چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

سفر به مقصد نیکی


سفر به مقصد نیکی
آن چه درتعالیم دینی «امت واحده اسلامی» نامیده می شود، دارای ویژگی هایی است كه تحقق آنها جامعه مطلوب راازدیدگاه اسلامی سامان می دهد. بخشی ازاین تعالیم اگرچه درمباحث فرعی دین (فقه)بیان شده است، اما درواقع رویكردی فراترازمباحث صرفاشرعی دارند. امربه معروف ونهی ازمنكرازجمله این مباحث است كه اگرچه بابی به همین نام درفقه برای آن بازشده است، اما ازآن جا كه اجرای آن به حفظ بخشی ازكیان جامعه اسلامی یاری می رساند، به حوزه های عملی دین نیز مربوط می شود. استاددكترسیدجعفرشهیدی دراین مقاله اهمیت وضرورت این فریضه اسلامی رایادآوری می كنند.
استاد دكتر سیدجعفر شهیدی
امر به معروف و نهی از منكر، چنانكه همه می دانیم، دو فرع دینی است. در تعریف معروف گفته اند: «هركاری است كه علاوه بر حسن(یعنی روا بودن انجام آن) وصف زیادتی را نیز دارا باشد» كه بدین ترتیب شامل واجب و مستحب هر دو خواهد بود و منكر «هر كار زشتی است كه كننده بداند آن كار زشت است یا او را متوجه زشتی آن گردانند» ؛ كه بدین ترتیب، حرام و مكروه را در برخواهد گرفت. در قرآن كریم اهمیت امر به معروف و ترغیب مسلمانان به اجرای آن و نیز ممانعت از منكر در ۹ آیه در سوره های آل عمران، اعراف، توبه، حج و لقمان آمده است.
از آیه ۱۵۷سوره اعراف كه پس از تذكر نشانه های پیغمبر اكرم(ص) در تورات و انجیل، بلافاصله امر به معروف و نهی از منكر را دستور كار او اعلام می كند، اهمیت این دو فرع در دین اسلام بلكه در حوزه بشری معلوم خواهد شد.
در سنت نیز همین اهمیت را برای امر به معروف و نهی از منكر می بینیم. از رسول اكرم(ص) روایت شده است: «به معروف امر كنید و از منكر باز دارید پیش از آنكه دعا كنید و پذیرفته نشود» (سنن ابن ماجه، حدیث۴۰۰۴).
و در روایت دیگری است كه: «مردم به خوبی زندگی می كنند، چندان كه به معروف امر و از منكر نهی نمایند و در كار نیك همكاری داشته باشند و اگر نكردند، بركت ها از آنان گرفته می شود و بعضی بر بعض دیگر دست اندازی می كنند. آنگاه نه در زمین یاوری خواهند داشت نه در آسمان» (جواهرالكلام، باب امر به معروف و نهی از منكر).
محمدبن جریر طبری در تاریخ، از فقیه ابن ابی لیلی روایتی آورده است و مضمون آ ن روایت در زمره سخنان كوتاه امیرالمومنین علی(ع) دیده می شود. عبدالرحمن بن ابی لیلی از كسانی است كه با پسر اشعث برای جنگ با حجاج بن یوسف بیرون شد. وی ضمن سخنانی كه برای برانگیختن مردم به جهاد می گفت، چنین گفته است: «روزی كه با شامیان دیدار كردیم شنیدم، علی(ع) می فرمود: ای مومنان، آنكه ببیند ستمی می رانند، یا مردم را به منكر می خوانند و او به دل خود نپسندد، سالم مانده و گناه نورزیده و آنكه به زبان انكار منكر كرد، مزد یافت و از آنكه به دل انكار كرد برتر است و آنكه با شمشیر به انكار برخاست تا كلام خدا بلند و گفتار ستمكاران پست گردد، او كسی است كه راه رستگاری را یافت و بر آن ایستاد و نور یقین در دلش تافت» .
اجرای امر به معروف و نهی از منكر سبب می شود تا اگر فردی از راه راست بیرون رفت، او را باز گردانند و یا اگر خواست از راه برون شود، وی را به حال خود نگذارند.
اهمیت امر به معروف و نهی از منكر در اسلام تا بدانجاست كه قرآن اجرای این دو فرع را نشانه اجتماع بهتر یا اجتماع صلح خوانده است: «كنتم خیرامه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تومنون بالله» (آل عمران۱۱۰،).
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می نویسند: «ذكر ایمان به خدا پس از امر به معروف و نهی از منكر از قبیل ذكر كل بعد از جزء یا ذكر اصل پس از فرع است» (المیزان، ج،۳ ص۳۷۶).
در سوره حج بر پا داشتن نماز و پرداخت زكات و امر به معروف و نهی از منكر جزو وظیفه كسانی آمده است كه به یاری خدا برمی خیزند و خدا آنان را یاری می كند تا در زمین مستقر شوند و حكومت اسلامی را برپا دارند و شرط دوام چنین حكومتی، اجرای امر به معروف و نهی از منكر است(حج/۴۱).
از مفاد آن آیه كریمه و این حدیث و ده ها حدیث دیگر در این باره آمده است، در می یابیم كه امر به معروف و نهی از منكر پشتوانه اجرای احكام و مایه قوام اجتماع صالح است و شاید به خاطر همین اهمیت باشد كه فقها، رضوان الله علیهم، مبحث امر به معروف و نهی از منكر را در كتاب های فقهی پس از كتاب جهاد قرار داده اند تا معلوم شود چنان كه جهاد حافظ مرزهای دین و موجب گسترش اسلام در دیگر سرزمین هاست، امر به معروف و نهی از منكر ضامن اجرای احكام در حوزه مسلمانی است و نتیجه آن حفظ امت از لغزش ها و نگاهداری حوزه مسلمانی در سلامت كامل است.
اما امر به معروف واجب عینی است یا كفائی و بر فرض دوم چه كسی یا كسانی باید آن را اجرا كنند، بحث هایی است كه برعهده فقهاست و جای آن رساله های عملی یا كتاب های مبسوط فقهی است.
آنچه در این بحث مطرح می شود اثر اجتماعی این دو فرع است و نیز زیان یا زیان هایی كه به دنبال اجرا نشدن آن، دامنگیر اجتماع مسلمانان خواهد شد. چنان كه گفتیم امر به معروف و نهی از منكر ضامن اجرای سعادت مردم و باقی ماندن اجتماع صالح است. می دانیم هر اجتماعی هنگامی سالم و صالح خواهد بود كه مقررات و احكامی كه برای نظم آن اجتماع وضع شده نسبت به عموم و در همه شرایط اجرا گردد. اگر در اجرای چنین احكام در موردی خاص تعللی رود، شاید به نظر بعضی چندان مهم ننماید و بگویند از این تقصیر جزئی چه زیان كلی دامنگیر اجتماع خواهد شد؟ اما باید دانست اگر جزئی بی عدالتی در اجتماعی پدید گردید و فوری آن را برطرف نكردند، بی عدالتی های بزرگتری را یكی پس از دیگری در پی خواهد داشت. آنگاه زمانی می رسد كه برای جبران ضایعه بسیار دیر شده است.
برای اینكه موضوع روشن تر شود، به اجتماع عصر رسول خدا(ص) نظری می افكنیم؛ اجتماعی كه پس از تأسیس حكومت اسلامی به موجب احكام الهی در مدینه منوره پدید گردید و تا پایان زندگی رسول(ص) و سالیانی چند پس از رحلت او پایدار ماند. آن اجتماع چرا سالم و موفق ماند، چرا با آن عُِِدت و عده اندك به چنان فتح های بزرگ رسید؟ آیا جز آن بود كه فرمانروا و فرمانبردار خود را مقابل قانون خدا مساوی می دانستند و آیا جز برای آن بود كه برای اجرای حكم خدا از سرزنش سرزنش كنندگان نمی ترسیدند و اجرای حق را حتی درباره خود حرمت می نهادند؟
رسول خدا صلوات الله علیه كه دارای نفس قدسی است، در پایان زندگانی و در روزهای آخرین عمر از یاران خویش خواست تا اگر حقی بر او دارند، بگیرند.
مولای متقیان، علی بن ابی طالب(ع) كه به اعتقاد ما شیعیان دارای مرتبه عصمت است، بارها از یاران خود می خواست كه خیرخواهی خویش را از او دریغ ندارند و حق او را با این خیرخواهی بگذارند. او در یكی از خطبه هایش می فرماید: «فلا تكفوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطی ولا آمن ذلك من فعلی الا ان یكفی الله من نفسی ما هو املك به منی» (خطبه۲۱۶).
اما مقدمات تعطیل این دو فرع از آغاز دهه چهارم هجرت پدید گردید و از سال ۴۱ هجری به بعد حكومت ها كوشیدند تا دهان امركنندگان به معروف و نهی كنندگان از منكر را ببندند و اگر خاموش نشدند، آنان را بكشند. شهادت حجربن عدی و چند تن از دوستان امیرالمومنین(ع) نمونه ای از این تجاوزهاست. با این همه در آن اجتماع پرخفقان، باز هم كسانی پیدا می شوند كه برابر حاكمان می ایستادند یا حداقل حاكمان را اندرز می دادند.
از دوره راشدین، رسم آن بود كه واعظان و خطیبان سخن خود را با جمله «اتق الله» آغاز می كردند. نخستین كسی كه مردم را از این كار بازداشت، عبدالملك، پسر مروان بود كه گفت: هر كس به من «اتق الله» بگوید، گردن او را خواهم زد.چنان كه آشنایان به تاریخ تمدن اسلام می دانند، تشریفات درباری و فاصله میان حاكم و مردم كه از عصر معاویه آغاز شده بود، در دوره مروانیان به كمال رسید.
تعطیل تدریجی امر به معروف و نهی از منكر در حوزه اسلامی اصل مساوات اجتماعی را كه در كتاب و سنت رسم شده است به هم زد. قرآن كریم می گوید: «ما شما را از مرد و زن و از طایفه ها و قبیله ها آفریدیم تا با یكدیگر آشنا شوید و گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزكارترین شماست» (حجرات/۱۳).
اما هنوز سده نخستین هجرت پیغمبر به پایان نرسیده بود كه نژادها از یكدیگر جدا شدند و برخی را بر برخی دیگر امتیاز پدید آمد.
تتبع در تاریخ تمدن اسلامی نشان می دهد، هرگاه كسانی برابر حاكمان جور می ایستاده اند و آنان را به تقوا امر و از منكر نهی می كرده اند و آن حاكمان یا از روی رضا و یا از بیم شورش مردمان اندرز آنان را می پذیرفته اند. آن اجتماع لااقل در برهه ای از تاریخ به سعادت می زیسته است، اما در سراسر دوره زمامدارانی كه به نام اسلام بر مردم حكومت می كردند، شمار اینان اندك است. كسانی كه به اجرای این وظیفه دینی برمی خاسته اند، فقیهان و واعظانی بوده اند كه در راه خدا بیم مال و جاه و جان نداشته اند.
در آغاز دوره عباسی، در حكومت منصور، در خلافت مأمون، معتصم، متوكل و در تاریخ حكومت حاكمان ایران، مصر، آفریقا، گاه گاه بعض این مجاهدان راه خدا دیده می شوند و اینان عموماً از كسانی بوده اند كه راهبری یا راهنمایی مسلمانان را به عهده داشته اند؛ فقیهان یا واعظان و مذكران و به تعبیر ساده تر علمایی كه حفظ شریعت بر عهده ایشان بوده است یا واعظانی كه در راه ارشاد بندگان تنها خدا را در نظر داشته اند و به مال و جاه دنیا ننگریسته اند و بیم جان بر خود راه نمی داده اند.
چنان كه گفتیم، شمار اینان در هر دوره از حكومت پادشاهان خودكامه اندك بوده است، اما اگر بخواهیم نام آنان را استقصا كنیم، در حوصله این مقاله كوتاه نمی گنجد. به حادثه های سده ای كه تازه از آن گذشته ایم بنگرید؛ قیام هایی كه در سامرا، نجف، مشهد و قم برابر امتیاز تنباكو و دیگر امتیازهای خارجی رخ داد. مشروطیت و كوشش در حفظ حدود شرعی آن، كشف حجاب و فرنگی مآب شدن مردم و دیگر بدعت ها و كاری كه علمای اسلامی به نام امر به معروف یا نهی از منكر انجام دادند. قیام امام خمینی در سال ۱۳۴۲ را همه به یاد داریم. او هنگامی كه تشخیص داد، منكر یا منكراتی در حوزه ایران اسلامی آغاز شده است، بر جان خود نترسید و به پاخاست. دستگیری، زندانی شدن و تبعید را بر خود هموار كرد. نوشت و گفت و نهراسید و سرانجام چنان كه دیدیم، حكومت اسلامی را در ایران تأسیس فرمود.
بقا و صلاح و سلامت این اجتماع كه با خون هزاران شهید به وجود آمده، در گرو پایبند بودن مردم مسلمان به اصول و فروع دین آن اجتماع است و پایبند بودن آنان در گرو اجرای امر به معروف و نهی از منكر است.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید