جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


متیو مکاناهی


متیو مکاناهی
در سال ۱۹۹۶ منتقدها و سینماگرها و فیلم بین ها معتقد بودند متیو مكاناهی به خاطر شباهت ظاهری، رفتاری و بازیش، به زودی تبدیل به پل نیومن نسل جدید می شود.این پیش بینی از نظر اعتبار هنری درست از آب در نیامد؛ اما جایگاه او به عنوان یكی از ستاره های بی افول هالیوود امروز، چیزی كم از پل نیومن در دوران اوجش ندارد.
متیو مكاناهی خیلی سریع در سینما رشد كرد و به ایفای نقش اصلی فیلم های مهم رسید.او كه در دوران دبیرستان می خواست وكیل بشود، در آستانه ورود به دانشگاه نظرش را عوض كرد و در رشته سینما وارد دانشگاه تگزاس شد.مكاناهی از سال ۱۹۹۱ شروع به بازی در فیلم های دانشجویی و تبلیغاتی كرد و در همین حال خودش هم فیلم های كوتاه می ساخت.یك ملاقات اتفاقی با دان فیلیپس، تهیه كننده و مسؤول انتخاب بازیگران، باعث شد مكاناهی به ریچارد لینكلِتِر معرفی شود كه در آن زمان می خواست فیلم «گیج و ویج» را كارگردانی كند.لینكلِتِر معتقد بود این بازیگر جوان با توجه به خوش تیپی و وقاری كه دارد نمی تواند نقش منفی فیلم او را ایفا كند؛ اما مكاناهی موها و ریشش را بلند كرد و به او نشان داد كه می تواند در قالب چنین شخصیتی هم فرو برود.نقش او در فیلمنامه فقط شامل سه صحنه می شد، اما به تشویق كارگردان آنقدر بداهه پردازی كرد كه تبدیل به یكی از شخصیت های اصلی فیلم شد.حضور در «بازگشت كشتار با اره برقی در تگزاس» (در برابر رنی زلوه گر) و «پسرهای اضافی» (در برابر درو بریمور) به سرعت جایگاه او را تحكیم نمود.اما در سال ۱۹۹۶ و با دو فیلم «ستاره تنها» و «زمانی برای كشتن» بود كه متیو مكاناهی رسماً جایگاهی در بین بازیگران تراز اول هالیوود كسب كرد.جویل شوماكر، كارگردان «زمانی برای كشتن»، مكاناهی را برای نقش قاتل نژادپرست فیلم (كه در نهایت توسط كیفر سادرلند ایفا شد) در نظر داشت و برای نقش اصلی فیلم صحبت از براد پیت، وودی هارلسون یا ول كیلمر بود.اما جان گریشام كه به عنوان نویسنده رمان و تهیه كننده فیلم حق انتخاب بازیگر را هم داشت، هیچ كدام آنها را نپسندید و مكاناهی را انتخاب كرد.
موفقیت فراوان تجاری و هنری «زمانی برای كشتن» باعث شد مكاناهی سال ۱۹۹۷ را با چنان موفقیتی آغاز كند كه از دست دادن نقش اصلی «تایتانیك» برایش مشكلی ایجاد نكرده و حتی خود او بازی در فیلم «شغال» را رد كرد.او در این سال با دو فیلم «تماس» و «آمیستاد» نشان داد كه موفقیتش اتفاقی نبوده و می تواند به اوج گیری ادامه بدهد.
بعد از كارگردانی «یاغی» در سال ،۱۹۹۸ مكاناهی فعالیتش را روی حضور در فیلم های تجاری متمركز كرد و در انواع فیلم ها _ از كمدی و رمانتیك گرفته تا جنگی و فانتزی _ حاضر شد كه اكثر آنها هم با موفقیت تجاری همراه بودند.مهمترین فیلم های او در این دوره عبارت بودند از «اد تی وی»، «یو _ ۵۷۱»، «برنامه ریز عروسی»، «ضعف اخلاقی» «قلمرو آتش» و «چگونه یك مرد را در ۱۰ روز از دست بدهیم».دو فیلم آخر نشان داد كه او به خوبی می تواند از عهده نقش های اكشن و كمدی هم بر بیاید.
سال ۲۰۰۵ برای متیو مكاناهی موفقیت مضاعفی به همراه داشت.او نه تنها به عنوان ستارهٔ فیلم «صحرا» و ایفاگر نقش اصلی این فیلم ایندیانا جونزی در موفقیت فیلم سهیم بود، بلكه برای نخستین بار مسؤولیت تهیهٔ یك فیلم بزرگ و پرخرج را هم به عهده گرفته بود كه به این ترتیب تواناییش در بخش دیگری از سینما را هم اثبات كرد.ظاهراً این موفقیت به مذاق او خوش آمده و تهیه كننده دو فیلم دیگر هم شده كه «چرخه» و «دلایای عزیز» نام دارند و سال آینده به نمایش در خواهند آمد.
مكاناهی كه سال گذشته از سوی مجله پیپل به عنوان جذاب ترین مرد زنده سال انتخاب شد، چند هفته قبل فیلم «شكست در بیرون كردن» را بر پرده سینماها داشت كه با موفقیت تجاری هم روبرو شد.او در این فیلم نقش تریپ، مردی سی و چند ساله، را دارد كه ازدواج نكرده و هنوز با پدر و مادرش زندگی می كند. وقتی بالاخره زن رؤیاهای او (سارا جسیكا پاركر) از راه می رسد و به نظر می آید كه همه چیز برای ازدواج آن دو فراهم می شود، تریپ به شك می افتد كه شاید این نقشه پدر و مادرش است تا او را بالاخره از خانه بیرون كنند.
مكاناهی با موفقیت فیلم هایی مثل «برنامه ریز عروسی»، «چگونه یك مرد را در ۱۰ روز از دست بدهیم» و «شكست در بیرون كردن» تبدیل به یكی از معتبرترین نام ها در بین بازیگران كمدی های رمانتیك شده است.هر چند كه این مسیر بسیار متفاوت از مسیری است كه پل نیومن طی كرد، اما موفقیت كمی محسوب نمی شود.
افشین ابراهیمی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید