شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

دروغ های بی پایان بوش در جنگ عراق


دروغ های بی پایان بوش در جنگ عراق
سه سال پیش، پس از ابداع یك بحران بر سر عراق، دولت «جورج بوش» رئیس جمهوری آمریكا با حمایت دولت انگلیس، بخش عمده كنگره و اكثریت شهروندان آمریكایی، به اشغال غیر قانونی عراق دست زد.نیروی نظامی آمریكا، دولت عراق را منهدم كرده، زیربنای مدنی آن را ویران كرد.بعلاوه، با جمعیت سنی عراق بد رفتاری كرده، و گروه های نژادی را در مقابل یكدیگر قرار داده زمینه را برای جنگ داخلی كه اكنون می رود تا سراسری بشود آماده ساخت.از این فعالیت های شیطانی آمریكا، موارد بی شمار زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی سربرآورد كه از آن جمله است كشتن و زمینگیر كردن بیش از ۱۰۰۰۰۰ شهروندان غیر نظامی عراق، ویرانی كامل شهرهایی چون فلوجه، استفاده از بمب های ممنوعه مثل ناپالم و دی یو، شكنجه و كژرفتاری جسمی و فكری با شهروندان و مبارزان دستگیر شده كه اغلب تماشاچیان بی گناه این ماجرا بودند.
چرا رؤسای جمهور و فرماندهان ارشد آمریكا این همه منظم دروغ می گویند؟ چرا آنها این همه خود پسندانه به قوانین بین المللی بی توجهی می كنند؟ چرا فكر می كنند كه شیوه جنگ كردن شان بردیگران ارجحیت دارد در حالی كه به تكرار بی اعتنایی شان را به منشور سازمان ملل متحد، اصول نورنبرگ، قانون اساسی آمریكا، و حاكمیت قانون بطور كلی به نمایش می گذارند؟ چرا این همه شهروندان مفعولانه نظاره گر باقی ماندند و اجازه دادند مسائل به صورت كنونی در بیاید؟ آیا همه ما آن چنان گرفتار ناسیونالیسم بی مغزی شده ایم كه باعث شده حتی خودمان، ارزش های مان، و دنیای مان را فراموش كنیم؟«دیوید فروم» كه پیشتر نطق های بوش را می نوشت وواضع عبارت «محور شرارت» است- معتقد است كه «آمریكا» مدافع مهربانی است و نیرویی است برای خیر كه از سوی خدا انتخاب شده تا دنیا را رهبری كند.بوش هم اغلب همین را می گوید.فقط آمریكا می تواند «دموكراسی» را گسترش بدهد و صلح جهانی را تضمین كند.جانه تان ادواردز پروفسور مطالعات مذهبی در دانشگاه ییل هم معتقد است كه «آمریكا» به واقع، آخرین و بهترین امید دنیاست».نه فقط در میان افراطی ها بلكه در میان عقیده مندان محترم هم آدم با این باورها، استثنایی بودن آمریكا، كرامت، و برتری اخلاقی آن روبرو می شود.
من نمی خواهم كسانی كه چنین عقاید نادرست خطرناكی دارند را تحقیر كنم .اگر آنها می خواهند ستایشگر دولت ملی باشند، همانگونه كه آمریكایی ها از زمان جنگ های داخلی چنین كرده اند، باشد حرفی ندارم.ولی آنها باید با عملكردی كه از این ایده ها منبعث می شود هم روبرو بشوند. سال چهارم یك جنگ غیر قانونی دارد آغاز می شود و اكثریت آمریكایی نه از جنگ حمایت می كنند و نه از اشغال و نه حتی از دولت آقای بوش. آنها می دانند كه وجه مشخصه دولت بوش، دروغگویی، مخفی كاری، بی احترامی به قراردادها، بی اعتنایی به ارزش ها و ارجحیت های ملل دیگر، و تكیه بر نیروی نظامی، است. آنها هم چنین می دانند كه شكاف بین ایده هایی كه آمریكایی ها دارندو واقعیت ها هیچ گاه این همه عظیم نبوده است.خشونت و آدم كشی نیروهای متحدین (آلمان نازی و ژاپن وایتالیا) كه اسیران جنگی متفقین در طول جنگ جهانی دوم با آن روبرو بودند، با آن چه كه سربازان آمریكایی و مأموران سازمان سیا علیه زندانیان عراقی و شهروندان بازداشتی می كنند بی رنگ شده است.همان گونه كه نیروهای متحدین قوانین جنگی و قوانین اشغال نظامی را بازتعریف كرده بودند، دقیقاً همین كار را سربازان آمریكایی و بخش اجرایی اشغال گران كرده است. دیوانه بازی های بعضی از آمریكایی ها در عراق غیر قابل انكار و روشنگرانه است.نه فقط ارتش آمریكا برسرشهروندان بی گناه عراقی بمب های اورانیوم تضعیف شده و دیگر مواد خطرناك ریخت، بلكه انواع و اقسام شكنجه و آزار بدنی و روحی را هم ازآنها دریغ نكرد. كتك زدن، لگد زدن به زندانیان ، سیلی زدن و ضربه زدن به شكم ،كشیدن ناخن، سوزاندن پوست بدن با سیگار، چاقو زدن و جراحت رساندن به بدن زندانی، قتل ، شكنجه با آب، یك شیوه شكنجه از زمان جنگ با سرخپوستان ، آویزان كردن زندانی از سقف، پنجره، چارچوب در، در حالی كه دست هایشان از پشت بسته است تا زمانی كه اعضای بدنشان از جا در می رود.یك تكنیك قرون وسطایی به نام «Strappado» ، شو ك های الكتریكی، یك شیوه بازجویی كه مورد استفاده گشتاپو بود و هم چنین از سوی فرانسوی ها در الجزیره، نیروهای آمریكایی در ویتنام و سربازان انگلیسی درایرلند شمالی، مورد استفاده قرار می گرفت، « كلاه بر سر گذاشتن» و بستن چشمها برای مدت طولانی برای این كه محیط دوروبر را بطور كامل تحت كنترل داشته باشند ، بی خوابی دادن و در انزوا نگه داشتن برای بهم زدن سمت گیری زندانی.
- تزریق اجباری دارو، این تكنیك را ارتش آمریكا و مأموران سازمان سیا از روسها و چینی ها كپیه كرده و بعد خودشان تكامل داده اند.
- دست بستن و زنخیر به پازدن برای تأكید به ناتوان بودن زندانی
- عریان كردن اجباری زندانیان زن و مرد مسلمان و نگه داری شان به همین صورت برای مدت طولانی
- اهانت كردن به باورهای مذهبی زندانیان
- بی احترامی جنسی، از جمله، ریختن مدفوع، ادرار و خون زنها در دوران پریود بر سروروی زندانیان.
- اهانت نژادی قبل، در طول و بعد از كتك زدن های وحشیانه به زندانیان.
- انداختن سگ به جان زندانیان قبل و در طول بازجویی
- نگهداری در تاریكی مطلق و یا در نور زیاد برای مدت طولانی، گرما یا سرمای بیش از حد و یا با سر و صدای سرسام آور كه باعث پارگی پرده های گوش می شود.
- مجبور كردن زندانیان به لطمه زدن به خویش با واداشتن شان به ایستادن در شرایطی عذاب آور برای مدت طولانی.
- نگهداری زندانیان در سلول های خیلی كوچك، قفس، جعبه های چوبی، و یا قفسه فلزی برای مدت طولانی.
- اجتناب از دادن غذا، آب و نوشیدنی به زندانیان و جلوگیری از رفتن به توالت.
- تهدید زندانیان یا وابستگان آنها، جوان و پیر، و یا واداشتن وابستگان به نظارت بر شكنجه زندانیان.
- « باز گردانی فوق العاده»، فعالیت غیرقانونی « از خارج گرفتن» با « شیوه های گانگستری»، و شكنجه زندانیان در كشورهای اروپای شرقی و در خاورمیانه، كه در آنها سازمان سیا شیوه های بازجویی خود را گسترش داده است.در این جا دیگران به نمایندگی از سوی سازمان سیا ولی با نظارت مأموران سیا، زندانیان را شكنجه می كنند.
به این ترتیب، چه تفاوتی وجود دارد بین جنایات جنگی دشمنان ما در ۶۰ سال پیش و جنایاتی كه سربازان آمریكایی، مأموران سازمان سیا، بطور منظم در طول جنگ سردمرتكب می شده اند و اكنون در عراق، افغانستان، و بطور كلی در جهان از سال ۲۰۰۱ به این سو مرتكب می شوند؟ با مقایسه شكنجه و اذیت و آزار زندانیان از سوی آمریكایی ها با آن چه كه آلمانی ها و ژاپنی ها با زندانیان جنگی كرده بودند، چه می توان گفت؟
در طول قرن نوزدهم، «قانون ملتها» برده داری را با دزدی دریایی برابر دانست ولی آمریكایی های مدافع برده داری، قانون ملت ها را نپذیرفتند.امروزه «ملت استثنایی»، شكنجه را كه مصیبتی به بدی برده داری است، نهادینه كرده است.یك بار دیگر ،آمریكا خود را در برابر قوانین بین المللی می بیند.با شكنجه جسمی وروحی كه برشمار نامحدودی از اسرای جنگی و بازداشت شدگان اعمال شده است، و بعد، بطور عمومی ورسمی از حق خویش برای شكنجه دفاع می كنند، دولت بوش با كمك رهبران كنگره، ایده های بسیار محترمی (اگرچه هیچگاه عینیت پیدا نكرد) كه اساس اخلاقی سیاست خارجی آمریكا بود را لگد مال كرده اند.آمریكایی ها باید خواهان تعقیب و مجازات جنایی بوش، چینی، و رامسفلد باشند، افرادی كه برای این اشغال و تجاوز توطئه كرده و قوانین بین المللی اشغال را زیر پا گذاشته اند .این ها بودند كه از بالا فرمان را صادر كرده و بدترین خصلت یك آمریكایی معمولی را آزادكردند كه بعد، بطور انفرادی و دسته جمعی، مجریان واقعی شكنجه و دیگر جنایت های جنگی شده اند.
تا زمانی كه مردم آمریكا جنایتكاران جنگی را در دادگاههای داخلی به محاكمه نكشیده و آنها را به مجازاتی كه قوانین آمریكا برای مسؤولیت فرمان دهندگان معین می كند محكوم نكنند، ارتش آمریكا به جنایات جنگی خویش بدون واهمه از مجازات ادامه خواهد داد.بعلاوه، نظام حكومتی واشنگتن كه خوب عمل نمی كند هیچ گاه اصلاح نخواهد شد.
منبع: z-magazine
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید