جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نقش و تصویر ایرانی در گذر زمان


نقش و تصویر ایرانی در گذر زمان
قدیمی ترین آثاری كه در زمینه نقاشی تا به حال شناخته شده تصاویری است كه به دست انسان نخستین بین ده تا پانزده هزار سال قبل از میلاد مسیح درون غارها نقاشی شده است.
این نقاشی ها تنها با قصد تزئین و با فكر زیبایی شناختی بوجود نیامده است بلكه هدف این بوده كه با تقلید از طبیعت موجود همانند واقعیت به وجود آورند تا آنكه بتوانند ارتباطی با همنوع خود از طریق تصاویر نقش شده برقرار كنند. این گونه نقاشی ها با خطوط محكم طراحی شده و با مواد رنگین طبیعی رنگ آمیزی شده اند. به طوری كه به مرور زمان هنوز آثاری از آنها باقی مانده است. موضوع نقاشی ها حیواناتی از قبیل اسب، كرگدن، فیل ماموت وگراز وحشی است كه بشر برای ادامه حیات خود آنها را شكار می كرده اند. از بهترین نمونه های به دست آمده مربوط به همین دوره می توان به غار التامیرا در شمال اسپانیا كه در سال ۱۸۷۹ میلادی شناخته شده، دیگری متعلق به غار لاسكو كه در فرانسه در سال ۱۹۴۱ میلادی كشف شد، اشاره كرد. نقاشی های به دست آمده از این دو غار تصاویری است از حیواناتی كه جنبه تخیلی نداشته و مستقیماً از مشاهدات عینی انتخاب شده است. به طور كلی می توان چنین نتیجه گرفت كه بشر از این طریق توانست موجودیت و حیات خود را در سال های قبل از میلاد به ثبت رساند. در مصر باستان هنر نقاشی در مقابل معماری و مجسمه سازی از اهمیت كمتری برخوردار بوده است، مع الوصف آثار قابل ملاحظه ای از آن دوره در موزه های مهم دنیا نگهداری می شود.
در ایران باستان تصاویر با رنگهای تند و یكدست كشیده می شد و گاهی نقوش شباهت های زیادی به یكدیگر داشته، اما می توان گفت كه نقوش و صور نوعی زیبایی و فریبندگی دارند كه به محض دیدن آنها در اعماق دل جا گزیده و دیدگان از آن همه زیبایی و ظرافت متحیر و شگفت زده می شود. این تصاویر در میان اهل فن و هنر در هر دوره از زمان مورد تكریم بوده و بدان به دیده تحسین می نگرند.
همان طور كه قبلاً اشاره شد دانش و معلومات ما راجع به نقاشی و صورت كشی ایران بیش از اسلام همیشه مجهول بوده و اگر هیأت باستان شناسی انگلیسی- آلمانی- فرانسوی در ایران به قسمی از این فنون اطلاع یافتند و تا حدی از آن بهره ها گرفته اند با این وجود باز معلومات ما ناتمام و ناقص مانده است. از آثار به دست آمده توسط باستان شناسان آلمانی فون لوكوك و گرینویدل می توان به آثار نقاش زبردست ایرانی به نام مانی كه در قرن سوم میلادی می زیست اشاره كرد؛ او نقاش ماهر و توانایی بوده و به زینت و آرایش كتب مذهبی مبادرت می ورزید. آثار مكشوفه در موزه آثار بین المللی برلن «آلمان» نگهداری می شود.
●نقاشی در اسلام
هنگامی كه پیام توحید توسط پیامبر اسلام در شبه جزیره عربستان طنین انداخت نقاشی و پیكر تراشی به واسطه خاتمه دادن به عمل بت پرستی كه در زمان جاهلیت عرب به مثابه ابزاری در دست قدرتمندان جهت تحمیق خلایق به كار برده می شد تحریم شد. به همین دلیل هر اثری كه به گونه ای در ارتباط با شرك مردم به كار گرفته می شد تخریب و نابود می گشت از این جهت مسلمانان صدر اسلام درصدد كشیدن صورت انسان و حیوان كه دارای روح و جان بودند برنیامده و به نقاشی آن نیز توجهی نداشتند. بعد از رحلت پیامبر اكرم(ص) در زمان خلافت امویان سبكی تازه با عنوان نگارگری نضج گرفت و به تقلید كور از قیصرهای رومی و زندگی شاهانه ایرانی هنر نگارگری نقاشی- تجسمی زینت بخش قصرها و كاخ های امویان شد. با توجه به تولد دوباره هنر حرام و التقاطی، مسلمانان هنرمند تحت تأثیر القائات امویان قرار نگرفتند و كوشیدند هنر خود را مطابق با فرامین اسلام و برخاسته از فطرت پاكشان كه خداوند رحمان در وجودشان به ودیعه گذاشته شكوفا سازند. در این راه از هیچ كوششی فروگذار نكردند و به مرور موفق شدند تا اسلوب و روش و سبك های جدیدی ابداع نمایند و فرزند مشروعی از این هنر تجسمی و نگارگری را به منصه ظهور برسانند تا به عنوان یكی از عظیم ترین آثار هنری مسلمانان به جهانیان معرفی كنند. به همین دلیل مسلمانان در آغاز كار به ایجاد و ابداع كشیدن رسم های زیبا و دلربا میل و از آن پیروی كردند ولی صور جاندار در آنها وجود نداشت و از اشكال نباتی و هندسی كه نصبی در دیگری مداخله می نمود ترسیم كرده و فن و آرایش و تزئین از مشخصات و مزایای فنون اسلامی گردید. بعدها به سبب تشویق حكام وقت و برای دریافت كیسه های زر بعضی از هنرمندان مسلمان به هنر كشیدن صور ذی روح نیز روی آورده و در آن رشته هنر نماییها كردند تا اینكه این فن در نزد آنان جلوه و شكوه فراوانی یافت و به مرور زمان پیشرفتی نیز در این زمینه حاصل گشت.
در این میان می توان به بزرگترین اثر صوری از بقایای كاخ كوچك عمرا كه موزیل دانشمند اطریشی در سال ۱۸۹۸ آن را كشف نمود اشاره كرد. این كاخ در طرف شمال شرقی بحر المیت قرار گرفته و گمان می رود كه خلیفه اموی كاخ را در اوایل قرن ۸ هجری برای آسایشگاه و سرگرمی خود ساخته است. بنای این كاخ از حجر الحجیر (سنگهای گچی) است و شامل ایوانی دراز بوده كه در آن چند تالار وجود دارد بر سقوف این بنای سترگ نقش نگارهایی از سازنده ها و نوازندگان كه به پاره ای از كارهای بدنی مبادرت نمودند به چشم می خورند، در گوشه ای دیگر شكارگاه حیوانات بیابانی نقش بسته است و در تالار عالی صورت امیری است كه شاید این كاخ از برای او احداث شده است. مع الوصف فن كشیدن این تصاویر و نقوش بیشتر به تقلید از زمان ساسانیان بوده و رنگ و بوی آن دوره را به خود گرفته است. در این برهه از زمان ایرانیان بیشتر به تصویر كتب تاریخی و شرح حال علاقه وافر نشان می دادند.
برای تكامل هنر نقاشی ایران می توان از سه دوره برجسته در تاریخ نام برد. به طور كلی ایران از قرن هفتم تا دوازدهم هجری به دوران اوج هنر امتیاز یافته است. دوره مغول، عصر تیمور و جانشینان او و خاندان صفویه.مغول- از مشخصات مهم انواع فنون در این زمان اثر واضحی از تعلیمات خاور دور در نوع كار و هنر مردم است این اثرگذاری خاور دور در هنر نقاشی در قرن هفتم روبه كمال گذاشت. مینیاتور كه در ایران از زمان آغاز خلافت عباسیان برای تزئین كتب خطی و علمی و ادبی به كار آمده بود دارای ویژگیهای چشمگیری شد.
در صنعت آن دوره آثار عجله و شتابزدگی كاملاً مشهود است. به دلیل جنگهای زیاد این دوره برای امرا و بزرگان و رجال دولت مجالی نبود كه اندیشه خود را صرف كارهای دقیق و ریزه كاریها كنند و یا ذهن خود را به جزئیات هر كاری متوجه كنند كه وقت زیادی را بگیرد و كاری به دقت انجام پذیرد. اما آنچه مورخین و اساتید فن را شگفت زده می كند همان طرز اسلوب و روش استحكام قلم و غرابت اشكال آن است و اعجاب آنها بیشتر در دقت صناعت و یا توجهی است كه درباره كشیدن تصاویر به كار رفته است. از مهم ترین آثار باقی مانده می توان به كتاب جامع التواریخ وزیر رشید الدین اشاره نمود كه تاریخ آن مربوط به سال ۷۱۴ هجری است كه جزیی از آن در كتابخانه انجمن آسیایی دولتی لندن بایگانی شده و جزء دیگرش در كتابخانه دانشگاه ادنبرا می باشد. تصاویر این نسخه خطی شامل تمثال ها و صور حوادث و اتفاقات انجیل و زندگانی بودا و سیرت نبوی (ص) و تاریخ چین و امپراطوری اسلامی را شامل می شود.عصر تیموری- دوره تیمور و جانشینانش از برجسته ترین ادوار عصر نقاشی ایران است. با توجه به بی رحمی و سنگدلی تیمور و علی رغم خرابی و تدمیر و عادت كشتار و ویرانی كه به آن اوصاف موصوف گردیده است، معذلك دوستدار هنر و ادب بوده و علاقه وافری به خواندن اشعار حافظ و نظامی از خود نشان می داد.
او و جانشینانش بزرگترین مشوق اساتید فن و هنرپیشه گان و حكما و ادبا به شمار می رفته، در مصادر تاریخی آمده است كه تیمور لنگ برای آبادی پایتخت خود در سمرقند از اساتید و صنعت گران زبردست و توانا دعوت كرد و از وجود آنها در ساخت و ساز آبادی شهرها بهره ها برد. صدها نقاش هنرمند صورتگر را از بغداد و تبریز گرد خود جمع كرد. از آن دوره آثار ارزشمندی به یادگار مانده كه نمایانگر كوشش هنری اساتید فن می باشد.
از درخشنده ترین دوره تیموریان می توان به عصر حكومت سلطان حسین بایقرا اشاره كرد. در عصر سلطان حسین بایقرا و وزیر او امیر علیشیر كه فردی شاعر و ادیب دوست بود بزرگترین نقاش ها و اساتید فنی ایرانی و مشهورترین رجال هنرور اسلامی كه بهزاد سرآمد آنها بود بروز و ظهور یافت. بهزاد در تحت توجه و رعایت و قدردانی سلطان حسین و وزیرش به مقام عالی هنر رسید و تعلیماتی شایسته یافت. بعد از انقراض و غروب ستاره حكومت تیموریان، بهزاد هرات را ترك كرد و همراه شاه اسمعیل صفوی كه به هرات دست یافته بود در تبریز سكنی گزید. بهزاد در زمان شاه اسمعیل صفوی شهرتی زیاد احراز نمود و اشتهار او از نقاشان دیگر یا اخلاف وی زیادتر گشت به طوری كه قیاصر و امپراطوران مغولی و هندوستانی گردآوران هنرهای او با یكدیگر سبقت گرفته، ولیكن روی همین اصل بود كه نقاشان و اساتید فن را بر آن داشت تا از او تقلید كنند و حتی صوری را كه كار او نبود به او نسبت دهند و امضای او را برای كسب امتیاز و افتخار ادبی تقلید نمایند و از آن مهری برای تأیید آثار خود بهره ببرند. از آثار ارزشمند استاد بهزاد كه اكنون می توان بدان استناد نمود كتاب بوستان سعدی كه شامل پنج تصویر است متین ترین سندی است كه استادی و مهارت و برتری ایشان را مشخص می كند. این كتاب هم اكنون در كتابخانه هنر دار المكتب المصریه نگهداری می شود. به طور كل می توان گفت كه استاد بهزاد به واسطه تمام این عملیات توانسته كه خشنودی و رضای خاطر معاصرین خود را فراهم نماید و به شهرتی برسد كه هیچ یك از اساتید فن دیگر در دنیای اسلامی با او برابری نكند. اما در زمان صفویه كه معروف به عصر رفاهیت، آسایش، خوشگذرانی و عصر طلایی شكوفایی هنر و صنعت است پیشرفتهای قابل ملاحظه ای در زمینه نقاشی حاصل شد. به طوری كه به درجه بلندی از ابداع و تازه كاری و استواری رسید. تعیین استاد بهزاد به عنوان مدیر كتابخانه شاهی كه در آن وقت شباهت زیادی به هنرستان پیشه و هنرهای زیبا بود و تأسیس هنرستان كه در رأس آن بهترین خوشنویسان و نقاشان و سرآمدان هنر قرار داشتند نمونه هایی بارز از پیشرفت هایی در زمینه رشد هنر بود. شاه طهماسب كه بعد پدر به تاج سلطنت رسید خود نیز در كسب هنر مشتاق بود و نقاشی زبردست و توانا به شمار می رفت. هنر صورتگری را از نقاش معروف سلطان محمد فرا گرفته بود، درزمان شاه طهماسب نقاشان و هنرمندان از ارج و قربی برخوردار گشته و از كوچك شماری و تحقیر خلاصی یافتند، رجال و بزرگان و اشراف در جمع آوری كارهای شایسته هنرمندان نسبت به یكدیگر رقابت نموده و در نگهداری آنان سعی وافری نشان می دادند همین امر باعث به وجود آمدن نسخه های خطی زیبا و نفیسی شد كه هر كدام مزین به نقوش و صور بودند. ترسیم آنها در نهایت درجه نازك كاری و دقت در تناسب رنگها همراه با تنوع آنها بوده به طوری كه در میان آنان رنگهای روشن و تابان فرح زا و درخشان یافت می شود كه هر بیننده را در بعد از گذشت قرنها متحیر و شگفت زده می كند. از نقاشان زبردست در زمان شاه طهماسب می توان از سید پیر نقاش- شاه محمد و دوست محمد و شاه قلی تبریزی را نام برد.
از عصر شاه عباس از هنگامی كه به تخت سلطنت نشست تاریخ ایران یادآور مجد و عظمت و آسایش و راحت و خوشگذرانی و امنیت است. علاقه زیاد او به تصاویر و نقش و نگار و ابنیه و عمارت باعث شد پایتخت خود اصفهان را محل تجمع خوشنویسان ، مذهبین و نقاشان عالی مقام كند به طوری كه اصفهان جایگاه دانش و فنون و پیشه و هنر شد او كاخ های خود را مزین به صور بدیعه و نقاشی های ممتاز و برگزیده كرد. در این تصاویر بسیاری از رسوم و اسلوب نقاشی اروپا دیده می شود كه با نقاشی ایران در آمیخته و محتمل است كه از كارهای یوحنای هلندی باشد كه سال های چند در خدمت شاه عباس بوده است اما بعدها به جهت آشنایی ایران با هنر نقاشی اروپایی از تذهیب كتاب آرایی به ترسیم صور و آرایش و تزئین ابنیه و عمارات روی آورده و در این مورد هنرنمایی ها كردند كه هر بیننده را متحیر می كند. یكی از این هنرنماییها كشیدن تصاویر با قلم بدون رنگ بود كه بدان سیاه قلم می گفتند این عمل نه تنها كم خرج تر بوده بلكه جلوه بیشتری نیز داشت و اكثراً برای آگاهی و آشنایی به آن رغبت می كردند و همین امر موجب تقویت و پیشرفت این قسم از هنر شد. از نقاش بزرگ و استاد بلند پایه این عصر می توان از رضا عباسی نام برد، رضا عباسی نقاشی را به درجه اعلای ترقی و پیشرفت رسانید. آثار زیادی از این استاد شفیق به یادگار مانده كه به معرفی چند مورد آن بسنده می كنیم. از صور بدیعه و زبیایی كه به رضا عباسی منسوب است شمایل شاه صفی كه در سال ۱۰۴۳ ه ترسیم نموده است، این نمای زیبا نشان دهنده اعطای جامی باده شاه صفی به طبیب مشهور خود محمد شمسه است. تصویر دیگر صورت بانویی را نشان می دهد كه یكی از وزرای شاه عباس بوده است و هم اكنون در كتابخانه ملی پاریس نگهداری می شود. در كلكسیون رابینو در قاهره دو صورت هست كه بر آن امضای رضا عباسی رقم شده یكی از آن دو جوانی را نشان می دهد كه زیر شاخه درختی نشسته و سر او اندكی به جانب دوش و شانه چپ متمایل است و در جلوی او ظرفی دیده می شود كه روی یكی از آنها صورت انسان و حیوانی ترسیم گردیده؛ در تصویر دوم در نیمه بالای صورت، تصویر بانویی است كه بر سر آن گل و پرهایی نصب شده است.
در عصر زند و قاجار اصول نگارگری اروپایی چون مراعات مناظر و مرایا، نوع رنگ آمیزی، طبیعی بودن اشیاءو افراد رواج می یابد. این تجربه ها باعث می شود كه نقاشان ایرانی با تغییر منظر از درون به برون و از خیال به واقعیت روزمره به تصویر كردن دورنماها، چهره شاهزادگان و دیوانیان، رامشگران و خنیاگران عصر بپردازند. بدین گونه نوعی نقاشی ظریف، تلفیقی از نقاشی شرقی و اروپایی رواج پیدا كرد. كمال الملك در رویارویی با هنر مغرب زمین به یادگیری و انتقال آن بخش از هنر اروپا همت گماشت كه آن زمان جزء تاریخ شده بود. از او آثار قریب به ۱۷۰ قطعه هنری به یادگار مانده است.
مدرسه كمال الملك پس ازكناره گیری استاد تبدیل به مدرسه صنایع و پیشه هنر شد دانشگاه تهران كه قرار بود مركز اشاعه تجدید در علوم و هنر باشد و تمدن ایرانی را با حفظ مواریث فرهنگی به تمدن جهانی پیوند بزند پایه گذاری شد و دانشكده های مختلف به تدریج در آن پدید آمد. در سال ۱۳۲۴ با همت اساتید ایرانی و خارجی دانشكده هنرهای زیبا در جنوب شرقی دانشگاه افتتاح گردید.
بنیاد این مركز براساس تجدد خواهی كه از زمان عباس میرزا و امیركبیر شروع شده بود و در مشروطیت شكل گرفته بود صورت تحقق پذیرفت. این هنركده در آغاز تأسیس برنامه منسجمی نداشت. اما به مرور زمان سه فارغ التحصیل در رشته نقاشی معرفی می كند. جلیل ضیاءپور- جواد حمیدی و حسین كاظمی كه هر سه به اروپا رفته و تعلیمات خود را پی می گیرند.
با بازگشت این اساتید از اروپا نقاشان آكادمی گرد هم می آیند و فعالیت جدید خود را در عرصه نقاشی معاصر ایران شروع می كنند این فعالیت به صورت ارائه پرده های نقاشی مدرن- نقد و بررسی آثار و سخنرانی در باب هنر مدرن متجلی می گردد كه موجی از تجدد خواهی را در عرصه هنرهای تجسمی ایران برمی انگیزد. از پیشگامان نقاشی ایران كه استادان طراز اول نیز هستند می توان از دكتر شكوه ریاضی- استاد جلیل ضیاء پور- استاد جواد حمیدی- استاد حسین كاظمی- استاد عبدالله عامری الحسینی- استاد احمد اسفندیاری- استاد محمد جوادی پور- استاد منوچهر یكتایی نام برد.
زهره فیضی
منابع و مأخذ در روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید