جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

پیش قراولان مطبوعات مشروطه


پیش قراولان مطبوعات مشروطه
هفته نامه صوراسرافیل در ۹ خرداد ۱۲۸۶ و در بحبوحه كشاكش های تبریز و تهران برسر متمم قانون اساسی به مدیریت میرزا جهانگیرخان شیرازی و با حمایت مالی میرزا قاسم خان تبریزی فعالیت خود را آغاز كرد. از شماره ۱۵ به بعد علی اكبر دهخدا به عنوان دبیر و نویسنده به آنها پیوست. صوراسرافیل رادیكال تر و خوش زبان تر از نشریات وقت بود و ظرف چند هفته پرطرفدارترین نشریه شد. تیراژ آن را بین پنج هزار تا بیست وچهار هزار تخمین زده اند.
صوراسرافیل كه در بالای آرم آن آیه «و نفخ فی الصور فاذا هم من الاجداث الی ربهم ینسلون» درج می شد و با شعار «حریت، مساوات و اخوت» شروع به كار كرده بود تا سه روز قبل از به توپ بستن مجلس منتشر شد. پس از بمباران مجلس، میرزا جهانگیرخان به همراه ملك المتكلمین در باغ شاه به دست مخالفان مشروطه خفه شد، ولی دهخدا و میرزا قاسم خان جان سالم به دربردند. دهخدا به اروپا رفت و در آنجا با مساعدت معاضدالسلطنه پیرنیا و چند تن از آزادیخواهان توانست سه شماره از صوراسرافیل را به همان سبك منتشر سازد.
صوراسرافیل برای نخستین بار توانست فاصله عظیم بین توده های شهری و روشنفكران رادیكال را كم تر كند. دهخدا قبل از آنكه به خاطر تدوین لغت نامه جاودانه شود هنگامی كه سوسیالیستی جوان بود در این نشریه مطالب طنزآمیزی تحت عنوان «چرند و پرند» و با نام مستعار «دخو» می نوشت. دهخدا دریافته بود كه سبك ادبی جدیدی برای انقلاب در افكار لازم است. از زبان محاوره ای روزمره استفاده می كرد و به مثل ها و حكایت های كهن فارسی معنای سیاسی جدیدی می داد و بسیاری از سنت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران را به هجو و نقد می گرفت.
در واكنش به اقدامات مخالفان مشروطه و موانعی كه آنان بر سر راه آزادی بیان و سایر آزادی های دموكراتیك ایجاد می كردند صوراسرافیل بر انتقاد خود از علمای ضدمشروطه و سنت های خرافی افزود و به شیوه تمثیلی خاص خود داستان ملاقات خیالی شیطان و جنود مخالف مشروطه را به رشته تحریر درآورد. داستان از این قرار بود كه مخالفان مشروطه از وضعیت خود چنان مایوس بودند كه دست به دامان شیطان شدند.
صوراسرافیل با بحث درباره این داستان خیالی كه فعالیت های روحانیون ضدمشروطه را در ردیف دسیسه چینی با شیطان می دانست، به ذكر وقایع مستندی از سراسر كشور پرداخت كه همین قشر در آن دخیل بودند و به دلیل حمله هایش به روحانیون مخالف مشروطه موقتاً توسط حكومت تعطیل شد، اما در اولین شماره بعد از تعطیلی انتقاد بی سابقه ای از شیخ فضل الله نوری به قلم یك زن ناشناس را به چاپ رساند. این زن از خوانندگان خواسته بود كه قدرت علمای مستبد را دست كم نگیرند و خیال نكنند كه كل ملت بیدار شده است. سرمقاله همین شماره خواستار آزادی بیشتر اندیشه شده بود.
در این مقاله تنها مرز آزادی به خطر نیفتادن آزادی دیگران معرفی شده بود و به كهنه پرستان هشدار داده بود كه خواسته های تازه مردم اراضی مقدسه آنها را فراگرفته و خرافات مندرس شان را از روی زمین خواهد شست.
سرمقاله مذكور علمای تهران را به خشم آورد و باز هم به طور موقت نشریه تعطیل شد. به گفته دهخدا گروهی متشكل از پنجاه طلبه به دفتر نشریه حمله كرده و نویسندگان صوراسرافیل را مهدورالدم دانستند. با وجود این مخالفت ها با پادرمیانی نمایندگان ترقی خواه مجلس و انجمن های مختلف انتشار صوراسرافیل در اواسط آبان ۱۲۸۶ از سر گرفته شد.
علاوه بر مباحث سیاسی یكی دیگر از موضوعات مورد علاقه صوراسرافیل مناسبات زن و مرد و ساختار فرهنگی جامعه بود. دهخدا از روابط خانوادگی سخن می گفت و ماهیت استثماری و شیوه های كنترل پدران، شوهران و روحانیون بر زنان را هجو می كرد و از مهجوریت زنان، ازدواج های مصلحتی بدون عشق و علاقه، ازدواج كودكان و تعدد زوجات انتقاد می كرد.
در یكی از ستون های «چرند و پرند» ناامنی زنان در زندگی را با ناامنی كل ملت مقایسه كرد: «زنی بعد از مرگ پدر به مرد مسن تر وكالت ارث خود را داد، اما مرد از وكالت خود سوءاستفاده كرد تا زن را بدون موافقت به عقد خود درآورد. ملت هم با انتخاب وكلای غیرامین، اختیار خود بر امور را از دست می دهد. روزی می رسد كه این نمایندگان مجلس و رهبران حكومت دست به یكی كنند و آخرین آثار حریت و منزلت را از عامه مردم بربایند.»
بیژن مومیوند
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید