح و صریحی رسیده است كه زودتر از یك وضعیت مبهم می تواند به فعالیت، خلاقیت و در نتیجه گشایش برسد.
«ای می گذرد» بطور ضمنی بیانگر یك توقف است، چیزی در درون فرد گوینده متوقف شده است. این توقف را جدی بگیرید. این توقف می تواند گلوگاه روندی سالم و فعال قرار بگیرد و یا می تواند پیچ نرم فریب دهنده ای باشد به سمت انفعال و كاهلی درونی.مراقب باشید گذشتن و عبور را به جای توقف و ركود به كار نبرید، مراقب باشید جریان جبری امور را به حساب فعالیت خود نگذارید!
۱) ای می گذرد حاكی از حالت سرزندگی و تسلط بر شرایط نیست. توجه داشته باشید كه احساس تسلط بر مشكلات، نتیجه مدار كاملی از جریان فعالیت درونی و برونی است. احساس تسلط، یك اتفاق یا تصادف یا به تعبیر غلط، یك شانس نیست. مدار كامل فعالیت درونی و بیرونی، نتیجه را، از ابتدای راه به ما نشان نمی دهد، این جریان، مستلزم مداومت و طی مراحل منطقی و حقیقی است. تا زمانی كه درگیر این جریان هستید شما در مدار تسلط قرار دارید حتی اگر به نتیجه نرسیده باشید.
۲) ای می گذرد، حاكی از انعطاف و كنار آمدن با شرایط نیز نیست. در حالت ای می گذرد، فردی كه از فعالیت به انفعال رسیده است، ظاهراً از در نرمش با روزگار درآمده است ولی بدون احساس رضایت به سر می برد. ملاك سنجش میزان توازن روانی هركس، كیفیت رضایت او از جریان امور است.
۳) ای می گذرد، جسارت را به كار نمی گیرد، بلكه آن را غیرعملی و بی فایده می نماید، احساس ملالت، از همین وضعیت ریشه می گیرد و رشد می كند، احساس ملالت حتی می تواند به منطق افراد نفوذ كند و انتشار یابد.
۴) «ای می گذرد» یك درك اكتسابی از جریان امور است نه یك درك شخصی، زنده و منحصر به موقعیت.
۵) تحمل در «ای می گذرد» از نوع صبر خلاق نیست، بلكه از نوع بار سنگین را برگرده ضعیف كشیدن است، آن هم نه به سوی مقصد خود، بلكه فقط به هر جا كه میسر باشد.
وقتی كه فقط ای می گذرد، بار را فرو بگذارید، وقفه ایجاد كنید تا به گونه ای دیگر بگذرد. وقفه چیست و چگونه است؟ ایجاد وقفه رها كردن و معوق گذاردن امور روزمره نیست كه از آن وحشت كنید یا آن را غیرممكن بدانید. وقفه های آگاهانه و ارادی درون، مانع امور پیروزی نیستند. وقفه یعنی دقیق نگاه كردن به خود، وقفه یعنی جریان عادی و عكس العملی احساسات را متوقف كردن، به وسیله نگاه كردن به آنها، آنها را تجزیه و كند كردن، بی تأثیر كردن حركات ناشی از احساسات منفعل و مضطرب. بسیار آسان است، فقط به خود نگاه كنید، توقف را درك خواهید كرد!
هنگامی كه توقف را درك كردید، می توان گفت خود را از موقعیت بیرون كشیده اید و از بیرون به جریان امور خود نگاه می كنید، در این حالت كلید خلاقیت زده می شود. نگذارید كه بگذرد، بلكه بگذرانید. شاید این توصیه را فقط یك شعار تلقی كنید پس به استدلال زیر دقت فرمایید: اغلب ما بسیاری از توصیه های مثبت روان شناسانه را شعار و ایده آلی غیرممكن و بدون كاربرد تلقی می كنیم. این یك جریان ذهنی است كه به وسیله آن بسیاری از مفاهیم به سرعت تحویل پیش داوری ما می گردد. پیش داوری عقیم كننده است. چرا پذیرفته ایم كه شعارها را به كار نبریم؟ اگر شعاری را عمل كردید و به نتیجه نرسیدید، آنگاه می توانید آن را از جریان آگاهی خود حذف كنید. ما تقریباً تمام شعارها را عمل نمی كنیم و تهی بودن زندگی خود را از اعمال مفید و تمرینهای سازنده را به حساب تهی بودن شعارها می گذاریم. «نگذارید بگذرد، بلكه بگذرانید» تمام افراد موفق چنین كرده اند و تمام افراد ناموفق آن را شعار پنداشته اند.
۶ ) در وضعیت «ای می گذرد» تعادل و توازن میان درون و برون شخص برقرار نیست. در جریان زندگی، بین شرایط بیرونی و فردی كه در ارتباط با آن شرایط قرار دارد تعادل بسیار ظریفی برقرار است. علم سایبرنتیك روابط آن را توضیح می دهد: بین شرایط بیرونی و انرژی روانی فرد فعال، بطور دایم، داد و ستد برقرار است. هر دو بر همدیگر تأثیر می گذارند.
درست مثل تأثیری كه یك مدیر بر مجموعه تحت كنترل خود می گذارد و همچنین تأثیری كه مجموعه بر رفتار، تصمیمات و اقدامات مدیر می گذارند كه همه این فعل و انفعالها بر مبنای هدف مدیریت جریان می یابد و كنترل و طراحی می شود. گویی، هدف همواره كوك امور را براساس خود تغییر می دهد، اگر هدفی در میان نباشد، تاثیر و تأثرها هر كدام به سمت نیروی خود می روند. مثال: آیا رانندگی كرده اید؟ اگر مقصد مشخص و مسیر معین در پیش نباشد و اگر راننده ای فرمان را در اختیار نداشته باشد، حتی كوچكترین دست انداز، حركت اتومبیل را منحرف می كند، این شما هستید كه ثبات حركت را حفظ می كنید نه سطح آسفالت.
● به دنبال ثبات شرایط بیرونی نگردید:
ما شیء نیستیم كه فقط اثر بپذیریم، ما گیاه نیستیم كه به دنبال ثبات محیط بیرونی بگردیم، مثل گلدانهای خانه كه به محض آنكه جایشان را تغییر می دهیم برگهایشان زرد می شود، ما همچنین حیوان نیز نیستیم كه فقط با چهار غریزه اولیه خود زندگی كنیم، ما انسانیم، می توانیم غرایز را تركیب كنیم یا تشویق و تنبیه كنیم، ما به هر شكل می توانیم موقعیتهای تازه را برتابیم، ما هم اثر می گذاریم و هم اثر می پذیریم، ما براساس قانون سایبرنتیك روابط فقط در وضعیت زیگ _ زاگ، به سر نمی بریم، یعنی فقط در زوایای بالا یا پایین هفت و هشت یا در میان اضلاع هفت و هشت گیر نمی افتیم، بلكه در حالت نرمتر، در مارپیچ امور قرار می گیریم، در حركتی یكدست تر، خود را كوك كنید.
مهشید سلیمانی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید