جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نقش مهارت های زندگی در ارتقای بهداشت روانی


نقش مهارت های زندگی در ارتقای بهداشت روانی
پیشرفت های علمی و فنی سالهای اخیر انسانها را با انبوهی از مسائل و مشكلات گوناگون مواجه ساخته است . كنار آمدن با این فشارهای زندگی و كسب مهارت های فردی و اجتماعی، همواره بخشی از واقعیت زندگی انسان بوده و در ادوار متفاوت زندگی او، به اشكال گوناگونی تجلی یافته است. در دوره كودكی این تعارضها جلوه چندانی ندارند، اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواریهای ویژه سنین نوجوانی و جوانی، كشمكشهای درونی و محیطی بیشتر تظاهر پیدا می كنند. بنابراین به منظور ارتقاء سطح توانایی افراد جهت حل مؤثر این مسائل و مقابله با مشكلات موجود، نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی دقیق وجود دارد. زیرا توانایی در حل مسائل و مشكلات نقش تعیین كننده ای در تأمین سلامت روانی، موفقیت فردی و زندگی سالم دارد. (كارشناسی دفتر مشاوره و برنامه ریزی امور تربیتی، ۱۳۷۷)،(طارمیان،ماهجویی و فتحی، ۱۳۷۸).
به دلیل این كه اكثریت جمعیت كشور ما را كودكان و نوجوانان مدرسه رو تشكیل می دهند، ضروری است با ایجاد زمینه های مناسب به امر ارتقای بهداشت روانی و سطح سلامت در مدارس پرداخته شود و شرایطی فراهم شود تا مسئولان مدارس، برنامه ریزان، مشاوران، روان شناسان و سایر دست اندر كاران آموزش و پرورش كشور از طریق آشنایی با موضوعات بهداشت روانی، كودكان و نوجوانان را برای دست یابی به روان سالم یاری دهند.
امروزه با استفاده از برنامه های مختلف مانند آموزش مهارت های زندگی، آموزش بهداشت روانی، مداخلات بهداشتی مبتنی بر مدرسه و به ضرورت با درمان های تخصصی می توان به كودكان كمك نمود تا زندگی مفیدتر و رضایتمندانه تری داشته باشند. هدف مداخلات مبتنی بر مدرسه، فراهم آوردن تجاربی است كه از آن طریق بر توانائیهای مقابله ای كودكان در رویارویی با استرسهای محیطی و شرایط نامساعد زندگی بیفزاید.
نتایج برنامه های نوین و جامع بهداشت روانی متنوع بوده است. مثل افزایش حضور مدرسه، افزایش موفقیتهای تحصیلی، كاهش ترك تحصیل و كاهش رفتارهای ضد اجتماعی. همچنین ثابت شده است كه آموزش بهداشت روانی و مهارت های زندگی به كودكان و نوجوانان، منجر به كاهش مصرف دارو، الكل و سیگار می شود. (نوری، طهماسیان و محمدخانی، ۱۳۷۷).
آموزش مهارت های زندگی با ارتقاء بهداشت روانی و آمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز می كند. مفهوم آمادگی رفتاری به ۳ عامل بستگی دارد:
۱ـ توانائیهای روانی ـ اجتماعی فرد كه با یادگیری و تمرین مهارت های زندگی ایجاد می شود.
۲ـ احساس كفایت و كارآمدی فرد در زمینه مهارت های زندگی
۳ـ قصد و تمایل فرد به اجرای مهارت ها
فرض بر این است كه برای دست یابی به رفتارهای سالم بهداشتی و پیشگیری، در درجه اول باید بر سلامت روانی و آمادگی رفتاری فرد اثر گذاشت. به این منظور برنامه آموزش مهارت های زندگی باید به صورت مداخله دراز مدت انجام شود. مداخله های كوتاه مدت مثلاً مداخله های چند هفته ای، آثار كوتاه مدت بر بهداشت روانی دارند. مداخله های كمی طولانی تر، مثلاً مداخله های چندماهه، بر سلامت روان، مهارت ها و تمایلات رفتاری، احساس خودكارآمدی و كفایت، اثر می گذارند. تنها از مداخله های طولانی مدت یعنی مداخله هایی كه چند سال بطول می انجامد، انتظار می رود كه سلامت روان را بهبود بخشند و بر آمادگی رفتاری اثر گذارند و در نتیجه تغییراتی در رفتارهای سالم و رفتارهای اجتماعی ایجاد نمایند. (نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹).
بنابراین برنامه آموزش مهارت های زندگی در یك برنامه مداخله ای كوتاه مدت منجر به بروز تغییراتی در دانش و نگرش و بهبود سطح بهداشت روان خواهد شد. برنامه های یك ساله در عملكرد تحصیلی و آمادگیهای رفتاری، تغییراتی ایجاد می كند، درحالیكه اجرای طولانی مدت اینگونه برنامه ها، منجر به بروز تغییرات معنی دار در رفتار سلامت و رفتارهای اجتماعی خواهد گردید. (آقاجانی ، ۱۳۸۱).
مهارت های زندگی شخص را قادر می سازد تا دانش، نگرش و ارزشهای وجودی خود را به توانائیهای واقعی و عینی تبدیل كند تا بتواند از این توانائیها در استفاده صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد.
شخصی كه از مهارت های زندگی در مراوده و ارتباط با دیگران كمك می گیرد، به احراز موفقیتهای ذیل نائل خواهد شد:
الف ـ قدرت تحمل نسبت به نظرات مختلف و احساس امنیت نسبت به گفتار دیگران
ب ـ انجام به موقع كار با توجه به شرایط زمان و مكان
ج ـ برنامه ریزی و كوشش در امور مفید و دوری از هر كار بی فایده
د ـ رازداری و كنترل گفتار
هـ ـ برداشت واقع بینانه از جهان و عبرت آموزی از وقایع تاریخ گذشته
و ـ تقویت خودپنداره و اتكاء به نفس
ز ـ استفاده از ظرفیتها و كنش های هوش
همچنین مهارت های زندگی اثر مناسبی در جهت كاهش آسیبهای فردی و اجتماعی خواهند داشت و با ایجاد نگرشهای اصولی و علمی در انتخاب بهترین شیوه در انجام بهینه هر فعالیت نقش خود را اثبات خواهند نمود.
یادگیری موفقیت آمیز مهارت های زندگی، احساس یادگیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر آن با تغییراتی كه كسب این مهارت ها در افراد بوجود می آورد، برداشت و نگرش دیگران را هم تحت تأثیر قرار می دهد. یادگیری مهارت های زندگی در دوران نوجوانی و جوانی، اثرات نسبتاً پایداری بر ساخت شخصیت آنان خواهد داشت، رفتارهای تحصیلی آنان را مؤثر، آینده نگری آنان را مثبت و انگیزه كاری آنان را مضاعف خواهد نمود.
● بنابراین مهارت های زندگی:
الف ـ یكی از عوامل گسترش بهداشت روانی است.
ب ـ ظرفیت و كنش هوش را ارتقاء می بخشد.
ج ـ از فتارهای خشونت آمیز و مخرب فرد جلوگیری می كند.
د ـ تقویت خودپنداره و اتكاء به نفس را سبب خواهد شد.
هـ ـ آسیبهای فردی و اجتماعی را از بین خواهد برد.
و ـ دانش و نگرش واقعی را فراراه آدمی قرار خواهد داد.
ز ـ ارتباطات آدمی را گسترش خواهد داد.
ح ـ قدرت تفكر خلاق و انتقادی را در افراد بوجود خواهد آورد.
ط ـ زمینه ساز ابراز وجود و كسب خودشناسی خواهد شد.
و در نهایت آینده پرثمری را فراراه جوانان قرار خواهد داد و فردایی پرافتخار را برای میهنمان فراهم خواهد آورد. (قمی فر، ۱۳۸۲).
آموزش مهارت های زندگی می تواند به دو صورت اجرا شود:
۱ـ آموزش مهارت های عام كه با هدف ارتقای سطح سلامت و بهداشت روان و ایجاد رفتارها و تعاملهای سالم صورت می گیرد
۲ـ آموزش مهارت های اختصاصی به منظور پیشگیری از یك آسیب و مشكل مشخص مثل مهارت قاطع بودن در مقابل فشار گروه و توانایی «نه گفتن» در جهت پیشگیری از سوء مصرف مواد. ( شریعت جعفری، ۱۳۷۸).
آموزش مهارت های زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزشها و نگرشها را به توانائیهای بالفعل تبدیل كند.
مهارت های زندگی، توانائیهایی است كه فرد را قادر می سازد، انگیزه و رفتار سالم داشته باشد و فرصت انجام چنین رفتارهایی را نیز ایجاد می نماید. آموختن و به كارگیری مهارت های زندگی، بر احساس فرد از خود و دیگران و همچنین به اندازه و میزان ادراك دیگران از وی اثر می گذارد. مهارت های زندگی، بر ادراك فرد از كفایت خود و اعتماد به نفس و عزت نفس اثر دارد و بنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان، انگیزه فرد در مراقبت از خود و دیگران، پیشگیری از مشكلات بهداشتی و مشكلات رفتاری افزایش می یابد. (نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹).
برنامه مهارت های زندگی یك مدل آموزشی است كه در كارها و فعالیتهای گروهی سازمان یافته به منظور رشد مهارت های عملی كه برای زندگی روزمره ضروری هستند، كاربرد دارد. به همین جهت شركت فعال اعضای گروه برای یادگیری مهارت های زندگی امری ضروری می باشد، چرا كه روش مهارت های زندگی مبتنی بر یادگیری تجربی است و یادگیری مؤثر را با فعالیت، مشاهده شركت كنندگان دیگر و دریافت بازخورد در نظر می گیرد. در نتیجه محتوای مهارت های زندگی، به جای یادگیری آموزش معلم مدار، یادگیری تجربی و عملی است كه مكانیزم اساسی آن تغییر رفتار افراد است بنحویكه این یادگیریها می تواند به موقعیت خارج از گروه انتقال یابد. در اصل، اثربخشی روش مهارت های زندگی به دلیل تأكید آن بر جنبه های عینی شامل درگیری و شركت فعال افراد، رفتارهای قابل مشاهده و نمایش عینی عقاید می باشد.
از آنجائیكه مدارس نقش مهمی در پیشگیری از آسیبهای روانی ـ اجتماعی و ارتقاء سطح بهداشت روان دانش آموزان دارند، به همین جهت در سالهای اخیر، برنامه های پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه گسترش یافته اند. شواهد نشان می دهند كه اینگونه برنامه ها نتایج و پیامدهای مطلوبی را در افزایش عملكرد تحصیلی و كاهش رفتارهای خطرآفرین بین دانش آموزان به دنبال دارند. (آقاجانی، ۱۳۸۱).
بدین ترتیب نقش و اهمیت برنامه مهارت های زندگی با توجه به اهداف سازندهٔ آنها در ابعاد گوناگون زندگی نسل نوجوان و جوان انکارناپذیر می باشد. (آقاجانی، ۱۳۸۱).
منبع : مؤسسه تحقیقاتی ایران زمین پارسیان


همچنین مشاهده کنید