چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


پس‌ آن‌ به‌ که‌ فروتن‌ باشی‌


پس‌ آن‌ به‌ که‌ فروتن‌ باشی‌
● صفر
برای‌ نوشتن‌ این‌ مطلب‌ به‌ سراغ‌ كتاب‌ منتخب‌ چهارده‌ دفتر شعر(۱) شاملو رفتم‌ تا نوشته‌ام‌ را با شعری‌ از خودش‌ آغاز كنم‌. بطور اتفاقی‌ كتابی‌ را باز كردم‌ و این‌ شعر آمد كه‌ به‌ نوعی‌ هم‌ مربوط‌ به‌ موضوعی‌ می‌شد كه‌ می‌خواستم‌ به‌ آن‌ بپردازم‌ و این‌ برایم‌ خیلی‌ جالب‌ بود:
«باید استاد و فرو افتاد
بر آستان‌ دری‌ كه‌ كوبه‌ ندارد،
چرا كه‌ اگر به‌ گاه‌ آمده‌ باشی‌ دربان‌ به‌ انتظار توست‌
و اگر بی‌گاه‌
به‌ در كوفتن‌ات‌ پاسخی‌ نمی‌آید
كوتاه‌ است‌ در
پس‌ آن‌ به‌ كه‌ فروتن‌ باشی‌».
(احمد شاملو، در آستانه‌)
● یك‌
«هرگز دستاوردهای‌ آغاز راه‌، دوی‌ «ماراتن‌» نیست‌. هر ورزنده‌ جوانی‌ باید دوی‌ ماراتن‌ كند و الا هر بچه‌یی‌ برای‌ راه‌ افتادن‌ به‌ هرچه‌ دم‌ دستش‌ آمد، می‌چسبد و شروع‌ می‌كند «به‌ تاتی‌تاتی‌» كردن‌. تاتی‌تاتی‌ كردن‌ امری‌ ناگزیر است‌ و فقط‌ پدر و مادر را ذوق‌زده‌ می‌كند. باید راه‌ رفتن‌ آموخت‌ و بعد هدف‌ داشت‌ و به‌ هدف‌ اندیشید. از این‌ همه‌ دفتر شعر كه‌ چاپ‌ می‌شود، كدام‌ یكی‌ براستی‌ حرمتی‌ برای‌ كسی‌ بار آورده‌?» (۲)
این‌ بخشی‌ از پیام‌ شاملو به‌ شاعران‌ جوان‌ است‌ كه‌ به‌ آنها توصیه‌ كرده‌ در چاپ‌ كتاب‌ شعر عجله‌ نكنند. او كه‌ خود از چاپ‌ اولین‌ كتابش‌ اصلا رضایت‌ نداشت‌ و آنها را جمع‌آوری‌ كرد، حالا دارد تجربه‌اش‌ را در اختیار شاعران‌ جوان‌ می‌گذارد.
یادم‌ می‌آید كه‌ دوره‌ دبیرستان‌ كه‌ بودم‌ خیلی‌ دوست‌ داشتم‌ همان‌ مواقع‌ مجموعه‌ شعر چاپ‌ كنم‌. تازه‌ می‌گفتم‌ كه‌ می‌خواهم‌ به‌ عنوان‌ جوان‌ترین‌ شاعر صاحب‌ كتاب‌ باشم‌!! و الان‌ كه‌ سال‌ آخر دانشگاه‌ هستم‌، هنوز هم‌ وسواس‌ دارم‌، كه‌ البته‌ این‌ هم‌ چندان‌ جالب‌ نیست‌. كاش‌ شاملو یك‌ توصیه‌ هم‌ به‌ شاعرانی‌ می‌كرد كه‌ بعد از گذشت‌ سال‌ها، هنوز مجموعه‌یی‌ چاپ‌ نكرده‌اند و این‌ چند ایراد دارد. اول‌ اینكه‌ شعرها از تازگی‌ می‌افتد.
یعنی‌ منی‌ كه‌ در این‌ دو سه‌ سال‌ به‌ اندازه‌ یك‌ دفتر شعر آماده‌ چاپ‌ دارم‌ و نمی‌كنم‌، باید حواسم‌ باشد كه‌ ده‌ سال‌ دیگر زمان‌ بسیار نامناسبی‌ برای‌ این‌ كار است‌. این‌ امر درباره‌ تمام‌ بزرگان‌ صدق‌ می‌كند. حتی‌ مجموعه‌هایی‌ كه‌ به‌ چاپ‌های‌ چندم‌ رسیده‌اند، نیز از این‌ شرایط‌ مستثنی‌ نیستند. همین‌ شاملو، یا فروغ‌ یا سهراب‌ و هركس‌ دیگری‌ كه‌ شعرهای‌ موفقی‌ داشته‌اند آن‌ را به‌ وقتش‌ عرضه‌ كرده‌اند. چنانكه‌ اگر امروز كسی‌ در شیوه‌ سهراب‌ بنویسد كار شاقی‌ نكرده‌ است‌، حتی‌ اگر این‌ شعر را چهل‌ سال‌ پیش‌ نوشته‌ باشد.پس‌ یك‌ شعر خوب‌، نیاز به‌ معرفی‌ نشر خوب‌ و بموقع‌ دارد تا حق‌ شعر و شاعر هدر نرود.
● دو
برای‌ روی‌ جلد مجله‌ ادبی‌ دانشجویی‌ بلم‌ (۳)، با دوست‌ عكاسم‌ پرویز نوری‌زاد، دنبال‌ عكسی‌ از شاملو بودیم‌. به‌ سایت‌های‌ مختلف‌ سر زدیم‌ و نیز به‌ تعدادی‌ از مجلات‌ ادبی‌ و كتاب‌های‌ خود شاملو. من‌ از آثار شاملو و اینكه‌ چه‌ حق‌ بزرگی‌ به‌ گردن‌ ادبیات‌ ایران‌ دارد برایش‌ حرف‌ می‌زدم‌. او در حالی‌ به‌ عكسی‌ از شاملو خیره‌ شده‌ بود، گفت‌: «هیچ‌ می‌دانی‌ آنهایی‌ كه‌ آدم‌ بزرگی‌ شده‌اند، اصلا به‌ این‌ مساله‌ فكر نكرده‌اند كه‌ می‌خواهند بزرگ‌ باشند و اسم‌شان‌ جاوید بماند؟» گفتم‌: «دقیقا همینطور است‌. آنها دنبال‌ هدفی‌ بوده‌اند كه‌ با تمام‌ وجود به‌ آن‌ اعتقاد داشته‌اند و همین‌ صلابت‌ و واقعی‌ بودن‌ گفته‌ و عملشان‌ بود كه‌ از آنها انسان‌های‌ بزرگی‌ ساخت‌».
با خودم‌ به‌ آنهایی‌ فكر كردم‌ كه‌ به‌ این‌ چیزها توجهی‌ ندارند و به‌ زور هم‌ كه‌ شده‌ می‌خواهند اسمشان‌ را در كنند. من‌ تا به‌ اینجا چنین‌ فهمیده‌ام‌ كه‌ در درجه‌ اول‌ باید از كارت‌ لذت‌ ببری‌ نه‌ اینكه‌ از روی‌ تكلف‌ اثری‌ خلق‌ كنی‌. من‌ فكر می‌كنم‌ حتی‌ اگر امروز كسی‌ از عهده‌ گفتن‌ قصیده‌ به‌ درستی‌ بر می‌آید، باید به‌ سراغ‌ آن‌ برود، منتها نوگرا و به‌ روز باشد. این‌ خیلی‌ بهتر از آن‌ است‌ كه‌ مثلا كسی‌ بیاید و شعر نو بگوید كه‌ نه‌ خودش‌ را ارضا می‌كند و نه‌ تاثیری‌ در دیگران‌ دارد.
بعد از این‌ حرف‌ها، عكسی‌ از شاملوانتخاب‌ كردیم‌ كه‌ آیدا از او گرفته‌ بود. عكسی‌ جالب‌، كه‌ در شب‌ و بدون‌ نور فلاش‌ بود و آن‌ را روی‌ جلد مجله‌ زدیم‌.
پانوشت‌:
۱. در جدال‌ با خاموشی‌، احمد شاملو، انتشارات‌ سخن‌، چاپ‌ اول‌، ۱۳۷۶.
۲. دریچه‌، ماهنامه‌ سیاسی‌، اقتصادی‌، اجتماعی‌ وفرهنگی‌، یادمان‌ احمد شاملو، ۱۳۷۹.
۳. بلم‌، شماره‌ دوم‌، دی‌ و بهمن‌ ۸۳، مجمع‌ علمی‌ زبان‌ و ادبیات‌ فارسی‌، دانشگاه‌ پیام‌ نور اردبیل‌.
داوود ملك‌زاده‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید