سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نظام‌ جدید آموزشی‌ ایران‌


نظام‌ جدید آموزشی‌ ایران‌
نظام‌ آموزشی‌ دوره‌ متوسطه‌ در كشور پس‌ از۵ دهه‌ راه‌ تحول‌ در پیش‌ گرفته‌ است‌. بی‌ تردید، نظام‌ آموزشی‌ جدید همچنان‌ برای‌ دانش‌ آموزان‌ و خانواده‌ها نامانوس‌ بوده‌ ونیاز به‌ فعالیت‌ تبلیغاتی‌ گسترده‌ دارد. مطابق‌ نظام‌ مذكور هیچ‌ دانش‌ آموزی‌ از این‌ پس‌ در مقطع‌ آموزش‌ متوسطه‌ مردود نشده‌، بلكه‌ از امكان‌ گذراندن‌ واحدهای‌ درسی‌ به‌ صورت‌ ترمی‌ نظیر دانشگاه‌ برخوردار می‌گردد. غلط‌ یا درست‌ این‌ نخستین‌ برداشت‌ عمومی‌ از نظام‌ جدید آموزش‌ متوسطه‌ ایران‌ است‌ بود.
نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ بیش‌ از ۴۰ سال‌ بر پیكره‌ آموزش‌ و پرورش‌ كشور ایران‌ استوار بوده‌ است‌. این‌ نظام‌ ابتدا پس‌ از مكتب‌ خانه‌ها به‌ عنوان‌ نظام‌ آموزشی‌ كلیه‌ مناطق‌ كشورمطرح‌ گردیده‌ و مدارس‌ گوناگون‌ با عملكردی‌ ویژه‌ شكل‌ یافت‌. كتب‌ درسی‌ و متون‌ آموزشی‌ با تغییراتی‌ جزیی‌ حداقل‌ تا سه‌ نسل‌ دست‌ به‌ دست‌ شد. این‌ در حالی‌ بود كه‌ در سال‌ ۷۱ نظام‌ جدید آموزشی‌ كشور مطرح‌ شده‌ و به‌ صورت‌ آزمایشی‌ در چند استان‌ به‌ مرحله‌ اجرا در آمد. طی‌ سال‌ ۷۲، ۲۰ درصد از مدارس‌، طی‌ سال‌ ۷۳ بالغ‌ بر۴۰ درصد و طی‌ سال‌ ۷۴ بالغ‌ بر ۶۰ درصد و طی‌ سال‌ ۷۵ كلیه‌ مدارس‌ دوره‌ متوسطه‌ ایران‌ تحت‌ پوشش‌ نظام‌ مذكور قرار گرفته‌ و مورخه‌ ۲۴/۸/۷۵ به‌ تصویب‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ رسید.
نظام‌ آموزش‌ قدیم‌ متحول‌ شده‌ و به‌ نظر كارشناسان‌ حل‌ بسیاری‌ از مشكلات‌ دانش‌ آموزان‌ از جمله‌ افت‌ تحصیلی‌ مستلزم‌ اعمال‌ این‌ تغییر بود. از سوی‌ دیگر نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ آنچنان‌ كه‌ باید كاریابی‌ نداشته‌ و طبق‌ آمارهای‌ به‌ دست‌ آمده‌ از هر ۱۰۰ نفر در یك‌ دوره‌ تحصیلی‌ ۱۲ ساله‌ تنها ۱۲ نفر به‌ دریافت‌ دیپلم‌ متوسطه‌ نایل‌ می‌آمدند.به‌ عبارت‌ دیگر، از هر ۱۰۰ نفر تنها ۷۴ نفر به‌ مقطع‌ آموزش‌ راهنمایی‌، ۳۸ نفر به‌ كلاس‌ اول‌ دبیرستان‌ و ۲۱ نفر به‌ سال‌ چهارم‌ دبیرستان‌ راه‌ می‌یافتند و از ۲۱ نفر باقی‌ مانده‌ تنها ۱۲ نفر موفق‌ به‌ دریافت‌ دیپلم‌ می‌شدند. همچنین‌ افزایش‌ شمار مردودین‌ و تجدید شدگان‌ حاكی‌ از وجود نارسایی‌ در نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ بود. طرح‌ نظام‌ جدید آموزشی‌ را نمی‌ توان‌ با چند عكس‌ و اسلاید، نمودار و جدول‌ به‌ جامعه‌ شناساند.
این‌ طرح‌ كه‌ سالها درباره‌ آن‌ تحقیق‌ و بررسی‌ شده‌ است‌، محدود به‌ یك‌ یا چند كشور نیست‌، بلكه‌ برای‌ طراحی‌ این‌ طرح‌ نظام‌های‌ گوناگونی‌ در جهان‌ مورد مطالعه‌ قرار گرفت‌ كه‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ كشورهای‌ ژاپن‌، استرالیا، هند، شوروی‌ سابق‌، انگلستان‌، فرانسه‌ و آلمان‌ اشاره‌ كرد. از جمله‌ مهمترین‌ مشكلات‌ دانش‌ آموزان‌ مقطع‌ نظام‌ جدید عدم‌ شناخت‌ كافی‌ از این‌ نظام‌ آموزشی‌ است‌، این‌ نوع‌ آگاهی‌ و ابهام‌ سبب‌ بروز مشكلات‌ گوناگونی‌ شده‌ است‌. از این‌ روی‌ از راه‌ تبلیغات‌ درست‌ و استفاده‌ از رادیو و تلویزیون‌، می‌بایستی‌ اطلاعات‌ لازم‌ درخصوص‌ نظام‌ جدید آموزشی‌ در اختیار مردم‌ قرار گیرد. نظام‌ جدید آموزشی‌ در كلیه‌ زمینه‌ها با نظام‌ قدیم‌ آموزشی‌ متفاوت‌ است‌. شیوه‌ امتحان‌، نحوه‌ گذراندن‌ دروس‌، برنامه‌های‌ آموزشی‌ ارایه‌ شده‌ و انتخاب‌ رشته‌ (هدایت‌ تحصیلی) در نظام‌ جدید متحول‌ شده‌ و بطور قطع‌ مشكلاتی‌ نیز در بر دارد، از جمله‌ مسائل‌ مطرح‌ در میان‌ دانش‌ آموزان‌ نظام‌ جدید رفتن‌ به‌ دانشگاه‌ها طبق‌ قوانین‌ نظام‌ جدید است‌ چرا كه‌ مطابق‌ قوانین‌ نظام‌ آموزشی‌ مذكور، هر دانش‌ آموز از امكان‌ حضور در آزمون‌ ورودی‌ پیش‌ دانشگاهی‌ به‌ مدت‌ ۳مرتبه‌ برخوردار بوده‌ و در صورت‌ قبولی‌ از حق‌ ادامه‌ تحصیل‌ در مراكز آموزش‌ عالی‌ بهره‌ مند می‌گردد.
طی‌ سال‌ تحصیلی‌ ۷۶ـ ۷۵ ورود به‌ مراكز پیش‌ دانشگاهی‌ بر اساس‌ آزمون‌ میسر گردید چرا كه‌ طرح‌ نظام‌ جدید از مرحله‌ آزمایشی‌ خارج‌ شده‌ و به‌ تصویب‌ مجلس‌ رسید. در لایحه‌ تصویبی‌ آن‌ دسته‌ ازدانش‌ آموزانی‌ كه‌ از ورود به‌ دوره‌ پیش‌ دانشگاهی‌ باز ماندند، با حضور در آزمون‌ كنكور مرحله‌ اول‌ و قبولی‌ در آن‌ از حق‌ حضور در دوره‌ پیش‌ دانشگاهی‌ برخوردار گردیده‌ و پس‌ از اتمام‌ دوره‌ پیش‌ دانشگاهی‌ در دانشگاه‌ ها ثبت‌ نام‌ كردند.علاوه‌ بر این‌ آن‌ دسته‌ از افرادی‌ كه‌ از دیپلم‌ متوسطه‌ نظام‌ جدید برخوردار بودند نظیر دانش‌ آموزان‌ سال‌ سوم‌ نظام‌ قدیم‌ از حق‌ حضور درآزمون‌ دانشگاه‌ آزاد برخوردار گردیدند.
● آزمونهای‌ دو نوبته‌
از آزمونهای‌ دونوبته‌ تحت‌ عنوان‌ سر آغاز تحول‌ نظام‌ ارزشیابی‌ تحصیلی‌ ایران‌ یاد می‌گردد.
از سال‌ تحصیلی‌ ۱۳۸۱ـ۱۳۸۰ برگزاری‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌ در مقاطع‌ تحصیلی‌ ابتدایی‌ و راهنمایی‌ تحصیلی‌ سراسر كشور مد نظر قرار گرفت‌. این‌ شیوه‌، بر ارزشیابی‌های‌ تحصیلی‌ مستمر از دانش‌ آموزان‌، فعالیتهای‌ تحقیقاتی‌ و تلاشهای‌ خارج‌ از كلاس‌ فراگیران‌ و نیز تكالیفی‌ كه‌ طی‌ دوره‌ انجام‌ می‌دهند، تاكید می‌شود،گفتنی‌ است‌ كه‌ لایحه‌ مذكور توسط‌ شورای‌ عالی‌ آموزش‌ و پرورش‌ تصویب‌ و به‌ كلیه‌ مدارس‌ كشور ابلاغ‌ گردید.
▪ ویژگی‌ امتحانات‌ دو نوبته‌
▪ از جمله‌ مهمترین‌ ویژگی‌ امتحانات‌ دو نوبته‌ می‌توان‌ به‌ موارد ذیل‌ اشاره‌ نمود:
۱. تبدیل‌ فرهنگ‌ بیست‌ محوری‌ و نمره‌ گرایی‌ در خانواده‌ها به‌ فرهنگ‌ فرآیند گرایی‌ و محتوا گرایی‌
۲. باز نگری‌ نظام‌ حقوق‌ و مزایای‌ كادر آموزشی‌ كشور (درون‌ نهادی‌ و برون‌ نهادی)
۳. اعمال‌ تغییرات‌ قابل‌ توجه‌ در ساختار و عملكرد مناطق‌ و ادارات‌ آموزش‌ و پرورش‌
۴. واگذاری‌ اختیار تصمیم‌ گیری‌ در زمینه‌های‌ بودجه‌ بندی‌ مراكز آموزشی‌،تدوین‌ برنامه‌های‌ آموزشی‌، انتخاب‌ شیو ه‌های‌ تدریس‌ و یاد گیری‌ و روشهای‌ ارزشیابی‌ به‌ مدارس‌ و معلمین‌ از یك‌ سو و عدم‌ ضرورت‌ وجودی‌ برخی‌ از دوایر اداری‌ من‌ جمله‌ گروههای‌ آموزشی‌ از سوی‌ دیگر.
▪ معایب‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌
▪ از جمله‌ مهمترین‌ معایب‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌ می‌توان‌ به‌ موارد ذیل‌ اشاره‌ نمود:
۱. در طرح‌ امتحانات‌ دو نوبته‌ با،فراهم‌ كردن‌ بستری‌ مناسب‌ برای‌ قبولی‌ ناحق‌ و كمی‌ و عدم‌ آمادگی‌ دانش‌ آموزان‌ با وجود معلمین‌ كم‌ كار و سنت‌گرا
۲. افزایش‌ افت‌ تحصیلی‌ و تنزل‌ كیفیت‌ آموزشی‌
۳. عدم‌ وجود انگیزه‌ و هدف‌ اقتصادی‌ (كاهش‌ هزینه‌های‌ جاری‌ نظام‌ آموزشی‌) با مطالعه‌ اهداف‌،مواد و پیوست‌های‌ آیین‌ نامه‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌
۴. نیاز به‌ تجهیز امكانات‌ آموزشی‌ و كمك‌ آموزشی‌، ضرورت‌ بازآموزی‌ مداوم‌ معلمان‌ و كادر مدارس‌، ارایه‌ خدمات‌ جانبی‌ و حمایتی‌ جهت‌ یادگیری‌ بهتر دانش‌ آموزان‌ و صرف‌ هزینه‌های‌ بیشتر توسط‌ مدارس‌.● بحث‌ و نتیجه‌ گیری‌
بازنگری‌ وتحول‌ نظام‌ آموزشی‌ ایران‌، با در نظر گرفتن‌ تحولات‌ عمیق‌ اجتماعی‌ و بافت‌ جمعیتی‌ جامعه‌،تامل‌ هوشمندانه‌ بر پیشرفتهای‌ چشمگیر و فراینده‌ جهان‌، تحلیل‌ بنیادی‌ كاستی‌های‌ نظام‌ آموزشی‌ و بررسی‌ شاخص‌های‌ كاریابی‌ درونی‌ آن‌ ضرورتی‌ اجتناب‌ ناپذیر و مداوم‌ بوده‌ كه‌ مقایسه‌ نتایج‌ تحلیل‌ها و بررسی‌های‌ مذكور با نیازها و ویژگی‌های‌ لازم‌ جهت‌ ادامه‌ حیات‌ در جهان‌ نوین‌، حركت‌ به‌ سوی‌ تمركززدایی‌ و واگذاری‌ اختیارات‌ به‌ عوامل‌ اصلی‌ نظام‌های‌ آموزشی‌ (معلمین‌، كاركنان‌ و مدیران‌ مدارس‌)، تمركز بر بهبود یادگیری‌ دانش‌ آموزان‌ و جلب‌ مشاركت‌ خانواده‌ها را به‌دنبال‌ داشته‌ است‌. رویكرد مدرسه‌ محوری‌ جهت‌ تحقق‌ اهداف‌ فوق‌ با توجه‌ به‌ نظام‌ به‌ شدت‌ متمركز فرهنگی‌ و سازمانی‌ ایران‌، نیازمند بستر سازی‌ مناسب‌ است‌. از آنجا كه‌ تغییرات‌ گسترده‌ و همه‌ جانبه‌ در گذشته‌ خاطرات‌ خوبی‌ را در اذهان‌ عمومی‌ جامعه‌ به‌ جا نگذارده‌ است‌، طراحی‌ آیین‌ نامه‌ ارزشیابی‌ فرآیند محور آزمونهای‌ دو نوبته‌ مقدمات‌ استقرار مدرسه‌ محوری‌ را فراهم‌ آورده‌ است‌.
در كنار اصلاح‌ برخی‌ از موارد متناقض‌ در آیین‌ نامه‌ مذكور توسط‌ شورای‌ عالی‌، اهتمام‌ جدی‌ و مسئولانه‌ مقامات‌ مسئول‌ اجرایی‌ در حوزه‌های‌ مالی‌ اداری‌، برنامه‌ ریزی‌ و نیروی‌ انسانی‌ و آموزشی‌ و پرورشی‌ جهت‌ آموزش‌ و باز آموزی‌ مداوم‌ عوامل‌ ذی‌ ربط‌ در كلیه‌ سطوح‌، تامین‌ امكانات‌ و خدمات‌ موردنیاز، اصلاح‌ نظام‌ استخدامی‌، ارتقای‌ پاداش‌ و مزایای‌ كادر آموزشی‌ و سیستم‌های‌ برنامه‌ ریزی‌ درسی‌ و آموزشی‌ می‌تواند حركت‌ از نظام‌ تربیت‌ تلقینی‌ به‌ تربیت‌ پویا و خلاق‌ و مشاركت‌ جویانه‌ و از نظام‌ متمركز اداری‌ به‌ ساختاری‌ نیمه‌ متمركز و غیر متمركز كه‌ موجبات‌ فعال‌ سازی‌ اندیشه‌ و توان‌ آحاد جامعه‌ را فراهم‌ آورد، تسریع‌ بخشد. تحقیق‌ جامع‌ و كارآمد از اؤرات‌ اجرای‌ آیین‌ نامه‌ آزمونهای‌ دو نوبته‌ طی‌ سال‌ تحصیلی‌ ۸۰ـ ۷۹ ابهامات‌ را آشكار ساخته‌ و نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ طرح‌ را به‌ تصویر كشانده‌ و برنامه‌ ریزان‌ را برای‌ بازنگری‌ فرآیندی‌ برطرح‌ و رهبران‌ آموزشی‌ را برای‌ مدیریت‌ مطلوب‌ آن‌ مجهز می‌سازد. هم‌ اكنون‌ در نظام‌های‌ آموزشی‌ مدرن‌، مدارس‌ علاوه‌ بر مدیران‌،از هدایت‌ كننده‌هایی‌ تحت‌ عنوان‌ راهنما، مدرس‌ همراه‌، مشاور آموزشی‌ و درسی‌ و معلمین‌ راهنما برخوردارند.
موضوعات‌ و مفاهیم‌ هدایت‌ و نظارت‌، كنترل‌ و راهنمایی‌ تحصیلی‌ از دیرباز در حوزه‌ نظری‌ علوم‌ تربیتی‌ و مباحث‌ مدیریت‌ آموزشگاهی‌، دارای‌ جایگاه‌ شایسته‌یی‌ بوده‌ اند. صاحبنظران‌ علوم‌ تربیتی‌ بر این‌ باورند كه‌ به‌ رغم‌ هر نوع‌ برنامه‌ ریزی‌ دقیق‌. مناسب‌ و بی‌ عیب‌ و نقصی‌، نمی‌ توان‌ هر سامانه‌ آموزشی‌ برنامه‌ ریزی‌ شده‌یی‌ را بدون‌ هدایت‌ و نظارت‌ و كنترل‌ عوامل‌ درونی‌ و بیرونی‌، به‌ سر منزل‌ مقصود رسانید. به‌ عبارت‌ دیگر، درست‌ است‌ كه‌ ما برای‌ هدفمند ساختن‌ نظام‌ آموزشی‌ و درسی‌ ۵/۱۸ میلیون‌ دانش‌ آموز و ۵/۱ میلیون‌ فرهنگی‌، برنامه‌های‌ متعددی‌ را طراحی‌ و آنها را از طریق‌ مجاری‌ رسمی‌، قانونی‌ و اداری‌ برای‌ اجرا به‌ ادارات‌ آموزش‌ و پرورش‌ و به‌ وسیله‌ آنها به‌ مدارس‌ ابلاغ‌ می‌كنیم‌، اما آیا هیچ‌ ضرورتی‌ برای‌ هدایت‌ و نظارت‌ و كنترل‌ برنامه‌های‌ ابلاغ‌ شده‌ وجود ندارد؟ درست‌ است‌ كه‌ ما شعار مدرسه‌ محوری‌ را مطرح‌ می‌كنیم‌ و تصمیمات‌ اتخاذ شده‌ توسط‌ شورای‌ مدرسه‌ را ملاك‌ معتبری‌ می‌دانیم‌، اما آیا حتما مدارس‌ خواهند توانست‌ اهداف‌ والایی‌ را كه‌ در برنامه‌های‌ آموزشی‌ طراحی‌ شده‌ به‌ خوبی‌ به‌ اجرا در آورند؟
وقتی‌ سخن‌ از نظارت‌ و راهنمایی‌ یا كنترل‌ به‌ میان‌ می‌آوریم‌، منظورمان‌ طرح‌ نظریات‌ سنتی‌ كنترل‌ و نظارت‌ نیست‌. در نگرش‌های‌ كلاسیك‌ به‌ مقوله‌ كنترل‌، از این‌ فعالیت‌، بیشتر به‌ عنوان‌ مچ‌گیری‌، عیبگیری‌ و نظارت‌ توام‌ با سرپرستی‌ مستقیم‌ و حضوری‌ یاد می‌كردند. در این‌ حالت‌ تعدادی‌ مشخص از كاركنان‌، كنترولر یا نظارت‌ كننده‌ خاصی‌ داشتند كه‌ دایما در حال‌ پایش‌ آنها بودند.در حالی‌ كه‌ در نظریه‌های‌ جدید مدیریت‌ آموزشی‌ و در تجلیلگاه‌ اندیشه‌های‌ این‌ سبك‌ از مدیریت‌ مدارس‌ و نظام‌های‌ آموزشی‌، بیشتر از بعد هدایتی‌ نظارت‌ و كنترل‌ سخن‌ می‌گویند و اعلام‌ می‌دارند كنترولر، هدایت‌ كننده‌ فرآیند و فعالیتهای‌ آموزشی‌ و تصحیح‌ كننده‌ خطاها و انحرافات‌ و از همه‌ مهمتر تسهیل‌ كننده‌ فعالیت‌ آموزگاران‌ جهت‌ حركت‌ در مسیر صحیح‌ و مبتنی‌ بر برنامه‌ و هدف‌ هاست‌.
افرادی‌ كه‌ فعالیت‌ نظارتی‌ و هدایتی‌ به‌ آنها واگذار می‌شود، بیشتر از آنكه‌ كنترل‌ كننده‌ و پاینده‌ صرف‌ جریان‌ یاددهی‌ یادگیری‌ باشند، تصحیح‌ كننده‌ و آموزش‌ دهنده‌ بوده‌ و انتقال‌ اهداف‌ و تصحیح‌ دیدگاه‌ها نیز بر عهده‌ آنهاست‌. در این‌ نگرش‌، چون‌ به‌ كرامت‌ انسان‌ و ارزش‌های‌ والای‌ او توجه‌ كافی‌ مبذول‌ می‌شود و انسان‌ از پیچ‌ مهره‌یی‌ صرف‌، به‌ نیروی‌ صاحب‌ اندیشه‌ و اختیار بدل‌ می‌گردد، كنترل‌ از مراحل‌ پیش‌ افتاده‌ پایش‌ فیزیكی‌ به‌ درجه‌ خود كنترلی‌ صعود كرده‌ و هر انسانی‌، كنترل‌ فعالیتهای‌ خود را، خود بر عهده‌ می‌گیرد. این‌ مباحث‌، امروزه‌ در دیدگاه‌های‌ مرتبط‌ با مدیریت‌ كیفیت‌ جامع‌ مورد بحث‌ و بررسی‌ قرار می‌گیرد. هم‌ اكنون‌ در نظام‌های‌ آموزشی‌ مدرن‌، مدارس‌ علاوه‌ بر مدیران‌،از هدایت‌ كننده‌هایی‌ به‌ نام‌های‌ راهنما، مدرس‌ همراه‌، مشاور آموزشی‌ و درسی‌، معلم‌ راهنما و.... هستند كه‌ از سوی‌ متولیان‌ نظام‌ آموزشی‌ (در حالتی‌ كه‌ نظام‌ متمركز یا غیر متمركز باشد) یا از سوی‌ هیات‌ امنای‌ آموزشگاه‌ (در حالتی‌ كه‌ نظام‌ آموزشی‌ غیر متمركز باشد) به‌ كار گمارده‌ می‌شوند و وظیفه‌ هدایت‌ و نظارت‌ فرآیند آموزش‌ بر عهده‌ آنهاست‌. در ایران‌، نیز نمونه‌یی‌ مشابه‌ با حالت‌ اخیر را در مدارس‌ سما، برخی‌ مدارس‌ غیر انتفاعی‌ و نمونه‌ مردمی‌ (سابق‌) و نیز تعدادی‌ از مدارس‌ نمونه‌ دولتی‌ (در جنوب‌ شهر و مناطق‌ محروم‌ كشور) شاهد بوده‌ایم‌.
طی‌ سالهای‌ اخیر، وظیفه‌ نظارت‌ و هدایت‌ برنامه‌های‌ نظام‌ آموزش‌ رسمی‌ در ادارات‌ آموزش‌ و پرورش‌ كشور ایران‌ بر عهده‌ نهادهای‌ مختلفی‌ بوده‌ است‌ كه‌ گروه‌های‌ آموزشی‌ و معلمین‌ راهنما، مقاطع‌ آموزشی‌ و تربیتی‌، دایره‌ ارزشیابی‌ بازرسی‌ و رسیدگی‌ به‌ شكایات‌، ستاد تجهیزات‌ و تكنولوژی‌ آموزشی‌ و.... از آن‌ جمله‌اند. گروه‌های‌ آموزشی‌ به‌ جمع‌ فرهیخته‌یی‌ از معلمان‌ رشته‌ها و پایه‌های‌ مختلف‌ تحصیلی‌ اطلاق‌ می‌گردد كه‌ اعضای‌ آن‌ از میان‌ نیروهای‌ كیفی‌، توانمند و صاحب‌ فكر آموزش‌ و پرورش‌ انتخاب‌ شده‌ و با تجمع‌ در دپارتمانهای‌ آموزشی‌، وظیفه‌ نظارت‌ بر حسن‌ اجرا برنامه‌های‌ آموزشی‌ مدارس‌، بویژه‌ در بعد غیر كنترلی‌، هدایتی‌ و آموزشی‌ را برعهده‌ می‌گرفتند. تشكیل‌ جلسات‌ توجیهی‌، حضور در مدارس‌، گفتگو با معلمین‌، تشكیل‌ كلاس‌های‌ باز آموزی‌، ارسال‌ جزوات‌ ونشریات‌، ایجاد پل‌ ارتباطی‌ میان‌ مدارس‌ و دانشگاهها و ده‌ها كار كیفی‌ دیگر از جمله‌ فعالیتهای‌ گروه‌های‌ آموزشی‌ محسوب‌ می‌گردید.


همچنین مشاهده کنید