چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


ازدواج آری، استرس نه


ازدواج آری، استرس نه
استرس، اختاپوس عصر حاضر است. حتی اگر خیلی قدرتمند و صبور باشی! اما آیا راه نجاتی وجود دارد؟
با توجه به زندگی ماشینی و توسعه و پیشرفت ثانیه ای آن در جامعه امروزی، وجود استرس، تبدیل به معضلی اجتناب ناپذیر گردیده است. یادآوری این نكته كه فشار بالای روانی ناشی از این زندگی ماشینی، همواره روی انسان اثر منفی می گذارد و عواطف و احساسات او را به صورت جدی جریحه دار كرده و مانعی نامرئی برای كنترل اختیارش به دست خویش می شود، بحثی است كه به كرات در اغلب رسانه ها بدان پرداخته شده است. به همین جهت هدف اصلی این مطلب را به بحث پیرامون «استرس مثبت» یا استرس ناشی از رویدادهای شادی آور نظیر ازدواج، اختصاص داده، ضمن آن كه به شرح عناوینی مشخص از استرس پرداخته و در ادامه، راه های مقابله با این استرس ها را عنوان خواهیم نمود.
●استرس یعنی چه؟
استرس حالتی است كه در آن فرد مجبور به كاری می شود، یعنی هنگامی كه فرد نتواند فشار روانی را كه بر او واقع گردیده است تحمل نماید، دچار استرس یا تنش می شود.
به عبارتی علمی تر، استرس، یعنی دوباره سازگار شدن فرد با شرایط و موقعیت های جدید. هرجا كه تغییری در زندگی روی دهد، ما با یك استرس رو به رو می شویم. ترس از عدم توانایی در تحمل شرایط پیش آمده، اضطراب و نگرانی را در وجود انسان شعله ور می سازد.به طور كلی می توان گفت كه اضطراب و نگرانی یك حس و حالت روحی ناخوشایند از نگرانی و تردید است كه برای مدتی تعادل و ثبات روانی فرد را برهم می زند. استرس كه می شود از آن به صورت ساده تر، به عنوان هیجان و دلهره شاید غیرقابل كنترل یادكرد، در تمامی حالات زندگی و البته باتوجه به ظرفیت و توان تحمل افراد ممكن است به وجود آید.
●افراد مبتلا به استرس چگونه اند؟
افراد مبتلا به استرس، به نظم بیش از حد، سخت كوشی و جدی بودن، بسیار پایبندند. اگر قراری داشته باشند، زودتر از طرف مقابل، در محل مورد نظر حاضر خواهند شد. اگر قرار باشد كاری انجام دهند، با بی قراری به استقبال آن كار می روند. غذا را سریع تناول می كنند. در رانندگی، صحبت كردن، راه رفتن و در مجموع انجام كارهای روزانه، بسیار عجله دارند. به زبانی، افراد مبتلا به استرس، بسیار عجول و بی طاقت و نگران عمل می كنند.
●نقش خانواده در تولید و ریشه استرس
تظاهر استرس، یا هیجانات با بار بالا می تواند مربوط به زمانی باشد كه فرد، دوران كودكی اش را طی می كرده است، چرا كه شكل گیری و قوام شخصیت كودك به طور معمول، در چهار سال اولیه زندگی، صورت می پذیرد. بنابراین چنانچه در میان این چهار سال، كودك را به لحاظ شیطنت های كودكانه ای كه دارد، سركوب نماییم و ترس را به او بشناسانیم و یا تنبیه مداومی را درباره اش به كار ببندیم، كودك را در ضمیر ناخودآگاهش، دچار استرس ذخیره شده و پایداری كرده ایم. همچنین، مشاجره های خانوادگی و اوضاع نابسامان و نامطلوب اقتصادی و تزلزل موجود در خانواده نیز از دیگر عواملی هستند كه كودك را دچار استرس پایدار خواهند نمود. البته هجوم ناراحتی ها، مسئولیت ها و معضلات گوناگون در سنین بالاتر را نیز به عنوان عوامل دیگر استرس زا، نباید از یاد برد.
●انواع استرس
استرس های موجود در زندگی افراد بسیار گوناگون و متنوع اند؛ بدین لحاظ می توان آنها را در یك طبقه بندی شدید تا خرد (كوچك)، مورد بررسی قرار داد.
۱- استرس های فاجعه آمیز یا شدید، شامل حوادث و فجایعی همچون؛ جنگ، آتش سوزی، زلزله، تصادفات، سیل و اتفاقات و پدیده هایی از این دست كه موجب تغییرات و دگرگونی های بسیار شدید در زندگی فرد می شود. زمان ناراحتی این نوع استرس ها می تواند تا مدتهای مدید، ادامه داشته باشد.
۲- استرس های عادی زندگی. این نوع استرس، به طور معمول در زندگی همه افراد، رخ می دهد، مانند: ازدواج، تولد نوزاد، اشتغال، از دست دادن عزیزان، مشكلات مالی، بیماری، امتحان و كنكور و استخدام و... البته این دسته از استرس ها، اگرچه عظمت و شدت استرس های نوع اول را ندارند، اما بسیار بیشتر و تكراری تر اتفاق می افتند.
۳- استرس های خرد (كوچك). همان طور كه از عنوان این نوع استرس مشخص است شدت آنها می تواند بسیار كم و كوچك باشد، اما بروز و به وقوع پیوستن شان بسیار شایع و دایمی و فراوان است، مانند: دیر رسیدن برای انجام كاری، معطلی و انتظار در صف های مختلف، تحمل صداهای مزاحم (آلودگی صوتی)، نبود محیط مناسب برای تمركز فكر یا درس خواندن و انجام تكالیف درسی، سرد و گرم بودن كلاس درس و... اگرچه استرس های خرد، استرس های معمول و ظاهراً قابل توجهی نیستند، اما از آنجا كه تكرار و تحملشان دایمی می تواند باشد، قطعاً باعث تخریب روحی و بروز مشكلات زیادی در زندگی افراد خواهند شد.
تقسیم استرس براساس كیفیت
۱- استرس های منفی: این استرس ها، حوادث و رخدادهای ناخوشایندی هستند كه موجبات ناراحتی افراد را با درجات متفاوت، به وجود می آورند. مانند: از دست دادن عزیزان یا مشكلات خانوادگی و طلاق و بیماری و...
۲- استرس های مثبت: این نوع استرس، در اثر اتفاقات و رویدادهایی رخ می دهد كه خوشایند و شادی آور و مثبت، تلقی می گردند. مانند: بچه دار شدن، ازدواج عزیزانی چون فرزند، خواهر، برادر، قبولی در كنكور و استخدام، خرید خانه، ازدواج خود فرد و موارد مشابه.●استرس در ازدواج
شاید یكی از بهترین تجارب به دست آمده در زندگی انسان، تجربه ازدواج باشد. ازدواج یكی از استرس های معمول و قابل تحمل در زندگی است. ازدواج از این نظر استرس محسوب می شود كه موجب به وجود آمدن تغییر و تحول در زندگی دخترو پسر، می شود. به گونه ای دیگر، دختری كه تا قبل از ازدواج، فقط به تحصیل یا اشتغال در خارج یا داخل خانه مشغول بوده است و همه انتظار و توقع بسیار عادی از او می داشتند، ناگهان بعد از رخدادهایی چون ازدواج، می باید وقت خود را به كارهایی به جز همیشه اختصاص دهد؛ یعنی یك فعالیت چشمگیر اجتماعی.
مضافاً بر این كه به وظایف همسرداری بپردازد و كارهای دوران تجردش را محدود سازد. همین طور درباره پسری كه تا قبل از ازدواج، تحصیل یا كار می كرده و درآمدی برای مخارج یك نفر داشته، بعد از ازدواج باید متحمل هزینه های كمرشكن مسكن و مخارج خانه و خانواده و دهها خرج غیرقابل پیش بینی شود و بیشتر اوقاتش را در كنار خانواده بگذراند و از معاشرت ها و دوستی های زمان تجرد، فاكتور بگیرد و چه بسا برای تأمین زندگی به شغل دوم روی بیاورد. بدین ترتیب بسیار طبیعی است كه تغییر و تحولات موجود، موجب بروز استرس شده و تعادل و ثبات روانی و جسمی فرد را برهم زند. كسانی كه تصورشان از ازدواج فقط یك رویای شیرین، یا یك رویداد بدون استرس و ناراحتی است، ممكن است در برابر چنین تنگناهایی، متعجب شده و آنها را دور از ذهن دانسته و فشار ناشی از این ناراحتی ها را ناشی از وجود و ورود همسرشان به زندگی به ظاهر آرام او، فرض كنند كه بدیهی است در صورت چنین تفكری، سوءتفاهمات و اختلافات و ناراحتی های قابل توجه و چه بسا غیرقابل جبرانی به وقوع خواهند پیوست!
●سه مرحله استرس زا در ازدواج
در كشور ما و خاصه مناطقی از آن كه بسیار سنتی به ازدواج و حواشی آن نگریسته می شود،در سه مرحله، استرس زیادی بر عروس و داماد تحمیل می شود.
۱- خواستگاری و گرفتن تصمیم ازدواج. این مرحله استرس های متعددی دارد كه بیشتر مربوط است به پذیرفته شدن از طرف نفر مقابل و خانواده وی، مراسم خواستگاری، آغاز آشنایی، ملاك های این ازدواج، تصمیم گیری، امكان اشتباه، صداقت طرفین، شرط و شروط ها، تناسب و هماهنگی ها، فرهنگ طرفین و خانواده هایشان. همچنین قرار گرفتن دختر و پسر مقابل هم برای گفت وگو و تشریح ملاك هایشان. گاهی استرس ناشی از این موارد، به حدی سنگین است كه یكی از طرفین ممكن است از كل قضیه طفره برود!
۲- جشن ازدواج و مراسم مرتبط با آن. در صورتی كه مراسم خواستگاری به خیر بگذرد و پسر و دختر آمادگی شان را برای تشكیل یك زندگی مشترك اعلام نمایند، نوبت به مراسم بله بُران و موارد مرتبط با عقد و ازدواج، از قبیل مهریه و مخارج عقد و عروسی می رسد كه اگر نامعقول مطرح شوند، چه بسا موجب منتفی شدن مسأله گردند! استرس این قسمت از كار نیز بسیار زیاد و آزاردهنده می باشد.
حال چنانچه دختر و پسر و خانواده هایشان به توافق دست یافته و عقد صورت گیرد، آن هم با این قرار كه طرفین فوری وارد زندگی مشترك نشوند نیز، استرس های خاص خود را دارد. به عنوان مثال، نحوه ارتباط عروس و داماد، كه ظاهراً نه صورتی از تجرد دارند و نه صورتی از تأهل با توجه به فرهنگ خانواده ها. انتظارات به وجود آمده بین طرفین، همین طور تهیه مسكن، تهیه جهیزیه، تفاوت های سلیقه ای و فرهنگی طرفین و موارد ناشی از آنها. برگزاری مراسم جشن عروسی نیز استرس های زیادی را برای عروس و داماد و خانواده های آنان به همراه دارد كه ممكن است در برخی مواقع، منجر به سوءتفاهم و قضاوت های غیرمنطقی شده و طرف مقابل را به قصور و كوتاهی در اعمال و برخورد و... متهم كردن، بینجامد.
۳- یك سقف مشترك. مهمترین و اساسی ترین مرحله استرس آور، همین مرحله است كه معمولاً نسبت به آن توجه چندانی صورت نمی گیرد، چرا كه بسیاری بر این باورند كه آشنایی های زمان نامزدی، دوران عقد یا دوستی قبل از ازدواج، برای شناخت دو طرف كافی بوده است. در حالی كه موضوع كاملاً خلاف این فكر است، چرا كه تا قبل از شروع زندگی زیر یك سقف مشترك، معاشرت ها، حول محور مسائلی تقریباً عادی نظیر؛ گردش و تفریح و گفت وگوهای نه چندان جدی صورت می گرفته، در حالی كه با رفتن زیر یك سقف مشترك، تفاوت ها و شباهت ها، به واقعی ترین شكل ممكن نشان داده می شوند. نوع ارتباط زن و شوهر، پس از ازدواج، با خانواده هایشان نیز حائز اهمیت است. این كه مرز و حریم مشخصی وجود داشته باشد كه نه صمیمیت قبل از ازدواج دختر و پسر با خانواده هایشان را به خطر اندازد و نه آن كه خانواده ها را تشویق به تعیین تكلیف و دخالت در زندگی آنها كند.
●مقابله با استرس ها، راه نجات
وقتی صحبت از مقابله با استرس به میان می آید، یعنی به كار بستن یك سری تمهیدات، فعالیت ها و اقداماتی كه فرد به واسطه آنها، استرس هایش را ضربه فنی كرده و از میان برشان دارد. یا این كه این استرس را تا سرحد ممكن كاهش داده یا با آن، راه سازگاری پیش گرفته و به قول معروف، كنار آید. مقابله با استرس ها، انواع متفاوتی دارد.
●انواع مقابله به زبانی ساده
مقابله با استرس دو نوع است. مقابله های عملی- مقابله های ذهنی. هریك از این مقابله ها شامل موارد سالم و ناسالم است.
●مقابله های سالم عملی
تصمیم جدی برای عمل به یك كار مفید، انجام فعالیتی خاص، راهنمایی گرفتن، مشورت كردن، برنامه ریزی در زندگی، جمع آوری اطلاعات در زمینه های مورد نیاز، مطالعه كردن، استفاده از روش حل مسئله، فكر كردن، سنجیدن، ارزیابی و نقد موقعیت، درجه بندی مشكلات، زمان بندی فعالیت ها و درخواست كمك از دیگران.
●مقابله های ناسالم
سرقت، فرار از منزل، توسل به زور و تهدید و استفاده از آنها، خشونت و پرخاش، بزهكاری، استفاده از نیرنگ و حیله برای رسیدن به هدف، بی بندوباری.
●هیجان مدار سالم
دعا و نیایش، تخلیه احساسات (گریه كردن و بیان خشم)، گفت وگوی درونی مانند دلداری و آوردن استدلال و منطق برای خود، توجه به افكار خوب و خوشایند (مثبت اندیشی)، توكل بر خداوند و اعتقاد به حكمت او (آنچه او می داند و ما نمی دانیم)، صبر و طاقت، درد دل كردن با دوستان و آشنایان.
●هیجان مدار ناسالم
اعتیاد و پناه بردن به آن، بدگویی، خشونت و پرخاشگری، تخریب اموال دیگران، شكستن و پرتاب اشیاء، انجام رفتارهای ناگهانی و بعد پشیمانی، درماندگی و نومیدی، دست كشیدن از تلاش و كوشش، خواب و رویا را انتخاب كردن، پناه بردن به خرافات و فال و فالگیری. در انتها بد نیست بدانیم هنگامی كه صحبت از مقابله با استرس به میان می آید همیشه این خود ما هستیم كه می توانیم به بهترین نحو ممكن و با استفاده از موارد مفیدی كه در بخش مربوط به مقابله های سالم (عملی و ذهنی) عنوان شد، در جهت دور كردن یا از بین بردن استرس ها در زندگی مشتركمان، تلاش كنیم. البته همان طور كه عنوان شد، كمك، راهنمایی و استفاده از وجود دیگران، در توفیق یافتن ما علیه استرس بسیار مؤثر خواهد بود. به خاطر بسپاریم همیشه برای مواجهه یا از بین بردن مشكلات و ناراحتی ها، قدم اول تعلق به خود ما دارد،چرا كه ما برای زندگی خود و فرد مقابلمان است كه عزم را جزم كرده و قدم اول تا قدم آخر را برمی داریم. قدم هایی كه در هر فاصله شان، ممكن است به دهها مشكل دیگر بربخوریم؛ مشكلاتی كه زمینه ساز انواع و اقسام فشارهای روحی- روانی اند؛فشارهایی كه برای رسیدن به اصل زندگی و شیرینی های موجود در آن و نیز تكامل و آب دیده شدن افراد، همیشه اجتناب ناپذیر بوده و خواهند بود.
بنابراین چنانچه تمایل و اشتیاقی به زندگی داریم و یا باید و اجبار و عدم اختیار برای ادامه آن، بهتر و معقول تر آن است كه بپذیریم زندگی، خاصه زندگی مشترك كه مورد بحث ماست، یعنی قبول یك سری بایدها و نبایدها. بایدها و نبایدهایی كه فقط با مقداری امید، علاقه، خوش بینی و گذشت و اراده ای راسخ، تبدیل به مواردی مطبوع و قابل تحمل شده، تا جایی كه ورود هرگونه استرس منفی و مثبت كوچك و بزرگی را به زندگی ما ممنوع می سازند!
فاطمه مشهدی رستم
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید