جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

موتورهای جست وجو به دنبال تیترهای حساس


موتورهای جست وجو به دنبال تیترهای حساس
سال های سال روزنامه نویسان و خبرنگاران تیترهای خود را جهت خوشایند خوانندگان دمدمی مزاج و دبیران ایرادگیر، اشكال تراش انتخاب می كردند اما اكنون یك خودكامه دیگر هم داعیه داوری و حكمرانی پیدا كرده است و آن نرم افزارهای مخصوصی است كه در فضای وب دربه در دنبال اخبار می گردند و با تجزیه و تحلیل ریاضی این اخبار را بالا و پایین كرده و مرتب می كنند. نمی توانید نام گوگل، یاهو و ام اس ان روی این خودكامه جدید بگذارید، صرفاً به این دلیل كه این سه غول اینترنتی موتورهای جست وجوی مخصوص به خود دارند. اما اكنون نفوذ روبات های مخصوص موتورهای جست وجوی این كمپانی ها در حال افزایش است چون ۳۰ درصد مراجعات به پایگاه های اینترنتی روزنامه ها، مجله ها و شبكه های تلویزیونی در معرض جست وجوی این موتورها قرار دارد و نرم افزارهای تعبیه شده به تجزیه و تحلیل داده ها و اخبار روی این سایت های رسانه ای می پردازند. هر جا كه مخاطبان مراجعه می كنند برای شركت های متخصص در پیام یا آگهی بازرگانی جاذبه دارد و هر جا بتوان آگهی یا پیام بازرگانی به خورد مخاطب داد مشام سرمایه گذاران را تحریك می كند. برای همین هم هست كه نویسندگان تحریریه های رسانه ها و مطبوعات مجبورند از كلمات و تیترهایی استفاده كنند كه این موتورهای جست وجو و نرم افزارها و برنامه های آن به آن عناوین و تیترها حساس هستند. كمپانی های متخصص در پیام و آگهی بازرگانی هم می خواهند پیام خود را در جایی به كار ببرند كه مخاطب با اشتیاق به آنجا سر می زند. روزنامه ها و مجله های معتبر دنیا هم كه از سر جبر زمانه مجبور به راه اندازی سایت های اینترنتی شده اند به تدریج درمی یابند برای آنكه بهتر از رقبای خود مطرح باشند باید به دنبال كلمات و تیترهایی باشند كه مورد پسند موتورهای جست وجو باشد یا به عبارت دقیق تر نرم افزارها و برنامه های كامپیوتر آن تیترها را با اولویت بالاتری تشخیص دهند. اما حقیقت این است كه ابزار اصلی این نرم افزارها و برنامه های كامپیوتری لگاریتم و محاسبات ریاضی است و تا جایی كه به علم ریاضی مربوط می شود لگاریتمی برای تمییز و تشخیص صنایع ادبی، حاضر به جوابی، كنایه، طعنه و طنز یا تشخیص سبك نگارش وجود ندارد. نرم افزارها براساس منطق و قوانین ریاضی كار می كنند و با آن مسائلی سروكار دارند كه به نیمكره چپ مغز مربوط می شود در حالی كه بسیاری از مسائل انسانی نیاز به پردازش از نوعی دارند كه در نیمكره راست مغز اتفاق می افتد.«اد كاناله» معاون استراتژی و رسانه های نوین مركز ساكرامنتوبی در این باره به نیویورك تایمز گفته است: بخشی از حرفه روزنامه نگاری در قرن گذشته به كارگیری تیترها و عناوین هوشمندانه بوده است اما امروز گوگل از راه رسیده و می گوید «به جهنم» ولی واقعیت این است كه تیتر یا عنوان مطالب در روزنامه محصول عوامل بسیار مختلفی است از جمله حضور ذهن انتخاب كننده، فرهنگ جامعه، موضوع روز و از همه مهمتر آنچه در ذهن مخاطب اتفاق می افتد، اینكه كلمات به كار رفته در تیتر چه بار معنایی دارد و چه كلمات، خاطرات و مسائلی را در ذهن سازنده تیتر و مخاطب تداعی می كند و این همه را نمی توان از یك برنامه كامپیوتری یا نرم افزار و به طور كلی فناوری های پیشرفته انتظار داشت.به كارگیری فناوری های پیشرفته چندان آسان و بدون دردسر نیست. سئوالی كه مطرح می شود این است كه سازمان های خبری تا چه حد می توانند به این فناوری های پیشرفته تكیه كنند؟ یا سئوال را اینگونه مطرح كنیم كه خبرگزاری ها، رسانه ها و مطبوعات به كمك این نرم افزارها و برنامه های كامپیوتری تا چه حد از داشتن ویراستار و دبیر سرویس بی نیاز می شوند؟ در آن صورت انتخاب لحن، نحوه ارائه و محتوای خبر را چه كسی تعیین خواهد كرد؟ آیا باز هم می توان به فناوری های كامپیوتری تكیه كرد؟
بازار به كارگیری موتورهای جست وجو در سال ۲۰۰۵ رقمی معادل ۲۵/۱ میلیارد دلار بوده است، قراردادهای تجاری و شواهد موجود نشان می دهند كه این رقم در سال ۲۰۰۶ دو برابر خواهد شد.همان طور كه در دنیای نرم افزارهای ضدویروس، عده ای در حال نقش برآب كردن تلاش ویروس سازان هستند و متاسفانه همیشه یك قدم عقب تر از ویروس سازان باقی می مانند در حوزه تجاری موتورهای جست وجو نیز یك جنگ بی پایان وجود دارد. متخصصان طراحی نرم افزارهای مخصوص تحلیل و انتخاب اخبار به دنبال راه هایی هستند كه بهترین و نزدیك ترین پاسخ را به سئوال كاربران اولویت بندی و مرتب كنند، از سوی دیگر عده ای متخصص نشسته اند و چون به كار موتورهای جست وجو آشنا هستند و منطق و ریاضیات آن را می شناسند به سازمان های خبری و شركت های متخصص در پیام یا آگهی بازرگانی مشاوره می دهند تا از قابلیت ها و خصلت های موتورهای جست وجو برای عرضه هر چه بیشتر محصولاتشان استفاده كنند. بنابراین همان طور كه هرازگاهی ویروس سازان ویروس جدیدی می سازند و ذهن متخصصان ضدویروس را به خود مشغول می كنند، همین بازی در حوزه موتورهای جست وجو اتفاق می افتد. یعنی نویسندگان برنامه ها و نرم افزارهای تحلیلی مجبورند هرازگاهی با تغییر لگاریتم هایشان جلوی رقبایشان را بگیرند. به تدریج روزنامه نویسان و خبرنگاران یاد می گیرند كه از چه كلماتی استفاده كنند تا موتورهای جست وجو، تیترها و عناوین آنها را در اولویت پاسخ به كاربران قرار دهند. بعضی از روزنامه ها هم برای یك مطلب دو تیتر انتخاب می كنند یكی مخاطب پسند و دیگری «نرم افزار پسند!»؛ اولی برای آنكه انسان را به خود جلب كند و دومی برای آنكه نرم افزارهای مخصوص را فریب دهد. این یكی از شگردهایی است كه وب سایت خبری بی بی سی به طور مرتب به كار می گیرد. نیك نیومان رئیس توسعه محصول و فناوری در بخش اخبار اینتراكتیو بی بی سی در مصاحبه با نیویورك تایمز مثالی در این باره می زند و می گوید: برای یك مطلب دو تیتر انتخاب می كنیم مثلاً برای جلب توجه مخاطبان می نویسیم: «آمیزش نامطمئن: آیا محاكمه جاكوب زوما روی مبارزه علیه ایدز در آفریقای جنوبی موثر است؟» و در همان متن از این تیتر استفاده می كنیم كه: «شهادت در محاكمه زوما به وحشت از ایدز دامن می زند» چون كلمات آن طوری انتخاب شده كه نرم افزارهای پشت صحنه موتورهای جست وجو به آن حساس هستند. حتماً می پرسید مگر موتورهای جست وجو هم پشت صحنه دارند. به نوعی می توان گفت آری. وقتی در باكس جست وجوی یك سایت اینترنتی كلمه ای جست وجو می كنید نرم افزارهای متعددی در حال محاسبه اند تا نزدیك ترین پاسخ كاربر را از یك بانك اطلاعاتی عظیم احضار كنند، بدون آنكه كاربر از حضور آن نرم افزارها مطلع باشد یا آنكه حضورشان را احساس كند. كارشناسان و متخصصان مشاور سازمان های خبری می دانند كه نرم افزارهای محاسبه كننده كه از میان تیترهای موجود در وب یا بانك اطلاعاتی انتخاب می كنند به معانی ضمنی كلمات و عبارات كه ممكن است به ذهن مخاطب خطور كند دسترسی ندارند بنابراین باید از تیترهای كاملاً مشخص و بدون گوشه و كنایه یا معانی تلویحی و صنایع بدیعی استفاده شود در حالی كه برای مخاطبان باید از تیترهای چندپهلو و با معانی تلویحی متعدد استفاده كرد.
البته خبرگزاری های بزرگ و جهانی ملاحظات دیگری هم برای انتخاب عناوین و تیتر اخبار باید رعایت كنند. به عنوان مثال آسوشیتدپرس كه ۱۱ هزار روزنامه، رادیو و ایستگاه تلویزیونی را تغذیه می كند برای آنكه تیتر اخبار، قابل استفاده در صحنه های نمایش كامپیوتر باشد خبرنگاران خود را ملزم می كند كه تیترهایی انتخاب كنند كه حداكثر ۴۰ حرف داشته باشند. این روزها یك ضرورت دیگر هم پیش آمده است و آن همگانی شدن با سرعت پیشرفت فناوری های كامپیوتری و اینترنتی است، خبرگزاری ها می دانند كه باید از تیترهایی استفاده كنند كه سریع روزآمد شود.
شاید یكی از مهمترین بخش های یك خبر همان تیتر است چون گریبان مخاطب را می گیرد و به سمت متن هدایت می كند. حالا كه خبرنگاران مجبورند افسار قلم خود را در اختیار مشتی لگاریتم و منطق و ریاضی قرار دهند بعید نیست كه به تدریج مجبور شوند متن های خود را طوری بنویسند كه از همین قواعد و اصول پیروی كند كه در آن صورت از زیبایی كار كاسته می شود. متاسفانه بعضی از خبرنگاران امروزه پیش از آنكه دست به قلم شوند ابتدا كلمات كلیدی مدنظر خود را در اینترنت جست وجو می كنند تا واكنش موتورهای جست وجو را نسبت به آن بسنجند بعد هم هنگام نوشتن تیتر، لید و صد كلمه اول متن خود تا می توانند از این كلمات استفاده می كنند چون می دانند كه برنامه نویسان در پیش فرض نرم افزارهای خود تعیین كرده اند كه در تیتر، لید و صد كلمه اول به جست وجوی كلمات كلیدی بگردند. اگر به اساتید رشته های خبرنگاری و به طور كلی رسانه و مطبوعات دسترسی دارید از آنان بپرسید آیا در مدارس عالی و دانشكده های خبر و خبرنگاری چنین شیوه ای را به خبرنگاران می آموزند؟ مطمئن باشید كه دیری نمی گذرد كه استادان دانشگاه هم این توصیه را به دانشجویان خود خواهندكرد كه نسبت به اینترنت و نحوه كار موتورهای جست وجو بی تفاوت نباشند.
«مایكل شدسان» استاد دانشگاه كالیفرنیا در شهر سان دیگو كه استاد پروازی مدرسه عالی خبرنگاری دانشگاه كلمبیا [معتبرترین دانشگاه در حوزه خبرنگاری در ایالات متحده] می گوید: «اول فكر كردم گزارشگران و دبیران سرویس در مطبوعات و رسانه ها وظیفه یا رسالت سنگینی برعهده دارند و لازم نیست نگران نحوه كار نرم افزارها و برنامه های كامپیوتری یاهو و گوگل باشند. اما حالا كه خوب فكر می كنم می بینم نحوه انتخاب تیتر و مطالب برای چاپ خودش نوعی ابزار بازاریابی است چون دست اندركاران این حرفه با جلب توجه مخاطب به تیتر و متن توجه او را به آگهی های بازرگانی مربوط به آن هم جلب می كنند و شریان حیاتی رسانه ها و مطبوعات هم همین پیام و آگهی بازرگانی است پس چه اشكالی دارد كه دست اندركاران رسانه و مطبوعات خود را به ابزارهای جدید بازاریابی و جلب مشتری نظیر اینترنت و موتورهای جست وجو مجهز كنند؟» مگر نه این است كه سبك تنظیم خبر به روش هرم وارونه یكی از نوآوری های اواخر قرن نوزدهم و عصر ظهور تلگراف بود. آن زمان به دلیل سنگین بودن هزینه تلگراف معمولاً گزارشگران مهمترین عناصر خبر خود را در ابتدای مطلب می نوشتند. چهار دهه طول كشید تا هرم وارونه به مسئله ای استاندارد و جاافتاده تبدیل شود. تردیدی نیست كه توجه به فناوری های پیشرفته روز بسیار سریع تر از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم استاندارد شده و جا می افتد.
مادامی كه موتورهای جست وجو و به طوركلی نوآوری ها در فناوری های پیشرفته به ماهیت كار خبرنگاری لطمه وارد نكنند، استفاده از آنها نه تنها اشكالی ندارد بلكه باعث بالا رفتن كیفیت كار می شوند.
علیرضا عبادتی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید